#حضرت_زینب_س_مصائب
روز رفت و دوباره شب برگشت
در حرم باز تاب و تب برگشت
دستِ قاتل به سمتِ سر، چرخید
دستِ زینب، به سوی رَب برگشت
تشنهلب رفت، تشنهلب جنگید
بر سَرِ نیزه، تشنهلب برگشت
از دلِ قتلگاه، تا خیمه
آه، زینب، عقبعقب. برگشت
شاعر: #عادل_حسین_قربان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
حب زینب درمیان موج غم لنگر بُود
حب زینب عالمی را هادی و رهبر بود
حب زینب گرمی و گیرایی منبر بود
تاحسین شور دل و شیرینی روی لب است
تا ابد دشت بکا را ابر رحمت زینب است
@hosenih
آنکسی که سوز را سنگ تراز عشق کرد
آنکسی که درد را آیینه ساز عشق کرد
آنکه صبرش پرده برداری ز راز عشق کرد
کشتی عشق حسین را ناخدایی میکند
خواهر مشکل گشا مشکل گشایی میکند
کشتی کرب وبلا بین بلا لنگر گرفت
ظلمت آمد روبروی نور حق سنگر گرفت
خنجری پیداشد از خورشید عالم سرگرفت
بهرخونخواهی خورشیدش ره دشوار رفت
نشنود کس لال باشم کوچه و بازار رفت
@hosenih
دختر زهرا و حیدر کوچه و بازار وای
عصمت حق شام و کوفه حالت اجبار وای
زخمهای کهنه ی خیبر شده خونبار وای
با دو دست بسته زینب شد علمدارحسین
مطمئنا زینب کبراست تکرار حسین
شاعر: #احمد_شهبازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#حضرت_زینب_س_مدح_و_وفات
من آن آئینهام آئینهای از غم ترک خورده
من آن زخمم همان زخمی که از هجران نمک خورده
من آن داغم که مهمانی ندارد غیر غمهایت
من آن دردم که درمانی ندارد جز تماشایت
من آن اشکم که خونین میکند دامانِ هجران را
من آن آهم که آتش میکِشد این شامِ ویران را
من آن جانم که بر لب آمده روزی هزاران بار
بیا از بِینِ دستانم خودت پیراهنت بردار
@hosenih
من آن پایم که دنبالت دویدم حیف رفتی تو
من آن دستم که شالت را کشیدم حیف رفتی تو
من آن موی سیاهم که تماشایت سپیدش کرد
من آن دلشورهام که حرمله بد نا اُمیدش کرد
من آن بندِ دلم که پاره شد وقتی زمین خوردی
هزار و نهصد و پنجاه زخم از آن و این خوردی
همان که دید اُفتادی زمین و کارها پیچید
همان که زیرِ پایش چادرِ او بارها پیچید
شدم آن معجری که خاکِ عالم بر سرش آمد
همان مادر که اُفتاد و کنارش مادرش آمد
میان علقمه اَبرو کمانش را ندیده رفت
منم آن مادری که دو جوانش را ندیده رفت
خلاصه خواهرم آن خواهری که بی برادر گشت
حرامی دست خالی آمد اما دست پُر برگشت
من آن چشمم که دیدم ناکسی پیراهنت را بُرد
کسی دزدید خوودَت نانجیبی جوشَنت را بُرد
همان چشمانِ تاری که به دنبالِ تو میگردید
همان غارت زده که در پیِ شالِ تو میگردید
به زور از پیش تو با کودکت با داغ راهی شد
من آن دوشم که از پیش تو با شلاق راهی شد
در این بازار و آن بازار چون آواره میگشتم
رُبابت بود وقتی که پِیِ گهواره میگشتم
کنارِ دخترانت بودم و غم نامهات دیدم
ندیدی در حراجیها خودم عمامهات دیدم
خلاصه خواهرم آن خواهری که بی برادر گَشت
حرامی دست خالی آمد اما دست پُر برگشت
@hosenih
نگفتی خواهری دارم که میبیند که میغلطی
نگفتی دختری دارم که میبیند که میغلطی
میان باد و طوفان اضطرابِ باغ یادم هست
به زیر آفتابم آفتابِ داغ یادم هست
نگاهم مانده بر در حیف از این در نمیآیی
نمیبینی که میسوزم چرا آخر نمیآیی
رُبابت نیست اما نالههایش مانده در گوشم
ببین شیر آمده مادر علیاصغر نمی آیی....
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_زینب_س_مدح
حسین از تو جدایی نداشت در هر حال
مگر به خاطر اُنسی که با شهادت داشت
شاعر: استاد #محمدجواد_غفورزاده
@dobeity_robaey
#حضرت_زینب_س_مصائب
هستی ات را امتحانی پُر بلا از تو گرفت
سایهٔ روی سرت را کربلا از تو گرفت
@hosenih
تا که در صبرِ مصائب شهرهٔ عالم شوی
آمد و دست قضا فوراً عصا از تو گرفت
زهدِ بی خاصیت و کفر و نفاق آری ولی-
عشق مادرزادی ات را کینه ها از تو گرفت
دوره اش کردند تیر و تیغهٔ شمشیرها
نور چشمت را هجومی بیهوا از تو گرفت
جرعه جرعه نیزه خورد و از قفا سیراب شد
خنجری کهنه حسینِ(ع) تشنه را از تو گرفت
شمر(لع) در گودال فکر بیکسی هایت نبود؟!
تکیه گاهت را، پناهت را چرا از تو گرفت؟!
زیر سنگ و چوب، روی دست های قتلگاه
در میان خاک و خون.؛ جان را خدا از تو گرفت
@hosenih
غارتش کردند و بی شک خواب شبهای تو را
پیکری که چیده شد بر بوریا از تو گرفت!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
نزد ما خوب است شادی ، نزد ما غم بهتر است
ماههای سال خوبند و محرّم بهتر است
@hosenih
شعرها خواندیم و خیلی گریه ها کردیم ، باز
نزد ما از نوحه ها -باز این چه ماتم- بهتر است
هرکه یکجا کاسه اش پُر شد ، گدایی کرد و رفت
رزقِ ما را گر رساند یار کم کم ، بهتر است
تِکیه با هم ،روضه با هم ، راه با هم رفته ایم
عشق ، ما را می خرد یک روز ، با هم بهتر است
@hosenih
زندگی را جستجو کردیم در هرجا که شد
زندگی هرجا که باشد زیر پرچم بهتر است
#محسن_ناصحی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
این زن که در نوشتنش اینقدر مطلب است
شرح کتاب حیدر و زهراست؛ زینب است
زینب همان کسی که شریک امام بود
هر چیز غیر حسین برایش حرام بود
@hosenih
در جام عشق خون خدا را ادامه داد
بعد حسین کرب و بلا را ادامه داد
عباس آنکه قامت خود هیچ خم نکرد
یک بار هم برابر او قد علم نکرد
وقتی صدای خطبه ی زینب برآمده
گفتند کوفیان ؛ نکند حیدر آمده!
کاخ ستم خراب شده یا علی مدد..
دشمن چو شمع آب شده یا علی مدد...
با دست بسته است، ولی دست بسته نیست
زینب سرش شکسته ولی سرشکسته نیست
هرچند سربه زیر، ولی سرفراز بود
زینب قیام کرده چون از پا نشسته نیست
زینب اسیر نیست، دو عالم اسیر اوست
اورا اسیر قافله خواندن، خجسته نیست
@hosenih
رنج سفر، خطر، غم بازار، چشم شوم
داغ سه ساله دیده ولی باز خسته نیست
حتی اگر به صورت او سنگ میخورد
هیهات، بند معجرش از هم گسسته نیست
شاعر: #مجید_تال
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ🏴
⚫️ با خبر شدیم روح پیر غلام امام حسین(ع)، #پدر گرانقدر شاعر اهل بیت(ع) جناب استاد #علی_اکبر_لطیفیان ، به رحمت ایزدی پیوست.
🏴حسینیه این ضایعه را به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت عرض میکند.
🙏ان شاء الله روح آن بزرگوار، از تمامی مجالسِ روضه حضرت زینب(س) در سرتاسر عالم بهره مند شود.
✔️جهت شادی روحشان فاتحهای به همراه صلوات قرائت بفرمایید.
▪️پایگاه تخصصی مدح و مرثیه حسینیه▪️
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
از زبانم دعا نمی افتد
ذکر "یا رَبَّنا" نمی افتد
بغض با حنجرم گره خوردست
دیگر از آن جدا نمی افتد
چندباری به هِق هِق افتادیم...
اشک ما بی صدا نمی افتد
@hosenih
من همیشه گرسنهی اشکم
چشمم از اشتها نمی افتد
جز درِ آستانِ شعله یِ "شمع"
پر پروانه ها نمی افتد
غیر بام تو هیچ معراجی
رو به قُربِ خدا نمی افتد
از پَر دامنِ سهساله ی تو
دست شاه و گدا نمی افتد
دردمند غم تو هیچ زمان
پیِ دارالشفا نمی افتد
هیئتت هست..،هیچ گریهکُنی
گوشهی انزوا نمی افتد
سینه ای که شود حسینیه ات
خشت آن از بها نمی افتد
تا قیامِ قیامت کبری
تبِ این روضه ها نمی افتد
التماسِ شب زیارتیام!...
گوشهچشمَت به ما نمی افتد؟!
آه!در طالعِ گدایانت
یک زیارت چرا نمی افتد؟!
لال اگر هم شوم ز لب هایم
کربلا کربلا نمی افتد
نوکرِ کفنودفن دیده مگر
یاد یک بوریا نمی افتد!؟
مقتلت تنگ شد..،به حرمت آن
شیعه در تنگنا نمی افتد
نامسلمان! به جان تشنه ی ما
هیچکس با عصا نمی افتد
"همه رفتند شمر ول کن نیست"
خنجرش هم ز پا نمی افتد
خواهری روی ناقه ی عریان
چشمش از نیزه ها نمی افتد
@hosenih
گرچه هی می کَشند..،شُکرِ خدا
معجرِ نخ نما نمی افتد
از تماشای قافله چشمِ
کوفیِ بی حیا نمی افتد
▪️
▪️
بی جهت سدِّ راه می کردند
کوچه کوچه نگاه می کردند
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات
دگر فرقی ندارد جمعه و شنبه فقط برگرد
گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
@dobeity_robaey