بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#مصطفی_هاشمی_نسب
▶️
آخر عشـق تو مرا اهل سحــر خواهد کرد
چشم خشکیده ام از مهر تو تر خواهد کرد
بنده ی خوب شدن بسته به یک غمزه ی توست
گوشه چشمت دل ما زیر و زبر خواهد کرد
@hosenih
حب تـو گـر بنشــیند بـه نهـــانخــانه ی دل
حب دنیــا دگر از ســینه به در خواهد کرد
دلـم از فرط گنــه سنـگ شده کــاری کن
که نفس های تو در سنگ اثـر خواهد کرد
دسـت بـالا ببـر و جــانم از آتـش بِرَهــان
که خـدا محض تو از بنـده گذر خواهد کرد
کیمیـایی است عجب تعزیـه داری شما
که نصیـب دل عشــاق گهر خواهد کرد
عــاقبت نوکـرتـــان بـا نظــر مـادرتــان
به سوی کرب وبلای تو سفر خواهد کرد
تـا علـمـــدار بُوَد ، اهــل حــرم آرامـنـــد
که نثــار ره تـو دیــده و ســر خواهد کرد
@hosenih
طفل شش ماهه تان نیز خودش عباسی است
گوش تا گوش سر خویش سپر خواهد کرد
وای از آن لحظه که با رو به روی خاک اُفتی
پیش چشـمان همه بـا تن صد چاک افتی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#امیر_خورسند
▶️
آرزوی قمرت نقش بر آب است حسین
بعد از این خیمه ی خورشید خراب است حسین
دست عباس که افتاد حرم ریخت به هم
نگرانی پس از این حفظ حجاب است حسین
@hosenih
مشک ساقی هدف تیر و کمان ها شده است
گوئیا بخت علمدار به خواب است حسین
آب پاکی به روی دست ابالفضل که ریخت
ناله ی اهل حرم وای رباب است حسین
عرق شرم چکیده است ز پیشانی او
عرق شرم چه گویم که گلاب است حسین
@hosenih
حرف تاراج حرم در دل لشکر پیچید
گوئیا غارت این خیمه ثواب است حسین
عاقبت خیمه ی خورشید ستونش افتاد
بعد از این ام بنین خانه خراب است حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت #بحر_طویل
#امیر_عظیمی
▶️
کنار خیمه ها می زد قدم آرامشی که در دلش طوفانی از غم بود و آنکه غمزدای اشرف اولاد آدم بود.
کنار خیمه ها می زد قدم یادش می آمد روزگار کودکی را، مادرش ام البنین شانه به مویش می کشید و زیر لب می گفت: اولادم فدای بچه های مادر سادات!
کنار خیمه ها می زد قدم با عزت و هیبت مباد آنکه نسیمی بی اجازه رد شود از لابلای خیمه ی ناموس آل الله. ناگاه از میان لشگر کوفه کسی آمد. کسی نه، کمتر از خار و خسی آمد کنار خیمه ها فریاد زد: شمرم! امان نامه برای زاده ی ام البنین دارم... حرم لرزید و عباس از خجالت...
از خجالت...
@hosenih
از خجالت سر به زیر افکنده وقتی می شود یک مرد و از لبهای خشک کودکان شرمنده وقتی می شود باید سکینه هم بیاید با لبی خشکیده با مشکی تهی از آب آری سینه می گیرد و سقا روبروی حضرت ارباب...
-ای آقای من! ای سید و مولای من! اذنم بده چون "ضاق صدری"سینه ام تنگ است و تنها چاره ام با کوفیان جنگ است.
به میدان می رود با چند مشک خالی و اطفال شادند و اما عمه ی سادات چشمانش به قد و قامت عباس( داری می روی پشت و پناه خیمه گاه ما، پناه ما؟!) به میدان می رود جنگی نمایان می کند تا بر شریعه می رسد فوراً کفی از آب می گیرد، نهیبی می زند بر آب " آقایم حسین تشنه است" حرم تشنه، گل پیغمبرم تشنه، لبان خواهرم تشنه، علی اکبر که عطشان جان سپرد اما علی اصغرم تشنه
به دوشش مشک آب و روبرویش لشگری بی تاب و در انبوه نخلستان کمانداران کمین کردند و خونخواران کمین کردند و با یک ضربه ی شمشیر دست افتاد و دست دیگرش در راه اربابش حسین افتاد و مشکش را به دندان برد و دارد گوشه چشمی سوی خیمه... ای رباب و ای سکینه، ای علی اصغر
@hosenih
دوباره روضه شد چشم اباالفضل و دوباره حرمله... تیر سه شعبه...
چرا در روضه عباس چشمی کاسه ی خون می شود هرسال؟!
چرا در روضه، سر با گرز گلگون شد هر سال؟!
عمود آمد سرش برگشت
از روی فرس بی دست سقا پیکرش برگشت
تنش غارت شد و آنگاه فرم پیکرش برگشت
نمی دانم چه آمد بر سرش ادرک اخایِ حنجرش برگشت
حسین آمد به سمت علقمه، زهرای اطهر مادرش برگشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#علی_اصغر_یزدی
▶️
زلف تو روی نیزه به دستان باد بود
دور و بر عقیله حرامی زیاد بود
آتش گرفت پیش نگاه تو خیمه ها
شعله به شعله چشم تو شرح معاد بود
@hosenih
می خواستی که دین حقیقی بیان کنی
اما سپاه شمر در صدد ارتداد بود
هر کس رسید ضربه به قصد ثواب زد
قرآن بی علی ثمرش، این فساد بود
بعد از مصاف سعد لعین در خیال ری
می زد شراب و در دل خود شاد شاد بود
@hosenih
گهواره را به قیمت ارزان فروختند
بازار چوب کوفه از این رو کساد بود
بغض علی ست علت این ظلم آشکار
در قتلگاه جنگ سره اعتقاد بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی #شب_نهم
#محمدجواد_شیرازی
▶️
قربان تو و محکمه ی عذر پذیرت
قربان تو و لطف و مَبرات کثیرت
ای حجت حق، درگذر از بنده ی زارت
حالا که پشیمان شده این عبد حقیرت
@hosenih
خالی شده پیمانه ی ما "أوْفِ لَنَا الْکَیْل"
ای یوسف زهرا نظری کن به فقیرت
هر لحظه ی ما پر شده از عطر دعایت
الحق که تو هستی همه دَم، فاطمه سیرت
هر جا که رسیدیم فقط مدح تو گفتیم
بگذار بمانیم همان معرکه گیرت
"هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم"
دلخوش به توایم و همه هستیم اسیرت
گفتیم بیا روضه ی عباس گرفتیم
شاید که سوی خیمه ی ما خورد مسیرت
@hosenih
ای مادر عباس اجازه بده یک بیت
ما روضه بخوانیم از آن کوه بصیرت
بی دست و پُر از تیر ز بالای بلندی
افتاد زمین ام بنین، ماه منیرت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
با وجود این همه رسوایی و خودخواهی ام
هم کنارم ماندی و هم می کنی همراهی ام
با خودم گفتم من آلوده را رد می کنی
ذوالکرم بودی و دیدم واقعا می خواهی ام
@hosenih
رحمت موصوله ات حتی به من هم می رسد
با وجود این همه کم کاری و کوتاهی ام
هر چه می گردم فقط حب تو پیدا می شود
بین اشعار و نماز و روزه و مداحی ام
گر به قول اهل غفلت روضه ها گمراهی است
تا خود محشر به دنبال همین گمراهی ام
مادرت با خط زیبای خودش روز ازل
سر در این سینه ام حک کرده "ثاراللهی ام"
با توکل بر خدا و با دعای مادرت
اربعین، سوی حرم پای پیاده راهی ام
@hosenih
در روایت آمده ماهی برایت گریه کرد
پس بدون اشک هایم پست تر از ماهی ام
من چه می فهمم چه آمد بر سرت در علقمه؟!
در بساط روضه ات در اوج نا آگاهی ام
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی #شب_نهم
#محمود_ژوليده
▶️
ناقابلم و راه من افتاده به کویت
من سائلم ودست تمنام به سویت
یک جرعه اگر بادۀ دیدار بنوشم
من مست شوم تا ابد از طعم سبویت
@hosenih
آشفته تر از حال دل خویش نبینم
آندم که ببینم نظر افتاد به رویت
بیچاره منم من که تو را هیچ ندیدم
دور است دل و دیدۀ آلوده ز رویت
فرقی نکندمرگ وحیات نفسی که
بهره نبرد یک نفس از نفحه ی بویت
کعبه به طواف قدوبالای توشیداست
زمزم همه دم درطلب آب وضویت
دست من ودامان تو ای حج مجسم
ای فلسفه حج همه اوصاف نکویت
@hosenih
ای مقصدم از سعیِ صفا کسب رضایت
وی عصر منا و عرفه خاطره گویت
آقا به عموجان تو سوگند شب و روز
چشمان ابالفضل هنوز است به سویت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_شب_عاشورا
#وحید_قاسمی
▶️
بین گودال و حرم،عطر فروشم فردا
تن عریان تو را با چه بپوشم فردا؟
@hosenih
من ببینم که تو بی پیرهنی می میرم
تکیه ی بر نیزه ی غربت بزنی، می میرم
چقدر دلهره و غم سرِ پیری دارم!
پدرم گفت که یک روز اسیری دارم
@hosenih
پدرم گفت که یک روز بلا می بینم
سرِ نی، زلف پریشان تو را می بینم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_شب_عاشورا
#رضا_قربانی
▶️
این شب آخری چه زود میگذره
شب وداع عاشق و دلبره
عزیز من نوبتی هم که باشه
نوبت اون وصیت مادره
@hosenih
اجازه میدی که روتو ببوسم؟!
این دم آخری موتو ببوسم
بذار به جای علی و فاطمه
با گریه زیر گلوتو ببوسم
@hosenih
امشبمون ایشالله فردا نشه
خیمه ی ما بدون سقا نشه
رباب داره خدا خدا میکنه
حرمله پاش به خیمه ها وا نشه
@hosenih
برو ولی به فکر خواهرت باش
به فکر گریه های دخترت باش
دیگه سفارش نکنم عزیزم
مراقبه رگایه حنجرت باش
@hosenih
اگه بری من می مونم با کوفه
کینه داره از پدر ما کوفه
باشه برو ولی نگفتی آخر
با حرمله چطور برم تا کوفه
@hosenih
نگو که غارت میکنن تنت رو
نگو...نگو...نگو که گردنت رو...
حیفه که غارت بشه ، مادرم دوخت
با بازوی شکسته پیرهنت رو
@hosenih
بگو که بسته با طناب نمیشم
وارد مجلس شراب نمیشم
حریف شام و کوفه میشم اما
حریف گریه ی رباب نمیشم
@hosenih
الهی غصه های سخت نبینم
سرت رو بالای درخت نبینم
دعا بکن توو مجلس شرابش
پا رو سرت پایین تخت نبینم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
#قاسم_نعمتی
▶️
قدم قدم زحرم میشوی جدا برگرد
بدون خواهر خود میروی کجا برگرد
به پای تو همه گیسوی من سفید شده
نزن به سینۀ من دست رد اخا برگرد
به گردنت به خدا حق مادری دارم
به حرمتی که بُوَد بین ما دو تا برگرد
@hosenih
ز کودکی روش دلبری ز تو بلدم
قسم به مادرمان فاطمه بیا برگرد
تمام ترس من اینست گیسوان سرت
گره گره بشود ، بین پنجه ها برگرد
ز قبل آنکه به پیشم تن تو در گودال
جدا جدا بشود زیر دست و پا برگرد
@hosenih
بیاو پیش از اینکه به تیزی نیزه
کسی به هم بزند پیکر تو را برگرد
به ذوالجناح سپردم به هر کجا دیدی
حسین خُورَد زمین زود سوی ما برگرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
#محمود_ژولیده
▶️
رَوی به جانب لشگر برو خداحافظ
که نیست چارۀ دیگر برو خداحافظ
برو ولی کمی آهسته تر برادر جان
چو جان ز پیکر خواهر برو خداحافظ
پس از پیمبر و آلش دلم به تو خوش بود
عزیز جان پیمبر برو خداحافظ
@hosenih
برای زیر گلویت امانتی دارم
که مانده بوسۀ مادر برو خداحافظ
به لشگری که ندارند غیرِ بغض علی
مگو سخن تو ز حیدر برو خداحافظ
بپوش پیرهنِ دستباف مادر را
تویی و غارت پیکر برو خداحافظ
@hosenih
به پای مرکبت افتاده نازدانۀ تو
امان ز گریۀ دختر برو خداحافظ
ولای دست تو قلب صبورِ زینب شد
به حول قوۀ داور برو خداحافظ
قسم به عصمت زهرا نميدهم هرگز
به خصم،یک نخِ معجر برو خداحافظ
@hosenih
برای دین خدا حاضرم شوم تا شام
اسیر و بی کس و یاور برو خداحافظ
ز کام تشنۀ تو عالمی شود سیراب
به حصرِ نیزه و خنجر برو خداحافظ
سرت به نیزه رود گر برابرِ زینب
خدا که هست برادر؛ برو خداحافظ
@hosenih
تو زیر چکمه و من زیر تازیانه ولی
بپاست خطبۀ حیدر برو خداحافظ
به شام و کوفه به ذکر علی ولی الله
کنم قیامتِ محشر برو خداحافظ
پیام خون تو را تا مدینه خواهم برد
اگر چه با دل مضطر برو خداحافظ
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
#محمود_ژولیده
▶️
بِبَریدم که پیام از تنِ بی سر دارم
حرفها با سپهِ کوفه ز حنجر دارم
شِکوه بر فاطمه دارم ز جسارتهاتان
من شکایت ز شما نزد پیمبر دارم
تشنه کشتید و بریدید سرِ مهمان را
حال این رختِ اسیریست که در بر دارم
@hosenih
مَحرمان را همه کشتید و زبان دار شُدید
غارت آزاد شد و دست به معجر دارم
بزنیدم ببَریدم به همه میگویم
من در این دشتِ بلا چند برادر دارم
بار بستید و برفتید ولی من چه کنم
من که از معرکه هفتاد و دو پیکر دارم
@hosenih
یا اجازه بدهید اینهمه را دفن کنم
یا گذارید که انگشتِ جدا بر دارم
یکطرف بی سر و بی دست، علمدارِ رشید
یکطرف دستِ علمدارِ دلاور دارم
دارم اینجا به حرم یک تنِ ارباً اربا
و سرِ نیزه سرِ زخمیِ اکبر دارم
@hosenih
رأسها را که بریدید و سرِ نیزه زدید
دستها را چه کنم،اینهمه لشگر دارم
یکطرف غنچۀ نشکفته که پرپر کردید
یکطرف مانده دوتا گمشده دختر دارم
یکطرف کعب نی و حرف بَد و سوی دگر
تازیانه به سر و صورتِ خواهر دارم
@hosenih
خواهرانی همه معصوم و عفیف و مضطر
داغدیده به برم، اینهمه مادر دارم
یا اخی بوسه به رگهای بریده بزنم
زانکه مأموریتِ تازه ز حیدر دارم
بوسۀ حنجرۀ تو نَفَسِ تازه دهد
تا ببیند که من هم کس و یاور دارم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih