eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ قنوت اوست تجلی جار ثم الدار زنی که می کند ایثار لحظه ی افطار شمیم و شبنم و شمشاد هر سحر دارند برای بوسه به چادر نماز او اصرار @hosenih خدا بخیر کند جنگ نور و ظلمت را به سمت خانۀ ابرار می روند اشرار رسیده شعله ی نمرودیان به خانه ی وحی چرا نمی شود آتش برای او گلزار ؟ تمام سوختگان غمش خبر دارند هنوز ناله بلند است از در و دیوار @hosenih دلیل خلقت عالم نهفته در زهراست میان شعله ی در سوخت مخزن الاسرار اگر قبول ندارید؟ شعله ی این در اگر گواه بخواهید تیزی مسمار اگر چه بود خودش اختیار دار جهان ولی به خانه ی او آمدند با اجبار @hosenih طناب بسته به دستان دست گیر علی کسی که دست گرفته از او علی بسیار برای مادر ما کار خانه آسان بود عجیب نیست تکان خوردنش شده دشوار؟ کسی که روز به او پشت در جسارت کرد دلیل غربت تدفین اوست در شب تار . .@hosenih . گذشت واقعه اما دوباره آتش ظلم کنار خیمه ی مظلوم می شود تکرار ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بالشش نم دار از اشک و تنش تب دار شد پیش چشمش ماجرای تیره ای تکرار شد دست در دستان مادر در میان کوچه بود در مسیر خانه اش گل رو به رو با خار شد @hosenih نعره تا زد، فاطمه چشمان طفلش را گرفت تیره شد چشم حسن، چشمان مادر تار شد ضربه با شدت بیاید سر همان سو می رود از حسن شرمنده ام این قافیه دیوار شد @hosenih دست و پا گم کرده زینب، آب آورده حسین باز با کابوس کوچه مجتبی بیدار شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دنیای بی زهرا شبیه یک سراب است هستی بدون حضرتش نقشی بر آب است اصلاً بدون فاطمه بودن، عذاب است هرکس که بی زهرا شود، در اضطراب است هرکس که شد بی فاطمه تنهاست، تنها سرمایه‌ی هستی فقط زهراست، زهرا @hosenih زهرا کجا و آن همه آزار، ای وای زهرا کجا و در کجا، دیوار، ای وای انسیه ی احمد کجا و نار، ای وای حورا کجا و ضربه ی مسمار، ای وای بین در و دیوار و آتش بود زهرا با دشمنان هم در کشاکش بود زهرا @hosenih افسوس مشتی دیو و دد از او گذشتند با ضربه ی مشت و لگد از او گذشتند بر دست او شلاق زد، از او گذشتند فریاد زد: "بابا مدد!" از او گذشتند یک لحظه یاد محسنش افتاد و افتاد یک صیحه از عمق جگر سر داد و افتاد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از ماجراى عشق آنكه قسمتى دارد فهميده شبهاى بيابان لذتى دارد هركس به يارى رو نمايد در شب هجران ديوانه با خار مغيلان خلوتي دارد @hosenih گوشه نشين كردند هركس را پسنديدند موسى ميان طور كنج عزلتى دارد اهل محل از سرگذشتم قصه ميسازند حال بد ديوانه درس عبرتي دارد عاشق شوى قيد خودت را ميزنى يك شب در جمع ما بى خانمانى قيمتى دارد @hosenih دلخور نشو از حرف مردم هر كه عاشق شد پشت سرش حرف و حديث و تهمتى دارد دانستم از خاكستر پروانه زير شمع عاشق شدن با سوختن سنخيّتى دارد حاجت نياورده هم اينجا دست پر برگشت كارِ نكرده هم در اينجا اجرتى دارد @hosenih گاهى مسير توبه پشت آبرو ريزى است لغزيدن پاى زليخا حكمتى دارد از كوچه ی ليلا، جبين نشكسته نگذر چون اين كوچه نزد عاشقانش حرمتى دارد آنكه سر سجاده اش شبها نميخوابد بعد از وفاتش تازه خواب راحتى دارد @hosenih بيرون نياندازم ز درگاهت به اين زودى اين بخت برگشته در اينجا كسوتى دارد سوگند به زهرا كه هركس نوكرى كرده با فضه و اسما و قنبر نسبتى دارد بازار دنيا چند روزى هست و فردا نيست دخل دكانش سكه ی بى بركتى دارد @hosenih كالاى ما اشك است از رونق نمي افتد گريه كن زهراست آنكه ثروتى دارد مردى براى همسرش تابوت ميسازد ... زهرا كه راحت شد ... على چه طاقتى دارد!!؟؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ درد دارم دوباره امشب هم از نگاهم ستاره میریزد لاله لاله میان هر نفس از سوز آهم شراره میریزد @hosenih من بریده بریده میسوزم بس که با درد ، سینه دم ساز است گرچه دو ماه هم گذشته ولی دهن زخم کهنه ام باز است @hosenih زانوی من رمق ندارد که باید آرام تر به پا خیزم استخوان های من ترک دارد باید آهسته تر ز جا خیزم @hosenih حسنم ریخته به هم ای وای با خودش حرف میزند در خواب ميگوید هی نزن نزن نامرد باز با گریه می پَرد از خواب @hosenih شب آخر چقدر بی تابم چقدَر کار دارم امشب را با همين شانۀ كبود شده مي زنم شانه موی زینب را @hosenih شانه کردم موی حسینم را بین شانه زدن کم آوردم هرچه هم كه حساب کردم من باز هم یک کفن کم آوردم @hosenih چقدر کار دارم امشب من بقچه ام را در آور ای فضه باید این پیرهن تمام شود نخ و سوزن بیاور ای فضه @hosenih وقت من صرف پیرهن گشت و نرسیدم به زینب تنها معجرش هست حیف فرصت نیست تا بدوزم لباس عروسش را @hosenih چقدر کار دارم ای فضه پلک من گرچه خستگی دارد کمکم کن بایستم آخر من چند جایم شکستگی دارد @hosenih بازوی من برید امانم را قنفذ لعنتی مرا بد زد تا که در بین کوچه افتادم هرکسی بود و هرکه آمد زد @hosenih روی قبرم بگو که بنویسند در جوانی غریب مُردم من با دل خسته كودكانم را به خداي علی سپردم من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در طالع ما وعده ی دیدار بود ای کاش بخت وصالت با دل ما یار بود ای کاش این هفته ها راوی تکراری هجرانند این هفته پایان بخش این تکرار بود ای کاش @hosenih دیدند خیلی ها هزاران بار رویت را سهم نگاهم دست کم یک بار بود ای کاش بوسیدن خاک کف پاهای تو یک روز روزی این لب های بی مقدار بود ای کاش مانند چشمان تر تو در غم زهرا چشمم غریق گریه ی بسیار بود ای کاش @hosenih بی شک میان گریه هایت آرزو کردی شهر مدینه بی در و دیوار بود ای کاش یا دست کم روزی که در مابین آتش سوخت وقتی که می افتاد بی مسمار بود ای کاش ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یک نظر کن به دل دربه در نوکرها دست خود را بکش آقا به سر نوکرها سر به زیریم و گرفتار ز بس خم کرده معصیتهای فراوان کمر نوکرها @hosenih پر زدیم و نرسیدیم به تو افتادیم مرهمی باش به هر زخم پر نوکرها با وجودی که دلت خون شده از ما اما در همه حال تو بودی سپر نوکرها کاش در روضه ببینیم که هستی آقا تو خریدار دو چشمان تر نوکرها @hosenih پیش تو هرکه زمین خورده ز جا برخیزد لطف کن باز بیا دور و بر نوکرها با دعای پدر و مادرمان اینجاییم ای به قربان تو مادر پدر نوکرها رخصتی باز بده تا که بیوفتد آقا یک شبی صحن حسین جان گذر نوکرها @hosenih مادری خورد زمین صورت او زخمی شد سوخت از روضه ی مادر جگر نوکرها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتی برای مادر ما گریه می کنید با درد و آه و شرم و حیا گریه می کنید آری درست مثل خجالت کشیدنِ چشمانِ مجتبی بخدا گریه می کنید @hosenih کی دیده اشکِ مادرِ خود را به کوچه ها این قصه را ندیده چرا گریه می کنید مسمار را شنیده ، ولیکن ندیده اید اما چه خوب داغ مرا گریه می کنید زیبا برای مادر ما ضجّه می زنید خیلی شبیه با شهدا گریه می کنید @hosenih با این حساب مرهم غمهای ما شوید گویی کنار آل عبا گریه می کنید یک لحظه غافل از غم یاران نمانده ایم با اینکه با هراس ، بما گریه می کنید عمری به سوگِ ماه مدینه نشسته اید عمری برای کرب و بلا گریه می کنید @hosenih آخر ، زمانِ روز فرج می رسد ز راه از بس شما به سوز و دعا گریه می کنید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شوريده دليم و سر سوداى تو داريم با اين دل سر گشته تمناي تو داريم با خون جگر ديده بشوئیم که عمرى اى پرده نشين ميل تماشاى تو داريم @hosenih سوگند به يک موى سرت هر چه که داريم از دولتى خاک کف پاى تو داريم ما زنده بر آنيم گرفتار تو باشيم دل بسته به گيسوى چليپاى تو باشيم اى کاش که بر نامهء اعمال همه عمر بينيم که خوشنودى و امضای تو داريم @hosenih ما روضه گرفتيم که تشريف بيارى اين گرمى روضه ز نفس هاى تو داريم دیگر تو بيا روضه بخوان صاحب روضه ما حسرت آن صوت دل آراى تو داريم قدرى بگو از غربت جان دادن مادر ما چشم تر از ماتم عظماى تو داريم @hosenih کم کم کفن فاطمه را پهن نمایند دلشوره ای از شدت غمهای تو داریم امشب شب غمهاست امان از دل حيدر ذکر لب زهراست امان از دل حيدر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آيينه خبر از نَفَس ساحل داشت در سينه ی چاه تا سحر منزل داشت @hosenih كى مى رود از خاطره اش، نه ، هرگز! داغى كه از آن كوچه فقط در دل داشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همواره صر‌یح و منجلی می‌گفتی از ‌سرّ ‌حمایت از ولی می‌گفتی @hosenih پهلوی تو ‌را ‌شکسته بودند اما در هر دم و بازدم «علی» می‌گفتی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با سوختن شام وصالش را سحر كرد مارا غم پروانه خيلي خونجگر كرد مشتاق شمعى ، عاشقى را هم بياموز بايد كه گاهى مثل پروانه خطر كرد @hosenih عمدا مرا پيش رقيبان كم محل كرد ديدار او خون دلم را بيشتر كرد صدبار گفتم دوستت دارم ولى او هر دفعه من را به طريقى دست بسر كرد ديروز جا افتادم از ذكر قنوتش آخر چه شد از بردن نامم حذر كرد @hosenih ديشب بنا بود از خودش با من بگويد ديد از خودم نگذشته ام صرف نظر كرد گفتم چه ميخواهى ز جانم گفت جانت هركس فداى من نشد خيلى ضرر كرد من كه نميدانستم او دارد مي آيد خيرش قبول آنكس كه من را هم خبر كرد @hosenih يا سنگ خورده يا سرش بر سنگ خورده هر كه شبى از كوچه ی ليلى گذر كرد مثل زليخا هيچكس تاوان نداده كفاره اش را داد كارى هم اگر كرد نازى بكش ، كارى بكن ، چيزى بياور حالا چه ديدي شايد ايندفعه اثر كرد @hosenih راهم كه كج شد عاقبت راهى نشان داد قربان آنكس كه مرا از ره بِدر كرد مديون آن رندم كه اشكم را درآورد دلسوز تر بود آن كه من را ديده تر كرد اشكم در آمد گريه كردم او دلش سوخت خاكى كه دادم را خودش تبديل زر كرد @hosenih ميل مدينه داشتم كربُبلا داد مادر مرا نذر حسينش دربدر كرد از فاطمه جز مادرى كردن نديدم من را خريد و وقف غمهاى پسر كرد چه مادرى ، هم پهلويش ، هم بازويش را پاى على او محسنش را هم سپر كرد @hosenih تنها همينقدر از غمش فهميده ام كه با مادر ما هرچه كرد آن ميخ در كرد نه ، نه ، نه تنها فاطمه افتاد نه ، نه خيبرشكن را ميخ در ، زير و زبر كرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih