بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#حسن_كردی
▶️
تا بخشش عطای کریمان همیشگی ست
در این محیط بوی خوش نان همیشگی ست
آنها گدایشان غم فردا نمی خورد
اینجا بنای سفرۀ احسان همیشگی ست
@hosenih
دست کریم خستۀ بخشش نمی شود
هر چند التماس گدایان همیشگی ست
آقایی و کمال حسن جان فاطمه
مانند آیه آیۀ قرآن همیشگی ست
از عرش و فرش بر در او صف کشیده اند
یعنی که رفت و آمد مهمان همیشگی ست
@hosenih
در خشکسال زندگی و قحطی امید
در خانه اش ترنم باران همیشگی ست
لبخند او خلاصۀ هر مهربانی است
رو به گدا تبسم ایشان همیشگی ست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#آرش_براری
▶️
بوی بهشت می وزد از بین موی تو
شهر مدینه پر شده از عطر و بوی تو
دیوانه تو هرکه شده سربه راه شد
مجنون شدم که سر بگذارم به کوی تو
تو اولین امام شبیه پیمبری
عین پیمبر است همۀ خلق و خوی تو
در کوچه می نشینی و مردم بی اختیار
جلب تو می شوند و می آیند سوی تو
مهمانی خدا، به خدا جای ما نبود
مهمان شدیم ما همه با آبروی تو
گفتیم باتو آمده ایم و پناه داد
ما را خدا بخاطر تو بود راه داد
@hosenih
ما درد می دهیم و دوا می دهی به ما
بیمار می شویم و شفا می دهی به ما
بیمار می شویم و گلایه نمی کنیم
خیر است هرچه درد و بلا می دهی به ما
ای باغبان قلب، تو این باغ خشک را
آباد میکنی و صفا می دهی به ما
فهمیدم از سه مرتبه انفاق زندگیت
هرچه به تو رسد همه را می دهی به ما
لقمه نخورده ایم ز دستان هیچکس
ای سفره دارِ شهر، غذا می دهی به ما؟
در خانۀ تو جای گدا صدر مجلس است
پیش خودت همیشه تو جا می دهی به ما
در باز کن که باز فقیر آمده کریم
اینبار هم یتیم و اسیر آمده کریم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا_نیمه_ی_ماه_مبارک
#سیدحجت_بحرالعلومی
▶️
کنار سفره ی احسان گرفت دست مرا
به آیه آیه ی قرآن گرفت دست مرا
گرفته بود دلم سخت در حصار خودم
دوباره در دل زندان گرفت دست مرا
@hosenih
اسیر چاه هوس بودم و دچار گناه
میان حیله ی شیطان گرفت دست مرا
از آسمان که فرو ریخت ربنای دلم
به زیر بارش باران گرفت دست مرا
رسید نیمه ی ماه و وزید عطر بهشت
میان ذکر حسن جان گرفت دست مرا
@hosenih
شکست بغض گناهم کنار صحن عتیق
که لطف شاه خراسان گرفت دست مرا
و نیمه های سحر بود آن شبی که خدا
شبیه کودک گریان گرفت دست مرا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا_نیمه_ی_ماه_مبارک
#محمود_ژولیده
▶️
ای به دل مؤتمن، مونس جان من
آمدم با حسین، آمدم با حسن
تو مرا میزبان، من تو را میهمان
تو مرا همنشین، من تو را هم زبان
یا اله الحسن یا اله الحسین
@hosenih
گر چه یا رب بدم، با کریم آمدم
ربّی یا سیدی، کی کنی تو ردم
مه به نیمه رسید، ماه زهرا دمید
حق مبارک کند، که حسن آفرید
یا اله الحسن یا اله الحسین
@hosenih
ای که دادی رهم، سر بر این در نهم
در به رویم مبند، عبد این درگهم
یا اله الکریم، ای روف و رحیم
ای به احسان و جود، یار من از قدیم
یا اله الحسن یا اله الحسین
@hosenih
ای به عبدت مجیر، کل شیء قدیر
انا عبد الذلیل، انت نعم الامیر
با تو از رو برو، می کنم گفتگو
