eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روسیاه آمدم فقیر توام تشنه ی جامی از غدیر توام در دو عالم شریف و محترمم تازمانی که من حقیر توام @hosenih بین این زائران ز فرط گناه زائر پست و سربه زیر توام این همه راه آمدم آقا که بگویم فقط اسیر توام جامعه خوانده ام میان حرم تا ببینی که مستجیر توام مستم و دائم از تو میخوانم مبتلای توام رضا جانم سایه ات بر سرم خدا را شکر شده ام محترم خدا را شکر من گدای قدیمی حرمم شده ای سرورم خدا را شکر @hosenih همه ی خانواده ام شده اند نوکر این حرم خدا راشکر کفتر جلد گنبدت هستم دور تو می پرم خدا را شکر مستمندم اسیر خوان توام سائلم...نوکرم...خدا را شکر هرچه دارم فقط برای شماست صدفم دُرّ من ولای شماست جان به قربان روی جانان است وطن اصلی ام خراسان است آمدی روی عرش حک کردند که رضا پادشاه ایران است بی شما من کویری و پستم با شما این دلم گلستان است گر بد و عاصی ام کنار توام چون سگی که کنار سلطان است @hosenih بر گدایت بیا نگاهی کن که کرم عادت کریمان است آمدی آبروی ذی القعده نان ما دست توست هر وعده خوش به حالم چه دلبری دارم در دل خود چه گوهری دارم نوکرت هستم و به گردن خود طوق زیبای نوکری دارم بنده ی عاصی و بدی داری چه امامی چه سروری دارم چشم خیس مرا نگاهی کن کربلایم نمی بری؟ دارم... @hosenih ...از فراقش عجیب می سوزم از غمش دیده ی تری دارم به جوادت قسم بیا آقا نوکرت را ببر به کرببلا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دل سودا زده سامان نپذیرد هرگز کافر چشم تو برهان نپذیرد هرگز آن که بیمار نگاهی شده هنگام سحر منت مرهم و درمان نپذیرد هرگز با نگاه تو اگر عاشقی آغاز شود جز به دیدار که پایان نپذیرد هرگز دل اگر خانه ی هر بی سر و پایی گردد اثر از گفته ی خوبان نپذیرد هرگز عمر بی معرفت آبی است که از جو رفته این زیانی است که جبران نپذیرد هرگز ما درِ خانه ی سلطان، سر و سامان داریم هرچه داریم ز آقای خراسان داریم @hosenih با دم قدسی معشوق نفس تازه کنم تا که قدری سخن از یارِ خوش آوازه کنم صحنْ گردی حرم وقت سحر می خواهم تا صفای دل شیدا زده اندازه کنم بین هشتی حرم گر بِکشیدم بر دار سر سودایی خود زینت دروازه کنم سرگذشت من و تو گشته کرم نامه ی عشق هر سحر پای مناجات دلی تازه کنم تار گیسو طلبم تا که ورق های دلم هم چو یک مصحف پر درد به شیرازه کنم نام این مصحف دل را بگذارم ز قضا قصه ی یک سگ ولگرد و کرامات رضا @hosenih تا که بر گنبد تو دیده ام از دور افتاد ناگهان در دل آلوده ی من شور افتاد اولین بار که دیدم حرمت را گفتم ای سلیمان! به سرایت گذر مور افتاد بی پناه آمدم و خوب پناهم دادی راهم از حادثه در دولت منصور افتاد تا به خود آمده دیدم که دل از دستم رفت وسط آیینه ام چشمه ایی از نور افتاد نه بگویم که کلیمم حرمت عرش خداست اتفاقی ره موسی دل از طور افتاد یک قدم سوی تو با عمره برابر گردد کعبه هم دور سر گنبد تو می گردد @hosenih ای که نا گفته ز اسرار دلم آگاهی دست گیر دل هر خسته دل و گمراهی ز عنایات رئوفانه ی تو فهمیدم که نه من بلکه همیشه تو مرا می خواهی در بهشت تو نهم پای چو با کوهی درد تو طبیبانه دوا می کنی اش با آهی من گدا زاده و تو نسل به نسلت سلطان خوش برازنده ی تو صحن و سرای شاهی حاجت از دل نگذشته تو روا می سازی ای که ناگفته ز اسرار دلم آگاهی من مسلمان شده ی نمیه نگاهت هستم لحظه ی مرگ بیا دیده به راهت هستم @hosenih دل بیمار مرا فرصت درمانی ده با دم قدسی ات ای دوست مرا جانی ده قبل از آنی که گناهم نفسم را گیرد آمدم توبه کنم مهلت جبرانی ده هم چنان زلف پریشان تو آواره شدم به دل خانه خرابم سر و سامانی ده شوریِ اشک چشیدم که نمک گیر شدم سر این سفره به من رزق فراوانی ده حمد لله سر کوی تو زنجیر شدم استخوانی به سگ خانه ات ارزانی ده لحظه ی مرگ قدم رنجه کن و بر ما هم فیض دیدار چون آن عاشق سلمانی ده از تو من روزیِ شب های محرم خواهم چشم پر گریه ایی و سینه ی سوزانی ده سفره ی عاشقی ام را تو بیا کامل کن عصر روز عرفه فرصت قربانی ده در حریمت خبر از عرش خدا می آید بوی سیب حرم کرببلا می آید @hosenih آمدی تا که به نامت دل ما زنده شود یادی از فاطمه و شیر خدا زنده شود آمدی تا سند شیعگی ما باشی با نفس های تو تسبیح و دعا زنده شود آمدی تا ز پی ات خواهرت آواره شود یاد آوارگی شام بلا زنده شود پلک زخمی تو از خاطره ی گودال است آمدی روضه ی آن راس جدا زنده شود امر کردی به همه گریه کنند بهر حسین تا غم بی کفن کرببلا زنده شود جد مظلوم تو را با لب عطشان کشتند خواهرش دید و به گیسوی پریشان کشتند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ پریشان واژه هایم را زگیسوی شما دارم تمام شعر هایم را من از سوی شما دارم ولا حول ... برآن چشم و بر آن ابرو که من وزنِ رباعی را فقط از این ترازوی شما دارم @hosenih تمام این غزلها را ضمانت میکنی آقا که صید این مضامین را از آهوی شما دارم قصیده قامتی و حاجی هر بیت تو هستم که شرط حق مداری را من از کوی شما دارم مربع گشت ترکیبم ز هر سو سجده ای واجب قوافی قبلگاهی شد که از روی شما دارم درِ عطر غزل افتاد و دل شد قطعه ای از عرش وَ من این قطعه را از نام خوشبوی شما دارم @hosenih به هر مصرع دعا کردم به هر مصرع روا کردی شبیه مثنوی حسی فرا روی شما دارم ** اگرکه کربلا رفتم نجف یا سامرا دیدم تمام روزی خود را من از سوی شما دارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ می شود این شب هجران سحر ان شاءلله می رسد صبح سفید ظفر ان شاءلله مژده ای منتظران چشم شما روشن باد به مه طلعت آن منتظر ان شاءلله @hosenih سر بازار ستادیم همه چشم به راه کآید از یوسف زهرا خبر ان شاءلله آی اثنی عشریون همه جان بر سر دست کآید آن حجت ثانی عشر ان شاءلله شیعه آن گمشده طفلی ست که می بینم باز بنشیند به کنار پدر ان شاءلله عید روزی است که زهرا به کنار کعبه بزند خنده به روی پسر ان شاءلله عید روزی ست که از طایفه آل سعود تیغ مهدی نگذارد اثر ان شاءلله عید روزی است که از مشرق صبح امید قرص خورشید زند باز سر ان شاءلله @hosenih پرچم ان علیا ولی الله شود بر سر بام حرم مستقر ان شاءلله منتظر باش که با صبح ظهورش میثم نخل امید دهد باز بر ان شاءلله ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مستحقم بده در راه خدا آقاجان آمدم باز به امید شما آقاجان دست تنگم به امید کرمت آمده ام رحم کن بر منِ افتاده ز پا آقاجان @hosenih اهل ایرانم و همسایه چشمان شما حقِ آب و گل ما هست به جا آقاجان ؟ فقط این جاست که رویم به گدایی باز است داده ای بس که خودت رو به گدا آقاجان گره آخرتم دست تو را می بوسد مکن آن روز فراموش مرا آقاجان سر سال است و من خرجی خود میخواهم بعد دو ماه غم و اشک و عزا آقاجان من به این آب و هوا انس گرفتم اما چه کنم با هوس کرببلا آقاجان ** @hosenih کودکی من از این صحن به آن صحن گذشت مثل پروانه در باد رها آقاجان با همان لهجه پاک پدری میگویم قربون کفترای صحن رضا...آقاجان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اگر می تراود زِ لبها علی اگر نعره دارم سراپا علی ندارد دلم قبله الا علی که دیدم خدا را فقط با علی خدا عالی است و مُعَلیٰ علی بگو بعدِ بسمه تعالیٰ علی @hosenih اگر کوچه ی ما چراغانی است اگر سقفِ این شهر بارانی است اگر زُلفِ ما در پریشانی است اگر حالِ ما باز طوفانی است که ایران تمامش خراسانی است که ما خاک هستیم بالا علی @hosenih اگر روزگاریست حالم بَد است اگر لحظه هایم پریشان شده است گره ها سراغم اگر آمده است اگر غم به امروز ما سر زده است علاجش فقط دیدن مشهد است بخوان زیرِ ایوان طلا یا علی @hosenih بهشت است و نور است در این فضا که سوءُ القَضا گشت حُسنُ القَضا سراپا پُرم از دَمی جان فزا چه امشب چه فردا چه روزِ جزا علی ابن موسی الرضا المرتضیٰ مرا کافی اینجا و آنجا علی @hosenih فقیری که اینجا به زحمت رسید زیارت نخوانده به عزت رسید سلامی نکرده سلامت رسید دعایی نگفت و عجابت رسید عنایت رسید و عنایت رسید فقیر تو بود و شد آقا علی @hosenih حرم پُر شده از کبوتر رضا ولی ما کلاغیم و بی پَر رضا به ما حق بده پشتِ این در رضا نداریم ما جای دیگر رضا گرفته حرم بوی مادر رضا نداریم جز تو به_زهرا_علی @hosenih شبی آمدم مثلِ بیچاره ها نشستم کمی پیشِ فواره ها گره خورده بودم چو آواره ها اسیرِ قفس ها و دیواره ها که ناگاه با بانگِ نقاره ها براتِ مرا کرد امضا علی @hosenih چه بی منت اینجا دوا می دهند نجف را در این صحنها می دهند بگو کاظمین و... تو را می دهند مدینه و یا سامرا می دهند و پایینِ پا کربلا می دهند امیری حسینٌ و مولا علی @hosenih اگر مُرده ام باز جانم دهید اگر خواب هستم تکانم دهید مریضم حرم را نشانم دهید من از آنِ مولایم آنم دهید کمی در حرم استخوانم دهید مرا جای دیگر مبادا علی... @hosenih چه می چسبد اینجا جوابت دهند و جا گوشه ی انقلابت دهند در آن صحن باشی و آبت دهند سرت رویِ زانو و خوابت دهند و در خواب هم آفتابت دهند چه می چسبد آری به رویا علی @hosenih اگر چشم اینجا به امید توست سرِ سالِ ما هم شبِ عیدِ توست در این سینه ها نورِ توحیدِ توست فقط روشناییِ خورشید توست و این روضه ها گیرِ تاییدِ توست بخوان تا مُحَرم تو ما را علی @hosenih منم روبرویت علیک السلام پُر از آرزویت علیک السلام من و گفت و گویت علیک السلام تو و اشک رویت علیک السلام به یاد عمویت علیک السلام تو هم داده ای دل به سقا علی @hosenih بخوان روضه ها را به اِبنِ الشَبیب زِ تیری مَهیب و زِ شَیبُ الخَضیب زِ آهی غریب و زِ خَدِالتَریب زِ اَمَن یُجیبِ یتیمی غریب بگو وا حسن وا حسینا علی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی شادم که در حریم تو افتاده بار من آیا شود ز لطف خریدار من شوی @hosenih خود را ز راه دور کشاندم به کوی تو دلخسته آمدم که مددکار من شوی هر طور راحتی، بزن، اما نمی روم این بار آمدم که فقط یار من شوی من ورشکسته گنهم، می شود؟ شبی یوسف شوی و گرمی بازار من شوی عمرم به باد رفته به داد دلم برس من آمدم که مونس من یار من شوی آقاییم همیشه ز سلطانی شماست یک عمر نوکرم که تو سالار من شوی @hosenih خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین گویا که از وفا تو گرفتار من شوی پیچیده باز در حرمِ تو صدای من دست شماست روزیِ کرب و بلای من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آهو آمد سوی تو آرام شد، پس می شود در حریمت هر که بی کس می رود کس می شود @hosenih یک عبای آبی و عمامه ای از جنس نور آسمان از دست این گنبد ملبّس می شود خوب ها از چشمشان "می" می چکد اما چرا قسمت چشمان من انگور نارس می شود؟ تو دلیل اعتبار گنبد و نقّاره ای آهن و سنگ از وجود تو مقدّس می شود دل اگر تاریک باشد در حریمت چون کلاغ زود در بین کبوتر ها مشخّص می شود @hosenih پنجره فولاد، سقّاخانه و گنبد طلا هر که در صحن است محو این مثلّث می شود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با خود اگر آورده بودم چشم گریان را احساس می کردم کنار صحن باران را ساکن نمی ماند کسی حتی زمین وقتی سکنای خود کردی شمال شرق ایران را @hosenih اینبار هم با شعر می خوانم تو را اما دارم به کرمان می برم سوغات کرمان را در نقشه راهی می شوم هر وقت می بینم آزادراه اصفهان قم تا خراسان را قطعا به جای مردم شیراز اگر بودم یکجا به نامت می زدم دروازه قرآن را محض حضور خواهرت بوده است در قم ، چون باید کنار زعفران جا داد سوهان را باشد ، ضمانت کردی اما در عوض یک عمر آواره کرد این کارت آهوی بیابان را آنها که دیدار تو را لب تشنه اند انگار از سمت سقاخانه می بینند ایوان را @hosenih دم می دهی از پنجره فولاد و می دانم از نو مسیحی می کنی این نو مسلمان را با خود عصایش را نیاورده است نابینا حتما یقین دارد که خواهد دید سلطان را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غرق عصیانم ولی پای تو گیرم لااقل عاشق روی تو ای ماه منیرم لااقل تا مسیر عاشقی سمت خراسان شماست من هم از آوارگان این مسیرم لااقل @hosenih کاشکی می شد که یک ساعت نشانِ خدمتِ خادمان افتخاری را بگیرم لااقل گر نشد توفیق تا من کشتۀ عشقش شوم دلخوشم از اینکه بر عشقش اسیرم لااقل ساکن صحن رضا بودن اگر ممکن نشد کاش می شد در رواق او بمیرم لااقل من ندارم جز گدایی بر درش سرمایه ای باز هم شکرانه دارد من فقیرم لااقل وعده داده در سه جا آید به دیدارم رضا می شود در روز محشر دستگیرم لااقل @hosenih تا ابد این حیدری بودن برای ما بس است هر که هستم عبد مولای غدیرم لااقل شد علی نامش که جاویدان شود یاد علی عمر ما خورده گره با یاد اولاد علی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دوباره روی لبم ذکر یا رضا دارم به سر دوباره هوای بهشت را دارم گدایی از ازل انگار بوده در خونم همیشه چشم به دست کریم ها دارم هر آنچه هست همینجاست در حریم رضا مقام و سعی و صفا ، مشعر و منا دارم حرم نگو که شفا خانه است اما من مریضِ عشقم و کِی حاجت شفا دارم ؟ هوای پنجره فولاد لازم است اینجا اگر هوای سفر سمتِ کربلا دارم نقاره خانه اش آرام می کند دل را عجیب نیست که عادت به این صدا دارم رضاست چشمۀ هر فیض و هر چه الطافیست به این نتیجه رسیدم که او مرا کافیست @hosenih اگر چه معتقدم آدم بدی شده ام چنان کسی که دلش را هدف زدی شده ام برای عرض ارادت ولو به قدر سلام به آستان تو فرد مقیدی شده ام خدا گواست ز فیض دعای خیر شما حسینی و علویّ و محمدی شده ام تمام فخر من این است ای امام رئوف به پیش تو به گدایی زبانزدی شده ام اگر که نوکر دلخواهتان نبودم من بگو که حداقل چند درصدی شده ام در این زمانه که حاجی شدن کمی سخت است به سنت فقرای تو مشهدی شده ام علیّ سوم زهراست ضامن آهو بر آن جمال علی گونه اش بگو یاهو @hosenih به مدح و شعر سرایی علاقه ای دارم به شعرهای ولایی علاقه ای دارم کنار درب ورودی دو دست بر سینه سلام بر تو خدایی علاقه ای دارم من از قدیم برای ورود در حرمت به بست شیخ بهایی علاقه ای دارم در این حریم که لیوان و آب بسیار است به کاسه های طلایی علاقه ای دارم خجالتم نمی آید که اعتراف کنم در این حرم به گدایی علاقه ای دارم به واژه واژهء تک بیت شعر معروفی که حج ما فقرایی علاقه ای دارم نصیب ما بنما ای که سر به سر نوری شبی دعای کمیلی به صحن جمهوری @hosenih چه حلقه ها که زدم یا رضا تو را بر در ز روز کودکی ام بودم عاشقت آخر شفا گرفت مریضی به پشت پنجره ات نقاره خانه نوایی گرفت و شد محشر نبود در حرمت جای سوزن انداز و دل هوائی من هم برای تو زد پر جلوی پنجره فولاد و پشت جمعیّت مودبانه به سویت سلام داد پدر کمی ز پارچۀ سبز رنگی از حرمِِ تو زد به دور مچ دست من گره مادر برای خاطر تو جایزه معین کرد اگر که من صلوات تو را کنم از بر خرید ، مادر ، سوغات ، زعفران و نبات به حوض و پنجره فولاد و گنبدت صلوات @hosenih بیا که چشمۀ جوشان سلسبیل اینجاست بیا که کوثر و زمزم ، فرات و نیل اینجاست بیا که آیۀ بردا سلام نازل شد بیا برای توسل بیا خلیل اینجاست بیا که جای نزول تمام رحمت ها بهشت واسعۀ خالق جلیل اینجاست ز بس حریم قشنگ رضا صفا دارد شبانه روز، پاتوق جبرئیل اینجاست بیا که در حرم او کرم فراوان است که جایگاه ملائک به این دلیل اینجاست طبیب هست ، اگر عاشقیّ و تب داری بیا که هرچه مریضی شده دخیل اینجاست شب تولد او گرم تر ز هر سال است نقاره خانه اش این روزها چه فعال است @hosenih نگاه لطف انیس النفوس ما را بس بهشت حضرت شمس الشموس ما را بس گدای قانعی ام من همین که اذن دهی بیا و خاک حرم را ببوس ما را بس به روی فرش نشستن به ما نمی آید به روی خاک حریمت جلوس ما را بس دعای ماست فقط عاقبت به خیر شدن دعای خیر تو در این خصوص ما را بس عروس کشور ایران حریم زیبایت بهشت ماست حرم ، این عروس ما را بس به میزبانی و با خرج هیأت آقا یکی دو شب سفری سمت طوس ما را بس سخن بس است که تا صبح ، حرف ها داریم خلاصه شکر خدا که امام رضا داریم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ السلام ای آنکه دلها زیر پایت ریخته حق ، جنان را زیر پاهای گدایت ریخته مدح تو ارباب رویائی خوراک شعرهاست بس که مضمون در کف صحن و سرایت ریخته با هنرمندی حریمت نورپردازی شده ریسه ها بر شانۀ گلدسته هایت ریخته در رواق و صحن ها و بست هایت یک به یک بوی تو در سینه ها عطر ولایت ریخته این نخ سبز تبرک را که بر مچ بسته ام سیدی حس می کنم که از عبایت ریخته با غذای حضرتی آخر نمک گیرت شدم حضرت زهرا نمک را در غذایت ریخته گرچه صدها بار ایوان طلا را دیده ام باز دل با دیدن ایوان طلایت ریخته عاشقانت را یقین دارم که می بخشند حشر طرح این بخشودگی ها را خدایت ریخته آمدی آرامش قلب عطوف اهل بیت مهربانتر از همه هستی رئوف اهل بیت @hosenih زائران را در نظر جنت تجسم می شود خسته از راه آمده غرق تبسم می شود زائری که روزها لحظه شماری کرده است زود با آقای خود گرم تکلم می شود بی گمان این روزها آقا دعاگوی همه زائران خواهرش معصومه در قم می شود وقت پرواز کبوترها به بالای سرم آسمان شهر پشت بالشان گم می شود این کبوترها روی بازار هم دارند اثر گرم بیرون از حرم بازار گندم می شود می زند در صحن قدسش جمعیت موج و عجیب دل به صحن کوثرش غرق تلاطم می شود رفتن پای ضریحش نیست اینجا نوبتی ذکر زهرا باعث حق تقدم می شود آنچه ایرانی جماعت را بهشتی می کند عشق معصوم دهم ، خورشید هشتم می شود هر چه دارم می دهم تا که بیایم پای بوس چشم ما و بارگاه حضرت شمس الشموس @hosenih باز هم جا هست حاجت گر بیاری بیشتر کاش سهم ما شود گرد و غباری بیشتر دوستداران و محبانش در این صحن و سرا بیشتر هستند هر چه می شماری بیشتر صحنه های ناب، اینجا ناتمام است و بدیع هر چه می گیریم عکس یادگاری بیشتر بشنو آواز کبوترهای آقا را درست صوتشان زیباست حتی از قناری بیشتر در خیالم بین جارو کردن و تحویل کفش هر دو دلچسب است اما کفشداری بیشتر نذر کردم سکه ای انداختم در این ضریح سکه هم کافیست آری گر نداری بیشتر واقعا زیباست از دنیا بپرس از این حرم هیچ کس دارد سراغ آئینه کاری بیشتر؟ امتحان کردم که پشت پنجره فولاد او اشک آدم می شود از دیده جاری بیشتر این سفرها شد برای ما تمامش خاطره باز شد از کار ما با لطف او صدها گره @hosenih با نوای ذاکران و صوت و لحن قاریان جا گرفته ذکر تو در سینۀ ایرانیان در شب میلاد تو ای صاحب ایران زمین خاکیان هم جشن می گیرند با افلاکیان هر که مهرت را خریده شک ندارم برده سود هرکه از تو دور مانده بی گمان کرده زیان گفته ای دیدار زائر می روی بیهوده نیست در زیارت آمدن دعواست بین قدسیان جای جای این حرم سر دارد از جنت ولی نقطۀ عطفی است ایوان طلا در آن میان دوست دارم بشنوم هر روز ذکر خاصه ات با صدای روحبخش زنده یاد انصاریان من فقیرم تو هم آن حج فقیرانی لذا هم شدم از مشهدی ها هم شدم از حاجیان ضامن آهو رضا و ضامن ما هم رضاست روز محشر خوش به حال جملۀ زهرائیان هر که آمد پر شد از عطر ولایت شامه اش خوانده ام من لذتی دارد زیارت نامه اش @hosenih با علی موسی الرضا ایران گلستان می شود حافظ ایران ما شاه خراسان می شود نام زهرا مادرش با نام فرزندش جواد هر کحا برده شود صد مشکل آسان می شود آفتاب صبح می تابد به ایوان طلا مثل گنبد جلوهء ایوان دو چندان می شود گاهگاهی آفتاب اینجا طوافی می کند گاه پشت گنبدش از شرم پنهان می شود می زنم هر جا قدم این سوی و آن سوی حرم ناخودآگاه آخرش ختمِ به ایوان می شود گر کسی غیر مسلمان یک سفر آید به طوس با نگاه ویژهء سلطان مسلمان می شود این تمام باور و این اعتقاد شیعه است با نگاه خاصه اش برکت فراوان می شود فخر دارد آب سقا خانه اش بر سلسبیل مست سقا خانه اش لبهای باران می شود مستی این آب را در خود شرابش هم ندید این رواق و صحن را جنت به خوابش هم ندید @hosenih گر بخواهد با اشاره خاک را دُر می کند عشق او هر لحظه در قلبم تبلور می کند او رئوف اهل بیت است و چنان جدش حسین (ع) با نگاهی عالمی را در دمی حر می کند قسمتم مشهد نگردد گر که سالی چند بار قلب من در سینه احساس تأثر می کند هیچ صاحب خانه ای چون صاحب این خانه نیست گر گدا کاهل بود خود کاسه را پر می کند فخر کردن هم خدایی فخر کردنهای ماست هر که اربابش رضا باشد تفاخر می کند مادری دیدم که طفلش را رضا داده شفا پای ایوان دارد از آقا تشکر می کند مشتری دارد حریمش از جنان هم بیشتر نان جنت را حریم طوس آجر می کند هوش از سر می برد از بس که جنات الرضا جنت الاعلی هم احساس تحیر می کند مدح ما حتی نمی از آب اقیانوس نیست هیچ جائی در جهان کرببلا و طوس نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih