بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#محمدمهدی_سیار
▶️
هنوز اسیر سکوت تو اند زندانها
و پایبند نگاهت دل نگهبانها
@hosenih
تو مثل یک نفس تازه حبس میگشتی
تویی که در نفست گم شدند طوفانها
چه خلوت خوشی... آرام زیر لب گفتی
و سجده کردی، جای تمام انسانها
نشد طلوع کنی تا تو را طواف کنند
تقیه کار شدند آفتابگردانها
@hosenih
تو یوسفی و مجازات یوسفی این است
چنین دهند گواهی تمام قرآنها
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#امام_موسی_کاظم_ع_مناجات
#یوسف_رحیمی
▶️
نگاهی کن به این چشمانِ مضطر
هزار امید آوردم بر این در
@hosenih
من و این اشک، یا بابالحوائج
من و این آه، یا موسی بن جعفر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#مهدی_مقیمی
▶️
قلب تو در این گوشۀ دلگیر گرفته
دیگر نفست را غل و زنجیر گرفته
اصلاً غم عالم ز تو تأثیر گرفته
این حصر ، جوانی ز تو ای پیر گرفته
در کنج سیه چال ، یکی ، روز وشبت بود
یا حیدر و یا فاطمه دائم به لبت بود
@hosenih
شد گوشۀ زندان تو محراب عبادات
نه هم سخنی داشته ایّ و نه ملاقات
وقت سحر و وقت دعا وقت مناجات
کردی طلبِ مرگِ خود ای قبلۀ حاجات
از زهر جفا یوسف زهرا تنِ تو سوخت
کنعان به امید تو و برگشتن تو سوخت
@hosenih
ای کاش که می شد که ببینی پسرت را
تسکین بدهی بلکه تو زخم جگرت را
با ضربۀ شلّاق شکستند پرت را
زنجیر هم آزرده تنِ مختصرت را
دل سوخت به احوال تو ای سید مظلوم
مظلومیتت بود ز چشمان تو معلوم
@hosenih
هر نیمۀ شب با تن تبدار تو را زد
یک مرتبه نه بی حد و مقدار تو را زد
وقت سحر و موقع افطار تو را زد
بی وقفه و با طعنه و آزار تو را زد
گردید روان اشک ز چشمان ملائک
وقتی که لگد زد به شما سندیِ شاهک
@hosenih
بر تخته روان با دل غمگین شده ای تو
مشمول دعای شب و آمین شده ای تو
زیر غل و زنجیر چه سنگین شده ای تو
بعد از دو سه روز آه ... که تدفین شده ای تو
هر کس که تو را دید روی لب سخنی داشت
میگفت چه خوب است که جسمش کفنی داشت
@hosenih
یک بارِ دگر مجلس ما کرببلا شد
حرف غم پیراهن شاه شهدا شد
ای وای سرِ حضرت ارباب جدا شد
زندان بلا ختم به گودال بلا شد
خوب است نشد بعد شهادت سرِ تو قطع
انگشت نشد از پی انگشتر تو قطع
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#حسین_عباس_پور
▶️
میشود بر شانهی لطفت پریشان گریه کرد
پابرهنه سویت آمد مثل باران گریه کرد
@hosenih
هردم ای آئینه با آهت دل عالم گرفت
چشم دنیا تار شد سر در گریبان گریه کرد
خون به جای اشک از زنجیر دستانت چکید
پا به پای تو در و دیوار زندان گریه کرد
از شکوه تو زن آوازهخوان لکنت گرفت
با نوای ربنای تو نگهبان گریه کرد
تازیانه خط به خط بر پیکرت مقتل نوشت
تازیانه زخمهایت را فراوان گریه کرد
@hosenih
بیت آخر خواند دعبل از غریب کاظمین
بی صدا زیر عبا، شاه خراسان گریه کرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#مجتبی_روشن_روان
▶️
من از ایل مردان پاک و نجیبم
اسیری غریبم که غربت نصیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم
@hosenih
نمی آید از در کسی دیدن من
رضا نور چشمم کجائی حبیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم
@hosenih
نه از درد سیلی نه از زخم شلاق
ز دشنام سندی نمانده شکیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم
@hosenih
دعایم گرفته دگر لحن زهرا
به غیر از اجل کس نباشد طبیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم
@hosenih
منم پیر موسی... مراد مسیحا
کشیده یهودا به دار صلیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم
@hosenih
لبم خشک روزه رخم زخم سیلی
من از نسل آقای شیب الخضیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم
@hosenih
چو برخاک زندان گذارم رخ خود
گرفتار غمهای خدالتریبم
نظر کن الهی به امن یجیبم
@hosenih
خدایا گواهی تو برحال موسی
به خنده گرفته غمم را رقیبم!
نظر کن الهی به امن یجیبم
@hosenih
سلامی رسد گر ز معصومه جانم
بود مرهم غصه های عجیبم
نظر کن الهی به امن یجیبم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#محمد_مهدى_عبدالهى
▶️
هوا، ابرى و دلگير است اينجا
كه سهم ماه ، زنجير است اينجا
@hosenih
امام صبر در هنگام افطار
دگر از زندگى سير است اينجا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
ارث از نبي برده پيمبر بودنش را
مانند زهرا مثل حيدر بودنش را
از يوسف مصري زنداني بپرسيد
از ماه رويان علت سر بودنش را
@hosenih
دارد فقط از نام فرزندان اين مرد
ايران تمام فخر كشور بودنش را
با اِبْنِ موسي ها فقط تثبيت كرده
شيراز با مشهد برادر بودنش را
آقا نبودي تا ببيني به برادر
معصومه ثابت كرده خواهر بودنش را
با اين همه زنجير خواهد برد در گور
مرگ، آرزوی بين بستر بودنش را
آن لنگه ی در كه تن او را به تن كرد
تاييد كرده مثل مادر بودنش را
هم درد مادر بودنش توجيه كرده
يك عمر در زندان پسِ در بودنش را
از باز تاب نور در اين شيشه ی سبز
فهميده ام عمق مُشَجَّر بودنش را
@hosenih
مي شد بفهمي در سكوت سرد زندان
از خش خش شلاق لاغر بودنش را
موسي بن عمران هم نمي آورد طاقت
يك لحظه از موسي بن جعفر بودنش را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#یوسف_رحیمی
▶️
چشمهایت اگر چه طوفانی
قلبت اما صبور و آرام است
شوق پرواز در دلت جاریست
شبِ اندوه رو به اتمام است
@hosenih
روح تو آنقَدَر سبکبار است
که اسیر قفس نخواهد شد
لحظهای با مظاهرِ دنیا
همدم و همنفس نخواهد شد
@hosenih
کور خوانده کسی که میخواهد
بسته بیند شکوه بالت را
چشم اگر وا کنند میبینند
جبروت تو را، جلالت را
@hosenih
چه غم از اینکه گوشۀ زندان
شب و روزش کبود و ظلمانیست
در کنار فروغ چشمانت
جلوۀ آفتاب پیدا نیست
@hosenih
همدمی غیر اشک و شیون نیست
در سحرگاه خیس تنهایی
میشود در غروب عاطفهها
تازیانه انیس تنهایی
@hosenih
راوی اوج غربت و درد است
آه و أمّن یجیب تو هر روز
گریه در گریه: "رَبِّ خَلِّصنِی"
ندبههای غریب تو هر روز
@hosenih
از تمام صحیفۀ عمرت
آه چند آیهای به جا مانده
شمع چشم تو رو به خاموشیست
از تنت سایهای به جا مانده
@hosenih
لاله لاله دخیل میبندند
به ضریح تنت جراحتها
شرمگین، بیقرار، بارانی
آسمان هم از این جسارتها
@hosenih
چه به روز دل تو میآورد
کینۀ قاتل یهودی که
بر تن خستۀ تو گل می کرد
آنقدَر سرخی و کبودی که...
@hosenih
میلههای کبود این زندان
شب آخر، شده عصای تو
زخم زنجیرها شده کاری
رفته از دست، ساق پای تو
@hosenih
پیکرت روی تکهای تخته!
غربت تو چقدر دلگیر است
راوی روضههای بیکسیات
نالههای کبود زنجیر است
@hosenih
شیعیان تو آمدند آن روز
پیکرت روی دستها گم شد
آه اما غروب عاشورا
بدنی زیر دست و پا گم شد...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#قاسم_نعمتی
▶️
بازو، کمر، سر ،هرکجایم ضربه دیده
بدتر زهرجا ساقِ پایم ضربه دیده
جا باز کرده حلقه ها زیرِ گلویم
با هر تکان ،راهِ صدایم ضربه دیده
@hosenih
با پا مرا روی زمین مالید ورد شد
چون چادر خاکی عبایم ضربه دیده
در جایِ گودی مثل جدم گیر کردم
باضربِ سنگین دنده هایم ضربه دیده
سر بسته گویم بی ادب حرف بدی زد
شخصیت درد آشنایم ضربه دیده
با پا زدو واشد ترک های لبانم
ارثیۀ کرب وبلایم ضربه دیده
@hosenih
بر رویِ تخته پاره یادِ بوریایم
از بسکه اعضایِ جدایم ضربه دیده
در پیش زینب از قفا سر را بریدند
پیراهنش را از تنش بیرون کشیدند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#مجید_لشکری
▶️
با نالهاش آرامش زندان شکسته
حتی سکوت مرد زندانبان شکسته
بشکن نمازت را مسافر وقت تنگست
وقتی ستون خیمهی ایمان شکسته
@hosenih
موسی میان وادی ایمن اسیرست
ده طور در اجرای ده فرمان شکسته
آیات الرحمان به هم پیچیده آیا
یا استخوان لؤلؤ و مرجان شکسته
در باغ ایران داده طوبایش ثمرها
هرچند از بیداد این و آن شکسته
او نیز از زندان میان تشت دیدهست
سنگ صبور زینب و طفلان شکسته
این تازیانه میزند آن خیزران را
پهلو پریشان میشود دندان شکسته
با خیزران بیوضو باید بگویم:
دندان قاری... حرمت قرآن شکسته
برگو مخواند روی نیزه مصحفش را
بر مردم رجّالهی پیمانشکسته
@hosenih
حالا که خالی مانده گهواره، چگونهست
بغض گلوی تشنهی باران شکسته
مگذار پا را پیشتر این روضه بازست
وقتی عقیقی گوشهی میدان شکسته
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح
#عمار_موحد
▶️
ای که آیات خدا در نام تو معنا شده
در کلامت شعلهور تفسیر «واعدنا» شده
در تجلّیگاه حق چون پانهادی در ازل
جام طور سینهات آیینهی سینا شده
@hosenih
غیرتت آتش زده بر هفت تخت و نه فلک
کظم غیظی کردهای گر چرخ پا برجا شده
در مسیر علم تو لنگ است چون پای عقول
"کلبهم باسط" مقام خواجهی دانا شده
"لن تراني" خواندهای در ستر زندان٬ بعد از آن
دیدهی حیران دنیا غرق مافیها شده
@hosenih
از دعای «نجّني من سجن هارون» تو بود
ذکر نامت گر کلید حل مشکلها شده
سفرهی باب الحوائج نذر رایج بین ماست
چون علی موسی الرضا روزیرسان ما شده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#حمید_رمی
▶️
تمام حجم تنت زیر یک عبا مانده
به روی پهلوی تو چند جای پا مانده
نفس کشیده ای و بند آمده نَفَست
به سینه ات چقدَر استخوان، رها مانده
@hosenih
خدا کند تو دگر مثل فاطمه نشوی
خدای، رحم کند بر تنِ بجا مانده
به سجده می روی و مثل بید میلرزی
قیام کن که تسلّای ربّنا مانده
هوای غربتِ زندان که جای خود دارد
نگاه یک زنِ رقّاص بی حیا مانده
به فرض هم که خودت از جهان، خلاص شوی
هنوز ، غربتِ معصومه و رضا مانده
کمی اگر غُل و زنجیرها امان بدهد
صدا هنوز در این اشکِ بیصدا مانده
دوباره روضه ی جانسوز پنج تن داری
بخوان که روضه ی مکشوفِ کربلا مانده
@hosenih
بخوان که شمر، نشسته به سینه ای خسته
اگرچه سینه شکسته ولی صدا مانده
به التماسِ صدای حسین، یا زینب!
برو حرم که غم گوشواره ها مانده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih