بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
وای از آن تیغ که بر بال و پرش خورد
چند قدم بعد به بال دگرش خورد
وای از آن لحظه ای که در دل میدان
تیر سه شعبه به ساحت بصرش خورد
@hosenih
این همه پَر در حوالی کمرش ماند
بس که سر تیرها بر کمرش خورد
آبرویش قطره قطره روی زمین ریخت
تیر، همین که به مشکِ شعله ورش خورد
خون به دل اهل آسمان و زمین کرد
ضرب عمودی که از قفا به سرش خورد
از روی زین بر زمینِ داغ بیابان
پیکر بی دست و جسم محتضرش خورد
@hosenih
در وسط گرد و خاک علقمه، ناگاه
نیزه ی یک نیزه دار بر جگرش خورد
**
وای ز شام و دمی که تیزی سنگی
بر روی نیزه به رأس مختصرش خورد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#پیمان_طالبی
▶️
نه دستى از تن سقا مى افتاد
نه اشك و آه و ناله كار ما بود
على اصغر ديگه گريه نمى كرد
اگه نهرى ميون خيمه ها بود
@hosenih
كسى به اشك مون خنده نمى كرد
سرت سر به سر نيزه نمى ذاشت
اگه بودى، ديگه بابا حسينم
عمود خيمه مون و برنمى داشت
@hosenih
به عمه زينب انقد سخت نمى گذشت
دلش رو غصه و ماتم نمى برد
آره من خوب مى دونم عموجون
اگه بودى كسى سيلى نمى خورد
@hosenih
روى نى ها نمى رفتى عزيزم
الان اين قدر دور از ما نبودى
كسى توو علقمه چشمت نمى زد
اگه تو اين همه زيبا نبودى
@hosenih
ولى افسوس داغ دورى تو
بايد روى دل تنگم بمونه
بابام ميگفت : حتما حكمتيه
خدا هر چى اراده كرده، اونه
@hosenih
سراغت رو كه از عمه ميگيرم
اونم ميگه تورو جايى نديده
تموم خاك و دنبال تو گشته
و هيچى غير زيبايى نديده!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
غصه تنها رفته با اندوه و غم برگشته است
تا که از عباس، دستان قلم برگشته است
@hosenih
دم به نام نامی عباس پایین رفته و
در حقیقت بازدم نه، باز ،دَم برگشته است
از حرم برگشتگان را کار چندان سخت نیست
سخت، کار ما بود کز ما حرم برگشته است
سر به هم آورده دیدم بچه ها را در حرم
زود فهمیدم که چیزی چون عَلَم برگشته است
زود فهمیدم که از عباس و از مشک و عَلَم
لااقل از این سه تا یک چیز کم برگشته است
تیر باران می شود در دادگاه آب، چون
جای شب در روز ماهِ متهم برگشته است
آمده یک راست بر قلب رقیه خورده است
از تنش تیری که با زور قسم برگشته است
@hosenih
ارباً اربا یعنی این که در تمام طول راه
یک نفر انگار که هم رفته هم بر گشته است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
حجت الاسلام #محسن_حنیفی
▶️
یا والقمر! والشمس! مزمّل! اباالفضل!
ای قبله گاه شاعر بیدل اباالفضل!
الفاظ موج و، دامنت ساحل اباالفضل!
یا دائم الفضلِ علی السائل اباالفضل!
تو صاحبم هستی و من تنها رعیت
پابوسی ات را کرده ام با شعر نیت
@hosenih
ای حضرت عیسی مسیح ارمنی ها
ای دستهایت دستگیر اهل معنا
یا کاشف الکرب تمام اهل دنیا
یا عَمّی العباسِ فرزندان زهرا
ای رب این پیمانه ها، باب الحوائج
ای پیر سقاخانه ها، باب الحوائج
@hosenih
تندیس تقوا و وقار و استقامت
ای برگه ی سبز عبور از قیامت
دست بلند توست، اسباب شفاعت
آری قسیم النار و الجنه، نگاهت
جاری ز سر انگشت تو آب حیات است
بوسه زدن بر دست تو از واجبات است
@hosenih
این پینه ی پیشانی تو یادگاریست
بین تو و معبود تو هر شب قراریست
ماه عشیره معنی شب زنده داریست
سجاده ی تو ساغر می های جاریست
روی تو جلوه بر رخ مهتاب داده است
اشک تو بوده نخلها را آب داده است
@hosenih
اخم تو خشم حضرت پروردگار است
ابروی تو تکرار تیغ ذوالفقار است
این چرخش شمشیر یک حمزه تبار است
گفتی: أنا العباس، لشگر در فرار است
از میسره تا میمنه کردی قیامت
کولاک کردی یک تنه کردی قیامت
@hosenih
ساغر لبالب نیست اما باز می هست
کرببلا گر نیست اما شهر ری هست
سجاده پهن و روضه باز و سوز نی هست
در خاطر من روضه های "سیبویه" است
با روضه می داده است چشمان ترم را
او نوحه دم داده است ای اهل حرم را
@hosenih
تا که علم افتاد و دست تو قلم شد
زهرا رسید و بیرق روضه علم شد
ذره به ذره از قد و بالات کم شد
قد حسین بن علی پیش تو خم شد
داغ تو را داده خبر تا مشک پاره
وا شد ز گوش اهل خیمه گوشواره
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
هرکس که با تو بوده اگر با تو هست ماند
دنیا تو را نداشت که این گونه پست ماند
@hosenih
چون روز روشن است که پیروز جنگ کیست
بر قلب دشمنان تو داغ شکست ماند
در زیر رقص تیغ تو در اوج کار زار
هرکس که ایستاد،نه، هرکس نشست ماند
سر را به صخره ها زده هر روز علقمه
یک عمر در هوای تو این گونه مست ماند
حق داشته است آب اگر جزر و مد کند
بعد از تو کم کسی ست که یکتا پرست ماند
@hosenih
هر آدمی ز رفتن خود ردّ پا گذاشت
اما چرا ز رفتن تو ردّ دست ماند؟
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
#قاسم_نعمتی
▶️
گريه كردم مُطَهّرم كردند
پاكْ مانند ساغرم كردند
اسم تو آمد و دلم پَر زد
به گمانم كبوترم كردند
با نگاهي ز چشم شهلايت
خاكْ بودم ولي زرم كردند
پدر و مادرم همان اول
نذرِ اولاد حيدرم كردند
تا كه گفتم مُحبِّ عباسم
دلِ آلوده را حرم كردند
شخص بي آبرو چنان من را
پيشِ مردم چه محترم كردند
شك ندارم كه اين محبت را
به دعاهاي مادرم كردند
سالياني است آبرو دارم
ساليانيست نوكرم كردند
يَابْنَ امُّ البنين دعايم كن
باز در علقمه صدايم كن
@hosenih
دست بر سينه رو به كرب و بلا
السلام عليك يا سقا
قمر خانوادۀ خورشيد
صدقه دارد اين قد و بالا
پسر چهارمِ امير حُنين
دست بر سينۀ بني الزهرا
چشم و ابروي تو سپاه حسين
كاشف الكرب سيد الشهدا
سيزده ساله فاتح صفين
سومين بچهْ شيرِ، شيرِ خدا
ارمني ها مُريد نام تواند
شاهدم سفره هاي تاسوعا
نامِ تو هم رديف يا فَتّاح
چشمهايت مُفَرِّجُ الغَمّاء
تو كه هستي، حسين هم آخر
شد پناهنده بر تو عاشورا
سايبانِ مُخَدّراتِ حرم
پشتْ گرميِّ زينب كُبري
إعطِني يا كريم ، انا سائل
مستجيرٌ بِكَ ابوفاضل
@hosenih
دست گيرِ همه خدايِ ادب
دست پروردۀ امير عرب
نسلْ در نسلْ خاك پايِ توايم
به تو داديم دلْ نَسَبْ به نسبْ
سفره ات بهر سائلان پهن است
صورتت شير و خالِ تو ، چو رطب
مي كند زنده ياد حيدر را
چين پيشاني ات به وقت غضب
اسدالله كربلا ، عباس
بِنِشين با وقار بر مركب
قد كشيدي همينكه روي اسب
لشكر كوفيان كشيد عقب
مي شود روضه را تجسم كرد
با كمي فكر، رويِ اين مطلب
تا تو بودي سفر به خير گذشت
اي نگهبان محمل زينب
تا تو بودي رباب اصغر داشت
غرق بوسه سپيدي غب غب
تا تو بودي نديد يك مادر
طفلش از تشنگي كند لب لب
تا تو بودي رقيه معجر داشت
روي دوش تو خواب بود هر شب
تا تو بودي كسي اجازه نداشت
بزند چوب خيزران بر لب
رفتي بر غرورها برخورد
دست نامحرمان به معجر خورد
@hosenih
واي از لحظه اي كه غوغا شد
رفتي و در خيام بلوا شد
دختري مشك آب دستت داد
بر دعا دست عمه بالا شد
سايه ات بين نخل ها گم شد
پسر فاطمه چه تنها شد
تا رسيدي كنار نهر فرات
علقمه در مقابلت پا شد
تا قيامت خجل ز لبهايت
خنكي هاي آب دريا شد
جانب خيمه راه افتادي
فكر و ذكرت لبان آقا شد
در كمينت چهار هزار نفر
تيرها در كمان مهيّا شد
قدُّ و بالات كار دستت داد
چند صد تير در تنت جا شد
بي هوا دستِ راستت افتاد
دست چپ هم شكارِ اعدا شد
حرمله در شكارِ چشم آمد
هدفش چشم هاي شهلا شد
نوكِ تير از سرِ تو بيرون زد
تا پرش بين ديده ات جا شد
خواستي تير را برون بكِشي
گردنت خم به سوي پاها شد
از سرِ تو كلاه خود افتاد
يك نفر با عمود پيدا شد
آنچنان ضربه زد به فرقِ سرت
تا سر چينِ ابرويت وا شد
واي بي دست بر زمين خوردي
سجده گاه تو خاكِ صحرا شد
تيرهايِ كمي فرو رفته
خوب بر جسمِ اطهرت جا شد
بعدِ سي سال يا اخا گفتي
عاقبت مادر تو زهرا شد
دورتر از تنت حسين افتاد
همه ديدند قامتش تا شد
گفت عباس خيز و كاري كن
رويِ لشگر به خواهرم وا شد
دَمِ خيمه زمان غارت ها
سرِ يك گوشواره دعوا شد
سند ارث بُردن از زهرا
با كف پا به چادر امضا شد
پاسخ اَيْنَ عمّيَ العباس
سيلي چند بي سر و پا شد...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
دیگر میان خیمه صفایی نمانده است
جز حال گریه حال و هوایی نمانده است
از صبح تا غروب صدایم گرفته است
دیگر برام سوز صدایی نمانده است
دار و ندار من همه با هم فدا شدند
دیگر برای خیمه، فدایی نمانده است
درمانده ام، کنار تنت گریه می کنم
قدم شکسته است... عصایی نمانده است
باید چه کرد با بدن پاره پاره ات
وقتی میان خیمه عبایی نمانده است
بی شرم ها کنار تو حرف از چه می زنند؟!
در فکر غارت اند، حیایی نمانده است
از بس که تیرها بدنت را گرفته اند
یک جا برای بوسه، خدایی نمانده است
اصلا چگونه من به سکینه خبر دهم
دیگر عموی عقده گشایی نمانده است
عباس جان همیشه علمدار من شدی
هر کس شهید شد تو مددکار من شدی
@hosenih
با خود نگفته ای پدری داغ دیده ام؟!
داغی عظیم دیده ام و قد خمیده ام
خسته شدم، سرم به خدا درد می کند
از بس که سوت و هلهله و کف شنیده ام
ادرک اخا شنیدم و بی تاب از حرم
تا علقمه خمیده خمیده دویده ام
خیلی به روی خاک، زمین خورده پیکرم
تا این که پای پیکرت آخر رسیده ام
مانند مصحف است دو دستت برای من
با احترام روی دو چشمم کشیده ام
دیگر نفس نمانده برایم بلند شو
رحمی نما به آه بریده بریده ام
خِس خس نکن، نفس بکش اما سخن نگو
با زحمت از لب و دهنت غنچه چیده ام
قطره به قطره آب شدم، دست و پا نزن
مانند آب مشک تو من هم چکیده ام
تنها میان راه کمین خورده ای چرا؟
آخر بدون دست زمین خورده ای چرا؟
@hosenih
ضرب عمود فرق سرت را شکافته
آثار سجده ی سحرت را شکافته
فهمیدم از نشانه ی دندان به روی مشک
تیغی حسود بال و پرت را شکافته
آبی نخورده ای و همین با وفایی ات
لب های خشک و شعله ورت را شکافته
از خنده های حرمله معلوم می شود
تیرش نگاه چون قمرت را شکافته
دیگر تکان نخور، بدنت تیر می کشد
از بس که تیرها کمرت را شکافته
تقصیر تو نبود، خجالت نکش، بس است
دشمن اگر که مشک ترت را شکافته
ای وای از قساوت این نیزه دار پست
مابین خاک و خون جگرت را شکافته
این نور فاطمه است که در بین علقمه
گرد و غبار دور و برت را شکافته
شکر خدا که ام بنین علقمه نبود
بالا سرت کنار من و فاطمه نبود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#حمیدرضا_محسنات
▶️
رفته امیر لشکرش را پس بگیرد
از کوفیان آب آورش را پس بگیرد
@hosenih
رفته بگوید تشنگی ها برطرف شد
تا حرف های دخترش را پس بگیرد
یک دستش اکبر بود که کشتند او را
باید که دست دیگرش را پس بگیرد
از مشک باید آبروی رفته اش را
از تیر ها چشم ترش را پس بگیرد
@hosenih
زینب پریشان است , بی دستان عباس
حالا چگونه معجرش را پس بگیرد ؟
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#مهدی_مقیمی
▶️
علمدار و یل و سقا ابوالفضل
سلام الله علیک یا ابوالفضل
شدی نائل عزیز من از امروز
تو به فرزندی زهرا ابوالفضل
@hosenih
به سمت علقمه مانده نگاهم
کجا ماندی علمدار سپاهم
عمود خیمه ات وقتی بخوابد
شود ویران ستون خیمه گاهم
@hosenih
نگاه دشمنم سمت خیام است
کنار قتلگاهم ازدحام است
ز خیمه میرسد بوی اسیری
مرو که بعد تو کارم تمام است
@hosenih
نخستین زائر تو مادرم شد
دگر پایان کار لشگرم شد
زمین خوردی تو و زینب زمین خورد
اسیری رفتنش را باورم شد
@hosenih
دو دست افتاد و بعدش پرچم افتاد
به روی خاک ساقی محکم افتاد
شکسته شد سر تو خواهر من
دوباره یاد ابن ملجم افتاد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#مهدی_مقیمی
▶️
بی تو به خیمه رفتنِ من اولین غم است
حال رقیه ام ز غمت دومین غم است
اینها به یک کنار ، نوامیس ، بعد تو
بی پشت و بی پناه بمانند ، این غم است
@hosenih
امروز غم زیاد نصیبم شده ولی
آنکه شکسته این کمرم را همین غم است
اینکه پس از تو سمت حرم هجمه می برند
یک بار از یسار و سپس از یمین غم است
ضربه زیاد خورده ای و بین این همه
این که شکافته سر تو تا جبین غم است
زهرا که بر غم تو ز نزدیک گریه کرد
از داغ تو خبر شود ام البنین غم است
هنگام آمدن طرفت دیدنِ دو دست
در خاک و خون کنار علم بر زمین غم است
از روی نیزه اینکه ببینیم ما دو تا
سیلی خورَند اهل حرم بدترین غم است
@hosenih
توهین شمر و حرمله جای خودش ولی
والله ضرب سیلیِ زجرِ لعین غم است
سِنّی گذشته از من و وای از سه ساله ام
دندان اگر که بشکند از این سِنین غم است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی #شب_نهم
#حسن_لطفی
▶️
پیشِ چشمِ سرخ گونت صبح و شامی نیست نیست
بر لبت جُز واحسینایت کلامی نیست نیست
@hosenih
میرسی بر روضه اما ما نمیفهمیم حیف
ای دریغا که نصیبِ ما سلامی نیست نیست
داستانِ کوفه از بی معرفتها پا گرفت
بی بصیرت،بر سلام ما دوامی نیست نیست
دیده ام در پایِ ما عمریست غیرت داشتی
تا تو آقایی کنی چون ما غلامی نیست نیست
ما که شرمنده شدیم از لطفهای مادرت
منصب پروانگی ات کم مقامی نیست نیست
آه تاسوعا ، نَفَسهایِ تو ما را آب کرد
گفت بی تو غیرِ کوفی غیرِ شامی نیست نیست
@hosenih
بعدِ تو اهلِ حرم را آه با هم میزنند
بعدِ تو عباس اینجا احترامی نیست نیست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی #شب_نهم
#مجتبی_روشن_روان
▶️
در خواب مگر بینم... بیدار شدن را
دل خواهِ نظر بودنِ دلدار شدن را
@hosenih
باید به دل گور برم حسرتِ فیضِ
اذنِ نفسی لایق دیدار شدن را
تا دل ندهی، سر نسپاری به ره دوست
هیهات ببینی، شب سردار شدن را
ای بی خبر از لذّت درماندگیِ عشق
یک بار بیا تجربه کن زار شدن را
بیچاره دلی که نچشیده ست صفایِ...
در روضه ی دلدار گرفتار شدن را
@hosenih
حاشا که دهم بر همه ی عالم هستی
یک لحظه پریشانِ علمدار شدن را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih