بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#مجتبی_روشن_روان
▶️
لب ها هلاک آب، دل ها ز غصه آب
غم آمده به دل، رفته ز خیمه تاب
کرببلا پر از، فریاد بی جواب
حتی به کربلا، دیده نشد سراب
ذکر همه شده، لا لا علی بخواب
وای از دل رباب، وای از دل رباب
@hosenih
باید علم گرفت، راه حرم گرفت
راه زیارتِ ساقی غم گرفت
هرگز نمی شود، پیمانه کم گرفت
شد بسته آب وای، از غم دلم گرفت
محبوب فاطمه ست، هرکس که دم گرفت:
وای از دل رباب، وای از دل رباب
@hosenih
امشب شب غم است، هنگام ماتم است
دست نیاز من، در دست پرچم است
ای روضه خوان بخوان، یک شب مرا کم است
این شعر مختصر، صدها غزل غم است
هاجر چه سوزناک، مشغول این دم است:
وای از دل رباب، وای از دل رباب
@hosenih
میدان پر از غبار، دل ها پر از شرار
از ابر رحمتت ای آسمان ببار
شش ماهه از نفس، افتاده بی قرار
شرمنده می شوم، زین حرف ناگوار
دستش جدا شده سقای تک سوار
وای از دل رباب، وای از دل رباب
@hosenih
هنگامه شد به پا، در بین خیمه ها
آید خدای من، فریادِ ای خدا
مادر به گریه گفت، ماه دلم بیا
با من عزیزکم، قهری؟ بگو چرا؟
شیرین زبان من افتادی از نوا
وای از دل رباب، وای از دل رباب
@hosenih
سرگشته خواهرت، خشکیده حنجرت
افتاده از عطش، رو به عقب سرت
دیگر نمانده آه، نایی به پیکرت
کم کم ترک خُورَد، لب های پرپرت
کم دست و پا بزن، بیچاره مادرت
وای از دل رباب، وای از دل رباب
@hosenih
آخر به مادرت، حرفی بزن علی
افتادی از نوا، مرغ چمن علی
سرباز من به تن، کردی کفن علی
در پیش دیده ام، پرپر نزن علی
لاله شدی چرا؟ ای یاسمن علی
وای از دل رباب، وای از دل رباب
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#مناجات_شب_هفتم
#محمد_بیابانی
▶️
به این غبار، نگاهی كه آفتاب شود
بسوز قلبِ مرا، كز غمت مُذابّ شود
دوباره رویِ تو را آسمانِ جمعه ندید
كدام جمعه، جمالِ تو ماهتاب شود؟
@hosenih
برای آمدنت، شب به شب دعا كردم
اشاره كن به دعایم كه مستجاب شود
زمان به خاطرِ ما دیر دیر میگذرد
برایِ خاطرِ تو كاش پُرشتاب شود
امیدِ گریه، مرا هم صحابهی خود كن
كه آسمانِ نگاهم پر از سحاب شود
نباید اشكِ تو بر صورتِ زمین بچكد
سرشكِ چشمِ تو بایست كه گلاب شود
من آمدم كه سلامِ مرا جواب دهی
سلام میكنم و وای اگر جواب شود
@hosenih
اگر اجازه دهی روضهخوان شوم امشب
كه قلبِ سوختهات بیشتر كباب شود
برایِ كودكِ خود آب خواست امّا حیف
همین دلیل بر این شد، حسین آب شود
بگویم از شررِ خندههای حرملهای
كه پاسخِ شرر گریهی رباب شود
@hosenih
و شیرخواره پس از این ز نیزه خواهد دید
كه دستِ مادرِ او بسته در طناب شود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_شب_هفتم_محرم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#مناجات_اول_مجلس
#حسن_لطفی
▶️
بدونِ تو اُمیدِ ما سراب می شود بیا
تمامِ شهر بر سرم خراب می شود بیا
@hosenih
برای حضرتت بگو که مادرت دعا کند
دعای مادر تو مستجاب می شود بیا
بکش به آتش اشک را تو آه کِش میان ما
که دل کنار گریه ات کباب می شود بیا
اگر کمی محبتت نصیب تشنه ای شود
برای او نَفَس فقط عذاب می شود بیا
به سینه می زنم مگر مدافع حرم شوم
به روی سینههای ما حساب می شود بیا
رسید روضهی عطش شنیدهام برای تو
که آب خوشگوار هم مذاب می شود بیا
@hosenih
کنار خیمه مانده و فقط خدا خدا کند
حرم اسیر گریه ی رباب می شود بیا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#میلاد_حسنی
▶️
نمانده شیر برای رباب عزیز دلم
تو را به جان عزیزت بخواب عزیز دلم
@hosenih
تو رو به قبله ای از تشنگی و میگردد
برای تو جگر آب، آب عزیز دلم
هنوز راه نیفتاده ای مبارز من
مکن برای شهادت شتاب عزیز دلم
بگو برای سه شعبه میان این همه یل!
چرا گلوی تو شد انتخاب عزیز دلم
نگو که می شود آخر محاسن بابا
به خون حلق ظریفت خضاب عزیز دلم
@hosenih
دعای آب نشد مستجاب حیف اما
دعای حرمله شد مستجاب عزیز دلم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
تیر آه از نهاد پدر در بیاورد
وقتی سر از گلوی پسر در بیاورد
@hosenih
بی شک برای بردن زیر گلوی تو
حق دارد اینکه تیر سه پر در بیاورد
از تیر گفته اند به کرات شاعران
آنجا که از گلوی تو سر در بیاورد
اما نگفته اند که ارباب از گلوت
باید که تیر را به هنر در بیاورد
ای کاش حرمله بنشیند مگر خودش
این تیر را به تیر دگر در بیاورد
@hosenih
هم که سه شعبه است همینکه سه شعله است
یعنی دمار از سه نفر در بیاورد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#مهدی_مقیمی
▶️
زخم سکوت و خندۀ اصغر ز یک طرف
خندیدن و هیاهوی لشگر ز یک طرف
تحت فشار بودم و چاره نداشتم
جانم گرفت گریۀ مادر ز یک طرف
اشک رباب از طرفی می دهد عذاب
بُهت نگاهِ خواهر و دختر ز یک طرف
@hosenih
من را ز یک طرف غم تو می کُشد علی
شمشیر و تیر و نیزه و خنجر ز یک طرف
از بس که نازک است شکسته ز هر دو سمت
با اینکه خورده تیر به حنجر ز یک طرف
طوری درید ، تیر گلو را که روی دست
افتاد تن ز یک طرف و سر ز یک طرف
@hosenih
تیر سه پر شکست پرت را ولی عجیب
یک پر ز یک طرف پر دیگر ز یک طرف
قنداقه ات ز یک طرف و دست ساقی ام
گردد شفیع عرصۀ محشر ز یک طرف
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_شب_هفتم_محرم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#مناجات_اول_مجلس
#حسن_لطفی
▶️
از دستِ فراقت گِله دارم،گله دارم
هر روز همین مسأله دارم،گله دارم
جا مانده ترین لاله ی باغ شهدایم
دلتنگیِ صد قافله دارم،گله دارم
من داغِ برادر به جگر دارم و سوزم
زین غم که از او فاصله دارم،گله دارم
@hosenih
بی کرب و بلا،هیچ دَم آرام نگیرم
آقا دلِ کم حوصله دارم،گله دارم
از این که به پشت تو نخواندیم نمازی
وقتی که به لب نافله دارم،گله دارم
ما هرچه که خواندیم،فقط بارش زهراست
گاهی که خیالِ صله دارم،گله دارم
@hosenih
یک نامه نشد تا که برایت بنویسم
صدها ورق باطله دارم،گله دارم
عمریست که با دیدن هر کودکِ در خواب
من پُرسشی از حرمله دارم، گله دارم:
گیرم که زدی تیر،چرا خنده نمودی
صد زخم از آن هلهله دارم، گله دارم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#مصطفی_هاشمی_نسب
▶️
از روی دستهای پدر بال و پر گرفت
خندید و خنده را ز لبان پدر گرفت
احساس کرد تیر، پدر را نشانه کرد
با حنجرش برای امامش سپر گرفت
@hosenih
آری بزرگزاده به باباش میرود
یک پر، دو پر، نه مثل پدر بیشتر گرفت
ششماهه بود و بند دل مادرش رباب
از طـرز دست و پا زدن او شرر گرفت
وقتی که غنچههای زیر گلویش شکوفه کرد
عطـــری عجیب در همهی دشت در گرفت
خون گلوش رفت به هفت آسمان و بعد...
از حال زار عرشنشینان خبر گرفت
@hosenih
بابا میان معرکه حیران شد و سپس
زیر عبای خویش پسر را به بر گرفت
مادر زبان گرفته و جانسوز میسرود:
طفلم قشنگ بود و گلم را نظر گرفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
انگار علی مادر تو شیر ندارد
گریه نکن این قدر که تأثیر ندارد
بی حال شدی و دل من ریخته برهم
درمانده شده فرصت تأخیر ندارد
می گیرم از این قوم کمی آب برایت
بابای تو ترس از غمِ تحقیر ندارد
@hosenih
ای مردم کوفه پسرم تشنه ی آب است
این کودک بیچاره که تقصیر ندارد
یک مرد بیاید ببرد غنچه ی من را
آبش بدهد... مادر او شیر ندارد
گفتند: "حسین آمده خود آب بنوشد"
یک جرعه ی آب این همه تفسیر ندارد
@hosenih
ای حرمله این بچه سرِ جنگ ندارد
شش ماهه ی بی شیر که شمشیر ندارد
تیری که به عباس زدی؟! وای خدایا...
شش ماهه ی من طاقت این تیر ندارد
شادی نکنید این همه که مادرش افتاد
شش ماهه زدن این همه تکبیر ندارد
@hosenih
بیچاره ربابه جگرش سوخت و دیگر
کاری بجز اشک و غم شبگیر ندارد
گیرم که شکسته شده، بعد از علی اصغر...
...گهواره دگر حاجت تعمیر ندارد
خوابش شده دامادی اصغر ولی انگار
خواب دل هجران زده تعبیر ندارد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#علی_اکبر_لطیفیان
▶️
میشینه رو خاک خدا خدا میگه
گاهی وقتا حرفاشو به ما میگه
شبا وقتی یهو از خواب میپره
دستاشو تکون میده لالا میگه
@hosenih
آخه امروز تو کوچه گهواره دید
دست مادرای شام شیرخواره دید
صبح تا حالا با کسی حرف نزده
فکر کنم حرمله رو دوباره دید
@hosenih
حرمله گلشنمو ازم گرفت
گلِ رو دامنمو ازم گرفت
من اگه لالا نگم دق میکنم
لالاییگفتنمو ازم گرفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
حجت الاسلام #محسن_حنیفی
▶️
چه با وقار از آن ازدحام بر میگشت
نبرد تن به تنش شد تمام بر میگشت
عموی كوچک سادات حاجی عشق است
ز طوف صاحب بیتالحرام بر میگشت
@hosenih
دو تا حرم كه در آغوش یكدگر بودند
امامزاده به دوش امام بر میگشت
چه میشد اینكه به او قدری آب میدادند
كه طفلكی به حرم تشنهكام بر میگشت
سهشعبه آمد و بخت رباب برگرداند
پدر خجل شده سمت خیام بر میگشت
دوباره یکدو قدم سوی معركه میرفت
دوباره سوی حرم یك دو گام بر میگشت
@hosenih
چه میشد اینكه دعای رباب را بخرند
كه تیر آمده با احترام بر میگشت
سرش به سینهی بابا، تنش به زیر عبا
چه با وقار از آن ازدحام بر میگشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
رفته تابِ شیرخواره وای بیچاره رباب
نیست وقتِ استخاره وای بیچاره رباب
برد آقا تا که سیرابش کند، با ناله کرد...
بر لب خشکش اشاره وای بیچاره رباب
تا که فرمود: "...إرحموا هذا الرضیع" تیری رسید
حرف او شد نیمه کاره وای بیچاره رباب
@hosenih
حرمله با تیِر مرد افکن علی را ذبح کرد
هنجرش شد پاره پاره وای بیچاره رباب
میخِ محکم را به روی تخته ی نازک بکوب
رفته تاب از استعاره، وای بیچاره رباب
پیکرش را برد بابا تا که پنهانش کند
قلبِ مادر زد شراره، وای بیچاره رباب
@hosenih
عاقبت در پشت خیمه قبرِ مخفی شد عیان
نیست دیگر راه چاره وای بیچاره رباب
رأسِ او را روی نی بستند، این بی رحم ها
کرد با حسرت نظاره وای بیچاره رباب
همسر ارباب ما دیگر شبی راحت نخفت
هر شبش شد پر ستاره وای بیچاره رباب
@hosenih
جای چنگ آخرش روی گلویش سوخت باز
خیره شد بر گاهواره وای بیچاره رباب
بیتِ آخر را فقط فهمید هرکس مادر است
شیر در سینه دوباره... وای بیچاره رباب
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih