eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
50.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
396 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
با سنگ های تیز بهم خورده روی تو جا خوش نموده نیزه چرا در گلوی تو تا باز شد لبان تو ،قاریِّ محترم پرتاب شد زهر طرفی سنگ سوی تو @hosenih من تار ، تار، موی تو را شانه می زدم حالا ز چوبِ نیزه کنم جمع موی تو یک بخش ِصورت تو میان تنور سوخت از آن به بعد گشته عوض رنگ و بوی تو خیلی عوض شدی زصدا می شِناسَمَت هربار محملم برِسَد روبروی تو هرروز خونِ تازه می آید ز حنجرت از بس ترک ترک شده شکلِ سبویِ تو @hosenih قرآن بخوان زحرمتِ زینب دفاع کن بازی نموده شایعه با آبروی تو رجاله ها به صورت تو سنگ می زدند برپرده های محمل ما چنگ می زدند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چیزی ندارد آنکه در رزقش سحر نیست چیزی ندارد آنکه چشمش، چشم تر نیست باید بسوزم در میان گریه کن ها چون شمع، چون پروانه ای که فکر پر نیست @hosenih با دست خالی آمدم دستم بگیری گرچه بها و ارزش من اینقدر نیست حاجت نده که بیشتر آواره باشم چون مثل تو بخشنده ای از هر نظر نیست از چشم زهرا و علی حتماً می افتد شب های جمعه هر گدایی در به در نیست یک السلام ارباب می گویم بخر باز روزی من شش گوشه آقا مگر نیست؟ شرمندهء خیرات و احسان حسینم در کسب و کار نوکری اصلاً ضرر نیست دنبال نیزه می روند اشرار کوفه دیگر کسی در کربلا، دنبال سر نیست تنهاست زینب، دور و اطرافش شلوغ است یک زن حریف داد و قال صد نفر نیست @hosenih از نان و خرما دادن مردم بفهمید اصلاً مسلمانی در این کوی و گذر نیست معجر سر هر کس که بوده نیست دیگر عباس، از این ماجراها بی خبر نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم وارد شد و با گریه بر «در» بوسه زد تکیه بر دیوار زد، بر سنگ مرمر بوسه زد این طرف مریم کنیزش بود و هاجر آن طرف درد پهلو داشت و با حال مضطر بوسه زد @hosenih گفت ویلي «یا بنیَّ» گریه کرد و باز هم بر ضریحت مادرانه، مهربانتر بوسه زد روضه خواند و زیرِ قبّه ضجه میزد یادِ آن- -ساعتی که مضطرب زینب(س)به حنجربوسه زد هر شب جمعه پریشانحال کنج قتلگاه در خیالش بر تنِ عریانِ بی سر بوسه زد @hosenih تیرها و نیزه ها و سنگ ها را زد کنار بر تمام زخم های رویِ پیکر بوسه زد زائرانت در حرم بر سینه و سر میزدند تا که بر هر گوشهٔ شش-گوشه مادر بوسه زد! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای غربت شاه غریب سینه زدم برای حضرت شیب الخضیب سینه زدم گریستم همه ی عمر جای یارانش میان روضه به جای حبیب سینه زدم عزیز فاطمه گفتند عجیب کشته شدی که بین روضه برایت عجیب سینه زدم شنیده ام که سر صبر کشتنت ، حالا به قتل صبر تو من بی شکیب سینه زدم به نوحه خوان تو گفتم بگو از آب فرات همین که گفت شدی بی نصیب سینه زدم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔅طرح فروش فوق‌العاده امام جواد (علیه السلام) به همراه مجموعه ای از هدایا و قرعه‌کشی 👈فقط مخصوص ۵۰ نفر اول👉 ⭕️فروشگاه حرز حسینیه👇 https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
چه متن ها که نوشتند راویان مکرر چه شعر ها که سرودند از تو عشق مصوّر @hosenih خطوط خونی تاریخ تازه است ز داغت که صفحه صفحه ی آن شرح تیغ و نیزه و خنجر صدای ضجّه ی اسبی ست بی سوار خدایا که شیهه می کشد آن اسب در میانه ی دفتر هنوز می چکد از ماجرای عاشقی ات خون هزار سال پیاپی بریده می شودت سر هزار سال پیاپی نوشته اند و سرودند مورخان پریشان و شاعران مکدّر مورخان همه زخمی و شاعران همه مجروح ز بس که بر تن پاکت نشسته دشنه و خنجر @hosenih ستاره ها شده اند آیه های روشن جسمت خدا نموده تو را چون تلاوت ای تنِ بی سر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از روی نیزه بر من غمگین نظاره ای حرفی کنایه ای سخنی یا اشاره ای پلکی بزن که حال حرم روبه راه نیست کافی است بزم سوختگان را شراره ای @hosenih سوسو بزن به سوی من ای سوی دیده ام در آسمان به جز تو ندارم ستاره ای دستم نمی رسد به سر نیزه ات اگر در دست زینب است گریبان پاره ای یک قتلگاه رفتی و صد قتلگاه من... گشتم به هر دیار حسین دوباره ای چشمم کبود گشت و جدا از سرت نشد از بحر بر کنار نگردد کناره ای با هر تکان نیزه تکان می خورد سرت جانا به گوش نیزه مگر گوشواره ای پیشانی ات شکست که پیشانی ام شکست آیینه بی خبر نشود از نظاره ای @hosenih جایش به روی صورت من درد می گرفت میخورد تا که بر رخ تو سنگ خاره ای بی پوشیه به پیش نگاه حرامیان جز آستین پاره نداریم چاره ای شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در قتلگاه چشم تو سمت خیام بود دعوا برای غارت رأس امام بود ای کاش مانده بود لباسی که داشتی شاید برای مادر تو التیام بود @hosenih می گفت شمر بعد علی اصغرش حسین دیگر توان نداشت و کارش تمام بود آقا ببخش ،زینب اگر دیر آمده در قتلگاه دور و برت ازدحام بود فرمود تا امام علیکن بالفرار بهر مخدرات فرار التزام بود @hosenih عدل علی به کینه ی این قوم علتی ست این قوم پست در صدد انتقام بود رأسی که چوب خورد به دندان وبرلبش آیه به آیه صوت رسایش پیام بود گیسوی او به قامت نی ناله می سرود بر اهلبیت سایه ی او مستدام بود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی که برگرداند با پا پیکرت را وقتیکه میبرید لب تشنه سرت را سالار من هر کار میکردم نمیشد بیرون کشم از بین مقتل مادرت را شاعر: @dobeity_robaey
اگرچه داغ غمش جانگداز و سنگین است اگرچه عالم از این غم هنوز غمگین است اگرچه از غم او پشت آسمان خم شد اگرچه صورت اهل اشاره پُرچین است ولی حسین عزا، نه حماسه ایست عظیم که دین به لطف قیامش هنوز هم دین است حسین کشته راه بصیرت افزایی ست حسین کشته راه جهاد تبیین است @hosenih حسین از رخ باطل چنین نقاب انداخت اگر که درپی حقی حسین آیینه است حسین دست و سر و پا و پیکر و تن نیست حسین مختص زاری و گریه کردن نیست قیام پرخطر او فراتر از جنگ است حسین راه رسیدن حسین فرهنگ است حسین چشمه جاری حسین اندیشه ست حسین برگ و بر و شاخه است، نه ریشه است به لطف خون ترش کاخ ظلم رسوا شد حسین مقصد و مقصود اهل معنا شد حسین گفت که از رتبه ات هبوط مکن و در مقابل ظالم دمی سکوت مکن حسین گرچه ز پیکار در هراس نشد حریف کوری یک عده از خواص نشد قیام کرببلا را ببین پیامش چیست محب خون خدا مست و بی تفاوت نیست مسیر پیرو راه حسین معلوم است تمام ثانیه ها فکر خون مظلوم است تو هم به نوبه خود روبروی ظالم باش میان معرکه ها مثل حاج قاسم باش نگاه کن تو به فرموده امیر بیان در اوج فتنه چونان اشتر دو ساله بمان ولایت است چراغ مسیر خوف و رجا نگاه کن که پر از عبرت است عاشورا همان کسان که به خود نور را فراخواندند به صبح روز دهم از امام جا ماندند در این مسیر کسی غرق معرفت چینی ست که داغدار غم کودک فلسطینی ست کسی که پیراهن عاشقی به تن دارد به سینه داغ جوانانی از یمن دارد @hosenih که حرف غزه و هند و دمشق و کابل نیست برای عاشق این راه مرز بی معنی ست نگاه عالم و آدم به گام دوم ماست هدف نماز جماعت به مسجد الاقصاست بیا که از قدمت بوی نور می آید از این مسیر شمیم ظهور می آید بیا اسیر شو اما فقط اسیر حسین چراغ ها همه سبزند در مسیر حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماه تمامم، خسته و مهجور ماندم ای وای از آغوش گرمت دور ماندم خسته شدم از بس که طفلان را شمردم جای تمام بچه ها شلاق خوردم اطراف محمل قاتلانی مست بودند بی رحم هایی پست و سنگین دست بودند دیدی که در گرمای سخت و بی امانم فورا سرت از روی نی شد سایه بانم @hosenih سختی هجرانت چه کاری داد دستم دیدم سرت را روی نیزه، سر شکستم از بس مرا این داغ ها پیر و کمان ساخت اُم حبیبه هم مرا در کوفه نشناخت کوفه نگو شهر مریدان دروغی کوچه به کوچه هی شلوغی هی شلوغی شهری که ریزه خوار خوان مرتضی شد وادی سخت دختران مرتضی شد طاقت نیاوردم وجود لات ها را با گریه برگردانده ام خیرات ها را تسبیح می گفتم به لب، شد نیمه کاره با دست، سوی خواهرت کردند اشاره خیلی هوای غیرتت را کرده بودم وقتی میان محملِ بی پرده بودم هر کوچه که دیدم زنی، اهل عفافی گفتم ببینم مقنعه داری اضافی؟! همسایه ی دیروز، بر ما انگ می زد شاگرد تفسیرم مرا با سنگ می زد من که به روی دامنت سر می نهادم آشفته حال از مجلس ابن زیادم @hosenih با ذوالفقار خطبه ام پیکار کردم ابن زیاد بد دهان را خوار کردم وای از اسیری، از مصیبات جگر سوز زندان ندیده بود زینب، دید امروز بی تو دگر با که دلم آرام باشد؟! قرآن بخوان تا که دلم آرام باشد امید قلبم، نور چشمم، جان خواهر در قلب خواهر تا ابد هستی برادر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه چشمان پر از خوابی که شد بیدار در روضه چه دلهایی که میگیرد شفا هر بار در روضه @hosenih قرار ما شب جمعه حسینیه ست هر هفته خدا را شکر تازه می شود دیدار در روضه نگاهت بی سر و پایی چو من را آبرو داده یقین گل میشود هرکس بیاید خوار در روضه برایم تازگی داری غمت کهنه نخواهد شد اگر چه روضه هایت می شود تکرار در روضه دعای مادر سادات شد پشت و پناه ما وگرنه ما کجا و دیده نم دار در روضه بساط اشک بر پا شد به یاد کوچه افتادم حسن محسن علی مادر لگد دیوار در روضه @hosenih همین که روی نی رفتی برای شیعه کافی بود نبود ای کاش دیگر حرفی از بازار در روضه شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e