eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دارم به سر حال و هوای زینبیه پر می زند قلبم برای زینبیه خیلی ارادتمند بانوی دمشقم جان می دهم اصلا برای زینبیه باید که دعوتنامه ای آید ز ارباب تا پا نهم در کربلای زینبیه قصد زیارت می کنم با بال بسته شاید رسم صحن و سرای زینبیه .. باید دهان را با گلاب ناب شویم .با احترام بیکران.. زینب بگویم @hosenih هرچه سرایم آیه های قیل و قال است از بانویی که صاحب قدر و جلال است خیلی بزرگان گفته اند درمدح زینب درکش یقین از ما زمینی ها محال است باید که بال و پر دهند بهر پریدن ورنه که این پاها برای ما وبال است زینب کجا و مدح های ناقص ما ما هر چه می گوییم یک وهم و خیال است .. باید که بنویسم دمادم از عقیله . باید بگیرم چشم زمزم از عقیله @hosenih این بانوی عظماست چون جانان حیدر جایش بودقطعا روی چشمان حیدر نامش مسما دارد و زیبنده باشد او هست اصلا زینت دامان حیدر حتما حضورش باعث تسکین درد است زین ا ب است و دارو و درمان حیدر عین امیر مومنان دارد صلابت خوانند او را بعد زهرا «جان حیدر» .. این دختر از دامان زهرا رفته بالا ..در سایه ی الطاف مولا رفته بالا @hosenih این بانوی عظما، گرفتار حسین است در هر شرایط، هرکجا یار حسین است از عشق او تب می کند جان می سپارد بی بی عالم چون که بیمار حسین است فرقی ندارد در مدینه یا که کوفه در هر کجا باشد خریدار حسین است عاشق تر از او در قیام کربلا نیست او عاشق جانباز و پرکار حسین است ..در وصف اوبنوشته اند بنت العجایب در روضه خانه ثبت شد«ام المصایب» ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی قرارِ عقیلة العربم روضه دارِ عقیلة العربم می زنم جار، جارِ يا زينب مست جارِ عقيلة العربم @hosenih در مسيرش نمی شوم گم تا.. ..در مدارِ عقيلة العربم كار من نوکریِ اجدادش، گرمِ کار عقیلة العربم شكر حق از تولّدم همه دم جيره خوار عقيلة العربم مادر من كنيز و بابم عبد، از تبار عقيلة العربم چون تمام مدافعان حرم سر بدارِ عقيلة العربم تا نفس میکشم چونان اکبر در كنار عقيلة العربم جان زِ كف میدهم بِپای غمش جانثارِ عقيلة العربم مثل عباس نه..، مثال حبیب پیرِ دارِ عقيلة العربم حيدريم به عشق او، زِ وفا ذوالفقار عقیلة العربم هر کجای جهان که باشم در سایه سار عقیلة العربم سرخوش و خرّم و شكوفايم در بهار عقيلة العربم سرفرازم به روز محشر هم من که خوار عقیلة العربم پر زدم چون کبوتری به دمشق در جوار عقیلة العربم گر شدم گریه کن برای حسین افتخار عقیلة العربم همچو مهدی به بَندِ غربت او لاله بار عقیلة العربم چشمه ی اشک و خون فشان غمِ.. ..چشمِ تار عقیلة العربم @hosenih در غم كوفه و جسارت شام سوگوار عقیلة العربم ملتمس بر عقيله، شاکر آن كردگار عقیلة العربم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلبران را دل اسیرِ دلبری زینب است عاشقان را سر فدایِ سروری زینب است جن و انسان و ملائک را نگر چون یک به یک بر کف آنها مدال نوکری زینب است @hosenih جای بحثی در مقام او نمی ماند دگر.. ..تا خداوند تبارک مشتری زینب است بر سر کل خلایق از ازل تا به ابد سایه ی چادر سیاهِ مادری زینب است چادر او پرده ی عرش و حجاب عرش شد ای بسی فرش بهشتی پا دری زینب است هر که نزدش مس رَوَد درجا طلایی می شود یک نگاه ویژه ای در زرگری زینب است جنس او از نور و روح پاک او روح خداست این نشان از امتیاز و برتری زینب است حضرت طاها،علی،زهرا،حسن، زینب،حسین در میانِ خانواده محوری زینب است اوفقط از نان دست فاطمه نان می خورد ورنه..اطعام بهشتی حاضری زینب است @hosenih ساقی کوثر اگرچه حضرت حیدر بُوَد لیک حیدر مست جام کوثری زینب است در کلاس فضل و جود و غیرت و عشق و ادب حضرت عباس هم پامنبری زینب است نطق او ترفند او، انوار او شمشیر اوست این روش شیواترین جنگ آوری زینب است کی شود در جنگ با کفر و ستم مغلوب، کی؟.. ..تا رقیه همدم و همسنگری زینب است حیدرِ زهرا تبارِ کوفه و شام بلاست اعتبارش هم صدای حیدری زینب است قافله سالارِ بعد از کربلا زینب شده ست قافله تحت پناه و رهبری زینب است باعث پیروزی روز دهم جز این نبود خطبه هایی که همه روشنگری زینب است از مقاماتش بُوَد بوسه به رگهای حسین از محالاتش همین بی معجری زینب است ارث شاه بی کفن از فاطمه پیراهن و.. ..ارث او هم صورت نیلوفری زینب است @hosenih زَد به محمل سر زِ داغ سرورش سر را شكست سّر اين صحنه گمانم بی سری زینب است پیکر پاک برادر را بغل کرد و بگفت: بارالها این جزای خواهری زینب است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بانویی که درگهش،فیض دمادم می شود باعث فخریه ی اولاد آدم می شود @hosenih حرمتش بالاست پیغمبر سفارش کرده است بانوی ما..آیت الله معظم می شود برترین مدحی که می شد در مقام او سرود «زینب»است وزینت«سلطان عالم»می شود «عارفه»«صدیقه ی صغرا»«فهیمه»خوانده اند بانوی ما..برتر از صدها چو مریم می شود بی ولای مرتضی،معنا ندارد زندگی «بی ولای دختر ش»دنیا جهنم می شود نام«زینب»با حسین و کربلا آمیخته عشق خواهر با برادر خوب توأم می شود هرکسی همچون «رسول ترک»دیوانه شده مورد الطاف این بانو مسلم می شود نام زینب را بزن بر سر در کاشانه ای خود به خود بزم عزا آنجا فراهم می شود @hosenih روضه های سخت و جانفرسای او،زجرآور است روضه خوان روضه بخوانددل پر از غم می شود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ کبوتری که خیال حرم به سر دارد مگر بمیرد از این فکر دست بردارد @hosenih حرم ندیده ولی دلخوشیم اینقدری که صاحب حرم از حال ما خبر دارد کبوتر حرمی بی نشان شدن سخت است همیشه کفتر بی لانه دردسر دارد به عشق خنده دلبر همیشه بخشیدیم دل شکسته ی ما غصه ای اگر دارد چه غصه ای ؟ به خدا انتهای خوشبختیست همین که حضرت زهرا به ما نظر دارد @hosenih نسیم میوزد از کوچه ها خبر داری ؟ دوباره مادرمان دست بر کمر دارد ... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دوای درد دل خسته ی همه زهراست هماره بر لب عشّاق؛زمزمه...زهراست امید شیعه ی بی تاب حضرت حیدر میان معرکه ی روز محکمه زهراست @hosenih اگر دوباره بپرسند: " سرپناه تو کیست؟؟" جواب آخر من بی مقدّمه "زهراست" شهیده،صابره،مظلومه،سیّده،کوثر زکیّه،طاهره،صدّیقه،فاطمه،زهراست همیشه رزق محرم به دست فاطمیه ست جواز روضه ی آقای علقمه زهراست @hosenih دوباره روضه ی تشییع ه مادر سادات دوباره بر سر هر شانه پرچم زهراست سلام ای گل هجده بهار ؛ بانو جان تویی ستاره ی دنباله دار بانو جان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تا قیامت بنویسم اگر از پروانه ندهم جز خبرى مختصر از پروانه زندگى‌کردن عشاق تماما درس است می‌شود یاد گرفت آنقدر از پروانه @hosenih آبرو را همه از برکت چیزى دارند عارفان از سحر، اما سحر از پروانه عالمى را نفس سوخته‌اى زنده کند معجزه هیچ ندیدم مگر از پروانه سوز معشوق به سوز دل عاشق نرسد شمع هم سوخته، نه بیشتر از پروانه عاشق آن است که معشوق‌فروشى نکند هیچگه دل نبرد سیم و زر از پروانه آنقدر وصل تو سوزنده‌تر از هجران است که نمانده‌است نه بال و نه پر از پروانه تا سحر سوختنش را به تماشا بنشین تو فقط اول شب دل ببر از پروانه جگر سوخته‌ی من خبرش پیچیده چه بگیرى چه نگیرى خبر از پروانه تا نفس هست مرا دور سرت می‌گردم بیش ازین برنمی‌آید دگر از پروانه پر و بالى که نمانده‌ست برایم, اما آنقدر هست بسازى سپر از پروانه دل به آتش زدم و سعى خودم را کردم دست تو باز نشد... درگذر از پروانه @hosenih نوبت شستن پروانه رسید و حالا تازه فهمید چه می‌خواست در از پروانه در همان مرحله‌ى سوختنش می‌مانم تا قیامت بنویسم اگر از پروانه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در این عالم اگرچه رو زدن بر دیگران عار است گدای فاطمه بودن برایم بهترین کار است صدایم را، دعایم را، نوای ربنایم را همیشه گریه هایم را فقط مادر خریدار است @hosenih اگرچه بنده ای پستم، غلام فاطمه هستم گرفته دست او دستم، مرا زهرا هوادار است پر از غم شد سراپایم، مصیبت خوان زهرایم برای معصیت هایم همیشه روضه کفاره است الا یا ایها العالم، عزای بضعه ی خاتم به قلب مرتضی مرهم به چشم منکرش خار است @hosenih کسی که فاطمه دارد، غم او خاتمه دارد همیشه واهمه دارد کسی که بند اغیار است شروع روضه شد با در، زمانی کوچه حالا در نود روز است یک مادر میان خانه بیمار است شده چون یاسِ پژمرده، مسیر سنگ دل مرده به بار شیشه اش خورده... گواهم خون و مسمار است @hosenih ادا کن حق این مطلب، برای مادر زینب چنان ناله بزن امشب که گویا آخرین بار است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سر می زنم به خانۀ آتش گرفته ای پاکیزه آستانۀ آتش گرفته ای اینجا بهشت سوختۀ حضرت خداست عرشی ترین نشانۀ آتش گرفته ای @hosenih بعد از نماز برلب خود مشق می کنم تسبیح عارفانۀ آتش گرفته ای ثقلین مصطفی که امانت سپرده بود!!! افتاد در میانۀ آتش گرفته ای خون می چکید در دل شعله به روی خاک از ساقۀ جوانۀ آتش گرفته ای @hosenih دیگر برای شانه زدن قوتی نداشت از دست درد... شانۀ آتش گرفته ای مادر! برای محفل پر شور عاشقی سوزان ترین ترانۀ آتش گرفته ای اشکم ز دیده می چکد و شعله ور شدم در... روضه شبانه آتش گرفته ای @hosenih بهر رها شدن ز عذاب الیم حق تو بهترین بهانۀ آتش گرفته ای محبوبۀ خدائی و قدیسۀ علی زهرای بی نشانۀ آتش گرفته ای با یاد دست تو به دلم دست می دهد احساس شاعرانۀ آتش گرفته ای @hosenih باید برای گریه به صحرا سفر کنی ای وای عجب زمانۀ آتش گرفته ای آتش گرفته ام ز تب داغ تو ببین همپای نازدانۀ آتش گرفته ای ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این بار من خط می‌کشیدم دفترم را باید چگونه شرح گویم باورم را !!؟؟ آتش ، چنان شعله کشیده بین شعرم سوزانده مصرع‌مصرعِ خشک و ترم را @hosenih آتش ، همان عنصر ، یکی از چهارگانه چیزی که حالا گرمِ خود کرده سرم را آتش ، همان واژه که از کوچه شروعش خون کرده قلبِ عاشق و در به درم را آتش ، همان شعله که مادر بین آن بود حرفش به درد آورده جانِ مضطرم را @hosenih آتش ، همان حُرمِ حرارت ها که زهرا(س) میگفت : تو ، در هم شکستی پیکرم را آتش ، همان در ، دربِ چوبی کوهِ هیزم دارد زبانه میکشد هی منظرم را آتش ، همان داغی ، که داغش پیرکرده بال و پر و ، پهلویِ زهرا(س)مادرم را @hosenih آتش ، همان جایی که حیدر(ع)دادمیزد بس کن ، نزن با آن غلافت همسرم را ... *** خط روی خط آمد ... ، قلم سوزاند من را با دست او ، آتش کشیدم دفترم را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زهرا برای حضرت حق آفریده شد پیش از وجودِ خلقِ خداوند دیده شد سیب بهشت، آمدنش را بهانه بود روحش به احمد از نفس حق دمیده شد @hosenih زهرا که بود؟ نور جلالیِ تحت عرش فوق تصوّر است آنچه که از قدس چیده شد احمد که گفت اُمِّ ابیهاست فاطمه یعنی فضائلش چو محمّد حمیده شد چندی گذشت تا که نسیم وصال او سمت علیِ عالیِ اعلا وزیده شد @hosenih طوبای فاطمه که ثمر داد ناگهان باد خزان گرفت و وجودش تکیده شد گل بود و حیف ساقه ی او را لگد زدند سیلی که خورد حوریه، رنگش پریده شد وقتی هجوم برد سقیفه به خانه اش در را شکست روی سرش، قد خمیده شد @hosenih شش ماهه داشت، میخ در او را شهید کرد شش ماهه ای شهید برای شهیده شد هر جا رسید روضه به محسن، بگو حسین با تیر حرمله سر اصغر بریده شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ می نویسم به چشمِ تَر مادر می نویسم به رویِ دَر مادر با همین پاره یِ جگر مادر سوختم از سکوت اگر مادر می نویسم مرا بِبَر مادر @hosenih خواهرم نامِ مادر آورده چادرِ گریه آور آورده غمِ من باز هم سر آورده کوچه دادِ مرا در آورده باز رفتم به آن گذر مادر @hosenih کوچه بود و عبورِ بانویش کوچه و یک بهشت در کویش مادری و فرشته هر سویش باد حتیٰ نخورده بر رویش من در آن کوچه بی خبر مادر @hosenih کوچه بود و غروبِ غم بارش کوچه بود و دو تا عزا دارش کوچه‌ی سنگی و دو دیوارش کوچه و سنگهایِ بسیارش کوچه پُر شد زِ رهگذر مادر @hosenih دیدم آنجا هزار مشکل را بسته بودند راهِ منزل را جمعِ نامحرم و ارازل را دیدم آن روز دستِ قاتل را وای از چشمِ خیره سَر مادر @hosenih چشمِ خود را که بست زد سیلی دید بی حیدر است زد سیلی وای با پشتِ دست زد سیلی گونه‌ای را شکست زد سیلی سنگِ دیوار بود و سر مادر @hosenih می زدم داد که نزن نامرد کُشتی‌اش پیشِ چشم من نامرد جایِ مادر مرا بزن نامرد یک نفر بینِ چند تن نامرد از غرورم شکسته‌تر مادر @hosenih او زد و هر دوتا زمین خوردیم هر دوتا بی هوا زمین خوردیم پیشِ نامردها زمین خوردیم خنده کردند تا زمین خوردیم چادر و خون و خاکِ تر مادر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih