eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ باء بسم الله عالم برق چشمان علی ست مرز بین حق و باطل دست فرقان علی ست گفته پیغمبر همانا جان من جان علی ست چشم دریا خیره مانده سمت باران علی ست مست کرده حق جهان را باده را داده به دستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش @hosenih ذکر او اصل عبادت، خانه اش سمت هدایت کوه ایمان، شاه مردان، نسل او نسل سیادت کعبه سینه چاک او شد در همان بدو ولادت بوده زهرا در کنارش؛ با ولایت تا شهادت خوش به حال آنکه مانده بر همان عهد الستش لافتی الا علی لا سیف الا چشم مستش عرش را بی تاب کرده لحن جانسوز کمیلش یوسف آمد بر درش تا پر شود از عشق کیلش شک ندارم قلب جنه سمت قلب اوست میلش هر برات کربلامان اسم مولا هست ذیلش من فدای مهربانی های جان حق‌پرستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش نوح کشتی را نشانده تا که اسمش بر لب آمد برق شمشیرش چو پتکی بر سپاه مرحب آمد نور او قلب جهان را همچو ماهی در شب آمد خطبه هایش جان گرفت و بر لبان زینب آمد شور و شیدایی در عالم از وجود اوست هستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش @hosenih میثمت کو تا ببازد پای عشق تو سرش را چشم واکن تا ببینی وضع بی سامان دنیا قصه ی دست عقیلت شد نیاز هر شب ما رحم کن بر ما و دل را شیعه ی نابت بفرما تیر عشقش بر دلم زد نازشستش، ناز شستش لافتی الا علی لاسیف الا چشم مستش ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ آنکه در میکده هوهو دارد دیده اش تا به خدا سو دارد سمت دریای نجف جو دارد چون شراب نجفی بو دارد.. یاد عشقی ازلی می افتد مست در صحن علی می افتد باهمه غفلت و کوتاهی ها دستش شستیم ز گمراهی ها نه شبیه علی اللهی ها.. مثل یک حوض پر از ماهی ها خویش را غرقه کوثر کردیم شب به شب دور علی میگردیم @hosenih کلماتش همه بوسیدنی است سائل کوچه ی مولا غنی است با علی هرکه پی دشمنی است با پدر مادر خود نانتی است در جوارش بَدی اَم خاک شده نسب ما به علی پاک شده سگ اصحاب اگر آدم شد اشک چشمانش اگر شبنم شد یا اگر رفت رکوع و خم شد گر به سجده سر او محرم شد پوزه بر خاک نجف مالیده در نمک زار نجف خوابیده همه مبهوت همه سرگشته شهر از عود معطر گشته فاطمه بعد سه شب برگشته کعبه دور سر حیدر گشته مست ها وقت جنون آمده است کعبه از کعبه برون آمده است خلقت آن لحظه که ایجادشده  با علی یاعلی آباد شده چون که امشب شب میلاد شده سیزده افضل اعداد شده به لب شیعه رطب داد علی افتخاری به رجب داد علی نیست ازعرش علی اعلی تر ازکف کفش علی بالاتر ازمقامات علی والاتر چشم احمد شده گر حالا تر شانه برپای خودش بنهاده یاد معراج خودش افتاده گرچه توصیفش از اوصاف جداست گرچه مدحش فقط از آن خداست باز دلواپس ما قوم گداست گرخدا خوانمش اورا چه خطاست؟ او که ایوان طلایی دارد گردنم حق خدایی دارد به سوالات جواب است علی حاسب یوم حساب است علی قلم و لوح و کتاب است علی فاطمه درّ و رکاب است علی دل دریا به کف این صدف است چشم فیروزه به در نجف است @hosenih سفره وا کرد و رطب داد به ما هو کشیدیم و طرب داد به ما ازخودش اصل و نسب داد به ما چون بدهکار طلب داد به ما سالیانیست که او شبگرد است به خداوند که خیلی مرد است آنقدر غصه خور  مردم بود به لبش جو عوض گندم بود کی سزای کرمش هیزم بود بانوی خونه درآتش گم بود مزد پیغمبر اکرم این بود دست ثانی چقدر سنگین بود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ شیعه تا روز ابد سائل شاه نجف است پیرو شیر خدا در ره خود با هدف است شیعه هرگز نشود تابع افکار پلید مثل حیدر همه دم متقی و باشرف است هرکه باشد به دلش مهر و تولای علی پای میزان عمل غرق نشاط و شعف است @hosenih شیعه در بحر ولایت چه بهایی دارد همچنان در گرانیست که اندر صدف است شیعه سرمشق ز زهرای مطهر گیرد از پی حفظ ولایت همه جا؛ جان به کف است هرکه بی مهر علی اهل عبادت باشد شک ندارم که همه صوم و صلاتش تلف است بسکه این مهر فروزنده تجلا دارد همه آفاق به انوار رخش در کنف است حرمت و شأن و مقامش که بود فوق بشر بهر پاس حرمش خیل ملک صف به صف است قاسم دوزخ و جنت نبود غیر علی هرکه شد دشمن دین با خود حیدر طرف است @hosenih نه فقط در دم مردن ؛به یقین روز جزا نغمه ی هاتف غیبی زخدا لاتخف است هرکه را نیست به دل مهر و ولای حیدر روز عقبی که شود حاصل او وا اسف است زان شمیمی که وزد ازسرکوی حیدر شیعه سرخوش ز عنایات شه لوکشف است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ اول و آخر علی، عالی علی، اعلی علیست هرچه اوصاف خداوند است را معنا علیست اولین نوری که با ذات خدا میثاق بست آخرین روحی که خالق می‌برد بالا علیست وحی را احمد شنید و مرتضی با چشم دید ظاهر و ناظر به ارسلنا و اوحینا علیست راز و رمزی را خدا فرمود با پیغمبرش آنکه این اسرار در ذاتش بود پیدا علیست @hosenih ذات حق را در مَثَل می‌شد نمایش داد اگر یک خداوند مثالی در همین دنیا علیست هم هو الله احد هم حیدر کرار احد مثل او یکتا و بی‌مانند و بی‌همتا علیست هم گدایش هستم و هم تابع فرمان او چون اولی‌الامر و ولی‌الله‌ من مولا علیست در شب معراج پیغمبر به چشمش دید که آنکه حتی رد شده از قاب او ادنی علیست یا علی گفتیم و یازهرا شنیدند اهل دل معنی پنهان میان ذکر یازهرا علیست خانه‌ی ما جای خود دارد که حرز خانه‌ی جرج جرداق مسیحی "لا فتی الا علیست" لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار مو نمی‌زد تیغ ابروی علی با ذوالفقار هر که هستی باش، سلطان باش، نادر شاه باش تا علی شاه است پس تو عبد این درگاه باش در قیامت که بشر در حیرت و در وحشت است هر که اربابش علی باشد خیالش راحت است در روایات است فرزندان گریزند از پدر من که بابایم علی بوده‌است می‌ترسم مگر؟ اژدها حتی گواهی می‌دهد حق حیدر است سال‌ها هرچند اگر احمق بر این در فیل بست جزو آیات غضب تصویری از خشم خداست رد انگشتی که بر روی ضریح مرتضی‌است بر بلندای قدش هرگز نمی‌ساید نسیم خم نکره سر مگر در پیش طفلان یتیم از خدا پایین‌تر و بالاتر از هر بنده‌است پای تا سر از کمالات خدا آکنده است قبل هر کاری دمادم یاعلی تا گفته‌ایم گفته‌ایم انگار بسم‌الله الرحمن الرحیم نقطه‌ی "باء" است یعنی راز بسم‌الله اوست خطبه‌ی بی‌نقطه یک چشمه از آن راز مگوست پیش خود حس می‌کنم قرآن تلاوت می‌کنم سطری از نهج‌البلاغه تا قرائت می‌کنم خطبه از سمت خداوند است، انشا با علیست از خداوند است مضمون‌ها، الفبا با علیست @hosenih اشتباه، اما به این تشبیه عادت کرده‌ام در نجف پروردگارم را زیارت کرده‌ام مرتضی زهرا و زهرا مرتضایی دیگر است پس امیرالمومنین هم فاطمه هم حیدر است رو به ایوان نجف می‌ایستم با احترام هم به بابایم علی هم مادرم زهرا سلام از تبار آدمم اهل همین آبادی‌ام دل نخواهم کند، از این خانه‌ی اجدادی‌ام ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ قصه ی این عشق را میثم روایت می کند قصه ها را بیشتر عاشق حکایت می کند گر چه زهرا بر امامان هم امامت داشته شأن حیدر را ببین، بر او امامت می کند رد پا لازم ندارد، هر دو عالم را فقط نور یک تا عبای او هدایت می کند نسل در نسلیم بیمار علی و فاطمه عشق حیدر سینه بر سینه سرایت می کند @hosenih دشمنی یا مشرکی یا بی خدا، لیس المفر! بردن نام علی هم مبتلایت می کند لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار وصف حیدر را همین جمله کفایت می کند بر در این خانه شاهی هست که بابای ماست نوکر این خانه هم احساس عزت می کند وصله ی نعلین هایش آبروی عالم است گرد نعلین علی کار طبابت می کند فرق دارد نوکر دربار این آقا شدن یا علی می گویی و زهرا دعایت می کند روز محشر قصه ی ما فرق دارد با همه نوکرانش را خود بی بی شفاعت می کند کیست این آقای بی همتا که در اوج خلوص تا طلوع فجر هر شب را عبادت می کند کیست این آقا که جبرائیل شاگرش بُوَد در پناهش آسمان قصد اقامت می کند کیست این آقا که حتی دست خالی هم شود باز هم بر سائل و مسکین عنایت می کند کیست این آقا که رزق و روزی هر سال را با کرامت بین خلق الله قسمت می کند کیست این آقا که حتی در میان کارزار وقت قتل عبدود هم قصد قربت می کند کیست این آقا که وقت رزم در میدان جنگ مالک اشتر هم از نیروش وحشت می کند @hosenih کیست این آقا که آیات خدا را در برش مصطفی می خواند و او هم کتابت می کند کیست این آقا که حتی آدم و نوح و خلیل روز و شب بر محضرش عرض ارادت می کند شکر که دامان پاک مادرم تایید شد هر که ناپاک است با حیدر عداوت می کند شعر در وصفش سرودن، کار هر شاعر نبود شهریاری هم اگر باشد جسارت می کند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اِراده ای کُن و دیوار "کعبه" را بِگُشا نشان بده به همه شوکَت خدایی را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ چنان پر کرده نام پرشکوه تو دهانم را که تسخیر خودش کرده ست مغز استخوانم را نه اینکه من فقط از عشق تو مستانه میخوانم که رسوا کرده عشق تو تمام دودمانم را @hosenih برای مردنم اصلا نیازی نیست شمشیرت به یک برق نگاهت میکنم تقدیم جانم را چنان خاک قدم های تو جانم را جلا داده که باید در بیابان نجف جویی نشانم را محال است از تو و از وصف رویت دست بردارم اگر از پشت سر بیرون کشد دشمن زبانم را چنان دور ضریحت خوشه ی انگور روییده که از حال طبیعی می کند خارج روانم را @hosenih "علی حبه جنة، قسیم النار و الجنة" ضمانت کرده عشق پاک تو هر دو جهانم را من از شوق وصال تو به سمت مرگ می آیم روایت می کند تاریخ روزی داستانم را... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ دلی که از ازل افتاده دست مرتضی کارش قیامت غصه ای هرگز ندارد بین طومارش همیشه جور عاشق را به پای عشق بگذارند دلم گرم است تا وقتی که حیدر هست دلدارش بهشتی را که میگویند زیرش نهرها جاری‌ست گرفته با نگاه مرتضی سرچشمه انهارش @hosenih خدا یکتاست، او بنده است، اما تا قیامت هم نمی‌آید دوباره در جهان مانند و تکرارش پس از هر وحی قبل از آنکه برگردد به سمت عرش می آید جبرئیل و میگذارد سر به دیوارش تمام انبیا را او کمک کرده است در سختی رسیده در روایات مناقب ذکر اخبارش: همان که بوده قبل از خلقت انسان در این دنیا همان که دیده آدم جلوه ای از نور و آثارش خلیل الله چون با آتش و هیزم مواجه شد توسل بر علی کرد و نجاتش داد از نارش کلیم الله وقتی که عصایش را به دریا زد دلش خوش بود در آن لحظه که حیدر بود یارش مسیحا گر شفا داده است بیماری، دلیل آن فقط بوده است ذکر "یاعلی یاهو" ی بسیارش علی خوابیده جای مصطفی آن شب که پیغمبر فلانی را ز ترس جان خود برده است در غارش همان کس که پیمبر خوب میدانست بی دین است همان کس که از اول بوده روشن کل آمارش زمانی که بنا گشته است عرش حضرت خالق ملائک کارگر بودند و حیدر بوده معمارش علی آن نقطه ی در زیر بسم الله قرآن که مدار آسمان چرخیده عمری حول پرگارش کسی که منکر مولا شد و حس کرد ایمان را یکی باید بیاید تا کند از خواب بیدارش علی تنهای تاریخ است جا دارد بمیرم من برای استخوان در گلو و چشم پر خارش علی تنهاست اما خوب میدانست در خانه که روشن می‌شود با خنده ی زهرا شب تارش @hosenih دلا هرجا که هستی رو به وادی السلامش کن به امیدی که باشی باز هم در بین زوارش رسیدن تا نجف سخت است اما زنده ام عمری به امیدی که وقت مرگ آسان است دیدارش چشیدم؛ شوری خاک نجف انگار علت داشت که سگ تطهیر میگردد چو افتد در نمکزارش ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ "اشک" از "دیده" سر درآورده چشم من شعر تر درآورده از مضامین پدر درآورده یا کریمی که پر درآورده می پرد تا حریم پاک نجف خُم ما و شراب تاک نجف چشم افتاد تا به قامت تو سجده کردیم ما به هیبت تو* به خلایق برای طاعت تو تا که ابلاغ شد ولایت تو همه روز ازل بلی گفتند صد و ده مرتبه علی گفتند @hosenih آفریده است زلف تو شب را ماه رویَت هزار کوکب را چشم مستت خُم لبالب را می گزیدند حوریان لب را_ _از رُخت تا خدا نقاب گرفت کهکشان رنگ آفتاب گرفت عکس تو در میان قاب افتاد با طلوعِ تو آفتاب افتاد تا که از چشم تو شراب افتاد دهن جنِّ و انس آب افتاد ای خداوند باده..،خلق شدی چِقَدَر فوق‌العاده خلق شدی ما همه سائل تو خلق شدیم ما برای دل تو خلق شدیم ضربدر حاصل تو خلق شدیم از اضافه گلِ تو خلق شدیم قطره ایم و شکوه دریایی بانی خلقت گدایاهایی نذر شمع تو پر تراشیدیم سوختیم و جگر تراشیدیم این چُنین ما اگر تراشیدیم بَهر طوف تو "سر" تراشیدیم کعبه را در طوافِ خوددیدی تا عبایی سیاه پوشیدی نَفَسَت روح داده ایمان را نور بخشیده نصِّ قرآن را کعبه تا دید فَخرِ انسان را پای تو چاک زد گریبان را ای مُقرب ترین نشانه ی حق سینه چاکِ شماست خانه ی حق تا در آفاق بحث هست تو شد جبرئیلی نخورده مست تو شد بال او منبر اَلَستِ تو شد دست پرودگار دست تو شد شب معراج مصطفی می دید دست هایی که سیب می بخشید تو درخشان‌شهاب نیمه شبی آینه دار جلوه های ربی به خداوند،تک یل عربی زرهِ لیله المبیت نبی_ _مرگ در پیش پات می لرزَد اَجَل از هیبت تو می ترسد یالِ دُلدُل در اختیار علی ست جنگ ها عرصه ی شکار علی ست معرکه ها در انحصار علی ست سِیفُ الاسلام ذوالفقار علی ست سِیل خشمش شکست سدها را بر زمین کوفت عَبدَوَدها را @hosenih دست تو بذر عشق می کارد از نگاه تو فضل می بارد تن این منکرین که می خارد... چه کسی خطبه،بی الف دارد شرزه شیرِ کلام رامِ علی آیه های خدا..،کلام علی دام بگذار،ما کبوترتان یک به یک می شویم پرپرتان درک آدم کجا و محضرتان "ردِّ شَمس" است کار قنبرتان این کرامات کسر شان شماست بس که حدِّ مقامتان بالاست خنده ی سبز تو صنوبرساز بامِ پلک ترت کبوترساز نمک سفره ی تو قنبرساز خاک نعلِین تو ابوذر ساز بوسه زد عرش بر قدم هایت روی دوش نبی ست جاپایت کاش پائیز را بهار کند دل ما را به غم دچار کند تا از این دردها فرار کند صید آزُرده را شکار کند ماهی برکه رستگار شود تا به قلّاب تو سوار شود ابرِ شب‌گریه ام که می بارم بَرده ی پاپتیِ بازارم میثمی از تبار تمّارم سالیانیست تشنه ی دارَم عطش وصلِ عشق را کم کن نخلِ دار مرا فراهم کن ای که از دیگران سری مولا با خداوند می پری مولا تو که این‌قَدر دلبری مولا بار بنجل نمی خری مولا؟! کاش من هم مقیم تان بودم کُنج حُجره گلیم تان بودم ذرّه ای با گدا تَساهُل کن چند سالی مرا تَحَمل کن خرج من را خودت تَقَبُّل کن در رکوع ات به من تَفضُّل کن من به جز نوکری نمی خواهم از تو انگشتری نمی خواهم سر که دادیم سر سپرده شدیم سربازار کشته مرده شدیم زیر پای نگار بُرده شدیم پا که خوردیم و سالخورده شدیم پیر عشقت شهید می گردد نوکری رو سفید می گردد دور آخر به ما جواب بده دست ما هم کمی شراب بده دلِ ما را نکن کباب..،بده مُهر ما را،ابوتراب،بده دائماً مَست،مِی به کف باشد مُهر اگر تربتش نجف باشد کاش ما را به حق شاه نجف بنویسند در پناه نجف شاهراهِ خداست راهِ نجف کعبه ی ماست بارِگاه نجف زائرانی که مسخِ ایوانند سمت حیدر نماز می خوانند ذکر تسبیحِ اولیا حیدر ساحل امن انبیا حیدر به "خدا" می رسیم با "حیدر" یک "علی" راه مانده تا "حیدر" امتحان جز ولی‌شناسی نیست غیر "زهرا" علی شناسی نیست علّت خلق ماسوا زهرا بانی خنده ی خدا زهرا بَضْعَةٌ مِنِّ مصطفی زهرا روح ایمان مرتضی زهرا گوهر عاشقی تبلور کرد حیدر از فاطمه تشکر کرد جسد عشق جان گرفت امروز لال بود و زبان گرفت امروز زانوانش توان گرفت امروز خانه تا بوی نان گرفت امروز یا علی خانه ی تو شکل گرفت تاج شاهانه ی تو شکل گرفت یاس تا روی آینه "ها" کرد عشق تصویر تازه پیدا کرد حیدر از فاطمه تقاضا کرد تا کمی بندگی تماشا کرد غرق در ذات اقدس رب بود او ز نور خدا لباب بود @hosenih سنگ تا فرصت محک برداشت تنِ آئینه ای ترک برداشت زخم ناسور دل نمک برداشت غاصبی لقمه ی فدک برداشت کوچه ی تنگ تنگ تر شده بود و دلی سنگ سنگ تر شده بود دست سنگین که از سری رد شد درد سیلیِ سخت بی حد شد آهِ پروردگار مُمتَد شد پسرش دید صحنه را..،بد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ خاک در قنبرم، حیدری ام حیدری ریزه خور این درم، حیدری ام حیدری رزق به دستان اوست، ساقی و صاحبْ سبوست مست میِ کوثرم، حیدری ام حیدری @hosenih از دم قالوا بلىٰ، با کرم مرتضی فاطمه شد مادرم، حیدری ام حیدری اصلِ اصول خداست ، نفسِ رسول خداست شیعه ی پیغمبرم، حیدری ام حیدری به چه مبارک شده، با خط خوش حک شده بر روی انگشترم، حیدری ام حیدری مِهر علی منجلی است، حجت سید علی است پشتِ سر رهبرم، حیدری ام حیدری هرکه بپرسد مرا، کیست تو را ناخدا؟ نام علی می برم، حیدری ام حیدری راه و مسیرم علی است، نور ضمیرم علی است نعره کشد باورم، حیدری ام حیدری قهر کند یا عطا، درد دهد یا شفا هر چه دهد می خرم، حیدری ام حیدری @hosenih حب علی آبروست، صحن نجف آرزوست در به در حیدرم، حیدری ام حیدری ذکر علی چون عسل، شد سخنم از ازل تا نفس آخرم، حیدری ام حیدری ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ برای مدح علی هر قلم قیام کند اگر اراده کند مدح آن مقام کند عجیب نیست اگر پیش پای قنبر او فلک به سجده بیفتد ملک قیام کند @hosenih دوباره یک نفر اینجا به سجده افتاده بگو بلند شود رفع اتهام کند اشاره کردی و خورشید جای خود برگشت که عرش و فرش تو را باید احترام کند برای وحشت لشکر، فقط همین کافی‌ست علی اشاره به شمشیر در نیام کند خودش که نه! به خدا حرف ذوالفقارش هم به دشمنان خدا خواب را حرام کند @hosenih تمام دلخوشی عاشق علی این است زمان مرگ به مولای خود سلام کند برای وصف تو قافیه ها کر و لال اند یکی بیاید و شعر مرا تمام کند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ نور جلي می وزد از ساحت مرتضی علی(ع) عقلِ حقیر مانده در حیرت مرتضی علی(ع) آیه به آیه سوره ها وصل شده به سیره اش وحیِ مجسّم است در صحبت مرتضی علی(ع) @hosenih شد وصیِ بعدِ نبی(ص)؛ هر که ندارد اعتقاد در صف حشر نیست از امّت مرتضی علی(ع) دار و ندار و هستی اش، یارِ خدا پرستی اش در دو جهان فاطمه(س) شد ثروت مرتضی علی(ع) رحمتِ واسعه ست از برکتِ نانِ او حسین(ع) ارث رسیده بر حسن(ع)؛ رأفت مرتضی علی(ع) آمده و نشسته روبروی او به روی خاک پیش گدا روا شود حاجت مرتضی علی(ع) نان و نوایِ بینوا، ناز و نوازش مدام شد پدر یتیم ها حضرت مرتضی علی(ع) @hosenih سیزده ماه رجب مجلس شاه و رعیت است شکرخدا شدیم از رعیت مرتضی علی(ع) بوسه بر ایوان نجف کاش که قسمت بشود از کرم فاطمه(س)؛ با دعوت مرتضی علی(ع)! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e