eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سخت است مردی گوشه زندان بیفتد در غربت و در وادی هجران بیفتد زهرا دوباره آمد و جانم حسن گفت پاشد حسن بر پای این مهمان بیفتد @hosenih می خواند با خود روضه موسی بن جعفر تا خنده از لب های زندانبان بیفتد دور از وطن جان داده آقا تا دوباره شیعه به یاد روضه سلطان بیفتد تشنه شد و شربت به لبهایش رساندند قسمت نشد تا با لب عطشان بیفتد سهواً به دندان ثنایش خورده ظرفی نه آنکه با مشت و لگد، دندان بیفتد در پادگان بوده ولی هرگز ندیده لشکر به جان پیکری بیجان بیفتد اصلاً نخورده بر قفایش خنجری کُند تا سر به دست چند بی وجدان بیفتد این روضه ی پر سوز، مخصوص حسین است اینکه غریبی گوشه میدان بیفتد @hosenih شخصی به غارت بُرد عبای پاره اش را تا قیمت سوغاتی اش ارزان بیفتد از آن سلیمان زمان کی فکر می کرد انگشترش در دست ساربان بیفتد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ می‌نویسم به دست لرزانم آب در دست ماه می‌لرزید در دلِ خویش با خودش می‌گفت یادِ جدِّ غریب می اَرزید با لبِ خشک و داغ و عطشانش یادِ سوسوی اَختران می‌کرد ظرف آب و صدای دندانش یاد از چوب خیزران می‌کرد @hosenih یاد می‌کرد با دلی خون، از... رأسِ جدّش میانِ طشت طلا چونکه تبعید را به غربت دید گشت گریان ز داغِ شام بلا ناگهان یاد دختران افتاد وای از ریسمانِ بسته به دست یکطرف دست سیدِسجاد یکطرف عمّه، پیشِ مردمِ پَست در گلستانِ سامرا یادِ غنچه های خرابه می افتاد طعمِ زندانِ سرد را که چشید یادِ زندانِ کوفه می افتاد همه غمهای کوفه و شام از... پیشِ چشمانِ او چو باد، وَزید مجلس آرائیِ عبیدالله محمل آرائیِ زنانِ یزید چشمِ بیگانگانِ بی پروا شرمِ ناموسِ کبریا ز عذاب شرمِ بی معجریِ زنها و... آستین ها که بود جای حجاب هیزیِ کافران، کُشنده تر از... تیزیِ تیغ های کوفه و شام دیده ها بود قاتلِ عصمت نیزه ها بود بِینِ قلبِ امام کُشتۀ سامرا در آن سَکَرات یادِ مقتولِ کربلایی بود یادِ شمشیر و نیزه و خنجر حنجرِ پاره، ماجرایی بود @hosenih سینۀ عسگری که سنگین شد کَلبِ کوفی به سینه ای بنشست چه بگویم ز چکمه و سُمِ اسب استخوان های پیکری بشکست نالۀ مادری بگوش آید: خَذَلوکَ بُنَیَّ یا مظلوم ذَبَحوکَ مِنَ القَفا پسرم قَتَلوکَ بُنَیَّ یا مظلوم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ملائک، آن‌چنان سرشار، از نورِ خداوندند که بر دورِ ضریحِ تو، دخیلِ عشق می‌بندند کمی از شهدِ شیرینت، بنوشان خاکِ عالَم را، زبان بگشا! که در دنیا، همه لب تشنه‌ی پندند @hosenih زمین می‌سوخت از این غم، زمان دق کرد از ماتم تو را یک عده بدطینت، به بندِ ظلم افکندند یقین دارم کسانی که، نفهمیدند شأنت را، به شمر و خولی و اخنس، به ابنِ سعد، مانندند عجب دنیای تاریکی؛ جهانِ غرقِ تشکیکی شکوهِ عشق را کشتند، از این کار، خرسندند تنِ خاکیِ این عالَمِ، سراسر غرقِ ظلمت شد که پیوندِ خدا را با، اهالیِ زمین کندند از آن روزی که تو رفتی، به چشمِ خویشتن دیدم اقاقی های این بستان، دگر اصلاً نمی خندند @hosenih تو را با زهرِ کین کشتند... حالا آفتاب و مَه ز تابیدن به این خاکِ سراسر ظلم، شرمندند ** ... خوشا روزی که فرزندت، درآید از پسِ پرده جهان مشتاقِ دیدارِ جمالِ ماهِ دلبندند... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از جهان، خورشید عالمتاب رفت رفت و عالم در دلِ گرداب رفت گریه کن! که از رکاب سامرا آن یگانه گوهرِ نایاب رفت @hosenih دست هایش سرد شد از زورِ زهر سوخت در تب! غرقِ آهی ناب رفت از نفس افتاد و رنگش زرد شد حالِ خوش از پیکرِ سرداب رفت پلک های خیس را بر هم گذاشت تا ابد از چشم عالم؛ خواب رفت تشنه بود و تشنه بود و تشنه بود مثل جدّش با دلی بیتاب رفت @hosenih مهدی(عج) آمد در کنارِ پیکرش ماه آمد! حضرتِ مهتاب رفت تا که قامت بست فوراً بر نماز آبروی جعفر کذّاب رفت! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تنها نه اینکه بر تن تو جامه ی عزاست حتی سیاه پوش غمت سرّ من رئاست غم، واژه ای که بیشتر از هر کس دگر با چشم های دائم الاشک تو آشناست @hosenih تنها، غریب، گوشه ی سرداب خانه ات بر گونه هایت اشک عزای پدر رهاست این روزها اگر که ندارید زائری ما را به سامرا ببر، اینجا پر از گداست انگار ماتم تو تمامی ندارد و هر روز، سینه ی تو به یک داغ مبتلاست @hosenih تو سوگوار خانه ی آتش گرفته ای اما شکستن تو در این داغ، بی صداست مثل همیشه آخر شعرم رسید و باز دستم به دامن تو و امضای کربلاست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ حسِّ نابی شبیهِ باران داشت به نگاهش بهار، ایمان داشت @hosenih به شُکوه و ابهّتِ این مرد دشمن و دوستدار اذعان داشت احتمالِ وقوعِ ناممکن با وجودش همیشه امکان داشت روزگاری همین امامِ همام گنبد و بارگاهِ ویران داشت عالَمی در اسارتش... اما گذرِ عمر کنجِ زندان داشت @hosenih آسمان در رثای او می‌سوخت هرچه بارید، باز باران داشت ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به کانال تک بیتی، دوبیتی و رباعی های حسینیه بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4 https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4 https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ این روزها حالم پریشان همچو زهراست بغض گلوگیرم شبیه بغض مولاست توهین به آقایم رسول‌الله کردند از سوز غیرت آتشی در سینه برپاست @hosenih روی کلامم با تمام مسلمین است پیغمبر اسلام، خط قرمز ماست یا ایها الاعراب! پشت این اهانت دست کثیف صهیونیسم و کفر پیداست هر بشکه‌ی نفتی که ارزان می‌فروشید خرج سلاح و نشریه‌های اروپاست مشکل‌گشای فتح و پیروزیست ؛ وحدت پیدایش داعش نشان تفرقه‌ هاست @hosenih باید اطاعت کرد از امر ولایت روشن‌ترین راه هدایت حرف آقاست دیده به راه مهدی زهرا نشستیم دنیای ما روز ظهور یار زیباست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ در جهل، سرآمدی و بی مانندی از خشم ِ خدا به تارِ مویی بندی توهینِ تو شد باعث خشم زهرا(س) با دست خودت گورِ خودت را کندی @hosenih شد عالَم و آدم به پیمبر(ص) مدیون شد قلبِ امام عصر(عج) آشفته و خون اعلام برائت مرا ثبت کنید در نشریۂ فرانسویِ ملعون با فکر پلید و شوم و خام آمده ای با فتنه و با کفرِ تمام آمده ای ما خاک درِ محمّدیم(ص) اما تو... از نطفۂ ناپاک و حرام آمده ای داده ست به باد، فتنۂ دشمن را یک ضربه زده! دو نیم کرده تن را رمزِ غضبِ علی(ع) جسارت به نبی ست(ص) آمادۂ ذوالفقار کن گردن را @hosenih شد هر قدمش مسیری از راهِ نجات نامش به خدا خیرِ حیات است و ممات تا کور شود چشم أبوسفیان ها بر خاتم أنبیا محمد(ص) صلوات! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ یا ایهاالعزیزتر از یوسف عکس تو را به چاه می‌اندازند دجال های شعبده عکس‌ات را این روزها سیاه می‌اندازند اما تو در سرادق معراجی، تاجی، به فرق عالمیان، تاجی جادوگران وسوسه و تلبیس خرگوش در کلاه می‌اندازند @hosenih عفریت‌های شعبده و مستی صف می‌کشند پشت سر پاریس حواریون بولهبی دارند خود را به اشتباه می‌اندازند اصحاب نهروان و جمل امروز سر کرده‌اند جنگ صلیبی را روزی به زور هلهله و تزویر اصحاب فتنه راه می‌اندازند با فکر خام خویش بنا کردند بوکوحرام و داعش و طالب را با نفت مفتی ملک عبدالله آتش به قبله‌گاه می‌اندازند @hosenih مردان عشق و معجزه ما هستیم مردان اربعین و امین الله آنان به مکر و حیله هر از گاهی تیری بر این سپاه می‌اندازند یا ایهاالعزیزتر از یوسف یا آخرین امید بشر برگرد در غرب و شرق این همه دلتنگان رویی به مهر و ماه می‌اندازند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای آخرین دردانۂ زهرا(س) بنفسي أنت یابن الحسن یابن الحسن آقا بنفسي أنت می آیی و با شوق می آیم به استقبال فریاد خواهد زد همه دنیا: بنفسي أنت @hosenih در جمکرانت صبح جمعه تا که خواندم عهد پرچم تکانی خورد گفتم تا: بنفسي أنت با «لیتَ شعري» میشوم دلتنگ و بیتابت میگیرد آرامش وجودم با «بنفسي أنت» بر کاغذ آوردم تمام آرزویم را تنها ظهورت را بزن امضا...بنفسي أنت هر روز دارم دست بیعت میدهم با تو ذکر لبم هر لحظه و هر جا بنفسي أنت برگرد و مانند علی(ع) در صحنۂ صفین قدری بچرخان ذوالفقارت را بنفسي أنت @hosenih گردن بزن این فتنه ها و این بلایا را تا حق شود با دست تو برپا بنفسي أنت عصیانِ من سدّ ظهورت شد، حلالم کن برگرد جان مادرت زهرا(س)؛ بنفسي أنت! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دیده اشک است و جگر آتش و دل غم دارد دار دنیا چه کم از داغ جهنم دارد؟ نسل ها در پی هم چشم به راهت مردند نسل امروز هم آینده مبهم دارد @hosenih آفتاب پسِ ابری و یقین دارم ابر از غم توست اگر بارش نم نم دارد شوق بوییدنت آخر بکشد گل ها را هر بهاری برسد باز تو را کم دارد نه فقط من همه عمر پریشان توام کائنات از غمت اندیشه درهم دارد حیف از ایام جوانی که جدا از تو گذشت هر دم و بازدمم زجر دمادم دارد پدر صبر درآمد خبری از تو نشد نه مرا می کشد این زخم، نه مرهم دارد @hosenih صبر سروی ست که هرچند به پایت مانده ست زیر بار غمت اما کمری خم دارد گرچه دیر است ولی چشم به راهت هستم این شب تار سپیده سحری هم دارد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e