eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
407 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ می رود تابوتِ تو بر شانه هایِ اهل بیت بازهم محبوس شد نا و نوایِ اهل بیت می زند بر صورتش گاهی حسین گاهی حسن دردِ هجرانِ تو سخت ست از برایِ اهل بیت @hosenih شوهرت در احتضار افتاده است بانویِ من می رود از دست قطعاً مرتضایِ اهل بیت بیشتر از هر کسی حالِ حسن باشد خراب خاطره دارد ز کوچه ،مجتبایِ اهل بیت گوشه ی تابوت می لرزد به رویِ شانه اش یادش افتاده گمانم از جفایِ اهل بیت @hosenih این همان کوچه ست که بر تو جسارت کرده اند ؟ فاطمه! خاکی شده اینجا ردایِ اهل بیت یک دعایی کن بمیرد شوهرِ مظلوم تو با تو تا دفنم کنند آل عبایِ اهل بیت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تا که نامت بر زبان آمد زبان آتش گرفت سوختم، چندان که مغز استخوان آتش گرفت @hosenih حیدر آمد، خاک همچون باد، گرم گریه شد خواست تا غسلت دهد آب روان آتش گرفت هان چه می پرسی چه پیش آمد؟ زمین را آب برد بادبانِ کشتی پیغمبران آتش گرفت یک طرف ماهِ مرا ابرِ سیاهِ فتنه کشت یک طرف از درد غربت کهکشان آتش گرفت @hosenih رفت سمت آسمان روحت! زمین از شرم سوخت در زمین جسم تو گم شد، آسمان آتش گرفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خصم بر کف چو تازیانه گرفت تـن پــاک تـو را نشانه گرفت شعله‌ای کز حریم تو برخاست از دل مصطفــی زبانـه گرفت @hosenih شب قتل علی همان شب بود که ز دستش تو را زمانه گرفت جان خود را نهاد در دل خاک با تـو در قبـر، آشیانه گـرفت دسـت پیغمبــر خـدا لـرزید تا تـو را از علی شبانـه گرفت بشکنـد دست آن جنـایت‌کار که تـو را زیـر تازیانـه گـرفت ای که جبریـل بـر زیـارت تو اذن از خالــق یگانـه گـرفت به چه تقصیر، جـان پـاکت را خصم در بیـن آستـانه گرفت؟ جگـر سنـگ بــر علـی سوزد که عزا بر تـو مخفیـانه گرفت @hosenih شیعـه آن روزهـا که روز نبود کوه درد تو را بـه شانه گرفت شیعه عمری بـه یاد غربت تو بهـر گریه دلش بهانـه گرفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دیگر بعید است این نفس بالا بیاید باید برای یاری‌اش اسما بیاید شب بود و باران بود و آب از چاه برداشت تا که برای شستن دریا بیاید @hosenih این مرد خیبر مردِ خندق بود اما باید برایِ غسلِ او زهرا بیاید دستش به پهلو خورد زخمِ میخ را گفت دیدی نشد تا محسنم دنیا بیاید چشمش سیاهی رفت از بازوی خُردش باید بماند تا که حالش جا بیاد پشتِ سرِ هم شستنش را قطع می‌کرد اما نشد تا بند این خونها بیاید از بس حسن در آستین دندان فشرده باید به دادِ حالِ او بابا بیاید وقتی حسین اُفتاد بر این سینه باید دستِ شکسته از کفن بالا بیاید می‌گیرد از دوشِ ابوذر دوشِ سلمان دنبال این تابوت آقا تا بیاد تازه زمانِ شستنِ دیوار و در بود ای کاش می‌شد زودتر فردا بیاید @hosenih ای‌کاش می‌شد دِق کند زینب کنارش طاقت ندارد تا که عاشورا بیاید طاقت ندارد تا ببیند بینِ گودال بر روی آن سینه کسی با پا بیاید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رنگ خزان شدم ز غمت ای خزان من زهرای من! حبیبه ی من! مهربان من میبینی از غمت چقدر میخورم زمین؟ دیگر شدم بدون عصا آسمان من! @hosenih مانده هنوز بستر تو گوشه ی اتاق با لاله اش چکار کنم باغبان من؟! ماندست چند تار مویت بین شانه ای. چشمم که خورد تیر کشید استخوان من! راحت بخواب درد کشیدن تمام شد! راحت بخواب درد کشیده جوان من! کابوس لحظه های علی نقش قبر توست.. فکرش به هم زده ست زمین و زمان من چهل قبر ساختم که نفهمند هیچوقت آخر کجاست قبر تو راز نهان من.. @hosenih گفتم درِ جدید بسازند بعد تو تا میخ ها دوباره نگیرند جان من.. حالا دگر تمام شده امتحان تو... حالا دگر شروع شده امتحان من... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کار نکن، فاطمه جان غم به دلم بار نکن جان علی، پیش علی تکیه به دیوار نکن امن نبوده حرمم، جرم علی را تو ببخش تا که رَوی از بر من، این همه اصرار نکن @hosenih نان نپز و درد نکش، دست به دستاس نزن مرد خودت را به خودت باز بدهکار نکن با غم جانکاه نرو، آه نرو، راه نرو چادر خاکی شده را، چادر گلدار نکن من چه کنم تا که بر این غمکده جارو نکشی؟! خاک نکن، پاک نکن، چشم مرا تار نکن با پر زخمی به سر زینب خود شانه نزن بین پر زخمی خود، درد تلمبار نکن زار و گرفتار نمان، خیره به مسمار نمان آبرویم را بخر و حال مرا زار نکن چشم ورم کرده ی تو قاتل جان علی است روی نگیر از من و این حادثه انکار نکن داغ پی داغ رسد، بقچه چرا باز شده؟! پای کفن ضجه نزن، گریه ی بسیار نکن @hosenih پیرهن بافته ات، کار کفن را بکند روضه ی گودال نخوان، صحبتِ اسرار نکن هر دوی ما بعد نبی روزه ی غم داشته ایم جام لقا سر نکش و فاطمه افطار نکن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بیرون ببر ای آسمان از محفل من ماه را کز آتش دل کرده‌ام روشن چراغ آه را از بسکه دود آه من گردید سدّ راه من در کوچه‌های شهر خود گم کردم امشب راه را @hosenih گفتم به شب زاری کنم خون جگر جاری کنم صبح آمد و دادم ز کف این رشته کوتاه را باید که اسرار درون از سینه‌ام ناید برون ورنه به آتش می‌کشم با ناله مهر و ماه، را از شدت اندوه و غم ریزد نیستان را بهم در بند بیند شیر اگر بر جای خود روباه را تا محرم اسرار من با بذل جان شد یار من بر راز گوئی، کرده‌ام پیدا درون چاه، را رزم آوری آزاده‌ام اما ز پا افتاده‌ام زیرا که از کف داده‌ام دخت رسول الله را @hosenih هر گه که با سوز درون از خانه میآیم برون چشمم شود دریای خون بینم چو آن درگاه را «میثم» اگر روشن دلی خشدار کز راه علی دشمن به آگاهی برد یاران نا آگاه را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حس می‌کنم هرشب حضورت را کنارم وقتی به روی خاک تو سر می‌گذارم @hosenih بگذار دستت را به روی شانه‌ام باز از دست رفته بعد تو صبرم، قرارم! قرآن که می‌خوانم تو هم می‌خوانی انگار کوثر بخوان تا رود رود اینجا ببارم وقتی نگاهت از رهایی حرف می‌زد احساس می‌کردم تو را دیگر ندارم يادت می‌آيد موقع رفتن چه گفتی؟ جان عزيزت روز و شب چشم‌انتظارم @hosenih سر می‌گذارم روی خاکت باز امشب ای کاش سر از خاک دیگر برندارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خموشم و نَفَسَم در شماره افتاده که روی خاک مرا ماهپاره افتاده سپهر در دم و قلبم ز غصه پاره شده که ماه پاره من با ستاره، افتاده @hosenih کنار قبر تو خاموشم و چنان سوزم که آتش از جگرم در شراره افتاده اگر چه کرد غم مصطفی زمین گیرش علی به مرگ تو از پا دوباره، افتاده وصیت تو مرا کرده آنچنان خاموش که کار حرف زدن با اشاره افتاده بوصف غربتم این قصه بس که با سیلی ز گوش همسر من گوشواره افتاده @hosenih به جز تو در دل شب با چه کس توانم گفت که چاره ساز دو عالم ز چاره افتاده قسم به فاطمه «میثم» لب از سخن بربند که شعله بر جگر سنگ خاره افتاده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ کسی ندید آن همه مقام و فر و جاه را شکوه و شوکت و جلال و شان و جایگاه را کجا شنیده ای که سد کند سپاه و لشکری به روی دختر نبی خود مسیر و راه را @hosenih چهل نفر به یک نفر کجای منطق است این خدا نبخشد آن مزاحمان رو سیاه را مصیبتی شده گذشتن از میان مردها کاش یکی کمک کند مادر پا به ماه را غصه خاطرات او چه کرده با دل علی که برگزیده بین این همه گزینه چاه را تمام شهر می شود به یک اشاره زیر و رو اگر که در گلوی خود نگه ندارد آه را قصه کوچه برگی از دفتر غصه های ماست خودت بخوان آخر ماجرای قتلگاه را @hosenih خودت بخوان چه مي شود اگر سه ساله گم شود خودت بخوان قصه یک خواهر بی گناه را نشسته ام در انتظار انتقام منتقم که بشنوم ندای آن امام دادخواه را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای باخبر ز درد و غم بی‌شمار من! برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من رفتی ز دیدۀ من و، از دل نمی‌روی حس می‌کنم همیشه تویی در کنار من @hosenih شیرینی حیات من، ای بَضعَةُ الرّسول! تلخ‌ست با غمت همه لیل و نهار من خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و، من گریَم از این‌که طول کشد روزگار من مردم ز گریه، غصّۀ خود حل کنند، لیک افتد ز گریه، غصّۀ دیگر به کار من @hosenih خواهم ز کودکان تو پنهان گریستن اما غمت ربوده ز کف اختیار من این روزها ز خانه کم آیم برون، مگر کمتر به قتلگاه تو افتد گذار من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بعد تو گشته در پریشانی آسمانم همیشه بارانی ای ستون دل علی بی تو رفته این خانه رو به ویرانی @hosenih باغ هجده بهار زندگی ات چقدر زود شد زمستانی تو رسیدی به ساحلی آرام من به این لحظه های طوفانی سوره کوثرم، سرقبرت کار من گشته فاتحه خوانی ای رهایی دهنده از آتش دل من را چرا بسوزانی؟ این همه می زنم صدات اما تو مرا لحظه ای نمی خوانی @hosenih سخت سردرگمم بگو چه کنم بین این کوچه های حیرانی منم و صدهزار درد نهان توئی و یک مزار پنهاني ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih