#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
با غنچه های دشت و دمن مو نمی زند
با مُشک و زعفران و ختن ، مو نمی زند
با انبیاءِ پاکِ سَلَف هم طراز هست
با نِکهـتِ بهـشت عـدن ، مـو نمی زند
@hosenih
رُقعه به دست ، بسته و آماده آمـده
با غیرت و غرور حسن ، مو نمی زند
یاقـوت چشـم های حنـینی این پسر
با خـاتـم نفیـس یمـن ، مو نمی زند
با شیرِ خبره ی جمل از جامع صفات
وقت نبـرد بین دو تـن ، مو نمی زند
مرهب مساوی از دم تیغش دو نیم شد
اصـلاً بـگو دوبـاره بـزن ، مو نمی زند
بو می کشید عطر تنش را حسین گفت
او با علیِ اکـبر مـن ، مو نمی زند
هردو شکسته سینه،نفس می کشند آه
با مادرش به وقت سخن مو نمی زند
@hosenih
کندو که پاره گشته از آن می چکد عسل
با زخم ِ باز کرده دهن ، مو نمی زند
با سم اسب گرچه ترک می خورد تنش
او فاطمیست مهر فدک می خورد تنش
شاعر: #روح_الله_قناعتیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
در دل بی تاب او حال و هوایی دیگر است
ظاهراً در خیمه اما محو جایی دیگر است
@hosenih
لاله ی باغ حسن، آرامش جان حسین
مصطفای دیگری یا مرتضایی دیگر است
با دم " اِن تَنکرونی..." می رود سوی جمل
قاسم بن المجتبی خود مجتبایی دیگر است
سیزده ساله طبیب دردهای عالم است
این حسن زاده خودش دارالشّفایی دیگر است
بر لبانش شهد احلی من عسل جاری شده
در کلام او نوای آشنایی دیگر است
دست و پا می زد به زیر دست و پای دشمنان
کربلای روضه هایش کربلایی دیگر است
به گمانم استخوان پهلوی او خُرد شد
یاد زهرا می کند فکر عزایی دیگر است
@hosenih
پاره های پیکر او بس که پاشیده شده
خامس آل عبا فکر عبایی دیگر است
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
ویرانه خانه، چیدمان لازم ندارد
آتش گرفته، سایه بان لازم ندارد
تسلیم تقدیرم هرآنچه یار خواهد
گردن شکسته، ریسمان لازم ندارد
@hosenih
هر چه کشیدم از غم دوری کشیدم
سختی این هجران، بیان لازم ندارد
خوبان درگاهش به دیدارش رسیدند
حتما مرا صاحب زمان لازم ندارد
عمری گذشت و یک نفس با او نبودم
عاشق به دور از عشق، جان لازم ندارد
از ما گرفت آغوش گرمش را فراقش
نوکر مگر کهف امان لازم ندارد؟!
او خواست از گریه کنان باشم و گرنه
اشک مرا این آستان لازم ندارد
باید که جان داد از غم جانسوز جدش
داغ عظیمش، روضه خوان لازم ندارد
@hosenih
دیر آمدی خیلی هلال از شَط به مقتل
دیگر حسین آب روان لازم ندارد
از سنگ ها گیرم به هر صورت گذشتیم
قاری قرآن، خیزران لازم ندارد
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#دودمه
با دَمِ اِنتَنکرونی میکنم محشر به پا
یا امام مجتبی۲
فاتحِ جنگِ جمل شد فاتحِ کربوبلا
یا امام مجتبی۲
شاعر: #حسین_ایمانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
👌برشی از روضه سوال قاسم بن الحسن(ع) از امام حسین(ع) در شب عاشورا برگرفته از کتاب #روضه_های_آسمانی
✅ روضه تفاوت امنیت روز دوم محرم با روز یازدهم به نقل از الهدایة الکبری خصیبی، ص ۲۰۵
👌در این کتاب (که حاوی روضه های شب اول تا شب دوازدهم محرم است) سعی شده، عبارات مهم مقتل به همراه ترجمه و سند، بیان شود.
🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت متن pdf کامل جلسات، به آیدی زیر مراجعه نمایید.
🆔 @addmin_roze
© پایگاه حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
برایت دست-خطی با دلِ مضطر فرستاده
به عشقت مجتبی(ع) قربانیِ دیگر فرستاده
نگاهت کرد؛ «لا یومَ کیومَک» خواند در بستر
برایت غصه خورد و اشکِ چشم تر فرستاده
@hosenih
کشیدی آه و خواندی متن بازوبند قاسم(ع) را
حسن(ع) عشقِ خودش را مثل یک مادر فرستاده
در آغوشش گرفتی، عاشقانه گریه می کردید
یتیمش را برادر با همه باور فرستاده
روانه کرده قاسم(ع) را به یاری تو! در واقع-
-به قلب دشمنانت نیزه و خنجر فرستاده
رجزهای لب قاسم(ع) تداعی کرده صفين را
برایت هدیه ای با خصلتِ حیدر فرستاده
عجب فرماندهی کرده به یاریِ سپاه تو
چه سربازِ به نام و یاوری محشر فرستاده
«أنا ابن المجتبی» گفت و گمانم دشمنت میگفت
حسین(ع) اینبار جای یک نفر؛ لشکر فرستاده
@hosenih
برای ازرق شامی(لع) گمانم شمر(لع) هر لحظه
برای کشتنش یک نيزهٔ بهتر فرستاده
زمین خورد و تمام دشت را طعم عسل برداشت
برایش آب کوثر شخص ِ پیغمبر(ص) فرستاده!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
دعایِ دیشب تو زود مستجاب شده
یتیمِ خانهی ما خانهام خراب شده
غریب هستی و آهِ غریب میگیرد
دعای قلبِ شکسته عجیب میگیرد
@hosenih
سَبُک شدی و چو پَر رویِ دستهای منی
چقدر شکل جوانیِ مجتبای منی
بگو چکار کنم داغِ بی حسابت را
نگفتمت که نگیر از رُخَت نقابت را
فرشتهها به کنارت از آه میسوزند
به ما نگاه کن ای بی گناه میسوزند
به رویِ خاک چرا چاک چاک میمانی
بغل که میکنمت رویِ خاک میمانی
حلال کن نوهی فاطمه عمویت را
شبیه قاب دو دستم گرفته رویت را
اگر که باز کنم باز میشود رویت
حسن کنارِ من و شانه میزند مویت
همینکه سنگ زدندت خلاصه اُفتادی
میانِ تیغ و شن و سنگ و ماسه اُفتادی
رسید دادِ تو با شیهههای اینهمه اسب
تو را شناختم از لابهلای اینهمه اسب
بهم نریز نبینم غمِ خزانِ تو را
یتیمِ من چه کنم داغ بی امانِ تو را
بگو عمو ، نه از این سینه بر نمیآید
چگونه جا بزنم چند استخوان تو را
@hosenih
سپاه رد شد و دیدم که گیر اُفتادی
میانِ معرکه دیدم کشان کشانِ تو را
چقدر نعل بهم ریخت نوجوانِ مرا
بگو چگونه مرتب کنم دهان تو را...
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
4_5816718588869872050.mp3
زمان:
حجم:
22.87M
🔰#مصیبت_راتبه🔰
🏴 روضه #شب_ششم محرم 🏴
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
با تحقیق و سخنرانی:حجت الاسلام #محسن_حنیفی
محرم ۱۴۰۰
✅موسسه قدیم الاحسان✅
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
در غمت داده ام از دست عنانم چه کنم
خنده ی آخر تو برده امانم چه کنم
یک طرف خنده ی لشگر طرفی اشک رباب
مانده ام من بروم یا که بمانم چه کنم
@hosenih
تیر را گر بکشم راس ز هم می پاشد
خار را از جگرم گر نکشانم چه کنم
ترس دارم که بیفتد سر تو از بغلم
روی دوشم شده ای بار گرانم چه کنم
می دود مادر تو گریه کنان پشت سرم
به پس خیمه تو را گر ندوانم چه کنم
بیشتر خاک به زیر سر تو ریخته ام
پیکرت را به سرت گر نرسانم چه کنم
@hosenih
چشم تو باز و چسان خاک بریزم رویت
تا که مادر نرسیده نگرانم چه کنم
چه کنم تا که نفهمد چه سرت آمده است
نیزه ای فاش کند راز نهانم چه کنم
شاعر: #موسی_علیمرادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
ساکن عرش خدا بال دعایش گریه است
مُحرم ماه محرّم ربنایش گریه است
بندگی مال خدا و زندگی مال حسین
خوش بحال آنکه فرش زیر پایش گریه است
@hosenih
خیر دنیا را نمیخواهیم، ارزانی تان
آنچه را خیرالنسا داده بجایش گریه است
راست میگویند روضه آب و نان ما شده
نهضت ما ابتدا تا انتهایش گریه است
دل نبستن بر حسین از هر گناهی بدتر است
دل اگر بیمار شد دارالشفایش گریه است
هم زیارت هم شهادت می دهند، آماده باش
با دو چشمی که جهاد هر دو تایش گریه است
بارها با دست آقا دست بیعت داده ایم
سنگ های این حسینیه بنایش گریه است
چندسالی هست دارد حسرت یک اربعین
من فدای رهبرم که کربلایش گریه است
ما فقط حال بکا داریم اما فاطمه
موقع ذکر مصیبت، گریه هایش گریه است
کشتهء اشک است یا خون خدای ما حسین؟!
زخم های پیکر آقا دوایش گریه است
مشک آبی نیست، سقا نیست، اما کودکش
تشنه است، آنچه ضرر دارد برایش گریه است
چند وقتی میشود نه شیر خورده نه غذا
جان ندارد حنجرش، جان صدایش گریه است
می برد آبش دهد ارباب یا خوابش کند
حاجی شش ماهه ای را که منایش گریه است
@hosenih
یک قدم برداشت و چندین قدم آمد عقب
پشت سر یک لشکر اما پیش پایش گریه است
خنده هایش را گرفتی حرمله از مادرش!
دست بابا خونی و زیر عبایش گریه است
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#قاسم_نعمتی
▶️
از عطش مستی ودر سینه شَرَر داری تو
گریه سر کرده ای و حالِ دگر داری تو
ظاهراً دستِ تو بسته است در این قنداقه
بال ،واکرده ای و عزمِ سفر داری تو
@hosenih
سر کشیدی که ببینند و گلو را بزنند
ای جگر گوشه ی من بسکه جگر داری تو
بی زره آمده ای حیدرِ در گهواره
نه به کف، تیغ گرفتی نه سپر داری تو
حرمله عقده ی خود را سرِ تو خالی کرد
ارثی از محسن وافتادنِ در داری تو
بی هوا حنجرِ تو پاره شد وخون پاشید
کِی ، توانِ لگدِ تیرِ سه پر ،داری تو
من سرِ تشنگیِ تو به همه رو زده ام
پسرم جای، در این قلبِ پدر داری تو
حنجرت پاره شده با ز به من می خندی
زِ پریشانیِ حالم که خبر داری تو
با چه روئی پسرم سوی حرم برگردم
مادری دلنگران ،دیده ی تر ،داری تو
@hosenih
ترسم این است سرِ راسِ تو دعوا گردد
طاقت نیزه سواری چقَدَر داری تو؟
خونِ تو کارِ علمداریِ عباس کند
با همین پیکرِ بی سر شده ،سرداری تو
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#دودمه
#قاسم_نعمتی
▶️
طفل شش ماهه ولی حیدر کراری تو
آبرو داری تو
@hosenih
بی زره آمده ای بس که جگر داری تو
آبرو داری تو
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e