eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.7هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
406 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ لنگیم همه! عصای ما را بفرست آمینِ پس از دعای ما را بفرست بیماری ما صعب العلاج است بیا ای جانِ شفا، شفای ما را بفرست @hosenih حالا گرفتار بلاها شده ایم راه گذر از بلای ما را بفرست از خوف ندیدن تو مُردیم همه ای وعده ی حق، رجای ما را بفرست در وقت سرازیری قبر و ملکوت لبیکِ بیا بیای ما را بفرست یا آنکه گناه همه را زود ببخش یا واسطه شو رضای ما را بفرست حالا که نصیبمان نشد دیدن تو سهمیه ی سامرای ما را بفرست @hosenih شاید برسد جنازه ما به حرم تا کرببلا صدای ما را بفرست مادر بخورد زمین، عزای همه است پس پیرهن عزای ما را بفرست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم تقدیم به عاشقان شهادت ▶️ پرِ پرواز میگیرم به إذن حضرت دلبر حسینی میشوم یکروز وقتی میزنم پرپر همه زخم زبان ها را به مرهم می سپارد عشق من و معشوق هستیم و ندارم حاجتی دیگر @hosenih به عشقش در دلِ خون دست و پا خواهم زد ای جانم- که با جان می پذیرد این تنِ صد پاره را آخر شود ذکر لبم «یا لیتنا کنّا معک» وقتی... نگاهم میکند انگار بر پا میشود محشر تمام آرزویم میشود یکجا برآورده قبولم میکند روزی که اربابم مرا بی سر به من هم میرساند عاقبت رزق شهادت را مرا می بوسد آخر مادرم با چشم های تر @hosenih مرا می بوسد و فوراً برایم روضه میخواند چه بیتابانه میگوید «بُنیَّ»...میشود مضطر میانِ بستر تابوت اشکم میشود جاری به یاد کربلا و قتلگاه و خشکیِ حنجر! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ با یا حسین این سینه آرامش گرفت است درسایه سار روضه آسایش گرفت است با قطره اشکی هم خودم را عفو کردند هم نسلم از آن قطره آمرزش گرفت است @hosenih از بس گدایی کرده ایم و لطف دیدیم هر شاهی از ما دامن خواهش گرفت است هر قدر قالی پا خورد بهتر، که چشمم با مقدم این اشکها ارزش گرفت است عمری ازعشقت میزنم بر سینه و سر این دستها از زینب آموزش گرفت است هر بار دستم میخورد بر سینه یعنی عرض ارادت هایم افزایش گرفت است @hosenih سر ریز اشک چشم من میگوید این عشق در دل فرای حد گنجایش گرفت است در پیش خاک پای زواران ارباب نرخ طلای ناب هم کاهش گرفت است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عاشقانت اگرچه غم دارند پا به پایش سرور هم دارند زیر قبه است هرکجا روضه ست خانه ها حرمت حرم‌ دارند @hosenih دم‌ عیسی مسیح یک دم بود سینه زنها ولی دودم‌ دارند عقل دیوانگان زیادتر است عاقلان معطل اند کم دارند! به سه ضربی که‌ میزنند قسم طبل ها حق‌ به گردنم دارند دست عشاق دست معشوق است مستمندان‌ تو کرم دارند از عرب ها بپرس میگویند: گریه را مردم عجم دارند بند دلها دوازده بند است همه عشقی به محتشم دارند @hosenih دست‌ ام‌ البنین مدد داده دسته ها اینقدر علم دارند .... در نمی آید از تنت دیگر نیزه ها بس که‌ پیچ و خم دارند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من و شور و نوا شب‌های جمعه وَ قلبی مبتلا شب‌های جمعه قيامت می‌شود در صحن قلبم به ياد کربلا شب‌های جمعه شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ زود برگرد کریمانه که فردا دیر است با گریبان تنم دست اجل درگیر است همه در ظل عنایات تو سرگرم خودند انتظار فرجت آیه بی تفسیر است @hosenih مستعد بهر ظهور تو نگشتم که دعا حبس در معصیت من شده بی تاثیر است چه شد این ظرف وجودی که سرای حق بود از طعام گنه و کاذب گندم سیر است تو کنار من و من در پی تو می گردم جای شکرش بروم جای دگر، تکفیر است @hosenih موی پیشانی من دست تو را می خواهد پای من در حرمت طالب یک زنجیر است گر نظر از سر رحمت به دعایم نکنی کار من تا به قیامت به رضایت گیر است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سرد و بی روحم ببین دنبال درمان آمدم سر به زیر و روسیاهم من پشیمان آمدم بند دنیا بودم و عقبی فراموشم شده دور ماندم از تو با حال پریشان آمدم @hosenih این هوای نفس من دارد زمینم میزند دست گیرم باش آقا بین خوبان آمدم کم محلی کردنت آتش به جانم میزند دلشکسته هستم و با چشم گریان آمدم با گناهانم دلت را من زیاد آزرده ام یک نگاهی کن که حالا بهر جبران آمدم سائلی دربه درم دارم به لب ذکر رضا در میان روضه ها با اذن سلطان آمدم یادم آمد آن شبی که از دم باب الجواد حاجتم را گفتم و تا پای ایوان آمدم @hosenih گفتم آقا کربلا میخواهم از دست شما چشم وا کردم حریم شاه عطشان آمدم پر شد از شمشیر و نیزه قتلگاه و خواهری می دوید و ناله میزد ای حسین جان آمدم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ صاحب نفسا وقت سحر ياد زما کن در بين قنوتت من آلوده دعا کن در هم بخر اين بارِ به هم ريخته ام را کمتر گل زيباى خود از خار جدا کن @hosenih کشکول گداى سر راه تو گرفتم که گاه کريمانه نگاهى به گدا کن از دست گنهکارى خود خسته شدم من اين مرغک پر بسته ز هر دام رها کن دل مرده ام اى يار مسيحا نفس من هوئى بکش و حاجت اين خسته روا کن آخر بشود دورى تو قاتل جانم با يک نظرى درد نفس گير دوا کن @hosenih جا مانده ام از قافله ى سرخ شهيدان راهى دل ما را به مسير شهدا کن اى زائر شش گوشه بيا يک سحرى را ما را ز کرم در به در کرببلا کن ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با بی ادبی نام علی(ع) را بردند با زخم زبان فاطمه(س) را آزردند روزی که میان کوچه با غصب فدک سیلی زده؛ ارث پدرش را خوردند! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خانه ای که مادرش زخمی شده غم خانه است باغ اگر باشد شبیه کلبه ای ویرانه است مادر در بستر اُفتاده که حالش ناخوش است با نگاهش، دور طفلان مثل یک پروانه است @hosenih بهر مرغِ بین آتش لطمه دیده زیرِ پا بهترین جا، گوشهء عُزلت میان لانه است فاطمه حالش وخیم است و طبیبی هم که نیست مونس روز و شب ش هم اشک دانه دانه است صورت ودست وسرش بدجورضربه خورده است این جنایت، کارِ یک طُغیانگر دیوانه است نامرتب مانده موی زینب و موی حسین موی بی شانه دلیلش درد دست و شانه است قُنفُذ از هر مالیاتی بعد کوچه شد مُعاف بعد زهرا این برایش بهترین کارآنه است @hosenih خانه دارِ پا به ماهِ شیر خیبر را زدند ننگ بر تاریخ، این غم فوق ظالمانه است فاطمه در زیرِ در بود و ز رویش رَد شدند ماندن حوریه با این وصف یک افسانه است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حديث مادر مارا كبود ميفهمد كشيده خوردهء دست يهود ميفهمد @hosenih نفس نفس زدنش را كبوتري زخمي كه تنگ شد نفسش بين دود ميفهمد درست اول كوچه حسن به خود پيچيد وقوع حادثه را ، طفل ، زود ميفهمد چقدر گفت نزن پابه ماه هست - مگر حرامىِ عصبانى حدود ميفهمد؟ @hosenih ز خاك پوشيه ء او تمام واقعه را على اگرچه در آنجا نبود ، ميفهمد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای که سلطان خراسانی و در جان و دلی آمدم پابوسی ات با هدیۂ ناقابلی چند شعر تازه آوردم برایت، میخری؟! میخری قطعاً اگر باشم برایت دعبلی @hosenih بیت ها را یک به یک بر پرچمت بستم دخیل با همان شوق قدیمی، با مرام سائلی عاصی و آواره ام! گمکرده راهم! کاشکی... در امانتداری ات باشد برایم منزلی در حرم حال و هوای زائرانت دیدنی ست بالأخص آنها که آوردند با خود مشکلی می گذارد روی سینه دستِ پینه بسته را پیرمردی را که جز عشقت ندارد حاصلی خسته و درمانده است از علم ناچیز خودش عالِمی نزدیکِ بستِ شیخ حرّ عاملی عهد می بندد جوانی با امام عصرِ خود(عج) در هوای نابِ دارالحجّه دارد محفلی @hosenih دختری در صحن کوثر شد به عشقت چادری گفت: آقاجان به این پوشش تو خیلی مایلی در حریمت هر چه ناممکن مهیّا میشود ضامن آهو تویی و من گدای کاهلی! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e