هر شبم تا سحر، با تو سرّ مگو
یا اله الحسن یا اله الحسین
@hosenih
گاه از این جا مرا، می بری ای خدا
گه مدینه گهی، می بری کربلا
من به ذکر حسین، می کنم شور و شین
با غمش می زنم، شعله بر عالمین
یا اله الحسن یا اله الحسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا_نیمه_ی_دوم_ماه_مبارک
#مصطفی_هاشمی_نسب
▶️
نیمی از فرصت تقریب به دلدار گذشت
چشم بر هم زدم و این همه اسحار گذشت
شب به شب آمدن و ناله زدن بر در دوست
چون نسیم سحری آمد و ناچار گذشت
@hosenih
گر چه کالای من غمزده بازار نداشت
کسب و کارم همه با لطف خریدار گذشت
چه خداوند رحیمی است که با قطره ای اشک
از سر معصیت بی حد و بسیار گذشت
گذر هر نفس آلوده به این دیر افتاد
شامل عفو خدا گشت و سبکبار گذشت
زودتر باید از این مائده کامی ببریم
نیمی از سفره ی مهمانی غفار گذشت
نیمی از ماه گذشت و مه من جلوه نکرد
چه کنم نیمه ای از فرجه ی دیدار گذشت
نیمه ای رفت ولی نیم دگر در پیش است
ای خوش آن کس که از این ماه، سزاوار گذشت
هر شب اینجا دل من مضطرب بانویی است
محملش از وسط کوچه و بازار گذشت
@hosenih
سنگ می آمد و بر روی برادر می خورد
خواهر غمزده با دیده ی خونبار گذشت
پیش چشمان پدر، دخترکش سیلی خورد
عمر کوتاه گلش در غم و آزار گذشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مناجات
#محمدمهدى_عبدالهى
▶️
موجيم كه بر ساحل غم مى تازيم
چون قطره به درياى كرم مى نازيم
@hosenih
در صحن بقيع اگر شبى قسمت شد
بى وقفه براى تو حرم مى سازيم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#حامد_خاکی
▶️
مرا عشق دادند و سر را گرفتند
مرا بال دادند و پر را گرفتند
به آتش نشستیم و باغش نکردند
و از دستمان هم تبر را گرفتند
سلوکِ بدون تبادل نداریم
چنین حال اهل نظر را گرفتند
زمین می زنند عاشقان را به زودی
همین عده که دور و بر را گرفتند
که عشاق باید رهایی ببینند
و اینگونه راز سفر را گرفتند
اگر دل ببندی به اشکی که داری
بگیرند ، این چشم تر را گرفتند
به ما عشق دادند هستی گرفتند
ولی دستمان را دو دستی گرفتند
@hosenih
سپردند دست حسن کارها را
گرفتار ها را گرفتار ها را
مرا دور ننداخت این خانواده
نگیرد خدا این نگه دار ها را
تو باشی و ما دستخالی بمانیم؟
بپرداز دین بدهکارها را
تو این قدر دل را که لازم نداری
چرا پس به زلفت زدی دارها را
نخوابیدن ما پس از پانزده شب
تو را هدیه دادند بیدار ها را
به دست تو دادند این سائلان را
به چشم تو دادند بیمار ها را
به ماها اگر این فقیری می آید
به تو بیشتر دستگیری می آید
@hosenih
در خانه ات را زدن کار ماهاست
گدایی ز کوی حسن کار ماهاست
مزار تو شمع است و پروانه ات ما
به دور شما سوختن کار ماهاست
تو آن وحی شعری _ كه کار تو باشد
نوشتن _ نوشته شدن کار ماهاست
تو پیغمبری و به ما می رسد پس
نیاز اویس قرن کار ماهاست
تو جایی نرفتی چگونه غریبی؟
که غربت میان وطن کار ماهاست
به لطف تو ما تکیه کردیم آقا
الهی که دورت بگردیم آقا
@hosenih
نگاهی بینداز سلمان بسازی
از این قوم کافر مسلمان بسازی
تو با صبر کردی همان کار شمشیر
بنا بود از کفر ایمان بسازی
تو تنها توانایی اش را نداری_
که از سائلانت پشیمان بسازی
درِ خانه ی تو مسیر گذر نیست
اگر دست را رحل قرآن بسازی
چنان صوت تو جذبه می آفریند
که قرآن بخوان راه بندان بسازی
اگر لم به لطف خداوند دادیم
خدا را به نام تو سوگند دادیم
@hosenih
به رنگ خزانت چمن می نویسم
تو را غربت در وطن می نویسم
تو را زهر دادند و ناله نکردی
تو را از جگر سوختن می نویسم
برای حسین هر زمان هم نوشتم
به اذن نگاه حسن می نویسم
تنی می نویسم که سر هم ندارد
سری را جدا از بدن می نویسم
کفن بی کفن بی کفن بی کفن
کفن بی کفن بی کفن می نویسم
سرش را گرفتند بالا، سرش رفت
سرش از روی دامن مادرش رفت
***
حسینا حسینا حسینا حسین
حسینا حسینا حسینا حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#میلاد_حسنی
▶️
از بسکه حُسن نام تو شد مشق جوهرم
عطر بقیع میوزد از باغ دفترم
شوق بهشت، سهم بقیه ز من مخواه
از گندم مزار شما ساده بگذرم
@hosenih
مسکین یتیم اسیر، همه زود آمدند
مثل همیشه در صف این خانه آخرم
نقش است بر کتیبهی خلقت هوالکریم
ثبت است بر جریدهی عالم هوالکرم
من خواب دیده ام پس از آبادی بقیع
نذر ضریح توست النگوی مادرم
آنقدر حلقه بر در این خانه کوفتم
حالا خودم کلون قدیمی این درم
@hosenih
گفتند سائلان که پس از تو کجا رویم؟
گفتی که این شما و سرای برادرم
اینها دو واژه اند که با هم غریبه اند
بر صفحه چون دو خط موازی "حسن" "حرم"ا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#امیر_علوی
▶️
از عشق و عاشقی چند ساله بنویسم
و از نیاز خودم از پیاله بنویسم
قلم به دست گرفتم که شرح دل بکنم
زمین دور وبرم را ز اشک گل بکنم
@hosenih
دوباره نیمه ی ماه خدا دلم لرزید
نوا و صوت عجیبی در آسمآن پیچید
خبر رسیده که خیر عظیم در راه است
خبر رسیده که مردم کریم در راه است
من از طفولیتم کاسه لیس این خوانم
بزرگ گشته ام اینجا و از گدایانم
ندار و خانه به دوشم قرار من آقا
امید زندگیم اعتبار من آقا
@hosenih
چقدر سفره ی آقا برو بیا دارد
چه عزتی سر این سفره ها گدا دارد
ذلیل امده بودم عزیز دیر شدم
به لطف نان حسن عاقبت بخیر شدم
غذای بیت الحسن خورده ام که سیر شدم
فقیر آمده بودم ببین امیر شدم
به زیر پرچم تو صاحب مقام شدم
به اسم نوکر این خانه احترام شدم
تو خنده کردی و بر شاعران غزل دادند
به خیل کاسه به دستان خم عسل دادند
@hosenih
حسن حسن ز روی این لبم نمی افتد
عجب حرارتی دارد تبم نمی افتد
تمام زندگیم را به تو بدهکارم
به جان مادرم آقا که دوستت دارم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#مهدی_علی_قاسمی
▶️
بر لب هر عاشقی گل کرده امشب یا حسن
می شوم عبد خدا ماه مبارک با حسن
ما اگر عبد حسینیم و گدای زینبیم
بر خود زینب قسم کرده جدا ما را حسن
@hosenih
رزق آب و نان من دائم ازین خانه رسید
نیستم مدیون دربار کسی الا حسن
تا که جان دارم میان تن دم از او می زنم
شافع عقبی حسن ...مولا حسن... آقا حسن
ذکر یاسبّوح و قدوسم شده یا مجتبی
می روم سجده به عشق اینکه گویم یا حسن
کوری چشم زنی که قاتل پیغمبر است
مینویسم روی قلبم "سیدی مولا حسن"
@hosenih
ای که در شهر مدینه شهره گشتی بر کرم
یک نظر بر این گدا کن ماه دل آرا حسن
نیمه ی ماه است و دستم خالی و رویم سیاه
حقّ زهرا مادرت اُنظُر الیّ یاحسن
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#احسان_معبودي
▶️
اي روح توسل شده ديوانه ي لطفت
مست است كرم از مي و پيمانه ي لطفت
@hosenih
از بركت اطعام تو محروم نمانده ست
هر آنكه شده سائل ميخانه ي لطفت
دست كرمت را به سرم مي كشي و من
سر مي نهم از لطف تو بر شانه ي لطفت
@hosenih
از يمن قدوم تو شده ماه ضيافت
ماه رمضان ماه كرمخانه ي لطفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#حسن_لطفی
▶️
خدا پرده را تا ثُریا گشود
و راهی برای تماشا گشود
خدا محضِ دلهایِ مجنونِ ما
سرِ مویی از زُلفِ لیلا گشود
برایِ ظهورِ تمامیِ خویش
زِ خود جاده ای تا به دنیا گشود
به سویِ کویری ترین خاکها
خدا دامنی غرقِ دریا گشود
شبی که پیمبر هم از تاب رفت
چو آئینه اش چشم خود را گشود
زمین و زمان را به هم ریخت باز
نقاب از رُخَش تا که زهرا گشود
علی عرضِ تبریکِ حق را شنید
زِ لبهایِ او تا که بابا شنید
@hosenih
نفسهایِ گرمِ پیمبر شدی
تپشهایِ زهرایِ اطهر شدی
بده گیسوان را به دستانِ باد
که عالم ببیند چه محشر شدی
خدا بینِ طاقِ دو اَبرویِ توست
که از هرچه دارد علی سرشدی
به پیشِ نگاهِ سپاهِ جمل
تو ده ها تو صدها برابر شدی
تو پاشیده ای فتنه ها را زِ هم
توسنگین ترین ضربِ حیدر شدی
نوشتند بر تیغه ی ذوالفقار
حسن حیدرِ دومِ روزگار
@hosenih
زمانی که جای دقایق نبود
اُفق های خورشید مشرق نبود
زمانی که حتی تمامِ بهشت
برای حضورِ تو لایق نبود
جهان بی وجودت عدم در عدم
خدا بی شکوهِ تو خالق نبود
تو ما را زِ خاکِ خودت ساختی
زمانی که حرف از خلایق نبود
کسی مثل تو در پِیِ ما نگشت
کسی مثل ما بر تو عاشق نبود
قدم زن که چشم همه مست شد
گذر بسته شد کوچه بن بست شد
@hosenih
بدون تو دنیا نسیمی نداشت
خلیلی خدا یا کلیمی نداشت
چه می کرد با ازدحامِ گدا
اگر سفره دارِ کریمی نداشت
زمین شوره زاری تَرکَ خورده بود
اگر آسمان یاکریمی نداشت
بدونِ تو شب تا ابد عمر داشت
اگر آفتابِ زمینی نداشت
تو میراثِ دوشِ علی بُرده ای
که با تو مدینه یتیمی نداشت
بدون تو عباس ، حتیٰ حسین
برادر فقط نه که نیمی نداشت
شکوهت ابد تا ازل را گرفت
خروشَت سپاهِ جمل را گرفت
@hosenih
کسی را که چشمت گرفتار کرد
گرفتارِ رویی نبی وار کرد
مسیحایی آموخت چشمی که مست
تماشای این چشم بیمار کرد
مسلمان شدیم از زمانی که دل
به آیاتِ حُسنِ تو اقرار کرد
چه شیرین شده روزه های علی
که باز از لبانِ تو افطار کرد
زبان بند می آید از لطفتان
بیان را خیالِ تو دشوار کرد
جوابِ سلامِ مرا می دهی
سحر لقمه ای دست ما می دهی
@hosenih
منم نذرِ چشمانِ بارانی ات
نسیمی زِ الطافِ روحانی ات
مرا مَحرَم رازِ خود می کنی
منم مرحم قلب طوفانی ات
مرا می بَری تا کنارِ بقیع
شبی سمتِ باغِ پریشانی ات
چه می شد اگر سایه بانت شوم
و یا تکه شمعی به مهمانی ات
چرا اینقدر مو سپیدی غریب
بگو با دلم حرف پنهانی ات
دلت زخمی از دست مردم شده
عزیزِ تو در کوچه ها گم شده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih