eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
روز رفت و دوباره شب برگشت در حرم باز تاب و تب برگشت دستِ قاتل به سمتِ سر، چرخید دستِ زینب، به سوی رَب برگشت تشنه‌لب رفت، تشنه‌لب جنگید بر سَرِ نیزه، تشنه‌لب برگشت از دلِ قتلگاه، تا خیمه آه، زینب، عقب‌عقب. برگشت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حب زینب درمیان موج غم لنگر بُود حب زینب عالمی را هادی و رهبر بود حب زینب گرمی و گیرایی منبر بود تاحسین شور دل و شیرینی روی لب است تا ابد دشت بکا را ابر رحمت زینب است @hosenih آنکسی که سوز را سنگ تراز عشق کرد آنکسی که درد را آیینه ساز عشق کرد آنکه صبرش پرده برداری ز راز عشق کرد کشتی عشق حسین را ناخدایی میکند خواهر مشکل گشا مشکل گشایی میکند کشتی کرب وبلا بین بلا لنگر گرفت ظلمت آمد روبروی نور حق سنگر گرفت خنجری پیداشد از خورشید عالم سرگرفت بهرخونخواهی خورشیدش ره دشوار رفت نشنود کس لال باشم کوچه و بازار رفت @hosenih دختر زهرا و حیدر کوچه و بازار وای عصمت حق شام و کوفه حالت اجبار وای زخم‌های کهنه ی خیبر شده خونبار وای با دو دست بسته زینب شد علمدارحسین مطمئنا زینب کبراست تکرار حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من آن آئینه‌ام آئینه‌ای از غم ترک خورده من آن زخمم همان زخمی که از هجران نمک خورده من آن داغم که مهمانی ندارد  غیر غمهایت من آن دردم که درمانی ندارد جز تماشایت من آن اشکم که خونین می‌کند دامانِ هجران را من آن آهم که آتش می‌کِشد این شامِ ویران را من آن جانم که بر لب آمده روزی هزاران بار بیا از بِینِ دستانم خودت پیراهنت بردار @hosenih  من آن پایم که دنبالت دویدم  حیف رفتی تو من آن دستم که شالت را کشیدم حیف رفتی تو من آن موی سیاهم که تماشایت سپیدش کرد من آن دلشوره‌ام که حرمله بد نا اُمیدش کرد من آن بندِ دلم که پاره شد وقتی زمین خوردی هزار و نهصد و پنجاه زخم از آن و این خوردی همان که دید اُفتادی زمین و کارها پیچید همان که زیرِ پایش چادرِ او بارها پیچید شدم آن معجری که خاکِ عالم بر سرش آمد همان مادر که اُفتاد و  کنارش مادرش آمد  میان علقمه اَبرو کمانش را ندیده رفت منم آن مادری که دو جوانش را ندیده رفت خلاصه خواهرم  آن خواهری که بی برادر گشت حرامی دست خالی آمد  اما دست پُر برگشت من آن چشمم که دیدم  ناکسی پیراهنت را بُرد کسی دزدید خوودَت   نانجیبی  جوشَنت را بُرد همان چشمانِ تاری که به دنبالِ تو می‌گردید همان غارت زده که در پیِ شالِ تو می‌گردید به زور از پیش تو با کودکت با داغ راهی شد من آن دوشم که از پیش تو با شلاق راهی شد در این بازار و آن بازار چون آواره می‌گشتم رُبابت بود وقتی که پِیِ گهواره می‌گشتم کنارِ دخترانت بودم و غم نامه‌ات دیدم ندیدی  در حراجی‌ها خودم عمامه‌ات دیدم خلاصه خواهرم آن خواهری که بی برادر گَشت حرامی دست خالی آمد اما دست پُر برگشت @hosenih نگفتی خواهری دارم  که می‌بیند که می‌غلطی نگفتی دختری دارم که می‌بیند که می‌غلطی میان باد و طوفان  اضطرابِ باغ یادم هست به زیر آفتابم آفتابِ داغ یادم هست نگاهم مانده بر در حیف از این در نمی‌آیی نمیبینی که می‌سوزم  چرا آخر نمی‌آیی رُبابت نیست اما ناله‌هایش مانده در گوشم ببین شیر آمده مادر  علی‌اصغر نمی آیی.... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حسین از تو جدایی نداشت در هر حال مگر به خاطر اُنسی که با شهادت داشت شاعر: استاد @dobeity_robaey
هستی ات را امتحانی پُر بلا از تو گرفت سایهٔ روی سرت را کربلا از تو گرفت @hosenih تا که در صبرِ مصائب شهرهٔ عالم شوی آمد و دست قضا فوراً عصا از تو گرفت زهدِ بی خاصیت و کفر و نفاق آری ولی- عشق مادرزادی ات را کینه ها از تو گرفت دوره اش کردند تیر و تیغهٔ شمشیرها نور چشمت را هجومی بیهوا از تو گرفت جرعه جرعه نیزه خورد و از قفا سیراب شد خنجری کهنه حسینِ(ع) تشنه را از تو گرفت شمر(لع) در گودال فکر بیکسی هایت نبود؟! تکیه گاهت را، پناهت را چرا از تو گرفت؟! زیر سنگ و چوب، روی دست های قتلگاه در میان خاک و خون.؛ جان را خدا از تو گرفت @hosenih غارتش کردند و بی شک خواب شبهای تو را پیکری که چیده شد بر بوریا از تو گرفت! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نزد ما خوب است شادی ، نزد ما غم بهتر است ماههای سال خوبند و محرّم بهتر است @hosenih شعرها خواندیم و خیلی گریه ها کردیم ، باز نزد ما از نوحه ها -باز این چه ماتم- بهتر است هرکه یکجا کاسه اش پُر شد ، گدایی کرد و رفت رزقِ ما را گر رساند یار کم کم ، بهتر است تِکیه با هم ،روضه با هم ، راه با هم رفته ایم عشق ، ما را می خرد یک روز ، با هم بهتر است @hosenih زندگی را جستجو کردیم در هرجا که شد زندگی هرجا که باشد زیر پرچم بهتر است © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این زن که در نوشتنش اینقدر مطلب است شرح کتاب حیدر و زهراست؛ زینب است زینب همان کسی که شریک امام بود هر چیز غیر حسین برایش حرام بود @hosenih در جام عشق خون خدا را ادامه داد بعد حسین کرب و بلا را ادامه داد عباس آنکه قامت خود هیچ خم نکرد یک بار هم برابر او قد علم نکرد وقتی صدای خطبه ی زینب برآمده گفتند کوفیان ؛ نکند حیدر آمده! کاخ ستم خراب شده یا علی مدد.. دشمن چو شمع آب شده یا علی مدد... با دست بسته است، ولی دست بسته نیست زینب سرش شکسته ولی سرشکسته نیست هرچند سربه زیر، ولی سرفراز بود زینب قیام کرده چون از پا نشسته نیست زینب اسیر نیست، دو عالم اسیر اوست اورا اسیر قافله خواندن، خجسته نیست @hosenih رنج سفر، خطر، غم بازار، چشم شوم داغ سه ساله دیده ولی باز خسته نیست حتی اگر به صورت او سنگ می‌خورد هیهات، بند معجرش از هم گسسته نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ🏴 ⚫️ با خبر شدیم روح پیر غلام امام حسین(ع)، گرانقدر شاعر اهل بیت(ع) جناب استاد ، به رحمت ایزدی پیوست. 🏴حسینیه این ضایعه را به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت عرض می‌کند. 🙏ان شاء الله روح آن بزرگوار، از تمامی مجالسِ روضه حضرت زینب(س) در سرتاسر عالم بهره مند شود. ✔️جهت شادی روحشان فاتحه‌ای به همراه صلوات قرائت بفرمایید. ▪️پایگاه تخصصی مدح و مرثیه حسینیه▪️ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از زبانم دعا نمی افتد ذکر "یا رَبَّنا" نمی افتد بغض با حنجرم گره خوردست دیگر از آن جدا نمی افتد چندباری به هِق هِق افتادیم... اشک ما بی صدا نمی افتد @hosenih من همیشه گرسنه‌ی اشکم چشمم از اشتها نمی افتد جز درِ آستانِ شعله یِ "شمع" پر پروانه ها نمی افتد غیر بام تو هیچ معراجی رو به قُربِ خدا نمی افتد از پَر دامنِ سه‌ساله ی تو دست شاه و گدا نمی افتد دردمند غم تو هیچ زمان پیِ دارالشفا نمی افتد هیئتت هست..،هیچ گریه‌کُنی گوشه‌ی انزوا نمی افتد سینه ای که شود حسینیه ات خشت آن از بها نمی افتد تا قیامِ قیامت کبری تبِ این روضه ها نمی افتد التماسِ شب زیارتی‌ام!... گوشه‌چشم‌َت به ما نمی افتد؟! آه!در طالعِ گدایانت یک زیارت چرا نمی افتد؟! لال اگر هم شوم ز لب هایم کربلا کربلا نمی افتد نوکرِ کفن‌ودفن دیده مگر یاد یک بوریا نمی افتد!؟ مقتلت تنگ شد..،به حرمت آن شیعه در تنگنا نمی افتد نامسلمان! به جان تشنه ‌ی ما هیچکس با عصا نمی افتد "همه رفتند شمر ول کن نیست" خنجرش هم ز پا نمی افتد خواهری روی ناقه ی عریان چشمش از نیزه ها نمی افتد @hosenih گرچه هی می کَشند..،شُکرِ خدا معجرِ نخ نما نمی افتد از تماشای قافله چشمِ کوفیِ بی حیا نمی افتد ▪️ ▪️ بی جهت سدِّ راه می کردند کوچه کوچه نگاه می کردند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دگر فرقی ندارد جمعه و شنبه فقط برگرد گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی شاعر: @dobeity_robaey
ختم گرامی شاعر اهل بیت(ع) استاد ✔️نثار روحش صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا