بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
نیمه شب آمد پریشانم گرفتارم هنوز
میروم این خیمه و آن خیمه بیدارم هنوز
دیدی آخر کینه قوم و قبیله پا گرفت
یک امان نامه چگونه آبرویم را گرفت
@hosenih
السلام ای قبلۀ ایمان ابالفضل آمده
آمدم پابوس بی بی جان ابالفضل آمده
رو نگردانی ز من روح و روان من تویی
من امان نامه نمیخواهم امان من تویی
بند بند پیکرم وقف حیای چادرت
تا مرا داری چه غم داری فدای چادرت
چشمها را میدهم چشمی نیاید سوی تو
موی من بر نیزه میپیچد فدای موی تو
بشکند فرق سرم اما سرت را نشکنند
من بمیرم احترام معجرت را نشکنند
دست من را میزنند این قوم! دستت بی طناب
قامتم نذرت نمانی زیر نور آفتاب
@hosenih
تیرها را میخورم تیر نگاهی بشکند
بر غرورت آه تاثیر نگاهی بشکند
از خجالت آب خواهم شد تو هم غصه نخور
جان من بی بی اگر کم شد تنم غصه نخور
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
احساس،عباس
گفتند در ذیل اله الناس عباس
معیار ارباب
در مکتب کرب و بلا مقیاس عباس
@hosenih
جمع نبوت
یعقوب و نوح و موسی و الیاس عباس
ذکر عوام و
تنها پناه مردمان خاص عباس
در دین ارباب
توحید علیٍ اکبر و اخلاص عباس
در اوج روضه
تلفیق بوی سیب و بوی یاس عباس
مثل رقیه
ذکر تمام بچه ها عباس عباس
.
.
.
هم مو کشیدند
هم گوش را با طره ی گیسو کشیدند
بر عکس کوفه
در کربلا شمشیر را از رو کشیدند
ابری شده شط
بس که کمان و تیر از هرسو کشیدند
از تیرهاشان
بالای چشم علقمه ابرو کشیدند
فواره زد اشک
وقتی که تیر از چشم این آهو کشیدند
@hosenih
در وقت غارت
بر خاک طفلان عکس یک بازو کشیدند
پیراهنت کو
ای وای گویا اسب هاشان بو کشیدند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
حرم تشنهی آبشاری که داری
و زینب اسیرِ وقاری که داری
دلِ اهلبیت از حضورِ تو قرص است
از این جذبهی اقتداری که داری
تو هرجا که هستی حرم هم همانجاست
همه گِردِ تو در مَداری که داری
علی هستی از الفراری که دارند
علی هستی از تار و ماری که داری
@hosenih
پُر از صولتی تو/پُر از غیرتی تو/پُر از همتی تو/همه ماتِ این ذوالفقاری که داری/همه بندهی اعتباری که داری/ دیاری که داری/بهاری که داری/دل استواری که داری/و دیوانهیِ بیشماری که داری/بس است این غباری که داری/که صاحب نَسَب تو/امیرِ ادب تو/یل منتجب تو/و واجب تو و مستحب تو/فقط رویِ لب تو
بگو با دل بی قراری که داری
امیری حسین فنعم الامیری
اگر رویِ دوشش عَلَم را بگیرد
دعاهایِ زینب حرم را بگیرد
برایِ سرودن از آقاییِ تو
خدا باید اینجا قلم را بگیرد
زمین تا که چیزی بگیرد زِ دستت
کفِ خاکیِ از این قدم را بگیرد
گرههای کورِ مرا میگشاید
اگر چشمِ اهل کَرَم را بگیرد
@hosenih
به دل جا بگیرد/نفسها بگیرد/و بال مرا لطفِ آقا بگیرد/و دست مرا پیشِ زهرا بگیرد/سه ساله به دوشش چه خوش جا بگیرد/نشد در حرم سر به بالا بگیرد/از این سینهها هرچه غم را بگیرد/غبارِ پَرِ چادری محترم را بگیرد/غرورِ حسین است و نورِ حسین/ به کف ذوالفقارِ دودَم را بگیرد/و دَم را بگیرد
امیری حسین فنعم الامیری
کسی پیشِ امواج دریا نماند
به پیش تو طوفان صحرا نماند
به لشکر بگویید اگر می تواند
که حیرانِ آن قد و بالا نماند
به جبریل گویید اگر میتواند
که مبهوت آن چشم زیبا نماند
چه خوش میدهی جان به تیغت به میدان
چنان میزند سر سری جا نماند
@hosenih
چنان میزند سر/چنان میزند پَر/چنان میزنی تو به لشکر مکرر/چو حیدر/از این سر به آن سر/از اول به آخر/که یک تَن در آنجا نماند برای تماشا نماند/و آنکه به ترسی دچار است به فکر فرار است/و زار است بگو زیر این دست و پاها نماند
به رویِ لبت غیرِ این بیتِ غَرا نماند
امیری حسین فنعم الامیری
دگر این برادر برادر ندارد
چرا پیکرِ تو بجز پَر ندارد
تو خوردی زمین خواهرت هم زمین خورد
دعا کُن تَرَک آیِنه بر ندارد
دلت آمد این خیمهها را نبینی
مگر این حرم چند دختر ندارد؟
گرفته است زهرا به دامن سرت را
کسی تا نگوید که مادر ندارد
@hosenih
نفسها پریشان/همه زار و گریان/به فکرِ عمو جان/رباب است حیران/فقط فکرِ باران/علی تشنه بی جان شده وقت غارت/اسارت /جسارت/نه جانی توانی/بجز خنده آن جمعِ لشکر ندارد/پدر دست بر سر زمین خورده دیگر/و خواهر که میگفت با نوامیس خیمه/کسی با خودش چند معجر ندارد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت #دودمه
#حسن_لطفی
▶️
ای اهلِ حرم رفت علمدار و عَلَم نیست
صاحب حرمم نیست
@hosenih
ای وای که در عَلقمه جُز دستِ قلم نیست
صاحب حرمم نیست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#مصطفی_هاشمی_نسب
▶️
آخر عشـق تو مرا اهل سحــر خواهد کرد
چشم خشکیده ام از مهر تو تر خواهد کرد
بنده ی خوب شدن بسته به یک غمزه ی توست
گوشه چشمت دل ما زیر و زبر خواهد کرد
@hosenih
حب تـو گـر بنشــیند بـه نهـــانخــانه ی دل
حب دنیــا دگر از ســینه به در خواهد کرد
دلـم از فرط گنــه سنـگ شده کــاری کن
که نفس های تو در سنگ اثـر خواهد کرد
دسـت بـالا ببـر و جــانم از آتـش بِرَهــان
که خـدا محض تو از بنـده گذر خواهد کرد
کیمیـایی است عجب تعزیـه داری شما
که نصیـب دل عشــاق گهر خواهد کرد
عــاقبت نوکـرتـــان بـا نظــر مـادرتــان
به سوی کرب وبلای تو سفر خواهد کرد
تـا علـمـــدار بُوَد ، اهــل حــرم آرامـنـــد
که نثــار ره تـو دیــده و ســر خواهد کرد
@hosenih
طفل شش ماهه تان نیز خودش عباسی است
گوش تا گوش سر خویش سپر خواهد کرد
وای از آن لحظه که با رو به روی خاک اُفتی
پیش چشـمان همه بـا تن صد چاک افتی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#امیر_خورسند
▶️
آرزوی قمرت نقش بر آب است حسین
بعد از این خیمه ی خورشید خراب است حسین
دست عباس که افتاد حرم ریخت به هم
نگرانی پس از این حفظ حجاب است حسین
@hosenih
مشک ساقی هدف تیر و کمان ها شده است
گوئیا بخت علمدار به خواب است حسین
آب پاکی به روی دست ابالفضل که ریخت
ناله ی اهل حرم وای رباب است حسین
عرق شرم چکیده است ز پیشانی او
عرق شرم چه گویم که گلاب است حسین
@hosenih
حرف تاراج حرم در دل لشکر پیچید
گوئیا غارت این خیمه ثواب است حسین
عاقبت خیمه ی خورشید ستونش افتاد
بعد از این ام بنین خانه خراب است حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت #بحر_طویل
#امیر_عظیمی
▶️
کنار خیمه ها می زد قدم آرامشی که در دلش طوفانی از غم بود و آنکه غمزدای اشرف اولاد آدم بود.
کنار خیمه ها می زد قدم یادش می آمد روزگار کودکی را، مادرش ام البنین شانه به مویش می کشید و زیر لب می گفت: اولادم فدای بچه های مادر سادات!
کنار خیمه ها می زد قدم با عزت و هیبت مباد آنکه نسیمی بی اجازه رد شود از لابلای خیمه ی ناموس آل الله. ناگاه از میان لشگر کوفه کسی آمد. کسی نه، کمتر از خار و خسی آمد کنار خیمه ها فریاد زد: شمرم! امان نامه برای زاده ی ام البنین دارم... حرم لرزید و عباس از خجالت...
از خجالت...
@hosenih
از خجالت سر به زیر افکنده وقتی می شود یک مرد و از لبهای خشک کودکان شرمنده وقتی می شود باید سکینه هم بیاید با لبی خشکیده با مشکی تهی از آب آری سینه می گیرد و سقا روبروی حضرت ارباب...
-ای آقای من! ای سید و مولای من! اذنم بده چون "ضاق صدری"سینه ام تنگ است و تنها چاره ام با کوفیان جنگ است.
به میدان می رود با چند مشک خالی و اطفال شادند و اما عمه ی سادات چشمانش به قد و قامت عباس( داری می روی پشت و پناه خیمه گاه ما، پناه ما؟!) به میدان می رود جنگی نمایان می کند تا بر شریعه می رسد فوراً کفی از آب می گیرد، نهیبی می زند بر آب " آقایم حسین تشنه است" حرم تشنه، گل پیغمبرم تشنه، لبان خواهرم تشنه، علی اکبر که عطشان جان سپرد اما علی اصغرم تشنه
به دوشش مشک آب و روبرویش لشگری بی تاب و در انبوه نخلستان کمانداران کمین کردند و خونخواران کمین کردند و با یک ضربه ی شمشیر دست افتاد و دست دیگرش در راه اربابش حسین افتاد و مشکش را به دندان برد و دارد گوشه چشمی سوی خیمه... ای رباب و ای سکینه، ای علی اصغر
@hosenih
دوباره روضه شد چشم اباالفضل و دوباره حرمله... تیر سه شعبه...
چرا در روضه عباس چشمی کاسه ی خون می شود هرسال؟!
چرا در روضه، سر با گرز گلگون شد هر سال؟!
عمود آمد سرش برگشت
از روی فرس بی دست سقا پیکرش برگشت
تنش غارت شد و آنگاه فرم پیکرش برگشت
نمی دانم چه آمد بر سرش ادرک اخایِ حنجرش برگشت
حسین آمد به سمت علقمه، زهرای اطهر مادرش برگشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#علی_اصغر_یزدی
▶️
زلف تو روی نیزه به دستان باد بود
دور و بر عقیله حرامی زیاد بود
آتش گرفت پیش نگاه تو خیمه ها
شعله به شعله چشم تو شرح معاد بود
@hosenih
می خواستی که دین حقیقی بیان کنی
اما سپاه شمر در صدد ارتداد بود
هر کس رسید ضربه به قصد ثواب زد
قرآن بی علی ثمرش، این فساد بود
بعد از مصاف سعد لعین در خیال ری
می زد شراب و در دل خود شاد شاد بود
@hosenih
گهواره را به قیمت ارزان فروختند
بازار چوب کوفه از این رو کساد بود
بغض علی ست علت این ظلم آشکار
در قتلگاه جنگ سره اعتقاد بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی #شب_نهم
#محمدجواد_شیرازی
▶️
قربان تو و محکمه ی عذر پذیرت
قربان تو و لطف و مَبرات کثیرت
ای حجت حق، درگذر از بنده ی زارت
حالا که پشیمان شده این عبد حقیرت
@hosenih
خالی شده پیمانه ی ما "أوْفِ لَنَا الْکَیْل"
ای یوسف زهرا نظری کن به فقیرت
هر لحظه ی ما پر شده از عطر دعایت
الحق که تو هستی همه دَم، فاطمه سیرت
هر جا که رسیدیم فقط مدح تو گفتیم
بگذار بمانیم همان معرکه گیرت
"هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم"
دلخوش به توایم و همه هستیم اسیرت
گفتیم بیا روضه ی عباس گرفتیم
شاید که سوی خیمه ی ما خورد مسیرت
@hosenih
ای مادر عباس اجازه بده یک بیت
ما روضه بخوانیم از آن کوه بصیرت
بی دست و پُر از تیر ز بالای بلندی
افتاد زمین ام بنین، ماه منیرت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
با وجود این همه رسوایی و خودخواهی ام
هم کنارم ماندی و هم می کنی همراهی ام
با خودم گفتم من آلوده را رد می کنی
ذوالکرم بودی و دیدم واقعا می خواهی ام
@hosenih
رحمت موصوله ات حتی به من هم می رسد
با وجود این همه کم کاری و کوتاهی ام
هر چه می گردم فقط حب تو پیدا می شود
بین اشعار و نماز و روزه و مداحی ام
گر به قول اهل غفلت روضه ها گمراهی است
تا خود محشر به دنبال همین گمراهی ام
مادرت با خط زیبای خودش روز ازل
سر در این سینه ام حک کرده "ثاراللهی ام"
با توکل بر خدا و با دعای مادرت
اربعین، سوی حرم پای پیاده راهی ام
@hosenih
در روایت آمده ماهی برایت گریه کرد
پس بدون اشک هایم پست تر از ماهی ام
من چه می فهمم چه آمد بر سرت در علقمه؟!
در بساط روضه ات در اوج نا آگاهی ام
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی #شب_نهم
#محمود_ژوليده
▶️
ناقابلم و راه من افتاده به کویت
من سائلم ودست تمنام به سویت
یک جرعه اگر بادۀ دیدار بنوشم
من مست شوم تا ابد از طعم سبویت
@hosenih
آشفته تر از حال دل خویش نبینم
آندم که ببینم نظر افتاد به رویت
بیچاره منم من که تو را هیچ ندیدم
دور است دل و دیدۀ آلوده ز رویت
فرقی نکندمرگ وحیات نفسی که
بهره نبرد یک نفس از نفحه ی بویت
کعبه به طواف قدوبالای توشیداست
زمزم همه دم درطلب آب وضویت
دست من ودامان تو ای حج مجسم
ای فلسفه حج همه اوصاف نکویت
@hosenih
ای مقصدم از سعیِ صفا کسب رضایت
وی عصر منا و عرفه خاطره گویت
آقا به عموجان تو سوگند شب و روز
چشمان ابالفضل هنوز است به سویت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_شب_عاشورا
#وحید_قاسمی
▶️
بین گودال و حرم،عطر فروشم فردا
تن عریان تو را با چه بپوشم فردا؟
@hosenih
من ببینم که تو بی پیرهنی می میرم
تکیه ی بر نیزه ی غربت بزنی، می میرم
چقدر دلهره و غم سرِ پیری دارم!
پدرم گفت که یک روز اسیری دارم
@hosenih
پدرم گفت که یک روز بلا می بینم
سرِ نی، زلف پریشان تو را می بینم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih