eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
398 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ هزار مرتبه شکر خدا که شیعه شدیم به سینه مُهر ولای علی نشانه زدیم غلام خانه ی اولاد مصطفی هستیم و دل به ریشه ی خاکی چادری بستیم، @hosenih که گفته اید دو عالم گدای مادر ماست که خلق عالم و آدم برای مادر ماست به لطف درس تو ما شیعه ایم شکر خدا به زیر دین شمائیم تا ابد آقا تو شیعه را نه، که اسلام را بنا کردی چه مکتبی تو از این درس ها به پا کردی هزار حوزه و مکتب به پا شده امّا هنوز هم نرسیده به ابتدای شما اگر چه این همه عالِم به حوزه ها هستند هنوز جیره خور سفره ی شما هستند سلام ما به شما ای سلاله ی پر نور سلام ما به شما یا مروج العاشور نشسته ایم در این روضه ها کنار شما که اشک ما بشود مایه ی قرار شما چقدر گریه نوشتی به پای عاشورا چقدر روضه نوشتی برای عاشورا به داغ پیکر اکبر چقدر باریدی به یاد حنجر اصغر چقدر باریدی به دست بسته ی زینب چه گریه ها کردی چه گریه ها که به دست ز تن جدا کردی چقدر حسّ عجیبی حکایتت دارد چه ماجرای غریبی شهادتت دارد اسیر داغ شمائیم و سینه می کوبیم به سینه از غم داغ مدینه می کوبیم دوباره هیزم و آتش، دوباره دود سیاه دوباره روضه زهرا، دوباره گریه و آه تو را چو جدّ غریبت کشان کشان بردند میان خنده اوباش و این و آن بردند میان کوچه ی غم ها زمین زدند تو را شبیه حضرت زهرا زمین زدند تو را @hosenih درست ... اینکه زمین خوردی و پر از دردی اگرچه پیر، ولی بازهم شما مردی خدا کند که دگر مادری زمین نخورد به پیش چشم ترِ دختری زمین نخورد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تشنه‌ی زمزمه‌ام کاش به زمزم برسم میوه‌ی کالم و ای کاش که من هم برسم فاطمه چشم به راه هست سیاهی بزنم ای اجل صبر نما تا به مُحَرم برسم @hosenih پس از آن جانِ مرا هم ببری حرفی نیست نه ، فقط باش که یکبار حرم هم برسم دست من نیست گریبان بدرم یا ندرم هر زمان که به سرِ سوره‌ی مریم برسم* آه ای راهِ نجف کرببلا دستم گیر ‌اربعین باز بر آن سیلِ دمادم برسم هر قدم می‌شمرم تک‌تکِ تیرَکها را تا که بر موکبِ عباس معظم برسم اربعین وقتِ قرار است بگو یا عباس کاش بر سایه‌ی آن صاحبِ پرچم برسم این شهیدانِ حرم همسفر ما بودند قسمتم نیست چرا پیش رفیقم برسم @hosenih کم‌کم ای ناله بیا موقع مقتل خوانی است وای کم مانده به گودال مقرم برسم ای بقیع تربتی از خود به سرم می‌ریزی کاش ای کاش به این خاک پُر از غم برسم *کهیعص ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چون لاله ایم و قسمت ما غیر داغ نیست محویم در سراغ تو از ما سراغ نیست پروانه ی بقیع تو هر چند عالم است اما درآن میان خبری از چراغ نیست @hosenih هر کس که بیش خونجگرت شد گرفت تاج دل خون تر از انار کسی بین باغ نیست بی بام تو کبوتر تو تیره بخت شد ورنه پری سپید تر از بال زاغ نیست @hosenih سخت است در هوای غم تو تنفسی از تنگی دلم نفسی را فراغ نیست هم چون غبار زائر قبرت همه شوند تقدیر دهر را به جز این ره سراغ نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به شکِ فقه یقین شد امام جعفر صادق ثمن صدیق‌ و ثمین شد امام جعفر صادق پس از پیمبر اکرم به خُلق از نظر خَلق محمد ششمین شد امام جعفر صادق @hosenih به وقت جهل چنان شد اگر پیمبر اکرم به روز فقه چنین شد امام جعفر صادق نشست در وسط منبر سَلونی و این سان؛ بر آن رکاب نگین شد امام جعفر صادق شبیه حضرت زهرا در آن جهنم کوچه خودش بهشت برین شد امام جعفر صادق شکست پشت در آن جا،به جای حضرت زهرا خمید‌ و‌جایگزین شد امام جعفر صادق شد افتخار برایش که در مصائب مادر به او شبیه ترین شد امام جعفر صادق @hosenih میان معرکه چون شد نگاه شیخ الائمه؟ که صورتش پر چین شد امام جعفر صادق به‌گریه گشت به دنبال گوشواره ی مادر همین که نقش زمین شد امام جعفر صادق ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مگر رسول به وصفش بیان کند سخنی که وصف ذات خدا نیست کار همچو منی جواب هر چه که باشد نوازش است مرا خدا کند بنوازد مرا ولو به " لن " ی @hosenih بساط حوزه کرم میکند ، چه ذوالکرمی بساط روضه عطا میکند ، چه ذوالمننی به دست شیخ الائمه غدیر جان بگرفت بله ؛غدیر جوان شد ز باده ی کهنی ببین حدیث حدیث و ببین که بحث به بحث چگونه یک تنه رفته به جنگ تن به تنی به جعفر بن محمد بگو بسوز و بساز مباش فکر حرم گر نواده ی حسنی سیاه تر ز همه روزگار پروانه ست اگر که شمع بسوزد میان انجمنی نخست آنچه صدا میکند سر زانوست اگر کشیده شود ناگهان سر رسنی ببین چه بر سر زن یا که مرد میاید طناب را بکشی ، تازیانه هم بزنی عبا نداشت که از خجلتش به سر بکشد پناه برد به یک آستین پیرهنی چه سخت میگذرد مرد آبروداری طی طریق کند با غلام بددهنی اگر چه سوخته در ، جای شکر آن باقی ست که میخ در نگرفته به گوشه بدنی اگر چه از نفس افتاده باز هم راضی ست که بین کوچه نیفتاده است هیچ زنی @hosenih چه حرفها نشنید و چه چیزها که ندید شکسته دل شد و آمد ولی چه آمدنی غریب نیز از اینجا نمیرود عریان برای تو کفن آورده اند ، عجب کفنی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ از غربتم کسی به خدا با خبر نشد کس با خبر ز سوز دلم جز جگر نشد آتش گرفت خانه ام امّا نه همچو دل خانه در آن زمان؛چو دلم پر شرر نشد @hosenih وقتیکه سوخت در، زنِ آبستنی نبود اینجا زنی ز ضرب لگد بی پسر نشد شد ظلم هرچه بر من و برخانواده ام امّا زظلم کرب وبلا بیشتر نشد @hosenih هر سو دوید دختر من بین شعله ها امّا کسی به جانب او حمله ور نشد پای پیاده در پی مرکب دویده ام با اینهمه بریده زتن دست و سر نشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ عمریست زیر منت شیخ الائمه ایم ما شیعه ایم و امت شیخ الائمه ایم سرشار از محبت شیخ الائمه ایم ریزه خور کرامت شیخ الائمه ایم ما را ولاش سینه زن و بی قرار کرد بر کشتی نجات حسینی سوار کرد @hosenih آقا اگر نبود که آدم نمی شدیم از دودمان بانوی عالم نمیشدیم این گونه بی قرار محرم نمی شدیم دیوانه علامت و پرچم نمی شدیم او عمر خود گذاشت که عاشق ترین شدیم خواندیم قال صادق و روضه نشین شدیم @hosenih امشب دلم گرفته برای بقیع او خون گریه می کنم به هوای بقیع او جان مرا گرفته عزای بقیع او امشب به یاد حال و هوای بقیع او در مجلس مصیبت او گریه می کنیم با فاطمه به غربت او گریه می کنیم @hosenih هم ماجرای آن در و دیوار زنده شد هم ماجرای آتش و مسمار زنده شد هم بی کسی حیدر کرار زنده شد هم کینه مغیره و اشرار زنده شد ابن ربیع مثل مغیره است ، بی حیاست کارش همیشه طعنه و آزار و ناسزاست @hosenih ظالم ، شکست حرمت بیت الحرام را لج کرد و برد پای پیاده امام را آن مرد سالخورده ی والا مقام را شاه بزرگ زاده با احترام را او روی اسب و پای پیاده امام دین در کوچه ها دوباره علی می خورد زمین @hosenih واویلتا به کوچه کشیده است ماجراش خاکی شبیه چادر زهراست جامه هاش این حلقه های اشک، گرفته ره نگاش افتاده است لرزه چرا بین دست و پاش پای پیاده ناله زند ، یاد عمه هاش این پیرمرد شهر مدینه است کربلاش @hosenih شکر خدا که شهر مدینه سنان نداشت خولی و زجر و حرمله و ساربان نداشت سیلی برای دختر شیرین زبان نداشت بزم شراب داشت ولی خیزران نداشت شکر خدا که در جگرش نیزه ها نرفت بعد از شهادتش بدنش زیر پا نرفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در مکتب ما هرآنکه لایق باشد دلشیفته ی حضرت صادق باشد @hosenih بر تربت بی شمع و چراغش به بقیع گوید صلوات هرکه عاشق باشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ گر چه جز ظلم بر تو دیده نشد گل یاست به تیغ چیده نشد @hosenih بین شعله دوید ناموست گیسوی دخترت کشیده نشد میخ بر سینه ای نزَد آسیب ناله ی همسرت شنیده نشد سر برهنه به کوچه ات بردند ولی از تن سرت بریده نشد پشت مرکب تو را کشاند عدو پهلویت ازسنان دریده نشد تیغ بر قتل تو کشید ولی خون ز لبهای تو چکیده نشد @hosenih شکر حق خواهر عزادارت بین نامحرمان خمیده نشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نیمه شب شعله به مهمانی در می آید اشک آتش به سر هیزم تر می آید کوچه را دود گرفت و وسط آتش ها پشت در حضرت زهرا به نظر می آید روضه خوان کیست؟امامیست که چون ابراهیم مثل خیری ست که در دامن شر می آید روضه خوان باش که درک صفحات مقتل فقط از عهده ی لبهای تو بر می آید بی وفا شهر مدینه ، بی حیا ای بغداد سوز این روضه به پابوس جگر می آید گرچه عمامه نداری و عبایی هم نیست به تنت نور ولایت چقدر می آید ماه ، روبند بیانداز ببین در دل شب مو پریشان وسط کوچه قمر می آید مو پریشان شدی و زجر کشیدی ، آری مو پریشان بشود حوصله سر می آید روضه بر حاشیه ی برگ شقایق بنویس مثل زهراست غمت ، حضرت صادق بنویس @hosenih چه رسیده ست به حال بدن محترمت و چه سنگین شده بر شانه ی تو کوه غمت ریسمان بر تن مهتاب تو بی تاب شده کوچه پر نور شده نیمه ی شب از قدمت تو اگر تندتر از این بروی میفتی آه ای پیر قبیله ، آه از قد خمت مو سفیدی و ولیکن پسر فاطمه ای مادرت گفت بُنَیَّ به فدای قدمت مثل آن سینه ی سنگین شده در ظهر عطش چه قدر سخت شده هم دم و هم بازدمت تو چه گفتی که سزاوار مصیبت شده ای؟ تو چه کردی که کند قاتل تو متهمت؟ بنویس آنچه که اسلام به آن وابسته رستگاری مرا داده خدا در قلمت روضه بر حاشیه ی برگ شقایق بنویس مثل زهراست غمت ، حضرت صادق بنویس @hosenih چشم هایت نگران و به لبت جان آمد آسمان بغض نکن ، نم نم باران آمد فطرسی هست کنار تو که پرواز کند جان من ، روی لبت ذکر حسین جان آمد ولی آقا چه بگویم؟ نه سرت بر نی شد نه به تشتی ز لبت نغمه ی قرآن آمد نه سرت ماه تنور است که خاکی بشود نه کسی پیش تنت موی پریشان آمد دخترت کنج خرابه نشده منتظرت آه از آن لحظه که بابا سر دامان آمد شُکر ، ناموس تو اصلا سر بازار نرفت نه اسیری ز تو بر ناقه ی عریان آمد شُکر ، ناموس تو در مجلس اغیار نبود نه اسیری ز تو در مجلس مستان آمد پا به پای تو و این روضه که من میرم پا به پای تو و این روضه که نَتْوان آمد روضه بر حاشیه ی برگ شقایق بنویس مثل زهراست غمت ، حضرت صادق بنویس ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دارم هوای تربت شیخ الائمه چشمم به دست رحمت شیخ الائمه منت خدایی را که ما را خلق کرده از خاک پای حضرت شیخ الائمه @hosenih اسلام ناب جعفری سرمایه ی ماست جانم فدای نهضت شیخ الائمه شاگردهای مکتبش روزی گرفتند از بحث و علم و حکمت شیخ الائمه هرکس نمازش را سبک دارد بداند بی بهره است از رحمت شیخ الائمه @hosenih "کونوا لنا زینا..." ولی ای وای بر من یک عمر گشتم زحمت شیخ الائمه با اینکه سربارش شدم دیدم کریم است آقا شدم با عزت شیخ الائمه می چسبد آخر یک جهادی در مدینه خادم شدن با دعوت شیخ الائمه @hosenih یک روز "دسته" می برم در کوچه هایش تحت لوای "هیئت شیخ الائمه" وقتش رسیده باز هم روضه بخوانم از دردها و غربت شیخ الائمه دیروز حیدر دست بسته... بی عمامه...‌ امروز آمد نوبت شیخ الائمه @hosenih پای برهنه پشت مرکب ها دویدن...‌ ...برده توان و طاقت شیخ الائمه بر مو سفیدان ناسزا گفتن روا نیست کردند هتک حرمت شیخ الائمه صاحب عزای روضه های کربلا بود در روضه خم شد قامت شیخ الائمه @hosenih شکر خدا که دخترش اینجا ندیده در بین مقتل غارت شیخ الائمه شکر خدا که اهل بیتش را نبردند بازی نشد با غیرت شیخ الائمه...‌ ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ قلبم از کینه ی دشمن چقدر ریخت به هم تا که زد بر جگرم زهر شرر ریخت به هم یاد بزمی که بپا کرد در آن شب منصور از سر شب جگرم تا به سحر ریخت به هم @hosenih جگرم سوخته از زهر نباشد،که عدو ناسزا داد به زهرا که جگر ریخت به هم اثری نیست به جا جز سرم،از زهر ولی صورت مادرم از شعله ی در ریخت به هم خانه ام سوخت ولی سینه ای از میخ نسوخت آن که شد بهر علی سینه سپر ریخت به هم @hosenih با لگد زد به در سوخته تا در افتاد میوه از شاخه جدا گشت و ثمر ریخت به هم دست بسته وسط کوچه کشاندند مرا دیده ام از غم زینب شده تر،ریخت به هم داغهای من و عمه چه تفاوتها داشت وای من عمه ام از تیر نظر ریخت به هم @hosenih می دویدم عقب مرکب و می سوخت دلم بهر آن طفل که از پای به سر ریخت به هم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih