eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بوی جدایی می رسد از گریه هایم بر درد هجرانت حسین جان مبتلایم در این دو ماهی که عزادار تو بودم آیا قبولم کرده ای ای مقتدایم ؟ @hosenih با این گناهان بزرگ و بی شمارم لایق نبودم تا کنی آقا صدایم امّا ز لطف و مرحمت دستم گرفتی از مجلس روضه نکردی تو جدایم رزق حلالم گریه بر داغ تو بوده آن گریه هایی که بُوَد آب بقایم یادش به خیر در اوّلین روز مُحرّم سوز دل و اشک و نوا کردی عطایم یادش به خیر هنگام هیئت بین گریه حس می نمودم زائر عرش خدایم یادش به خیر با هر سلام و عرض حاجت رنگ حسینی می گرفت حال و هوایم وقتی به تن کردم لباس مشکیم را گفتم دگر وقف شهید نینوایم پیراهن احرام حج کربلا را حالا چگونه از تنم بیرون نمایم ؟ دل کندن از روضه برای من چه سخت است مشکل بُوَد دوری ز هیئت ها برایم @hosenih هرساله مُزد نوکریم را حسین جان می گیرم از دست علی موسی الرّضایم آقا به حقّ مادر پهلو شکسته امضا نما امشب برات کربلایم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تا آمدم کاری کنم عمرگران رفت عمر گرانم پای این و پای آن رفت گفتم که توبه میکنم این ماه اما توبه نکردم آخر از دستم زمان رفت @hosenih پرحرفی من آتشی بر جانم انداخت اعمال من پای گناهان زبان رفت دل را به هرکس جزتو دادن روسیاهیست باید برای تو فقط تا پای جان رفت دنیا تمام لحظه هایم را گرفت و سعی و تلاشم در پی یک لقمه نان رفت فیض سحرها رفت و ما درخواب بودیم غافل شدیم و روزها از دستمان رفت باهر گناهم چشم آقا تار ترشد آه دل پرناله اش تا آسمان رفت @hosenih پیر علی اکبر شدم در روضه هایش عمرم به پای زخمهای این جوان رفت.. یوسف شد و پیراهنش را پاره کردند لبهای بابا گفتنش را پاره کردند.. ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من با لباس مشکی تان خو گرفته ام از طینت پلید خودم رو گرفته ام @hosenih با قایق شکسته ی اشک دو دیده ام بر ساحل عزای تو پهلو گرفته ام بهر غبار روبی فرش عزایتان در این دو ماه از مژه جارو گرفته ام از صحن روضه های پر از عطر سیب تان شکر خدا حسین کمی بو گرفته ام @hosenih هر سال مزد نوکریم آخر صفر از دست های ضامن آهو گرفته ام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بوي فراق مي دهد اين گريه هاي من ماتم گرفته شال سياه عزاي من شرمنده ام كه از غم زينب نمرده ام آقا ببخش، درگذر از اين خطاي من @hosenih با زعفران شهر خراسان نمي شود!؟ رنگي دهي امام زمان برحناي من از بس كه پاي طشت طلا گريه كرده ام چيزي نمانده مثل شما از صداي من با نوحه هاي اين دهه ي آخر صفر شب ها چقدر سينه زدي پا به پاي من! اي خوش حساب، مزد مرا زودتر بده بعد از دو ماه گريه چه شد كربلاي من؟ @hosenih سر زنده ام به عشق حسن، خضر گريه ام اين چشم خيس، چشمه ي آب بقاي من من غصه ي بهشت خدا را نمي خورم جايي گرفته حضرت زهرا براي من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ امید ترک گنه، فرصت صعود گذشت مجال عرض ارادت به آن وجود گذشت بهار روضه ی غم بود و اشک بود عزا بهار رفت و عزا رفت و هر چه بود گذشت @hosenih دو ماه مستی ما طی شد و ندیدیمت چقدر جمعه دمید و ولی چه سود گذشت دو ماه هر شبه مهمان روضه ات بودیم چه سفره ای، چه طعامی ولی چه زود گذشت حدیث غربت اربابمان که می آمد هجوم سنگ به پیشانی اش فرود، گذشت حکایت قمر هاشمی امید حرم که می زدند به فرق سرش عمود، گذشت و داستان غم انگیز شام و زخم زبان به سمت قافله در موقع ورود، گذشت @hosenih عروج دخترکی گوشه ی خرابه ی درد حدیث سیلی و آن صورت کبود گذشت برات کرب و بلامان چه شد اباصالح؟ مگو که مجلسمان بی ریا نیود و گذشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سر به دامان علی داشت که جان بر لب بود آخرین ذکر نبی، یاعلی و یارب بود نفسِ آخرِ او بود که می گفت: حسین و کلام دگرش یادِ غم زینب بود @hosenih بروی سینۀپیغمبر اکرم حسن است و کنار سر او فاطمه اش آنشب بود همه أسرارِ مگو را به علی گفت نبی آخرین سّرِ دلش حاوی این مطلب بود یا علی! بعد من آتش به حرم می افتد آشکارا شود آن بغض که در مَرحب بود خانه ام را که همین قوم به آتش بکشند تازه معلوم شود خصمِ تو لامذهب بود بِین دیوار و درِ خانه بماند زهرا وسط آتش کاشانه بماند زهرا غصه می آید و این دوره بسر می آید دورۀحزن تو با خونِ جگر می آید بعد من یاعلی این جمع ز هم می پاشد پشت این در خبر قتل پسر می آید بازو و پهلوی زهرای ترا خُرد کنند فاطمه یاری تو روز خطر می آید در همین کوچۀباریک بدنبال فدک دومی با غصبش بار دگر می آید آه از سیلی این قوم به ریحانۀمن وای از آندم که ز مسمار خبر می آید تا ترا یکّه و تنها نگذارد کفوَت فاطمه بعد من از شرم تو در می آید حسنم می شود آنروز عصای مادر وسط کوچه شود آب، بپای مادر بعد از این تازه حسن حالِ پریشان دارد تا چهل سال ز غم گریۀپنهان دارد جگرش پاره شود، وز کفِ او چاره شود زانوی غم به بغل، نالۀ هجران دارد هست بعد از حسنم، داغ حسینم در پیش او که بر پیکر خود نیزه فراوان دارد قاتلانش همه هستند؛ أراذل اوباش گرچه این قافله عنوان مسلمان دارد سرِ او را سرِ نیزه همه جا چرخانند گریه بر حال یتیمان و اسیران دارد @hosenih کعب نی ها به تن زینب او خُرد شود سفری پر ز بلا همره عدوان دارد آه از گوشۀ ویرانه و رخسار کبود باز هم دخت من و سیلیِ یک دست یهود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ در پیشِ من آتش مزن بال و پَرَت را خونین مکن جان پدر چشم تَرَت را @hosenih فردا همینکه جمع کردی بسترم را آماده کن کم‌کم عزیزم بسترت را آماده کن از آن کفنها دومین را بیرون بیاور یادگار مادرت را بگذار روی سینه‌ام باشد حسینت بگذار بر قلبم حسن را دخترت را بگذار با طفلان تو قدری بسوزم حالا بگویم حرفهای آخرت را زاری مکن بر حال من با حال و روزت خاکی مکن دنبال بابا معجرت را تو بار شیشه داری و می‌ترسم از تو خیلی مواظب باش طفل دیگرت را وقتی که می‌ریزند هیزم روی هیزم وقتی که می‌سوزاند آتش سنگرت را بابا حواست باشد آنجا مُحسنت را بابا مواظب باش پشتِ در سرت را ای کاش می‌شد روضه‌ی بازو نمی‌شد وقتی علی می‌شوید آهسته پَرَت را @hosenih این جمله‌ی آخر عزیزم با حسین است: "با خود مَبَر در قتلگه انگشترت را" ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ رفتی و پناه عالمیْنت می سوخت قلب حسن(ع) و جان حسینت(ع) می سوخت @hosenih قران و تمام عترتت خورد زمین در شعله حدیث ثقلینت می سوخت! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تو کریم بن کریمی حسنی آقایی لک لبیک حسن توبزرگ همه اولاد بنی الزهرایی لک لبیک حسن @hosenih روز محشر بنوسید به پیشانی ما لک لبیک حسن ذکر سربند مسلمانی ایرانی ما لک لبیک حسن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای به آقایی ملقّب، یامُعزّالمؤمنین نام ِ تو ذکرِ مجرّب، یامُعزّالمؤمنین نزد ِ سائل ها کریم و در هیاهویِ نبرد؛ از جنم هستی لبالب، یامُعزّالمؤمنین @hosenih محض ِ یاری دادنت حق می کند لشکرکِشی می نشینی تا به مَرکب، یامُعزّالمؤمنین با غضب ابرو گره کردی جمل شد تار و مار دشمنت افتاد در تب، یامُعزّالمؤمنین خوش درخشیدی! علی(ع) احسنت گفت و در دلش یادِ خیبر بود و مرحب، یامُعزّالمؤمنین صلح تو اوجِ بصیرت بود و سر تا پا قیام صبرِ تو ناجیِ مذهب، یامُعزّالمؤمنین @hosenih شک ندارم پیش از هر خطبه های خود حسین(ع) گفته در آغازِ مطلب... یامُعزّالمؤمنین ضربۂ شمشیرِ قاسم(ع) شد کُشنده، چون بر آن حک شده با دست زینب(س)، یامُعزّالمؤمنین! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سالها گریه سالها روضه همه ی عمر مجتبی روضه روزگارش گذشت با روضه کوچه،در،طشت چندتا روضه بانی و روضه خوان و سینه زن است سوخته نام دیگر حسن است @hosenih دوستانی چو دشمنان دارد گله از دست این و ان دارد کارد بر روی استخوان دارد گرچه هرروز میهمان دارد شان اورا کسی نفهمیده از مدینه حسن چه ها دیده کس نفهمید ابتلایش را در گذر بغض بی صدایش را جوشن زیر این عبایش را روی پا زخم آشنایش را غصه اش را خضاب کرد حسن مرگ را انتخاب کرد حسن وای اگر بی کس حرم باشی خسته از جان به هررقم باشی بین خانه اسیر غم باشی روزه باشی و تشنه هم باشی پر شکسته ز خاک پر بکشی زهر را جای اب سر بکشی @hosenih چون حسن بی کسی به دهر نبود شان او طعنه های شهر نبود با کسی جز مغیره قهر نبود جگر پاره اش ز زهر نبود داغ ناموس بود بر جگرش به در خانه بود هر نظرش داغ انروز که رسیدند و چهل نفر داد میکشیدند و پدرش را غریب دیدند و مادرش را زمین کشیدند و همه قاتل شدند حتی در بی هوا رد شدند از مادر @hosenih گرچه آماده ی جدایی بود به لب تشنه اش نوایی بود دلش انگار کربلایی بود وقت گریه به روضه هایی بود روضه ی ذبح از قفای سری زدن خواهری بپای سری ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خواستم سر بگذارم به ضریحت اما نه ضریحی،نه دری بود، نه صحنت اما @hosenih همه جا صحن و شبستان و حریمِ تو شده پس حرم در حرم از توست حقیقت اما خواستی چون حرم فاطمه مخفی باشد حرمِ محترمت، از روی غربت اما مادری، هستی و کاری نتوان کرد حسن هر چه عشق است گرفته ز تو نَشأت اما خواستی باز غریب همه عالم باشی پس غریبِ همه عالم شده نامت اما ضربِ شَستَت مددِ حیدر کرار چه کرد نهروان،دین خدا شد ز تو نصرت اما هر چه کردی بتو کفار تلافی کردند خسته هرگز نشدی مَظهر غیرت! اما همه دانند که صفّین، نبودی تو اگر کس نمی بُرد پِی از قدرتِ تیغت اما در جمل بود که بازوی تو را فهمیدند ناقۀ عایشه پی شد ز هجومت اما کینه هایی که گرفتند به دل اهلِ جمل سرِ قاسم شده خالی به حقیقت اما وای بر دست و سر و صورتِ عبداللهِ تو که تلافی شده هر حمله به ضربت اما خوب دانستی و«لایَوم کَیَومک»گفتی که چه آمد بِسر و روی حسینَت اما خواهرت دید، دگر جا تهِ گودال نبود زان همه نیزه و شمشیرِ عداوت اما @hosenih در شب یازدهم خیمۀ سوزان بود و کعب نی بود و تن بانوی عصمت اما… ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih