eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
قافله را تا زدند بانگ رحیلا ولوله‌ای شد که یا حسین دخیلا قافله می‌رفت بی‌حسین ولیکن دشمن او تا همیشه خوار و ذلیلا بر سرِ نی‌ها "سری به نیزه بلند است" سر چه سری، وَه چه با شکوه و جلیلا خواهر غمدیده رو به سوی برادر گفت که یارانمان کمند، قلیلا @hosenih ناله‌ی قرآن ز روی نیزه برآمد گفت که خواهر: معَ الرسول ِ سَبیلا خواهر من! بعد من غریب نمانی عشق تو سجّاد، فاتّخِذهُ وَکیلا گفت: هوا گرم و راه شام زیاد است گفت: لک فِی النّهارِ سبحَ طویلا گفت: که شب را کجا بدون تو باشم گفت: قُم الیل را، وَ أقوَمُ قیلا @hosenih گفت: که بی تو چگونه خطبه بخوانم گفت: سنُلقی علیک قولَ ثقیلا گفت: که از گوشه‌ی خرابه چه‌گویی گفت: بهشت است، جَنّةً وَ نخیلا گفت: که با زخم تازیانه چه سازم گفت: صبوری کنید، صبرَ جَمیلا گفت حسینش که من شهید تو هستم گفت: خدا شاءَ أن یَراک قتیلا شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای پیکر غلتیده بین خون ، سرت کو روی سرت عمامه ی پیغمبرت کو پیراهنت کو ، یادگار مادرت کو آه ای برادر جان ، بگو انگشترت کو عطر تنت پیچیده در صحرا عزیزم @hosenih خون تو حتی سرخ کرده آسمان را بالا گرفتی دستهای ناتوان را تفسیر کردی واژه های مهربان را با دست خالی رد نکردی ساربان را انگشترت را کرده ای اهدا عزیزم تو ارباً ارباتر شدی از اکبر خود پرپر شدی پیش نگاه مادر خود فهمانده ای با حرفهای آخر خود داری خجالت میکشی از خواهر خود ای سربلند خوش قد و بالا عزیزم تو خسته بودی ، تشنه بودی ، بی هوا زد شاید وضو هم داشت در راه خدا زد مصراع بعد آتش به جان کربلا زد لعنت بر آن پیری که آمد با عصا زد بر غارت جسمت شده دعوا عزیزم @hosenih این ضربه ها نظم نگاهت را بهم ریخت تا اسب رد شد فرم دست و پا بهم ریخت با روضه هایت عالم بالا بهم ریخت شاعر زبانت لال که زهرا بهم ریخت ای کشته ی تشنه ، لبِ دریا عزیزم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرگ‌ها با عطشِ خونِ تنت سیر شدند سفره انداختی و باز نمک‌گیر شدند سنگ‌ها با سرِ تو آینه‌بازی کردند تا شکست؛ آینه‌در‌آینه تکثیر شدند @hosenih آن قلم‌ها که نوشتند، «بیا منتظریم!» توبه کردند، در اکسیرِ طلا تیر شدند مشت‌هایی که به عشقِ تو گره می‌خوردند پوچ بودند، پُر از قبضه‌ی شمشیر شدند هیچ‌کس با دَمِ تو جرأتِ پیکار نداشت شمرها؛ تا نفست ریخت به‌هم شیر شدند مثل صفّین؛ نه این بار عوض شد مُصحف نیزه‌ها رحلِ سرِ آیه‌ی تطهیر شدند @hosenih ذوالجناح از غمِ تو آه شد و خندیدند اسب‌هایی که به گودال، سرازیر شدند آیه‌های سرت از هولِ قیامت می‌گفت کودکانِ حرم از دیدن تو پیر شدند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عجیب غرقه به خون کرده اند ماهِ مرا به روی نیزه نشاندند سرپناهِ مرا @hosenih مسیر خیمه و گودال را کتک خوردم کسی نبود بگوید به من گناهِ مرا منی که سایه ام از چشم شهر مخفی بود شنید گوش حرامی، صدای آهِ مرا بساط بازی شان با سر تو من را کُشت سنان و شمر گرفتند هر دو راهِ مرا به نعل تازهء ده اسب، پیش مادرمان هزار تکّه نمودند تکیه گاهِ مرا سپاه کوفه زنان را اسیر خود کرده میان سلسله هاشان ببین سپاهِ مرا زمان آن شده نفرین کنم به نامردی که بُرده پوشیه و چادرِ سیاهِ مرا @hosenih سوار ناقهء عریان شدم، بگو عباس... بپوشد از همهء چشم ها نگاهِ مرا شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به زیر سمّ سٌتوران حسین به ما آموخت به ظالمان زمانه نظر نباید دوخت شاعر: @dobeity_robaey
مبریدم ، که در این دشت مرا کاری هست گرچه گل نیست ولی صحنه ی گل زاری هست شاعر: @dobeity_robaey
رأس تو را به روی نی ، هرچه نظاره می کنم سیر نمی شود دلم ، نگه دوباره می کنم شاعر: @dobeity_robaey
قابل توجه ذاکرین و مادحین اهل بیت(ع) ✔️با توجه به درخواست بعضی از دوستان، ارائه کتاب روضه های آسمانی، فقط تا امشب می‌باشد. 👌در این کتاب (که حاوی روضه های شب اول تا شب دهم محرم است) سعی شده، عبارات مهم مقتل به همراه ترجمه و سند و گریز و اشعار مصیبت، بیان شود. 🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت متن کامل جلسات، به آیدی زیر مراجعه نمایید. 🔵 @addmin_roze
گفتی که در بازار بر زخمم نمک خورد گفتی که خیلی عمه جان ما کتک خورد شاعر: @dobeity_robaey
به روی نیزه دلواپس؛ میایی پا به پایِ من فدایِ چشم های تو! نکن گریه برایِ من برای اولین بار است بی تو میروم جایی اگر منزل به منزل میشود غم آشنایِ من @hosenih نشسته بر دلم داغت، شده از آهِ پی در پی؛ شبیه خیمه های سوخته، حال و هوایِ من به دستِ ساربان هر لحظه می بینم عقیقت را همان که بارها با آن اجابت شد دعایِ من نمی گوید کسی در قافله پیش ِ رباب از آب ولیکن حرمله(لع) لاجرعه می نوشد! خدایِ من... دلم خون است امّا خنجرش را شمر(لع) آورده تمام ِ راه را با خنده، پیش چشم هایِ من سپر بودم برای او، زمین خوردم! به جبرانش... رقیه(س) آمد و با گریه فوراً شد عصایِ من @hosenih بیا دورم کن از اینجا، میان خیلِ نامحرم؛ سرِ بازار، در أنظار، هرگز نیست جایِ من دعایم کن! بلایای جدیدی پیش ِ رو دارم دعایم کن که این «شام» است؛ اصلِ کربلایِ من! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دنیا دچارِ رنج و بلا شد پس از حسین غرقِ صدای جور و جفا شد پس از حسین خونِ عزیزِ عالَمِ امکان، به خاک ریخت خورشید رفت و تیره هوا شد پس از حسین @hosenih تیری درید حنجره ی شیرخوار و آه...، کشتارِ بی‌گناه، روا شد پس از حسین پیش از حسین، خاکِ درش، خاکِ ساده بود، بر دردِ بی علاج، شفا شد پس از حسین فهمیده‌ام زِ خونِ شهیدانِ راهِ عشق، رأسِ بریده، رمزِ بقا شد پس از حسین @hosenih هر روز، گوشه‌ای، به طریقِ یزیدیان کاخِ ستم به خلق، بنا شد پس از حسین خاکِ عراق و شام و یمن، داد می‌زند: عالَم تمام، کرب و بلا شد پس از حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e