eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم دوبند از فاطمی ▶️ تو آمدی و زن به جمال خدا رسید انسان دردمند به درک دعا رسید تو آمدی و مهر و وفا آفریده شد تو آمدی و نوبت عشق و حیا رسید هاجر هر آن چه هروله کرد از پی تو کرد آخر به حاجت تو به سعی صفا رسید احمد (ص)اگر به عرش فرا رفت با تو رفت مولا اگر رسید به حق با شما رسید داغ پدر ،سکوت علی (ع)، غربت حسن (ع) شعري شد و به حنجره ی کربلا رسید در تل زینبیه غروبت طلوع کرد با داغ تو قیامت زینب (س) فرا رسید با محتشم به ساحل عمان رسید اشک داغ تو بود بار امانت به ما رسید تسبیح توست رشته ی تعقیب واجبات قد قامت الصلاتي و حي علي الصلات @hosenih شب گريه های غربت مادر تمام شد زینب (س) به گریه گفت که دیگر تمام شد امشب اذان گریه بگويد بگو، بلال سلمان به آه گفت ابوذر تمام شد طفلان تشنه هروله در اشک می کنند ایام تشنه کامی مادر تمام شد آن شب حسن (ع) شکست که آرام تر ! حسین (ع) چشم حسین (ع) گفت : برادر! تمام شد تا صبح با تو استن حنانه ضجه زد محراب خون گريست كه منبر تمام شد زاینده است چشمه ی زهرایی رسول باور مكن که سوره ی کوثرتمام شد باور مكن كه فاطمه (س) از دست رفته است باور مکن حماسه ي حیدر تمام شد؟ زهرا (س) اگرنبود حدیث کسا نبود زینب (س) نبود و واقعه ي کربلا نبود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این خانه را خراب مکن بر سرم مریز غمگین ترین مریض ، علی را بهم مریز این قدر وقتِ شانه پرت را تکان مده پلکِ تو کافی است سرت را تکان مده @hosenih امشب چقدر حال و هوایت عوض شده تقصیر سرفه است صدایت عوض شده آئینه‌ی ترک ترک از سنگِ غم ، مریز خانوم من عزیز علی را بهم مریز دیدی چگونه زندگی‌ام را بهم زدند دیدم تو را چگونه همه پشتِ‌هم زدند @hosenih قلبم کنارِ توست ولی تیر می‌کشد این چند وقت پشتِ علی تیر می‌کشد باشد قبول چهره‌ی خود را نشان مده گهواره خالی است عزیزم تکان مده ای خون تازه اینهمه در هر قدم مریز ای سرفه‌ی غلیظ علی را بهم مریز ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ▶️ گوش کن نعره‌ی طوفانِ نجف یازهراست گوش کن شُرشُرِ باران نجف یازهراست فاطمه نَفسِ علی و نَفَسَش فاطمه است جانِ زهراست علی جانِ نجف یازهراست @hosenih هرکه مشغولِ زیارت بشود می‌بیند نقشِ آئینه‌یِ ایوانِ نجف یازهراست از حرم می شنوم :فاطمه را بشناسید همه‌ی روزی مهمانِ نجف یازهراست ‌مرقد فاطمه یا مضجعِ مولا اینجاست؟ بس که گفتند که درمانِ نجف یازهراست @hosenih دستِ زهراست، اگر سمت نجف می‌آیی بخداوند که سلطانِ نجف یازهراست گریه بر فاطمه کردیم و زِ جان سیر شدیم ما چشیدیم ...فقط نانِ نجف یازهراست گریه کردیم در این صحن و چه آرام شدیم چاره‌یِ حال پریشان نجف یازهراست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خرمن آسودگی شرار بگیرد چادر مادر اگر غبار بگیرد وای از آن لحظه ی بدی که ببینی گوشه ای از دامنش به خار بگیرد @hosenih فصل خزانش، بهار خوشه ی اشک است فاطمیه باغ گریه بار بگیرد شام عروسی به فکر سائل خویش است جامه ی نوداده، وصله دار بگیرد حُرمت میلش ببین که تا به کجاهاست! رفته برایش خدا انار بگیرد @hosenih دست علی گرچه بسته دراُحد امروز دست ورم کرده ذوالفقار بگیرد بد لگدی بود! محسن ازنفس افتاد خواست که طفلی ز در فشار بگیرد گریه ی زهرا به اختیارخودش نیست! از دروهمسایه اختیار بگیرد @hosenih ماندم ازآن بازوی شکسته، چگونه آمده پای تنورکار بگیرد؟ گودی چشمش مرا کشانده به گودال تا مژه ام زخم بیشمار بگیرد با دلِ خون رفت ازمدینه، علی هم مانده برایش کجا مزار بگیرد؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نسيم آرامتر خوابيده بانو مزن پروانه پر خوابيده بانو @hosenih دگر رخصت نيازی نيست جبريل مزن ديگر به در خوابيده بانو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شعرم به مدح حضرت زهرا رسیده است روی زمین به عالم بالا رسیده است باغ و بهار می چکد از بیت بیت من شعرم شکوفه وار به زهرا رسیده است @hosenih آمد بهار خرّم و زهرا شکفت ماه خورشید گرم محض تماشا رسیده است میلاد دختر گل و ریحان و روشنی ست شعری شریف و شاد و شکوفا رسیده است @hosenih نوروز آمده ست به تبریک فاطمه چون رودخانه ای که به دریا رسیده است :: هستی، نجات یافته ی حُسن خلق توست زیبایی و کمال به امضا رسیده است @hosenih حُسنش رسیده است به فریاد زندگی خُلقش به داد مردم دنیا رسیده است :: وقتی که مادر پدری، پیر امتی شعرم به درک امّ ابیها رسیده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غم می‌وزید شادیِ ما مختصر کُنَد شب می‌رسید کامِ مرا تلخ تر کُنَد کو مَحرمی که بر درِ این خانه سر زَنَد کو مَرحمی که بر جگرِ ما اثر کُنَد @hosenih مادر که می‌رود همه‌ی خانه بی کَس‌اند مادر که هست خنده از اینجا گذر کُنَد باشد‌ ، مریض هم شده باشد به خانه‌ات کافیست در نماز که چادر به سر کُنَد او هست نانِ تازه و گرمیِ خانه هست کافیست در قنوت دعایی اگر کُنَد @hosenih من روضه خوانِ خویشم و دیدی که روزگار! آتش نکرد آنچه که غم با جگر کُنَد نامردِ شهر با همه ولگردها رسید تا که تمام قصه‌یِ دیوار و در کُنَد گردن کشید ...دید علی نیست...شیرشد تا بی خیال طعنه زند خنده سر کُنَد @hosenih اول قباله‌یِ فدک از دستِ ما گرفت می‌خواست تا غرورِ مرا خُرد تر کُنَد محکم گرفته مادرِ من چادرش ، ولی فرصت نشد که دست به رویش سپر کُنَد عمدا میانِ تنگیِ کوچه کشیده زد تا ضربِ دستِ او دو برابر اثر کُنَد @hosenih یک تن میانِ چند نفر حرفِ ساده نیست مادر زدن به پیش پسر حرف ساده نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ رفتی و پناه عالمیْنت میسوخت قلب حسن(ع) و جانِ حسینت(ع) می‌سوخت @hosenih قران و تمام عترتت خورد زمین در شعله حدیث ثقلینت می‌سوخت! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام مشغول کارِ خانه شدی خوش سلیقه ام؟ زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی؟ داری برای دل خوشی ام کار می کنی @hosenih در این سه ماه آب شدم،امتحان شدم با هر صدای سرفه ی تو نصفِ جان شدم با دیدنت، نگاه مرا سیلِ غم گرفت با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت این بوی نان داغ به من جانِ تازه داد حتی به پلکهای حسن جانِ تازه داد @hosenih زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند باید کمک کنم، کمرت درد می کند آیینه ی پُر از ترکم احتیاط کن با بالِ خسته شاپرکم احتیاط کن تا کهنه زخمِ بازویتان تیر می کشد دستاس خانه آهِ نفس گیر می کشد @hosenih با اینکه اهلِ صحبت بی پرده نیستم راضی به رنجِ دستِ ورم کرده نیستم از دستِ تو به آه شکایت بیاورم نگذاشتی طبیب برایت بیاورم جارو نکش! که فاطمه جان درد می کشم دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم @hosenih جارو نکش! که عطر بهشت ست می بری! رویِ مرا زمین نزن این روزِ آخری باغِ بدون غنچه و گل دلنواز نیست ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست گیرم که گرد گیریِ امروز هم گذشت فصل بهار آمد و این سوز هم گذشت @hosenih آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی!؟ خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی؟ زهرا به جایِ نان، غم ما را درست کن حلوایِ ختمِ شیرخدا را درست کن مبهوت و مات ماندم ازاین مِهر مادری!؟ دستِ شکسته جانب دستاس می بری؟ @hosenih جانِ علی! بگو که تو با این همه تبت شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت؟ شُستی تنِ حسین و حسن با کدام دست؟ آماده کرده ای تو کفن با کدام دست؟ حرف از کفن شد و..جگرت سوخت فاطمه از تشنگی لب پسرت سوخت فاطمه @hosenih حرف از کفن شد و..کفنت ناله زد:حسین خونابه های پیرهنت ناله زد: حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ فضه که هست! پس تو چرا کار می کنی!؟ جارو نکش که سرفه امانت نمی دهد نانی بخور! عزیز دلم آب رفته ای! این کاسه های آب توانت نمی دهد @hosenih دنبال رنگ چهره در آیینه ات نباش آیینه شرم کرده، نشانت نمی دهد تابوت قوس دار و عجیبی که ساختم شرحی ز حجم جسم کمانت نمی دهد دستاس! دست فاطمه ام پینه بسته است از خواهش من است تکانت نمی دهد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شبیه باد وقتی یاس پرپر را نمی فهمد تبر افتادن سرو و صنوبر را نمی فهمد چه فرقی می کند شمشیر باشد یا غلاف اصلا که ظالم حرمت دخت پیمبر را نمی فهمد @hosenih مرا مانند آتش نه ، تصور کن مرا چون دود که فرق چوبهای خشک با تر را نمی فهمد مرا مانند تابوتی تصور کن که شب هنگام دلیل شانه ی لرزان حیدر را نمی فهمد کسی که پشت در حتی نفهمیده است محسن را یقینا بین صحرا حال اصغر را نمی فهمد @hosenih شبیه سینه ای زخمی که وقتی میخ می بیند.... سری بر نیزه می بینم که خنجر را نمی فهمد قنوتم گرم آمین است در الجار ثم الدار ولی عجل وفاتی های مادر را نمی فهمد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ درنمی آیدجلو فاطمه می آید و‌حیدر نمی آید جلو @hosenih در مرام شیعیان تا ولی باشد که پیغمبر نمی آید جلو دست بالا می رود هرچه زحمت می کشد معجر نمی آیدجلو درد مادر این شده شانه بالا می رود دختر نمی آید جلو درد دختر این شده وقت بازی کردنم مادر نمی آید جلو درد زهرا و علی ست که حسن از چارچوب در نمی آید جلو @hosenih درد اهل خانه شد اینکه مادر دیگر از بستر نمی آید جلو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih