eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
398 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سائلی که حلقه ی در را به وقتش می زند دست صاحبخانه روزی سر به بختش می زند ای گدا، بر حاتم این در سلیمان رو زده نوح هم این آستان را بارها جارو زده @hosenih ای که محتاجی، بیا خوان طلب را پهن کن خاک پای شاه شو، بال ادب را پهن کن تا رسیدی پای در، لاترفعوا أصواتکم در بزن، آرامتر، لاترفعوا أصواتکم صبر کن آقا خودش در را به رویت وا کند ابر رحمت، قطره ات را از کرم دریا کند صاحب این خانه فضل الله یوءتی من یشاست او کریم آل طاها، او حسن، او مجتباست کیست این ماهی که بر او آسمان تعظیم کرد ثروتش را با فقیران بارها تقسیم کرد کیست این، فرزند وصل عادیات و کوثر است در دلیری و شجاعت، حیدر ابن حیدر است او که در جنگ جمل با تیغ ابرو آمده روبرویش ناقه ی فتنه به زانو آمده @hosenih در مقام صبر او اندیشه حیران مانده است از نظر بر حلم او احساس نالان مانده است قامت ایوب از صبر حسن خم می شود صلح او با غربت و تدبیر توأم می شود روز محشر خود گواه محکم این مدعاست مذهب شیعه، همانا درک صلح مجتباست این امام مهربان از جنس نور و روشنی است سینه اش، مثل حسین بن علی بوسیدنی است سینه ای که مخزن اسرار مادر بوده و شاهد آن کوچه و آزار مادر بوده و @hosenih کوچه ها، احساس او را هی به آتش می کشند این مدینه، کوچه هایش آخر او را می کشند کوچه ای تنگ و دلی سنگ و نگاه فاطمه کشته او را خاطرات قتلگاه فاطمه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باز هم اهل ولا باده ی مستانه زدند لب خود را به لب ساغر و پیمانه زدند دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند آسمان بار دگر نیّر بدر آورده لیله ی قدر علی سوره ی قدر آورده @hosenih ای که از جانب معشوق نظر می طلبی تو که از عشق علی، شاه نجف، جان به لبی چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند با «حسن» گفتنم از نار نجاتم دادند @hosenih با حسن، ماه خدا عطر کرامات گرفت رمضانم به خودش رنگ مناجات گرفت مادرش هم لقب مادر سادات گرفت پسر فاطمه و باب نجات است حسن هم دعا هست حسن، هم صلوات است حسن @hosenih اولین ماحصل وصل دو دریا حسن است نوه ی ارشد پیغمبر طاها حسن است پسر شیر خدا، زاده ی زهرا حسن نسب اندر نسبش وصل به نور ثقلین عشق زهرا و علی، زینب کبری و حسین @hosenih این حسن کیست که کرسی فلک منبر اوست روزی خلق خداوند به زیر پر اوست دست رزاق، همان دست کرم پرور اوست او برای کرم عبدالَله و قاسم دارد ابر جود است و سرِ شیعه ی خود می بارد @hosenih او که از لقمه ی خود بر فقرا بخشیده بارها ثروت خود را به گدا بخشیده ناسزا گفت به او خصم خدا، بخشیده پس خدایش چقدر جرم و خطا می بخشد شیعیان را - به حسن – روز جزا می بخشد @hosenih ما گداییم، دخیلان درِ خانه ی شاه صاحب خانه – حسن- یوسف و ما چشم براه کوچه بند آمده از حُسن جمالش والله کور بادا ز رخش چشم همه شیطان ها لَعَنَ اللهُ علی آل أبی سفیان ها @hosenih اسم مولام همانند عسل شیرین است ذکر او حیّ علی خیرالعمل، شیرین است یاد جنگ آوری اش روز جمل، شیرین است در جمل تا پسر شیر خدا «یاهو» زد فتنه تسلیم شد و روبروی اش زانو زد @hosenih کوثر جان من اینست "حسن هرچه که گفت" حرف قرآن من اینست"حسن هرچه که گفت" دین و ایمان من اینست"حسن هرچه که گفت" بنویسید حسن مکتب و آیین من است حسنی مذهبم و حبّ حسن دین من است @hosenih او نیازی نه به یار و نه به لشگر دارد تا که سردار چو عباس دلاور دارد یک حسین بن علی، ماه برادر دارد غربت او، به خدا اندکیِ یاور نیست نه؛ غریبی حسن از طرف همسر نیست @hosenih غربت اینست: که با ضرب لگد در افتاد کوچه ای ... نقشه ی صیاد... کبوتر افتاد مادری بود حسن، دید که مادر افتاد آه ... ای مرد ستگر برو از کوچه ی ما مادرم را نزن آخر... برو از کوچه ی ما ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نشنیده است از او احدی از قدیم، نه در پاسخ فقیر و اسیر و یتیم، نه فرزند اصل جاذبه و دافعه است او نیمی برای خلق بلی هست و نیم نه @hosenih هربار رفته گرم پذیرای او شده نشنیده است از سر زلفش نسیم نه با ابروان خویش گره باز می کند حتی اگر به چشم بگوید کریم نه قهر کریم نیز به معنای آری است معناش می شود بله در این حریم نه @hosenih ما را حواله کرده به دست برادرش ما را نگاه کرده ولی مستقیم نه هرکس عطا نکرد مهم نیست پیش ما سخت است از کریم ولی بشنویم نه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای از تمام گلستانها، گلخنده ی تو فریباتر زیباست ماه صیام اما، با روی ماه تو زیباتر صبح بهار دل انگیزی، پایان رخوت پاییزی از شوق دیدن رویت نیست، از چشم فاطمه دریاتر @hosenih ای آنکه عطر خدا داری، حُسن محمد مختاری مولا فقط ز تو مولاتر، زهرا فقط ز تو زهراتر کی دیده مسجد پیغمبر، صوتی ز صوت تو زیباتر یا از نماز تو شیرین تر، یا از دعای تو گیراتر با هر غریبه ی درمانده، گفتند دوست و دشمن در کل شهر مدینه نیست، از سفره ی تو مهیاتر وقتی که تیغ به کف داری، تکرار حیدر کرّاری یک ضربه خرج جمل کردی، از این معادله بالاتر؟ باید درایت حق را دید، در فتحنامه ی بی مثل ات تنهای از همه تنهاتر! ، دانای از همه داناتر! شبهای کوفه ی بی مولا، کی دیده دست کریمی را از دست فضل تو پنهان تر، از دست لطف تو پیداتر @hosenih حتی نبوده کسی یارش، در پای سفره ی افطارش آیا مگر چه کسی بود از، آقای شعر من آقاتر؟ از شرق حادثه می تابد، خورشید حُسن حسن یک صبح آنروز در همه عالم نیست، از گنبد تو مطلاتر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بو میکشم ایام تو را باید از اخلاق یک تکۀ تاریخ معطر شده باشد ای حوصلۀ محض چه تشبیه سخیفی است با حلمت اگر کوه برابر شده باشد @hosenih با اینکه قضا دست تو را بست، ندیدیم جز آنچه بخواهی تو مقدر شده باشد از عمر تو یک روز جمل آیۀ فتح است با صلح اگر مابقی اش سر شده باشد آهنگ سکوت تو چه فریاد رسایی است شاید پس از آن گوش جهان کر شده باشد خون جگرت ریخت نه در تشت که در دشت داغ گل سرخیست که پرپر شده باشد @hosenih در مکتب تو رشد سریع است عجب نیست فرزند تو هم قامت اکبر شده باشد آن چشم که گریان نشود روز قیامت چشمیست که از غصۀ تو تر شده باشد... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تا بخشش عطای کریمان همیشگی ست در این محیط بوی خوش نان همیشگی ست آنها گدایشان غم فردا نمی خورد اینجا بنای سفرۀ احسان همیشگی ست @hosenih دست کریم خستۀ بخشش نمی شود هر چند التماس گدایان همیشگی ست آقایی و کمال حسن جان فاطمه مانند آیه آیۀ قرآن همیشگی ست از عرش و فرش بر در او صف کشیده اند یعنی که رفت و آمد مهمان همیشگی ست @hosenih در خشکسال زندگی و قحطی امید در خانه اش ترنم باران همیشگی ست لبخند او خلاصۀ هر مهربانی است رو به گدا تبسم ایشان همیشگی ست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بوی بهشت می وزد از بین موی تو شهر مدینه پر شده از عطر و بوی تو دیوانه تو هرکه شده سربه راه شد مجنون شدم که سر بگذارم به کوی تو تو اولین امام شبیه پیمبری عین پیمبر است همۀ خلق و خوی تو در کوچه می نشینی و مردم بی اختیار جلب تو می شوند و می آیند سوی تو مهمانی خدا، به خدا جای ما نبود مهمان شدیم ما همه با آبروی تو گفتیم باتو آمده ایم و پناه داد ما را خدا بخاطر تو بود راه داد @hosenih ما درد می دهیم و دوا می دهی به ما بیمار می شویم و شفا می دهی به ما بیمار می شویم و گلایه نمی کنیم خیر است هرچه درد و بلا می دهی به ما ای باغبان قلب، تو این باغ خشک را آباد میکنی و صفا می دهی به ما فهمیدم از سه مرتبه انفاق زندگیت هرچه به تو رسد همه را می دهی به ما لقمه نخورده ایم ز دستان هیچکس ای سفره دارِ شهر، غذا می دهی به ما؟ در خانۀ تو جای گدا صدر مجلس است پیش خودت همیشه تو جا می دهی به ما در باز کن که باز فقیر آمده کریم اینبار هم یتیم و اسیر آمده کریم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کنار سفره ی احسان گرفت دست مرا به آیه آیه ی قرآن گرفت دست مرا گرفته بود دلم سخت در حصار خودم دوباره در دل زندان گرفت دست مرا @hosenih اسیر چاه هوس بودم و دچار گناه میان حیله ی شیطان گرفت دست مرا از آسمان که فرو ریخت ربنای دلم به زیر بارش باران گرفت دست مرا رسید نیمه ی ماه و وزید عطر بهشت میان ذکر حسن جان گرفت دست مرا @hosenih شکست بغض گناهم کنار صحن عتیق که لطف شاه خراسان گرفت دست مرا و نیمه های سحر بود آن شبی که خدا شبیه کودک گریان گرفت دست مرا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای به دل مؤتمن، مونس جان من آمدم با حسین، آمدم با حسن تو مرا میزبان، من تو را میهمان تو مرا همنشین، من تو را هم زبان یا اله الحسن یا اله الحسین @hosenih گر چه یا رب بدم، با کریم آمدم ربّی یا سیدی، کی کنی تو ردم مه به نیمه رسید، ماه زهرا دمید حق مبارک کند، که حسن آفرید یا اله الحسن یا اله الحسین @hosenih ای که دادی رهم، سر بر این در نهم در به رویم مبند، عبد این درگهم یا اله الکریم، ای روف و رحیم ای به احسان و جود، یار من از قدیم یا اله الحسن یا اله الحسین @hosenih ای به عبدت مجیر، کل شیء قدیر انا عبد الذلیل، انت نعم الامیر با تو از رو برو، می کنم گفتگو هر شبم تا سحر، با تو سرّ مگو یا اله الحسن یا اله الحسین @hosenih گاه از این جا مرا، می بری ای خدا گه مدینه گهی، می بری کربلا من به ذکر حسین، می کنم شور و شین با غمش می زنم، شعله بر عالمین یا اله الحسن یا اله الحسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نیمی از فرصت تقریب به دلدار گذشت چشم بر هم زدم و این همه اسحار گذشت شب به شب آمدن و ناله زدن بر در دوست چون نسیم سحری آمد و ناچار گذشت @hosenih گر چه کالای من غمزده بازار نداشت کسب و کارم همه با لطف خریدار گذشت چه خداوند رحیمی است که با قطره ای اشک از سر معصیت بی حد و بسیار گذشت گذر هر نفس آلوده به این دیر افتاد شامل عفو خدا گشت و سبکبار گذشت زودتر باید از این مائده کامی ببریم نیمی از سفره ی مهمانی غفار گذشت نیمی از ماه گذشت و مه من جلوه نکرد چه کنم نیمه ای از فرجه ی دیدار گذشت نیمه ای رفت ولی نیم دگر در پیش است ای خوش آن کس که از این ماه، سزاوار گذشت هر شب اینجا دل من مضطرب بانویی است محملش از وسط کوچه و بازار گذشت @hosenih سنگ می آمد و بر روی برادر می خورد خواهر غمزده با دیده ی خونبار گذشت پیش چشمان پدر، دخترکش سیلی خورد عمر کوتاه گلش در غم و آزار گذشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ موجيم كه بر ساحل غم مى تازيم چون قطره به درياى كرم مى نازيم @hosenih در صحن بقيع اگر شبى قسمت شد بى وقفه براى تو حرم مى سازيم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مرا عشق دادند و سر را گرفتند مرا بال دادند و پر را گرفتند به آتش نشستیم و باغش نکردند و از دستمان هم تبر را گرفتند سلوکِ بدون تبادل نداریم چنین حال اهل نظر را گرفتند زمین می زنند عاشقان را به زودی همین عده که دور و بر را گرفتند که عشاق باید رهایی ببینند و اینگونه راز سفر را گرفتند اگر دل ببندی به اشکی که داری بگیرند ، این چشم تر را گرفتند به ما عشق دادند هستی گرفتند ولی دستمان را دو دستی گرفتند @hosenih سپردند دست حسن کارها را گرفتار ها را گرفتار ها را مرا دور ننداخت این خانواده نگیرد خدا این نگه دار ها را تو باشی و ما دستخالی بمانیم؟ بپرداز دین بدهکارها را تو این قدر دل را که لازم نداری چرا پس به زلفت زدی دارها را نخوابیدن ما پس از پانزده شب تو را هدیه دادند بیدار ها را به دست تو دادند این سائلان را به چشم تو دادند بیمار ها را به ماها اگر این فقیری می آید به تو بیشتر دستگیری می آید @hosenih در خانه ات را زدن کار ماهاست گدایی ز کوی حسن کار ماهاست مزار تو شمع است و پروانه ات ما به دور شما سوختن کار ماهاست تو آن وحی شعری _ كه کار تو باشد نوشتن _ نوشته شدن کار ماهاست تو پیغمبری و به ما می رسد پس نیاز اویس قرن کار ماهاست تو جایی نرفتی چگونه غریبی؟ که غربت میان وطن کار ماهاست به لطف تو ما تکیه کردیم آقا الهی که دورت بگردیم آقا @hosenih نگاهی بینداز سلمان بسازی از این قوم کافر مسلمان بسازی تو با صبر کردی همان کار شمشیر بنا بود از کفر ایمان بسازی تو تنها توانایی اش را نداری_ که از سائلانت پشیمان بسازی درِ خانه ی تو مسیر گذر نیست اگر دست را رحل قرآن بسازی چنان صوت تو جذبه می آفریند که قرآن بخوان راه بندان بسازی اگر لم به لطف خداوند دادیم خدا را به نام تو سوگند دادیم @hosenih به رنگ خزانت چمن می نویسم تو را غربت در وطن می نویسم تو را زهر دادند و ناله نکردی تو را از جگر سوختن می نویسم برای حسین هر زمان هم نوشتم به اذن نگاه حسن می نویسم تنی می نویسم که سر هم ندارد سری را جدا از بدن می نویسم کفن بی کفن بی کفن بی کفن کفن بی کفن بی کفن می نویسم سرش را گرفتند بالا، سرش رفت سرش از روی دامن مادرش رفت *** حسینا حسینا حسینا حسین حسینا حسینا حسینا حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih