eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
چنان شاهی که در صبح ظفر، با باده میخوابد گدا با قاب عکس کربلایت ساده میخوابد @hosenih به عزرائیل گفتم کربلا جان میدهم تنها چنان طفلی که جایش چون شود آماده میخوابد خوشم با یاد غسلی در فرات، آن روز نزدیک است مگر این آتشی که در دلم افتاده میخوابد؟ فدای آنکه با پای پیاده اربعین ها را میاید کربلا، از خستگی در جاده میخوابد زده قید هتل را در عراقت، زائر بیدل همانجایی که دل دست دو گنبد داده میخوابد @hosenih اذان کربلایت مثل لالائی ست، شیرین است بلال آرام میگیرد...موذن زاده میخوابد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ی خوش باد حالِ هر کسی اهل عراق است این همجواری با تو حُسنِ اتفاق است @hosenih گفتی می آیم اربعین ، عیبی ندارد سهم من از کرببلا دائم فِراق است . سهم من از این اربعین یک‌ قاب عکس است از کربلا که روی دیوارِ اتاق است . راه نفس را بسته گریه آنچنان که از بُغض حال نوکرت در اختناق است تنها به شوق تو دل از دنیا بریدم این ترکِ دنیا بهترین نوع طلاق است @hosenih این روزها دائم به خود می گویم این را الان کدام عاشق بجای من عراق است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از مرز رد شدیم ولی با مصیبتی با پرچم سیاه به همراه هیأتی @hosenih از نامه‌های اهل محل کوله‌ها پر است بر شانه می‌بریم چه بار امانتی سینی به سر نشسته پر از التماس و اشک طفلی که نیست هستی او غیر شربتی هر خانه موکبی‌ست که بیتوته‌گاه ماست بر روی ما گشوده شده باب رحمتی «باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟» باز این چه شورش است؟ چه شوق زیارتی! ما پا‌برهنه‌ایم و به ما طعنه می‌زنند ما خیل زائریم، نه یک مشت پاپتی.. @hosenih کم نیست بغض‌های گره خورده بر ضریح اما به غیر اشک نداریم حاجتی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صفا گرفته رواق دل از صفای حسین هزار شکر که هستیم آشنای حسین نشسته ایم همه تک به تک به پای حسین امیر می شود آنکس که شد گدای حسین تمام هستی ما مو به مو فدای حسین ز داغ او همه با حال زار میگرییم از این عزا همه دیوانه وار میگرییم شبیه رود چو ابر بهار میگرییم چه در نهان و چه در آشکار میگرییم مصیبتی نبود چون غم و عزای حسین  @hosenih نگه نداشت کسی حرمت پیمبر را گرفت دشمن از او انتقام حیدر را کشاند تا وسط قتلگاه مادر را بخوان برای خودت روضه های حنجر را که گریه میکند عالم ز روضه های حسین   غم و مصیبت هفت آسمان فزون گردید دل زمین و زمان در عزاش خون گردید هزارباد مخالف چو قیرگون‌گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید ببار ابربهاری فقط برای حسین   به روی صورت آیینه رد چین افتاد شکاف بر رخ خورشید از جبین افتاد بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد به روی دوش نبی بود، آه جای حسین   چونان قنوت سحر شوق استجابت داشت به روی لب همه دم نغمه شهادت داشت نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت نمیرسید دگر نغمه صدای حسین   دوباره در نظرم روضه ها مجسم شد نوشته اند چنین، کم کم از تنش کم شد تنش به خاطر دِرهم چقدر دَرهم شد و خواهری که ز غم قد و قامتش خم شد برید مست حرامی سر از قفای حسین   بِبُر قبول ولی پیش چشم مادر نه بِبَر قبول ولی پیش چشم خواهر نه بِزن قبول ولی پیش چشم دختر نه بکش قبول ولی روسری و معجر نه امان ز روضه مقتل ز کربلای حسین   اگرچه رفت ولی راه عشق پابرجاست   و کل ارض حرم کل یوم عاشوراست علم نخورده زمین پرچم علی بالاست علم به دست علمدار زینب کبراست به لطف خطبه او کاخ ظلم شد رسوا به لطف خطبه او شد کلام حق احیا نماند سر بلا در میان کرب و بلا به لطف خطبه او زنده ماند عاشورا به لطف اوست اگر عاشقیم و دینداریم به لطف اوست اگر هیبتی چنین داریم به لطف اوست اگر شوق این زمین داریم به لطف اوست که امروز  داریم ببند راه سفر را دوباره راهی شو بسوی نور بیا فارغ از سیاهی شو ببین کنار خودت رد پای جابر را چهار سمت خودت فوج فوج زائر را زمانه ریزه خور خیر بی نظیر حسین بهشت جلوه ای از رحمت کثیر حسین بیا اسیر شو اما فقط اسیر حسین چراغها همه سبزند در مسیر حسین @hosenih بیا که فصل رهایی ست فصل آغاز است بیا که پای پیاده دو بال پرواز است بیا که راه سعادت ز شش جهت باز است  بهشت مقصد این راه منتظر ساز است بیا که از قدمت بوی نور میاید از این مسیر شمیم ظهور میاید شاعر‌: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ببار رحمت خود را، هميشه بارانی دلم هوای تو كرده خودت كه ميدانی دو ماه گريه برای مصیبت تو کم‌ است چه ميشود كه هميشه مرا بگريانی @hosenih به هر محله كه رفتم به چشم خود ديدم نداشت غير در خانه ی تو خواهانی تو را به جان عزيزت بيا از اين خانه مرا جدا مكن آنی و كمتر از آنی غريبه نيست كسی كه غريبه مي آيد چه زود ميشود اينجا كسی خودمانی مقابل حرم تو مسيحی افتاده كه نيست شرط حسينی شدن مسلمانی نگاه تو به سياهی جُون قيمت داد گران شدند غلامان تو به ارزانی به درد تو كه نخوردم اگرچه ميدانم ولي به كار می آيم برای دربانی @hosenih دوباره آمده اند و دوباره جا ماندم نميشود كه مرا زائرت بگردانی؟ چرا لباس تو را از تنت در آوردند كه اينچنين ته اين قتلگاه عريانی شعر از گروه © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آدم از اوّل به نامت بوده راغب یا حسین روضه ات دارد میان عرش طالب یا حسین می برد معراج، ما را قاب قوسین ضریح می شود پایین پایت سجده واجب یاحسین @hosenih عشق تو شغل شریف انبیای عالم است در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین خمس اسم پنج تن خون دل است و میخورم توشه بر می دارم از این قوت غالب یاحسین هم تو از من برده ای دل که فقط دور توام هم من از تو برده ام جیره مواجب یاحسین بوده زینب هر دو تامان رادعاگو در نماز بوده زهرا هر دو تامان را مراقب یاحسین اشک روضه زیر تابوت دو چشمم را گرفت وقت تلقینم شود ذکر مناسب یاحسین اربعین جامانده ام هم از نجف هم کربلا زائرت را یاد کن بین مواکب یا حسین پرچم انا فتحنا را زدی بر آسمان گرچه رفتی در تنور و دیر راهب یا حسین @hosenih *** گفت زینب من کجا و کوچه و بازار شام قدکمان شد بعد تو ام المصائب یا حسین سنگ خوردی روی نیزه، خون به پیشانی نشست روبروی قبله چرخیدی نماز من شکست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حرارتی ست درون دلم ز داغ حسین فراق، میکشد آخر مرا فراق حسین حسین در دوجهان بهترین رفیق من است دلم بگیرد اگر، میروم سراغ حسین به روی نیزه سرش رفت تا چهل منزل که روشن است زمین از چهلچراغ حسین بهای گریه بر او پر زدن به معراج است به عرش میبرد این اشک را براق حسین چه میشود دم محشر دوباره گریه کنیم برای حضرت زهرا به اتفاق حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چـه شد عزیز دلم بینـمان فـراق افتاد ... و آن چـه را که نمـی باید اتفـاق افتاد ... چقدرغنچه‌ی نرگس که یک‌به‌یک پژمرد چقدر میخـک و مـریم ، کـف اتاق افتاد @hosenih نیامدی و رسید "اربــعین" و جا ماندم دلم هـوای تو کرد و دوبـاره طاق افتاد میان مـا و نجـف ، راه سبـز ِ مشـّایه ... چه‌شد که بین من و"کــربلا" فراق افتاد شب ِ زیارتـی ِ جـدّتان ، هـمیـن هـفته اگـر گـذار ِ شمــا ، در ره عــراق افتـاد ... تورا به عّمه سه ساله ، که از پدر جا ماند تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد @hosenih همین که اذن دخول از لب تو جاری شد همینکه چشم قشنگت بر آن رواق افتاد... بخوان "زیـارت عـشق" و سلام ما برسان بگو که این دل عاشـق به اشتیـاق افتاد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ی گریه ی بی صدا قبول نشد هرچه کردم دعا قبول نشد اهل موکب به فکر پروازند نوکری های ما قبول نشد @hosenih شد پذیرفته کار بی منت کار با ادعا قبول نشد بهر وصلش چه نذرها کردم نذری ام منتها قبول نشد بنویسید باز هم امسال عبد سر به هوا قبول نشد منم آن روسیاه و بی کس که نزد موسی الرضا قبول نشد صحن حیدر چقدر زیبا بود حیف! دیگر گدا قبول نشد هرچه گفتم وَ لا تؤدّبنی... حاجتم از قضا قبول نشد تا سحر ناله کردم از جگرم کربلا... کربلا... قبول نشد شعرها یک به یک خریده شدند شعر این بی بها قبول نشد ** حرف زینب که گفت با قاتل بس کن ای بی حیا... قبول نشد @hosenih زیورم را بگیر و سر نبرش... لااقل از قفا، قبول نشد با عصا پیری آمد و می زد گفت ضربات پا قبول نشد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در ظلمت عصری که زمین تیره‌ترین است نام تو گرفته است جهان را خبر این است... شاعر: @dobeity_robaey
همه‌شب راه می‌روم در خواب پای رویای من پُر آبله است مگر از آسمانِ خانه‌ی ما تا ضریحت چقدر فاصله است؟! تا در این شاهراه گم نشوم باز با چشم بسته بیدارم چند شب مانده است تا خورشید چند صد تا ستاره بشمارم؟! @hosenih از مزارِ پدر به سمت پسر در مسیری که شب‌به‌شب رفتم تا ضریحت به احترام نجف جاده‌ها را عقب‌عقب رفتم روزها با شمارشِ معکوس می‌گذشتند زود، تا برسم ساعتم را عقب کشیدم تا سرِ ساعت به کربلا برسم یک‌هزار و چهارصد منزل یک‌هزار و چهارصد سال است سرِ این جاده در زمان ظهور انتهای مسیر، گودال است مقتلت را ورق زدم؛ می‌گفت ته این جاده صحبت از جنگ است یاری‌ام کن که زودتر برسم پای رویای من اگر لنگ است هر شب این دلهره‌ست کابوسم که مبادا دوباره دیر شود نکند آسمان غروب کند نکند خواهرت اسیر شود نکند آب تا حرم نرسد ساقی‌ات از خجالت آب شود «روی نیزه بخواب مادر جان!» ذکر لالایی رباب شود یاری‌ام کن به یاری‌ات برسم دستِ خنجر به حنجرت نرسد تا سواری به گَرد پاهای دخترِ نازپرورت نرسد قطره قطره به هم گره خوردیم تا به دریای سرخ‌تان برسیم تا سرِ ساعتِ طلوع سرت پله‌پله به آسمان برسیم @hosenih مثل تسبیح، سوی آغوشِ ذکرِ «هل‌من‌معینت» آمده‌ایم گرچه دیر است، جای روز دهم یاری اربعینت آمده‌ایم پیش‌مرگانِ آسمان بودن آخرِ راهِ ما زمینی‌هاست روی زانوی تو شهید شدن همه‌شب خوابِ اربعینی‌هاست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از الان بگم که چن تا دخترت دیگه نیستن توی جمعمون داداش دوتاشون تو بیابونا جون دادن یکی تو خرابه با سر باباش دیگه ماموریتم تموم شده حالا بعد از این باید گریه کنم یاد حرفایی که تو بزم شراب به تو و بابام میزد گریه کنم @hosenih کی میدونه چی کشیدم این روزا من عزیزه بودم و خوار شدم قبل تو صدامم هیچ کس نشنید بعد تو راهی بازار شدم تازه داغت تو دلم تازه شده بشینم باید برات گریه کنم بعد تو یاد بلایی که اومد به سر مخدرات گریه کنم یه سری دردامونو که بدجوری داغ اون به دل میشینه نمیگم دیگه اون یهودی تو بزم شراب چیا گفتش به سکینه نمیگم سپر بلای بچه هات شدم هیشکیو به قدر زینب نزدن تو که از تنور خولی اومدی دیگه بچه هات به نون لب نزدن منی که تو کوچه های مدینه میگرفتن دورمو برادرام روزگار کشید منو تو ازدحام توی کوچه‌ های تنگ شهر شام برا کندن یه قبر کوچولو تو خرابه خیلی زحمت کشیدم راستی تو خرابه هنده رم دیدم خلاصه خیلی خجالت کشیدم میبینی من که سر مزار تو شبیه برگای پاییز شدم روز عاشورا تو قتلگاه تو حتی با شمر گلاویز شدم زخمایی که من دیدم روی تنت به خدا هیچ جوره مرهم نمیشد کل فرشای دهاتم میومد تن تو روو همه‌شون جمع نمیشد آخه نیزه ها چجوری در اومد کجا جمع شد تن نامرتبت دیگه دیدن جا روی تن تو نیست دوسه تا به جاش زدن به زینبت @hosenih کاشکی نامحرمی اینجاها نبود تا میگفتم کی واست شهید شده روسریمو برمیداشتم ببینی که چقد موی سرم سفید شده بعد از این روزا برات زار میزنم شبا هم براتو هق هق میکنم من تو رو نبینم آروم ندارم میدونم آخر سر دق میکنم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e