eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
398 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از غربتم کسی بخدا با خبر نشد کس با خبر ز سوز دلم جز جگر نشد آتش گرفت خانه ام امّا نه همچو دل خانه در آن زمان؛چو دلم پر شرر نشد @hosenih وقتیکه سوخت در،زنِ آبستنی نبود اینجا زنی ز ضرب لگد بی پسر نشد شد ظلم هرچه بر من و برخانواده ام امّا زظلم کرب وبلا بیشتر نشد هر سو دوید دختر من بین شعله ها امّا کسی به جانب او حمله ور نشد @hosenih پای پیاده در پی مرکب دویده ام با اینهمه بریده زتن دست وسر نشد ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای صداقت ز نامتان جاری حرف حق در کلامتان جاری شهدِ شیرین معرفت با توست معرفت ها ز کامتان جاری در هوای تو می کنم پرواز مرغ دلها به بامتان جاری «در حریمِ تو می شوم لایق» «السلا علیک یا صادق» @hosenih زیر پاهای تو سری دارم بر همه حُکمِ سروری دارم شدم«آقا»از آن زمانی که منصبِ خوبِ نوکری دارم افتخارم همیشه این باشد مکتبِ پاکِ جعفری دارم «هرچه هستم غلامِ این بابم» «همه جا پس تویی تو اربابم» @hosenih ای کلامت کلامِ پیغمبر بر تو بادا سلامِ پیغمبر پسرِ باقرالعلوم هستی گامِ تو جای گامِ پیغمبر «اسدالله»دیگری«صادق» نَفَسِ تو قیامِ پیغبر «عکسِ رخسار احمدی هستی» «گلِ باغ محمّدی هستی» @hosenih با تو از بین می رود بدعت عالم از کارِ تو پُر از حیرت قَدَری مثلِ مرتضی هستی قد و بالای تو پُر از هیبت با نَفس های خود صفا دادی شیعیان را تو داده ای قیمت «تو مسیحای شیعیان هستی» «زاده ی شاهِ مومنان هستی» @hosenih تو همانی که دلبری داری بین روضه چه محشری داری کربلا را تو کربلا کردی حالت گریه آوری داری در دلت انقلابِ عاشوراست دیدگانِ ز خون تری داری «نوحه کردی سفارشت این است» «گریه کردن صلابت ِ دین است» ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به نام آنکه پُر کرده جهان از قالَ صادق‌ها به نام آنکه می‌رویاند از جانها شقایق‌ها به نام آنکه از دلهایِ سنگی ساخت عاشق‌ها که می‌گردند از نورش مخالف‌ها موافق‌ها به نامِ حضرت صادق دلت را روضه مهمان کُن چراغِ اشک روشن کُن بقیعش را چراغان کُن @hosenih ندیده حکمت از درسش حکیمی اینچنین چون او ادیبی یا طبیبی یا علیمی اینچنین چون او ندیده دل صراط‌َالمُستقیمی اینچنین چون او حلیمی یا رحیمی یا کریمی اینچنین چون او سفارش‌های او شرحِ کلامی از کمالِ اوست سفارش‌های او راهِ رسول‌الله و آلِ اوست @hosenih سفارش می‌کند بارِ فقیران را زمین مگذار سفارش می‌کند در راهِ محرومان قدم بگذار سفارش می‌کند دل را به تدبیر خدا بسپار سفارش می‌کند هرگز نمازت را سبک مشمار سفارش کرد ما را تا ادا سازیم دینش را به ما بخشید بعد از خود حسینم وا حسینش را @hosenih زیارت نامه‌های ما زیارت نامه‌های اوست عزاداریِ ما میراثی از رسم عزای اوست تمام گریه‌های ما کمی از های‌هایِ اوست شلوغیِ حرم‌ها از حدیثِ کربلای اوست خودش فرمود صدها حج فقط اجر سلامِ ماست ثواب یک سلام ما شب قدر امام ماست @hosenih به روضه می‌کشد آقا همیشه منبر خود را به پای ناله سوزانده تمام حنجر خود را میانِ گریه می‌بیند همانجا مادر خود را ببین خرجِ عزا کرده دعای آخر خود را چنان نالید در عمرش صدایش مثل زهرا سوخت خدایا خانه‌یِ او در هجوم بی حیاها سوخت @hosenih چرا در بِین این مردم کسی در فکرِ حالش نیست به فکر مو سپیدی‌اش به فکر سن و سالش نیست به یاد کودکانِ بی کَسَش فکر عیالش نیست چرا این شعله‌های در به فکر دست و بالش نیست کسی او را نمی‌گوید عصای خویش را بردار بیا از بِینِ شعله بچه‌های خویش را بردار @hosenih زمین اُفتاد رحمی کن ببین زانوش زخمی شد محاسن وای خاکی شد ولی اَبروش زخمی شد زمین اُفتاد و یاد عمه جانش روش زخمی شد مکش اینگونه در کوچه مکش پهلوش زخمی شد زمین اُفتاد و با نیزه کسی اما نَزَد او را زمین اُفتاد و شُکرش که کسی با پا نَزَد او را ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ شبی که دشمن بی شرم با من روبرو می شد دلم با یاد غم هایی به اشک و آه خو می شد @hosenih دو دستم تا که شد بسته به دل یاد از علی کردم خدایا بین کوچه چه جفاها که بر او می شد میان راه ملعونی اهانت کرد بر زهرا دو چشمم پر ز اشک از کینه و ظلم عدو می شد دویدم پشت مرکب یادم از ده نعل اسب آمد شنیدم جسم جدم زیر مرکب زیر و رو می شد اگر چه از نفس افتادم اما نیزه داری نیست ولی بر گردن جدم نوک نیزه فرو می شد @hosenih چه شد در گودی گودال با آن پیکر بی سر همین اندازه می گویم که پاشیده گلو می شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ السلام ای دل و دلدار اباعبدالله ششمین سید و سالار اباعبدالله همه با دیدن تو یاد حسین افتادند ای حسینیه سیار اباعبدالله @hosenih ما حسینی شدگان ِ نفس گرم توایم به تو هستیم بدهکار اباعبدالله کار تو داده نتیجه چه قیامت کردند اربعین لشکر زوار اباعبدالله در و دیوار مدینه ز غم بی کسیت می زند تا به ابد زار اباعبدالله مادری بودی و کوبید در ِ بیت ِ تو را آتش آن در و دیوار اباعبدالله یعنی از آن همه شاگر در آن شب آقا یک نفر با تو نشد یار اباعبدالله ؟! تا که بستند دو دستان تو را شد زنده غربت حیدر کرار اباعبدالله تو علی گشته ای و ابن ربیع هم قنفذ وای از این همه تکرار اباعبدالله این چه سری است که شد ذکر لبت وا اماه با زمین خوردنت هر بار اباعبدالله سر ِ پیری گذر ِ تو به چه جاها افتاد وای از آن همه آزار اباعبدالله هر چه هم بر سرت آمد دم آخر ز عطش چشم های تو نشد تار اباعبدالله @hosenih خواهر تو نشد ای شاه برای پسرت در دل شعله پرستار اباعبدالله کفنت خار بیابان نشد و بی تو نرفت دخترت بر سر بازار اباعبدالله ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ با طنابی آمد و با زور بازو را کشید رفت دنبالِ خودش این پیرِ کَم‌سو را کشید بعد از اینکه بر زمین اُفتاد از سجاده‌اش رویِ خاکِ حجره‌اش تا پشتِ در او را کشید @hosenih پیرمرد از آتشِ در رد شد اما داد زد حَتم دارم که به در بدجور پهلو را کشید گاه بر دیوار خورد و گاه هم بر خاک خورد خوب پیدا هست بر این راه  اَبرو را کشید نانجیبی از محاسن نانجیبی از عباش یک نفر زد پشتِ پا و یک نفر مو را کشید چشمها را باز کرد و دید دنبالِ علی آنکه او را میکِشَد در شعله بانو را کشید @hosenih چشمها را باز کرد ، دختری را باز دید میدَود دستی ولی از دور گیسو را کشید زجر نازش می‌کند بر خار و تیغ و سنگ و خاک گاه پهلو را کشید و گاه زانو را کشید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ از ریش سفیدم که خجالت نکشیدید از جد شهیدم که خجالت نکشیدید انگار نه انگار که من سبط رسولم انگار نه انگار که فرزند بتولم @hosenih آتش زده‌اید این حرمم را به چه حاجت کردید هجوم از در و دیوار چه راحت آرید مرا در وسط کوچه شبانه؟! با پای برهنه دل خون اشک روانه؟! اینسان نبریدم ز در خانه به کوچه بیرون نکشیدم ز سر شانه به کوچه عمامه سرم نیست، من ای قوم امامم فحش و بد بیراه روا نیست مدامم این بی ادبی ها بخدا نیست سزایم بگذار که بردارم دستار و ردایم حالا که چنین حرمت این پیر شکستید دستان مرا از چه در این همهمه بستید این پیر پیاده ست، به استر ننشینید خود را همه سلطان و مرا خار نبینید با آبرویم اینهمه بازی ننمائید بر پیرهنم دست درازی ننمائید پیش حرمم آبرویم ریخته شد، آه با کرب و بلا روضه ام آمیخته شد، آه در اوج بلا مونس چشمان ترم من از عمۀ مظلومۀ خود ارث برم من من گرچه اسیرم، خبر از شام بلا نیست صد جور و جفا هست ولی سنگ جفا نیست ناموس علی نیست در اینجا به نظاره یک لحظه ندیدم به حرم معجرِ پاره خلخال نبرده ست کسی از حرم من چادر نکشند از حرم محترم من من زمزمۀ خارجی از کس نشیندم گودال نرفتم، به گلو نیزه ندیدم تا تیغ نشان داد بمن دشمنِ خارم آمد به هواخواهیِ من جد کُبارم اینجا سر من را به سر نیزه نبستند با چکمه روی سینه تنگم ننشستند با خنجر خود حنجر من را نبریدند با نیزۀ خود سینۀ من را ندریدند مرکب به تنم دشمن رزّاز نرانده هرگز بدنم زیر سم اسب نمانده اهل حرمم هیچ نرفتند اسیری در کوچه و بازار ندیدند حقیری @hosenih ای وای از آنروز که شد عمه دل آزار گرداند عدو قافله را تا سر بازار ای وای از آنروز که آن خصم به هیزی میخواست بَرد عصمت ما را به کنیزی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تعداد دردهای دلش بی شمار شد از امتداد دوری تان بیقرار شد با یک دل شکسته سوار قطارشد آرام سوی مرقدتان رهسپار شد در فکر بود هدیه بیارد برایتان ریزد تمام هستی خود را به پایتان @hosenih شعری سرود تا دلش آرام تر شود تا بلکه از صفای حرم با خبر شود ایام روح مردگی اش زود سر شود اهل نماز و گریه ی شب تا سحر شود وقتی به قم رسید غمش را ز یاد برد هر آنچه عشق غیر شما داشت باد برد @hosenih با چشم خیس و یک دل سرشار از امید دستی بر آستانه درب حرم کشید بعد از سلام کردن خود پاسخی شنید بی اختیار سوی ضریح شما دوید بی وقفه سر به روی ضریح شما گذاشت در دل به جز نگاه شما آرزو نداشت @hosenih حالا خسی که یافته میقات خویش را از عشق خواست یک یک حاجات خویش را تا وقف تان کند همه اوقات خویش را این گونه ختم کرد مناجات خویش را: هرچند دور میشوم از آسمان تان دل را گره زدم به در آستان تان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی مریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا شدی بوسه بر دست تو بر سادات واجب می شود چون ستون عصمت الله بنی الزهرا شدی در میان شوره زار قم بهشتی ساختی مثل کوثر آمدی جوشیدی و دریا و شدی جا نماز غرق نورت گوشه ی عرش خداست در تقرب بر خدا بالاتر از بالا شدی وحی نازل بر لبانت استناد هر حدیث مثل بنت المصطفی صدیقه ی کبری شدی پیش پایت دیدنی باشد قیام موسوی با جلال فاطمی خاتون بی همتا شدی ناز چشمان تو و دکر خداهای پدر کو رسول الله بیند ثانی زهرا شدی خواهر سلطان عالم کار سلطان می کند بر حسین خانواده زینب کبری شدی خنده ی معصوم تو آرامش جان رضا بهترین تمکین قلبت صوت قرآن رضا @hosenih از همان اول دلت گشته گرفتار رضا بین صحن چشمهایت نقش رخسار رضا جنس بی قیمت که جایش در حریم یار نیست عشق تو باشد متاع ناب بازار رضا یوسف بازار ما چون پرده بردارد ز رخ عاشقی چون تو فقط باشد خریدار رضا در تمام عرضه های بندگی پاک تو همچنان آیینه ایی پیداست رفتار رضا تا میان خطبه ها تفسیر قرآن می کنی کاملا باشد کلامت عین گرفتار رضا آمدی تا پرچم معشوق بر شانه کشی در حریم عاشقی باشی علمدار رضا هرکه عمری خاک بوسی حریمت را کند تا قیامت می شود محرم به اسرار رضا ای کریمه چاره ایی کن لحظه ی جان دادنم دیده ام روشن شود هنگام دیدار رضا روز محشر چون گنه گردد گریبان گیر من آبرو داری بود کار تو و کار رضا دلخوشم خاک حریم تو نشسته بر سرم خاکساری تو می گردد شفیع محشرم @hosenih تا که دل را آه سینه راهی قم می کند با نگاهی بر ضریحت دست و پا گم می کند آه چون از دل برآید کار آتش می کند بی محابا رخنه ایی در جان هیزم می کند آن ضریحی که بود گرم طوافش جبرییل حضرت حق قبله ی حاجات مردم می کند هرکه دارد عقده در دل یاد قبری گمشده هر سه شنبه در حریمت نذر گندم می کند با سلامی نم نم اشک از دو دیده می چکد کاسه ی خالی ما لبریز از خم می کند نیمه شبها در حرم تا صحن گردی می کنم ناگهان دل یاد قبله گاه هفتم می کند لفظ خواهر گوییا مانوس گشته با بلا خون زینب در رگان تو تلاطم می کند کس ندیده تا به حالا خواهری گیسو پریش جستجوی یار زیر نیزه و سم می کند با وجودی که حدود مقتلش را دیده بود باز هم جسم عزیز مادرش گم می کند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلم برای خودم تنگ میشود با تو چقدر فاصله افتاده بین من تا تو کویر خشک پر از خار و خاک من بانو بزرگ و پاک و مطهر شبیه دریا تو @hosenih همیشه وقت گرفتاری ام امیدی هست پناه من وسط مشکلات تنها تو هوای شهر تو مثل نجف گنه سوز است نجات بخش من از هرچه رنگ دنیا تو @hosenih عقیلة العرب شاه طوس معصومه (س) یگانه دختر ناز جناب موسی تو چقدر با نفست مرده زنده شد بانو امید هر چه دل مرده بعد عیسی تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آنقدر رفت که در ثانیه ها هم گم شد بعد آنسوی زمان پنجره ای در قم شد و همین زائره سبز زیارتگاهش در پرواز به سمت حرم هشتم شد @hosenih گوشه چادر او روی سر قم افتاد کآفتاب آمد و تاریکی شیطان گم شد خاک قم عطر گل یاس گرفت و آنگاه قم مدینه شد و او فاطمه دوم شد @hosenih یازده کعبه به همسایگی اش آمده اند یازده مرتبه اینجا حرم مردم شد جمع بودند در اینجا همگی تا اینکه جمکران آمد و همسایه این خانم شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شب شب خوشحالی بی وصف کوثردارهاست روز روز محشر است و روز محشردارهاست شب در میخانه خیل عاشقان صف بسته اند صبح فردا نوبت مستی ساغردارهاست @hosenih عارفان تو سر از تن می دهند آخر به باد ننگ امشب خورده بر پیشانی سردارهاست هر که دستش بیش سهم شادباشش بیشتر روز میلاد تو بانو! روز مجمردارهاست نقره جایی که طلا باشد ندارد قیمتی خانه ی موسی بن جعفر خانه زردارهاست @hosenih گرچه خوشبخت است هر کس که پسر دارد ولی غالباً لطف خدا مشمول دختردارهاست مثل مادر، مادری خرج برادر می کند بخت پس در هر دو صورت یار خواهردارهاست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih