eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر سر مأذنه گل داده اقاقیِ سپید باز هم نغمۂ «أین الرّجبیون» پیچید ماه دلدادگی و ماه وصالِ ما شد باز هم لطف و کرم شامل حالِ ما شد @hosenih از همه ثانیه هایش برکت می بارد چه شب و روزِ پُر از خیر کثیری دارد کاش با دست علی(ع) آب حیاتی برسد فاطمه(س) لطف کند برگ براتی برسد تا پس از کرب و بلا راهی مشهد بشویم در شبِ عید به پابوسی آقا برویم آن امامی که رئوف است و پسردار شده حُسن بی حد شده، آیینۂ سرشار شده هشتمین نور شده صاحب دردانه بیا محض تبریک به زهرا(س) و به شکرانه بیا نور چشمان رضا(ع) در دل ما جا دارد پسر حضرت نجمه(س) چه تماشا دارد گذر دل به درِ خانۂ او افتاده کاظمینی شده هر کس که سلامی داده پر کشیده ست دلم از حرمش تا حرمی چون رسیده ست گلِ محترم و با کرمی دور شش گوشه پُر از بالِ ملائک شده است واژه هایم به ضریحش متبرّک شده است داده بر اهل ولا دستِ خدا هدیۂ ناب نوۂ حضرت زهرا(س)؛ پسر نازِ رباب(س) دستِ خورشید چه خیرالعملی آورده باز هم حضرت ارباب علی(ع) آورده شیرخواره ست ولی رزم عیانی دارد وقت ایثار عجب تاب و توانی دارد پا به پایِ علی اکبر(ع) شده سرمستِ پدر اوج شش ماهگی اش شد سپر دست پدر چقدر روحیۂ رزم شناسی دارد کنج گهوارۂ خود اشکِ حماسی دارد دل به میدان زد و شور علوی در سر داشت حرمله آمد و یک تیرِ سه شعبه برداشت @hosenih تیر در چلّه چه حیران شده و غمگین شد گوش تا گوشِ علی اصغرِمان خونین شد کمرش خم شده و محوِ پسر گشته حسین(ع) سمت خیمه دو قدم رفته و برگشته حسین(ع)! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ما سائلان کوی جوادالائمه ایم دلدادگان روی جوادالائمه ایم @hosenih پابوسی غریب خراسان که میرویم محتاج آبروی جوادالائمه ایم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چشمه عشق که جوشید خدا لب تر کرد با نی خلق جهان را نفس کوثر کرد هرچه جوشید علی بود علی بود و خدا نمک سفره این طایفه را حیدر کرد جاری از دامن این چشمه فقط چشمه شده چشمه هایی که زمین را زفلک برتر کرد وخدا هرچه که جوشید از آن خیر کثیر صورت و سیرت او را علی دیگر کرد عالمی تشنه این طایفه چشمه شدند کاش میشد زغبار رهشان لب تر کرد بازهم هردوجهان نیز گرفتار شده دومین چشمه از آن چشمه پسر دار شده @hosenih پسری که رخ او جلوه مولا دارد پسری که نمک حضرت زهرا دارد چوب گهواره چنان دست گرفته است ببین به کفش باز عصا حضرت موسی دارد به تماشای قدش زنده شود گورستان این که در مهد قدی محشر کبری دارد به غبار قدم پیر غلامش سوگند نفس نوکر او بوی مسیحا دارد آنچنان آینه حیدر کرار شده کعبه بردارد اگر باز ترک جادارد نام توشد علی ویاد پدر بود حسین نام تو نام پدر بود پسربود حسین @hosenih خنده روی لبت زندگی مادر شد لای لایی شبت هر نفس خواهر شد هرکه پرسیدکه دختر شده یا اینکه پسر همه گفتند که شیری چو یل خیبر شد سیب سرخی و پدر هرچه تو را وصف نمود نیمه ای حیدر یک نیمه تو کوثر شد همه از هیبت عباسی تو میگویند باز فرزند علی صاحب یک لشگر شد زینت دوش ابالفضل رقیه است اگر تن تو زینت آغوش علی اکبر شد توفقط گریه نکن هرچه که شد باز بخند در غم را به دل مادر غمدیده ببند @hosenih چه قدر رخت برای تو خریدم پسرم چه قدر نقشه برای تو کشیدم پسرم رخت میلاد تورا تا به شب دامادی... چه قدر پارچه پای تو برید م پسرم لای لایی ششم خواب تورا می گیرد اینقدر خفتن با ناز ندیدم پسرم کاش می شد که کمی زود زبان باز کنی چه قدر کاش از این سینه شنیدم پسرم نذر کردم که علمدار پدر باشی تو علم و مشک برای تو خریدم پسرم آن همه نقشه کشید و همگی رفت به باد تا گذار پدرت بر گذر غم افتاد @hosenih هرچه کردند نشد قطره آبی برسد قطره آبی به لب خشک وکبابی برسد هرچه کردند نشد گریه تو بند شود کاش می شد که به چشمان تو خوابی برسد پدرت برد که تا منت دشمن بکشد خواست تا یک نفر از شر به ثوابی برسد آنچنان دست پرش کرد عدو, هیچکسی اینچنین حدس نمی زد که جوابی برسد خون او را به فلک داد مبادا مردم به سرلشگر نامرد عذابی برسد چشمه عشق که جوشید خدا لب ترکرد بانی مجلس ما را علی اصغر کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
🔴اشعار ولادت امام جواد (علیه السلام) و حضرت علی اصغر (علیه السلام) منتشر شد ✅ برای دسترسی آسان‌تر به اشعار هشتگ های زیر را لمس کنید: 🙏التماس دعا 🌷هر خانه یک هیأت🌷
بسم‌ الله الرحمن الرحیم برای محکومیت ▶️ درون سینه بساطی به غیرِ آه ندارد هر آن کسی که به غیر از خدا پناه ندارد آهای مردم دنیا ، شبیه کبک بمانید که مُثله کردن مظلوم ها نگاه ندارد @hosenih چقدر جهل مقدس! چقدر روضه ی مکشوف! که صلح ، جای در این دفتر سیاه ندارد من از سکوت قلم ها به این نتیجه رسیدم شهادتین شما غیرِ " لا اله " ندارد بسوزد این همه معبد که بین فتنه پناهی برای کودک مظلوم و بی گناه ندارد چگونه کوه بلا را به روی شانه بگیرد که جسم نازک او تاب وزن کاه ندارد میان جنگ و تنفر ، میان لعنت و نفرین میان این همه ظلمت ، چراغ راه ندارد ستم نمانَد و ظالم به خاک و خون بنشیند که نور روزنه ای چاه کن ، به چاه ندارد @hosenih به دور باطل دیوار مرگ ها بنویسید کسی بخاطر جان حق اشتباه ندارد بترس از دل غمگین و اشکهای کسی که درون سینه بساطی به غیر آه ندارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می آیم @hosenih دست بر روی سینه هربار از سمت باب الجواد می آیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
🌷میلاد با سعادت حضرت امام جواد علیه السلام تبریک و تهنیت باد من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می آیم دست بر روی سینه هربار از سمت باب الجواد می آیم شاعر: https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در هر قنوت؛ تا پدرت یاجواد(ع) گفت سائل رسید و پشتِ درت؛ یاجواد(ع) گفت «آدم» به پنج تن متوسّل شد و سپس «آمد» نشست دور و برت یاجواد(ع) گفت @hosenih با دست هایِ پُر به درِ خانه بازگشت تا کعبه بسکه همسفرت یاجواد(ع) گفت خورشید؛ کاسۂ تهی از نورِ خویش را چرخاند خسته! دورِ سرت یاجواد(ع) گفت مُهری که بوسه زد خطِ پیشانیِ تو را در سجده هایِ هر سحَرت یاجواد(ع) گفت @hosenih هر روز پیش از آنکه حدیثی بیاورد راویِ خوب و خوش خبرت یاجواد(ع) گفت کشتیِ نوح را به هدایت روانه کرد تا هادی الأمم! پسرت؛ یاجواد(ع) گفت! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گفت رفتم به عالمی دیگر پیرفرزانه ای بوقت سحر بود آن لحظه ذڪر روی لبم نام قهار قادر داور @hosenih گوئی آندم مرا مڪاشفه ای آمد ازبخت خوش چنین به نظر باغ زیبا وبا صفائی بود پر ز اشجار سبز و خوش منظر می وزید عطر گل به جای نسیم ڪه نبوده ز بوی آن خوشتر رودهایی روان و بس زیبا آبشاری بلند و زیباتر در میان، ڪاخ با شڪوهی بود سنگ هایش زمرد و دُر و زر دیدم آنجا شهی نشسته به تخت واز ملائڪ به گرد او مهتر @hosenih داشت عِمامه ای بسر گفتم ڪیست این پادشاه تاج به سر هاتفی با ندای زیبا گفت این شهنشاه هست پیغمبر شال سبزی عیان بدور ڪمر بر سرِ دوش عبا، قبا در بر و جمالی ڪه خواند در وصفش سعدی آن شاعر سخن گستر مه فرو ماند از جمال نڪوش در برش سرو خم نموده ڪمر گفتمش ڪیستند در بر او گفت زهرا و دیگری حیدر گفتم آن نازنین تران گفتا او شُبیر است و دیگری شُبّر @hosenih از سر لطف ڪردگار ودود دیدم انوار چارده سرور ڪز سر دست بوسی ایشان آمده خیل انبیا یڪ سر یڪصد و بیست و چار هزار نبی صف به صف در ڪف همه ساغر گفتم این نهر پاڪ و زیبا چیست گفت اینجاست چشمه ی ڪوثر ساقی انبیا و خیل ملڪ گشته جبریل و می زند شهپر گفتم این شور و شادمانی چیست چیست این نور های بس انور راستی ڪیست او ڪه شادتر است گفت علی بن موسی جعفر سرِّ انوار پاڪ و نورانی گویمت آنچه دیده ای به بصر @hosenih از سر لطف حق رضا امشب می شود او پدر به وقت سحر حال همراه ما بیا بنشین بین طلوع ستاره ای دیگر از شعف شد وجود من مشعوف منتظر مانده ام شود چه خبر ناگهان حبرئیل داد ندا مژده آمد ز خالق اڪبر آفریدم محمدی دیگر چون محمد شه همایونفر خلق گردید از رضای خدا بر رضا پر ثمر نموده شجر شد پدر ثامن الحجج آری ڪوری چشم دشمن ابتر گشت انوار قدسیان از شوق گرد یڪ نازنین مه پیڪر @hosenih همه انوار گرد او حائل همه سرمست باده و ساغر گوئیا گشته روز رستاخیز وه چه هنگامه ای به سان محشر لقبش شد جواد و گو چه لقب از جواد الائمه بُد بهتر پدری را ڪه هست شمس شموس پسرش هم شود چو قرص قمر گل ریحانه چون شڪفت شدند دایه اش ساره ، مریم و هاجر آمد آن دُرّ هشت بحر و سپس گشت بحر و یم سه دُرّ و گوهر مفتخر بر گدایی ڪویش صد چو حاتم گدای چشم به در زنده گردد مسیح از دم او وز ڪلامش ڪلیم گویا تر @hosenih گشته مبهوت یوسف مصری محو خال رخش چو ڪرده نظر پور اَڪثَم بُود به محضر او ڪمتر از طفلِ در بر مادر انبیا جز محمد اند همه در بر او ستاده در محضر پسر حضرت امام رضاست شه و سلطان طوس و هر ڪشور نه خراسان ڪه شاه عالم اوست آن امامی ڪه هست فخر بشر چون سلیمان به مشهدش آید از برای خرید انگشتر خود ببیند که خیل طیر و وحوش جن و انس اند بر درش نوڪر @hosenih هر ڪسی ڪه او گدای ڪویش شد تاج شاهی نهاده اش بر سر شاه و سلطان ماسوی آمد ڪوثر حضرت رضا آمد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ تا زمین قدم برداشت آسمان نوشت علی آسمان كه بر پا شد كهكشان نوشت علی كهكشان كه بر پا شد یك جهان نوشت علی این جهان كه معنا شد بیكران نوشت علی بیكرانه ها پر شد لامكان نوشت علی با هر آنچه كه می شد با همان نوشت علی با قلم نوشت علی با زبان نوشت علی و سپس هر آنچه داشت در توان نوشت علی روی صورتِ انسان روی جان نوشت علی با غبار او روی چشممان نوشت علی آنقدر نوشت از او تا جهان پر از او شد تا كه دست حق رو شد ذكر عاشقان هو شد @hosenih پس دو مرتبه روی صورتم نوشت علی دوست داشت پس روی قسمتم نوشت علی در رگم كه جاری شد غیرتم نوشت علی پا شدم زمین خوردم همتم نوشت علی تا كمی ضعیف شدم قوتم نوشت علی آمدم ذلیل شوم عزتم نوشت علی پس خدا خودش روی قیمتم نوشت علی روی بیرق سبز هیئتم نوشت علی آنقدر نوشت علی روی سرنوشت من تا فقط علی باشد خانه ی بهشت من روز اول خلقت با علی حساب شدم در قنوت او بودم تا كه مستجاب شدم @hosenih زیر پای او ماندم تا غبار ناب شدم بر سرم چنان تابید تا كه آفتاب شدم آنقدر كه او تابید از خجالت آب شدم در غدیر چشمانش من هم انتخاب شدم آنقدر نگاهم كرد تا كه من خراب شدم زیر جوشش چشمش ماندم و شراب شدم مِی شدم پیاله شدم مست بوتراب شدم هی علی علی گفتم در علی مذاب شدم می نویسم از عشقم می نویسم از دردم غیر دور چشمانش هیچ جا نمی گردم @hosenih توی محفل ذكرش دُرِّ ناب می ریزند پای هر علی گفتن هی ثواب می ریزند روی ما فرشته ها هی شراب می ریزند توی جام خالی ما هی شراب می ریزند روی چشممان خاك بوتراب می ریزند در شب سیاه ما آفتاب می ریزند روی ما دعاهای مستجاب می ریزند در حساب فردامان بی حساب می ریزند كبریا كه می بخشد این همه به عشق او چون علی به ما آموخت لااله الا هو... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ باز هم آمد شبِ حیران شدن وقتِ جنون وقتِ پریشان شدن شُکر نوشتند برایِ دلم آیِنه ای گوشه ی ایوان شدن کارِ من و حضرت جبریل شد تا به ابد دست به دامان شدن پرده بر اُفتاده خدا خواسته با همه ی خویش نمایان شدن تازه از امروز به پیغمبران واجبِ عینی است مسلمان شدن فصلِ شراب است به ما واجب است قبله ی ما ابن ابی طالب است @hosenih هست مرا حسرتِ تمارها شیعه شدم شیعه ی این دارها مادرِ من تا که مرا شیر داد نادِعلی خوانده مرا بارها نامِ تو گفتیم بزرگی کنیم سایه ی گُل هست بر این خوارها ما نه فقط ریخته پیغمبران پیش کشِ تو سر و دستارها تا که پیمبر شب معراج دید روی تو را در همه تالارها بر لبِ او نامِ تو سوگند شد نام تو چون نام خداوند شد @hosenih کعبه گرفته به کَفَش جانِ خویش خاک شده خاکِ سلیمان خویش صاحبِ خانه به درِ خانه بود کعبه پس از این شده مهمان خویش با همه بُت های خودش سجده کرد بر قدم حضرت سلطان خویش کعبه به خود گفت که آخر رسید آنکه تو را ساخته دربان خویش باید از این راه نیاید امیر راه گشا راه به دستانِ خویش کعبه قدم بر سرِ افلاک زد پیشِ علی سینه ی خود چاک زد @hosenih تا رُخت ای ماه پدیدار شد یوسفِ یعقوب گرفتار شد کعبه فقط خاک و گِل و سنگ بود آمدی و معدن اسرار شد کعبه در آغوشِ زمین خوابِ خواب با نفسِ قدس تو بیدار شد کعبه نمی خواست که بیرون شَوی چشم نبی دیده و ناچار شد کعبه درِ بسته ی خود باز کرد معنی توحید پدیدار شد آمدی از عرش خبر می رسد تن تنه ی کیف بشر می رسد @hosenih وقتِ نبردت شد و پروردگار باز به وجد آمد از این تار و مار مانده ام اینجا که تویی وقت رزم یا که خدا آمده در کارزار وای که حتیٰ ملک الموت هم میکند از پیش نگاهت فرار پشت ندارد زرهَت پشتِ تو نیست به جز یک سر سنگ مزار خصم به میدان نزده شد دو نیم به به از این حیدر و این ذوالفقار نقشِ به پیشانی تو فاطمه است ذکرِ رجز خوانی تو فاطمه است @hosenih نیست غمی شوق شما تا که هست هست گدا سفره ی آقا که هست گفت به مجنون که چه داری برو گفت در این دل غمِ لیلا که هست هر چه بلا هست چه غم باک نیست بر سر ما سایه ی مولا که هست پیش تو گیریم نداریم جای خُب قسم حضرت زهرا که هست خصم کجا و حرم دخترش بر سرِ آن پرچم سقا که هست شُکر امیر آمد و نعم الامیر دست تهی آمده دستم بگیر @hosenih آنکه سری پای شما داشته آبرویی در همه جا داشته با تو حسینی حسنی زاده ایم با تو دلِ ما همه را داشته دست سرِ جمع یتیمان بکش خانه ات از قبل گدا داشته حق بده آقا به دلم سوخته حسرتِ ایوان طلا داشته حال مرا هرکه چنین دید گفت: آرزوی کرببلا داشته... قسمت او شد به نجف بال زد آنکه براتی زِ رضا داشته... آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih