eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ...) ▶️ آمَن هستیم، کاش آمِن باشیم در سایه ی فاطمیه ساکن باشیم @hosenih دیری ست عزادار حسین و حسنیم تا سینه زنان "داغ محسن" باشیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ افتاد گره پشت در خانه به کارم در نقطه آغاز خزان گشت بهارم از بار فشار در و دیوار نشد تا یک بار تو را تنگ در آغوش فشارم @hosenih حالا که نشد از رخ تو بوسه بچینم در مقتلت از خون جگر لاله بکارم هر قدر نگه داشتم این در که نیایند ...پهلوم شکستندو تو رفتی ز کنارم تشییع ،تو را با عجله خادمه ام کرد فهمید که بر دیدن تو تاب ندارم @hosenih اینگونه که داغ تو بر این سینه تنگ است لاله شکفد یاد تو از سنگ مزارم رختی که نشد قسمت تو تا که بپوشی باید که برای علی اصغر بگذارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نقشه ی قتل علی بعد از نبی تنظیم شد با جسارت های قنفذ این سند ترسیم شد محسنیه شد میان شیعه،در این روزها؛ از مقام روح و از تأثیر آن تکریم شد @hosenih با حضور میخ در زهرا برای محسنش پشت در صاحب عزای مجلس ترحیم شد بابت اینکه ولی شد در حقیقت،پشت در؛ هدیه ی زهرا به مولا زودتر تقدیم شد یک نفر پشت در و آن یک میان کوچه ها فرق محسن با حسن از این جهت یک میم شد حال مادر در میان بسترش بدتر شد و زخم های در به لطف فاطمه ترمیم شد @hosenih غیر از اینکه قبر زهرا گشت پنهان از همه روز قتل محسنش هم حسرت تقویم شد اینکه زهرا با ولایت ماند با اهدای جان نکته ی برجسته ی تربیت و تعلیم شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ درموقع سپر شدنش محسن کامل نگشته بود تنش محسن @hosenih زهرا به خانه بود و سپر می شد هر دفعه موقع زدنش محسن یعنی برای فاطمه شد آن جا هم که حسین هم حسنش محسن اصلا برای حضرت زهرا گشت اول شهید بی کفنش محسن شش ماه بعد آمدنش اصغر شش ماهه قبل از آمدنش محسن گر برتن حسین به غارت رفت تن هم نزد به پیرهنش محسن @hosenih مرغ بهشت بود و در آخر هم سکنیٰ گزید در وطنش محسن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در شلوغی گذرها غالبا سخت خواهد بود تنها رد شدن وای اگر دعوا نباشد تن به تن مانده باشد بین سیصد مرد!زن.. جنگ جنگ عصمت و بی عصمتی ست فاطمه بر اسم حیدر غیرتی ست @hosenih شعله بالا رفت زهرا جا نزد حرفی از سازش به کافرها نزد پشت پا بر غربت مولا نزد جز به خون این حکم را امضا نزد حکم صادر کرد با خون اینچنین هست علی تنها امیرالمومنین اهرمن هیزم بدست آمد اگر فاطمه بسته است چادر بر کمر گر گرفته بین آتش میخ در باز اما میکند سینه سپر صدهزاران میخ پیش او کم است فاطمه در راه حیدر محکم است تا که دود شعله شد از در بلند گشت دیگر ناله ی کوثر بلند از زمین دیگر نشد پیکر بلند زیر پا افتاده اما سربلند نیمه جان هم باز او صاحب لواست چادر خاکی او مشکل گشاست گرچه هرروضه مکرر میرسد روضه روضه حرف دیگر میرسد این حماسه کی به آخر میرسد ارث مادر تا به دختر میرسد کربلا زهرای خیمه زینب است روز دشمن از وقار او شب است @hosenih گوشه گودال تنها میشود گرچه می افتد زمین پا میشود زینب کرار دنیا میشود دین زصبرش باز احیا میشود در اسیری سرفرازی میکند صبر او با مرگ بازی میکند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سه ماه...  آب شدی، آبروی این خانه سه ماه...  سوختی از درد مثل پروانه   سه ماه...  با غم خون های تازه درگیری سه ماه...  دست به دیوار خانه می گیری   @hosenih سه ماه... پا شدی از بستر و زمین خوردی سه ماه... خیره شدی بر در و زمین خوردی   سه ماه... لاله دمیده به روی پهلویت سه ماه... می شود اصلا ندیده ام رویت   سه ماه... نیمه شب و اشک های پنهانی سه ماه... نافله ات را نشسته می خوانی   سه ماه... آرزوی مرگ می کنی هر شب سه ماه... شانه نخورده به گیسوی زینب   سه ماه... هق هق روز و شب حسن بودی سه ماه... بغض گلوی حسین من بودی   سه ماه... در قفس گریه هام محبوسم سه ماه... رفتنت از خانه گشته کابوسم   سه ماه... گرد و غبار دلم نخوابیده سه ماه... نور طلوعت به من نتابیده   سه ماه... پشت در خانه سخت می سوزم سه ماه... فکر غم ماجرای آن روزم   سه ماه... دیدن وضع تو بی قرارم کرد سه ماه... میخ در خانه شرمسارم کرد   سه ماه... غیرت من سوخت دم به دم زهرا سه ماه... منتظر خنده ی توام زهرا   سه ماه... روضه ی این خانه هم نشد کافی سه ماه... هست لباسی به گریه می بافی   سه ماه... فکر حسین غریب و عطشانی سه ماه... می شود از داغ او پریشانی   @hosenih سه ماه... از سر شب تا به صبح می نالی سه ماه... گریه کن ماجرای گودالی   سه ماه... روضه ی ما ختم شد به عاشورا سه ماه... گریه ی ما نذر سیدالشهدا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم حجت الاسلام ▶️ واژه ها سوگوار واژه ی نور واژه ای سر به روی زانو داشت واژه ای فاش روضه میخواند و واژه ای دست روی پهلو داشت @hosenih کوچه ها رنگ نیلگون بر تن روضه را با اشاره می خواندند گاه گاه از زبان یک کودک گاه ازگوشواره می خواندند پاره های دل فدک نامه چه غریبانه اشک می سفتند روضه ها را به هم در گوشی چادر و گوشواره می‌گفتند هق هق گوشواره اش گم شد در هیاهوی کینه‌ها ناگاه چادرش آه میکشید از دل ناله میزد وقار "یا اماه" آب میشد ز شرم تیغ علی سپر مرتضی ز کار افتاد رنگ پاییز روی گلبرگ مریمِ دائما بهار افتاد @hosenih ارث اشک حسن به ما برسد در فدک باغ لاله می روید اشک از چشم کودک شیعه چون شود هفت ساله می روید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من ز«ثانی» اشاره را دیدم ضربه‌های دوباره را دیـدم @hosenih مـادرم رو نشـان نداد، ولی قطعـه ی گوشـواره را دیـدم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ کاش کوچه ای نبود، کاش خانه در نداشت کاش غربت مرا هیچ کس خبر نداشت کاشکی فدک نبود، حرمت نمک نبود کاش این زمین شوم از فدک اثر نداشت @hosenih کاش هیچ مادری وقت راه رفتنش دست روی شانه ی خسته ی پسر نداشت قبل از این که کوچه ها راه مادر مرا سد کنند، مادرم، دست بر کمر نداشت هر چه ناله می زدم مادر مرا نزن بی مروّتِ زبون، باز دست بر نداشت @hosenih ریشه ی مرا زدند ساقه ام شکسته شد دشمن پلید ما کاشکی تبر نداشت وای مادرم شبی سر نهاد بر زمین چادری به سر کشید سر ز خواب بر نداشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم حجت الاسلام ▶️ قسم به صبح تجلی به ناز آینه ها که هست جلوه ی نورت نیاز آینه ها @hosenih سلوک آینه یعنی تو را نشان دادن شکسته بعد تو دیگر نماز آینه ها تو رفته ای و تجلی آینه تار است رواق نیلی روی تو، راز آینه ها ز داغ کوچه و کوچ تو نوحه خوان عالم شکستن است دم دلنواز آینه ها قباله با جگر پاره پاره گریان است که سنگ رفته چرا پیشواز آینه ها @hosenih و اینکه آینه بندان نمی شود حرمت شده است مرثیه ی جانگداز آینه ها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ باز هم فصلِ اشک، فصلِ عزاست صاحبِ روضه حضرت زهراست وسطِ روضه، روضه‌خوان می‌گفت: فاطمیه، شروعِ عاشوراست فاطمه انتهای احساس است معدنِ نور و کوهِ الماس است بانوی داغ‌دیده‌ی یثرب معنیِ غربتِ گلِ یاس است @hosenih آه، از ختمِ روزِ فرّخِ او اشک‌های نشسته بر رخِ او سیلیِ جای‌مانده بر رخسار از سلام بدونِ پاسخِ او سایه‌ی بر روی سرِ ما بود حضرتِ عشق، باورِ ما بود ایستادن، به پای امرِ ولی، این فقط جرمِ مادرِ‌ ما بود با شما قصدِ گفت‌وگو دارد بغضِ غم‌بار در گلو دارد جلوی چشمِ بی‌تفاوتِ شهر نزنیدش که آبرو دارد گریه‌ای بی‌جواب باقی ماند سوخت خانه، خراب باقی ماند در هجومِ بلا، به پشتِ در از گلِ من، گلاب باقی ماند با مصیبت گرفته خو، زهرا سخت، رنجیده از عدو، زهرا بدترین جای ماجرا، این است: از علی هم گرفته رو، زهرا آی مردم! مقام دارد او شأنِ هم‌چون امام، دارد او پیشِ چشمِ حسن، دگر نزنید به خدا احترام دارد او بر شما قومِ پست، بادا ننگ لعن و نفرین به مردمِ صدرنگ خونِ غیرت چرا نمی‌جوشد؟ آینه آمده مقابلِ سنگ @hosenih ظاهرا گرچه چادرش خاکی‌ست اهلِ این خاک نیست، افلاکی‌ست دست بر دامنش فقط بِشَوید مظهرِ‌مهربانی و پاکی‌ست آه، هنگامِ مرگِ مهتاب است دمِ آخر، چقدر بی‌تاب است از برای قتیلِ لب‌تشنه در تمنای جرعه‌ای آب است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حديث مادر مارا كبود ميفهمد كشيده خوردهء دست يهود ميفهمد @hosenih نفس نفس زدنش را كبوتري زخمي كه تنگ شد نفسش بين دود ميفهمد درست اول كوچه حسن به خود پيچيد وقوع حادثه را ، طفل ، زود ميفهمد چقدر گفت نزن پابه ماه هست - مگر حرامىِ عصبانى حدود ميفهمد؟ @hosenih ز خاك پوشيه ء او تمام واقعه را على اگرچه در آنجا نبود ، ميفهمد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih