eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تا ملائک همگی دور علی چرخیدند حاجیان را ز ارادت به علی سنجیدند حاجیان که همگی منتظر حق بودند در بر احمد مختار علی را دیدند با نفس های علی باز خدا ساخت بهشت چون که از برکت حیدر، همه را بخشیدند مثل نقلی روی دستان پر از لطف نسیم اختران را طرف عرش خدا پاشیدند تا که دستان علی را به هوا بُرد نبی دست او را همه ی آینه ها بوسیدند آسمان ها همگی خَم شده و مثل زمین روی خود را به کف پای علی ساییدند زائرانی که ز اخلاص به او رو کردند کوثر از دست خود فاطمه می نوشیدند یا علی بود که از عرش خدا می بارید نور مولا به سر ثانیه ها می بارید @hosenih عاشقان تو علی، دل که به دریا بزنند این محال است که در شیعِگی ات جا بزنند بارها خواستهٔ قلب بهشت این بوده مثل ایوان تو در جنّت الاعلی بزنند عده ای که رخ ایوان شما را دیدند قید دیدار جنان حین تماشا بزنند قصد کردند ملائک همه در عید غدیر پرچم عشق تو را بر سر دل ها بزنند امر و دستور خدا بوده که باید عالَم بوسه بر خاک در حضرت مولا بزنند کاش می شد بشوم فرش حریم تو علی تا که زوّار تو بر فرق سرم پا بزنند مردمانی که به دنبال خدا می گردند باید آقا که درِ بیت شما را بزنند از غدیر تو به معراج رسیدیم علی کوثر از دست تو یک جرعه چشیدیم علی @hosenih تو رسیدی که سرآغاز امامت بشود چشم تو معنی ایثار و رشادت بشود هر کسی دیده تو را لحظۀ شمشیر زدن تا ابد شیفتۀ درس شهامت بشود در مقام تو همین بس که در این راه دراز حضرت فاطمه حامی ولایت بشود عکس زهرا که به چشمان تو افتاد خدا بین چشمان تو با فاطمه رؤیت بشود مطمئنم که از این جمله خدا هم راضی ست باید از نام تو هر ثانیه صحبت بشود نوکری تو مدالی ست که زهرا داده آن قدر نذر نمودم که عنایت بشود همۀ حرف من این است شب عید غدیر دیدن صحن نجف کاش که قسمت بشود به خدا می رسد آن کس که تو را پیدا کرد زین جهت بود خداوند تو را مولا کرد @hosenih من مریض توأم ای شاه شفا می خواهم بی سر و پایم و آقا سر و پا می خواهم منِ بیچاره چه دارم به تو تقدیم کنم تازه امشب سفر کرب و بلا می خواهم تا محرّم بشود چند شبی مانده هنوز روزی نوکری از دست شما می خواهم دامنت را دمی از دست من آقا نکشی بهر شالم نخی از کُنج عبا می خواهم التماست بکنم می کنی آقا نظری چادر سوختۀ فاطمه را می خواهم یک دعا کن که دل نوکر تو قرص شود کارم از کار گذشته ست دعا می خواهم روزیم را شب عید است کمی اشک بده راضی ام؛ اشک مرا هم ز همان مشک بده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سلمان کیستید مسلمان کیستید؟ با این نگاه شیعه ی چشمان کیستید؟ با این نگاه شعله ور از برق افتراق با این نگاه خط زده بر خطبه ی وفاق با این نگاه پر شده از خط فاصله دور از ملاحظات روایات واصله با کیست این نگاه؟ پی چیست این نگاه؟ آیینه ی نگاه علی نیست این نگاه چشم علی که محو افق های دور بود از درد و داغ شعله ور اما صبور بود @hosenih چشمی که حرف حرف سکوتش شنیدنی ست چشمی که ربنای قنوتش شنیدنی است آن حرف ها چه ژرف چه ژرفند خوانده اید؟ آن حرف ها شگفت و شگرفند خوانده اید؟ از درد بی امان چه بگویم شنیده اید از خار و استخوان چه بگویم شنیده اید مولا رسیده بود به سوزان ترین مصاف اما نبرد دست به شمشیر اختلاف تیغی که در مصاف به فریاد دین رسید این بار در غلاف به فریاد دین رسید چون لیلة المبیت علی از خودش گذشت آتش به سینه داشت ولی از خودش گذشت @hosenih آتش به سینه داری اگر، شعله ور مباش هیزم بیار سوختن خشک و تر مباش دامن مزن به آتش این قیل و قال ها از حق بگو، چنانکه علی گفت سال ها از حق بگو ولی نه به توهین و افترا با منطق علی، نه به توهین و افترا القصه سیره ی علوی این چنین نبود تاریخ را بخوان اخوی این چنین نبود بادا که تا همیشه بمانیم با علی سلمان شویم و مسلم این راه یا علی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دارم دلي از شوق تو لبريز علي جان آه اي تو بهار دل پائيز علي جان عالم همه سرمست تو من نيز علي جان جان همه عشاق سحر خيز علي جان امشب به دل بي سر و پايم نظري كن از حاشيه ي قلب سياهم گذري كن @hosenih رخصت بده از قدر تو يك قدر بخوانم رخصت بده در حلقه ي عشاق بمانم من طوطيم و جز دم استاد ندانم من مشتعل عشق علي ورد زبانم اي جان جهان در دل چشمان سياهت اي شمس و قمر مشتري گاه به گاهت @hosenih اي سر زده از مشرق چشم تو اذانها بر قله ي توحيد تو، توحيد نشانها اي گمشده ی زلف سياه تو شبانها اي قدر تو مستور در اوج رمضانها كي مي شود از رفعت قدر تو قلم زد بايد فقط از وصله ي نعلين تو دم زد @hosenih كي مي شود از قدر تو بي پرده بگويم از كندن درهاي چهل مرده بگويم ؟ تكبير بگويم؟ يل سر كرده بگويم؟ هر معركه اي رفته ، سر آورده بگويم ؟ من هيچ ندارم كه بگويم چه بگويم ؟ بايد كه بفهمم ز تو چيزي كه بگويم؟ @hosenih هي خط زدم و باز نوشتم ولي از سر سر مي كشد از وصف تو دل بر در ديگر از اشك تو احيا شده اين نخل تناور اي عشق مجسم شده، توحيد مصور ! آهنگ تو دارند زمانها و زمينها افلاكي همدم شده با خاك نشينها @hosenih بر دوش نبي رفتي و توحيد سرودي تو باب نبي بودي وتو راه گشودي در كعبه كه مي رفت اگر كه تو نبودي ؟ اي جان پيمبر چه فرازي چه فرودي! اي آيه ي تو زينت قرآن محمد او جان تو بوده است و تو جان محمد @hosenih اي مسلم اول شه مردان مه كامل منظومه ي حسن نبي و بحر فضائل اي رفته ز جا پاي تو هر عارف واصل در محضر تو هر چه بخوانيم چه قابل يعسوبي و فاروقي و صديقي و مولا اي شير خدا، فخر نبی، همسر زهرا @hosenih كم بود سپاه تو و بسيار تو بودي سردار، نبي بود و علمدار تو بودي دشمن شكن عرصه ي پيكار تو بودي آري به خدا حيدر كرار تو بودي هان تيغ بچرخان وسط معركه هو هو اي تيغ هم از جذبه ي رزم تو علي گو @hosenih اي دست تو در دست نبي دست ولايت اي مشعر و مسعي و منا محو صفايت اي بر لب هر عارف وارسته ثنايت اي جان جهان ، جان دو عالم به فدايت مائيم و تمناي نگاه تو علي جان اي پاي غدير تو ، جان همه قربان @hosenih اي آنكه به شبهاي دُژم بدر منيري اي شعله عشقي كه نمرده است و نميري تو عزت محضي كه تبدل نپذيري تو حكمت بر پا شدن بزم غديري اي صف زده در بيعت تو عالم و آدم بخّ لك مولاي ، ولي ا... اعظم @hosenih نستغفر من هر چه ولايت نپذيرد نستبرء من هركه تو را دوست نگيرد حق است فقط آنچه نمرده است و نميرد كي اهل بهشت است كسي را كه كني رد جز تو چه كسي وارث اوصاف عظيم است بر دوزخ و جنت چه كسي جز تو قسيم است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ظهر دم بود و بركه هم تشنه بركه‌اي كه تب بيابان داشت دل او مثل تكه هاي سفال اشتياق نماز باران داشت ظهر يك روز آفتابي بود بركه پلكي زد و نگاهش رفت باز هم تا به انتهاي كوير حسرت جانگداز آهش رفت آه من بركۀ نگاه توأم من به جز چشم تو نمي نوشم تا نيايي و هم دمم نشوي به خدا لحظه اي نمي‌جوشم @hosenih آه من بركه هاي يعقوبم كه به دشت فراق جاري شد من همان رود نيل موسايم كه به سمت عراق جاري شد من همان بركۀ نمك گيرم كز سر سفره ات نمك خوردم من كوير حجازي صبرم كه به شوق شما ترك خوردم بركه از درد و دل لبالب بود بركه آن روز در تلاطم بود بركه آن روز فكر آب نبود فكر يك بركه پر از خون بود @hosenih ظهر زيباي روز نوروزي باز پلكي زد و نگاهش رفت نه ولي مثل اينكه اين دفعه صد و ده بار سوز آهش رفت ماه او در حوالي خورشيد با هزاران ستاره مي آمد بشنو و شك نكن صداي خدا از سر هر مناره مي‌آمد اشهد ان ذاته مستور اشهد ان نوره منشور اشهد ان مومنون به كلهم فائزون بيت النور آيه اي روي بال جبرائيل پر زد و لحظه‌اي تلاوت شد بعد از آنكه رسول آن را خواند پر زد و محو در ولايت شد @hosenih ايه پرواز كرد تا بركه از تجلاي آب صحبت كرد بركۀ خالي سفالي ما گريه كرد و دوباره بيعت كرد گفت بالماء كل شيء حي من همان خاك مرده ام اي آب من اگر بركه اي پر از آبم از شما آب خورده ام اي آب تو همان بي كران اقيانوس من همان كوزۀ سفال توأم كه اگر آه لب به من بزني مطمئنم هميشه مال توأم بركه از اشتياق دريا شد زير پاهاي ماه جاري شد ماه عكسش به بركه افتاد و عكس اين لحظه يادگاري شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اسلام چون کودکی بود در اول راه مانده مانند ماهی هلالی در اول ماه مانده خورشید اما درآمد با ماه بر منبر آمد امروز اگر ماه کامل بر بام درگاه مانده ظهر است و آن آبگیرش آری غدیر است و شیرش دیگر چه باک است اگر دشت در مکر روباه مانده گشتیم و جز او ندیدیم گشتیم و دیگر نگردید غیر از علی هیچ کس نیست تا این زمان شاه مانده از دشمنانش نمانده است غیر از تباهیّ و از او هذا علیٌ کنار من کنتُ مولاه مانده @hosenih هم عادِ عاداه خوانده هم والِ والاه دیده هرکس که بیراه رفت و هر کس به دلخواه مانده ایراد کوتاهی ماست تقصیر گمراهی ماست خرما اگر بر نخیل و دستی که کوتاه مانده ما آسمان را ندیدیم تنها سلونی شنیدیم از کوه بالا نرفتیم از ما فقط کاه مانده بسم اللهِ سوره ی ناس قدر است و ما قدرنشناس گوشی نماند و صدایش عمریست در چاه مانده عصر از غدیرش گذشتیم شب شد به چاهش کشیدیم زآن شب نمانده است چاهی زآن شب ولی آه مانده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ساقی از خمّ ولایم بچشان باده که امشب به تولای علی مست شوم، بی خبر از هست شوم، عاشق یکدست شوم، سر بکشم، پر بکشم، حلقه ی اقبال زنم، از قفس خاکی تن بال زنم، لب به سخن باز کنم، خوانم و پرواز کنم، گویم و اعجاز کنم، بر دو جهان ناز کنم، مدح علی بر همه آغاز کنم، هان منم و عشق امیرم، به همین عشق اسیرم، که کشد سوی غدیرم، روم و دامن دلدار بگیرم، نگهی افکند آنگونه که صد بار شوم زنده و صد بار بمیرم، چه غدیری، چه امیری، چه بشیری، چه مه و مهر منیری، چه قیامی، چه پیامی، چه امامی، چه مقامی، همه جا بحر عنایت، همه جا نور لایت، شده از خالق معبود روایت، که بود عید ولایت، ملک و حور و پری، ارض و سما، کوه و چمن، دشت و دمن، ریگ و حجر، نخل و شجر، جنّ و بشر، یکسره کوشند مگر تا شنوند، از دو لب ختم رُسل، فخر سُبل، هادی کل، مدح علی شیر خدا را @hosenih جبرئیل آمده از سوی خداوند تعالی، به رخش نور تجلی، به لبش حکم تولّی، که الا ختم رسالت، گهر بحر جلالت، نبی امی خاتم، پدر عالم و آدم، صلوات از سوی حق بر تو بر آل تو هر دم، به علی باش مبلّغ، به تو امر از طرف خالق سرمد شده، بلّغ، برسان حکم خدا را، وَ بگو گفته ی ما را، که خدا یار تو باشد، اگر امروز زبان را نگشایی و تولای علی را به خلایق ننمایی و دل اهل ولا را نربایی، به خدایی که تو را داده چنین قدر و جلالت، به تو و حیدر و آلت، همه ابلاغ تو باطل شود از بدو رسالت، بگشا لعل لب و بانگ به عالم بزن و سیطره ی کفر و دو رویی همه بر هم بزن از شیر خدا دم بزن اینک بچشان بر همگان جام ولا را @hosenih چو شنید این سخن از پیک خدا خواجه ی عالم، شرف دوده ی آدم، نبی پاک و مکرم، همه توحید مجسم، لب جانبخش مسیحایی او غنچه صفت باز شد از هم، که الا ای همه حجاج، زن و مرد، ز پیر و ز جوان، خُرد و کلان، باز بگیرید عنان، کز طرف ذات خدای دو جهان آمده فرمان، که بگویم به شما آنچه شده وحی به من از سوی خلاق زمن، خلق در آن برکه شده جمع، چو پروانه که بر دور و بر شمع، بفرمود نبی تا ز جهاز شتران گشت به پا منبر و چشم همه بر قامت پیغمبر و بگذاشت نبی پای بر آن منبر و فرمود بسی حمد و ثنای احد داور و پس خواند یکی خطبه ی غرّای ز هر نقص مبرا، به نوایی که بسی بود دل آرا، به ندایی که زن و مرد شنیدند ز لعل لبش آن طُرفه ندا را @hosenih سخن ختم رسل برد ز سر هوش زن و مرد، سراپا همگان گوش، به جز نطق محمد همه خاموش، الا ای همه را بار ولایت به سر دوش، مبادا شود این قصه فراموش، که ناگاه نگاه نبی افتاد به رخسار علی، حجت حی ازلی، شیر خداوند جلی، آن به خداوند ولی، فارس میدان یلی، خواند ورا بر روی منبر به کنارش به چنان عزّ و وقارش، صلوات همه ی خلق نثارش، نگه ختم رسل سوی علی، شیفته ی روی علی، گشته ثناگوی علی، آی همه امت احمد بشتابید و بیایید و ببینید، همه دست علی را به سر دست محمد، دو لب خویش گشوده، دل یک خلق ربوده، که هر آنکس که منم رهبر و مولاش، بود تا ابدالدهر علی رهبر و مولاش، علی سرور و آقاش، علی حصن حصین است، علی سرّ مبین است، علی یاور دین است، علی یار و معین است، علی فخر زمان است، علی میر سماوات و زمین است، علی حبل متین است، امام است و امین است، همین است و همین است، علی رهبر و مولاست شما را @hosenih علی صوم و صلات است، علی حج و زکات است، علی صبر و ثبات است، علی خضر حیات است، علی نیت و تکبیر، علی حمد و رکوع است، وَ قیام است و قعود است، علی حج و علی کعبه، علی مروه، علی سعی و علی رکن و مفاف است و طواف است، علی اول اسلام، علی آخر اسلام، علی محور اسلام، علی رهبر اسلام، علی سرور اسلام، علی یاور اسلام، علی ردّ و قبول است، علی بحر عقول است، علی جان رسول است، علی زوج بتول است، علی عرش و علی فرش، وَ علی مهر و علی ماه، وَ علی آدم و نوح است، وَ خلیل است و کلیم است و مسیح است، علی یوسف و یعقوب و سلیمان و علی یونس و خضر است، علی فاتح بدر و اُحد و خیبر و احزاب، علی اصل خطاب است، ثواب است و عِقاب است، ظهور است و حجاب است، به ربّی که کریم است و رحیم است و ودود است و غفور است و حلیم است و عظیم است، خدا مثل علی شیر ندارد، دو جهان مثل علی میر ندارد، نتوان یافت همانند علی گر چه بگردید همه ارض و سما را ⬇️
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تو را تا دیده‌ام محو جمال کبریا دیدم تو را غرق مناجات خدا، از خود رها دیدم تو را در سجدهٔ باران و بر سجّادهٔ صحرا به هنگام قنوت برگ‌ها، در «ربّنا» دیدم @hosenih تو در هفت آسمان سیر و سفر می‌کردی امّا من تو را در سرزمین وحی، سرگرم دعا دیدم کنار «حجر اسماعیل» در سرچشمهٔ زمزم صفا و مروه را گرد تو در سعی و صفا دیدم «تو را دیدم که می‌چرخید گرد خانه‌ات کعبه خدا را در حرم گم کرده بودم در شما دیدم» تو را در دامن مادر، تو را در دست پیغمبر تو را مولود کعبه، قبلهٔ اهل ولا دیدم تو را فرمان بر «یا ایها المدثر» از اول تو را «السابقون السابقون» از ابتدا دیدم تو را پابند پیمان الست از مطلع هستی تو را عاشق‌ترین دلدادهٔ «قالو بلا» دیدم تو افکندی حجاب از روی «کَرّمنا بنی‌آدم» که سیمای تو را آیینهٔ ایزدنما دیدم تو آدم را فراخواندی به علم «عَلَّمَ الأسماء» تو را در کشتی نوح پیمبر ناخدا دیدم @hosenih اگر اعجاز موسایی عصا بود و ید بیضا سرانگشت تو را پرگار تقدیر و قضا دیدم نه تنها از تو شد عیسی مسیحادم، که از اوّل تو را هم عهد و پیمان با تمام انبیا دیدم سلیمان از تو حشمت یافت هنگام نگین‌بخشی تو را روح قناعت، اسوهٔ فقر و غنا دیدم زدی خود را به آب و آتش ای شمس جهان‌آرا تو را پروانهٔ پیغمبر از غارحرا دیدم به جولان‌گاه احزاب و نبرد خندق و خیبر به دستت تیغ «لا سیف» و به شأنت «لا فتی» دیدم @hosenih به یک ضربت که در خندق زدی، در برق شمشیرت جهانی را به لب «اَهلاً و سَهلاً مَرحَبا» دیدم تلاوت کردی «آیات برائت» را به زیبایی تو را خورشید بام کعبه در «اُمُ القُری» دیدم تو را در مسجد و محراب، در میدان و بر منبر تو را در بی‌نهایت، در کجا در ناکجا دیدم چه می‌دیدم خدایا روز فتح مکّه با حیرت خلیل بت‌شکن را روی دوش مصطفی دیدم «و سُبحانَ الّذی أسری بِعَبدِه» را که می‌خواندم تو را در لیلةُ المعراج، با بدرُالدُّجا دیدم سراغ آیهٔ «اَلیَوم اَکملتُ لکُم» رفتم تمام آیه را وصف علی مرتضی دیدم شکوه و عزّت هستی! کمال عشق و سرمستی! چه گویم من که روی دست پیغمبر چه‌ها دیدم @hosenih تو را در سایۀ باغ «اَلَم نَشرح لَکَ صَدرَک» شکوفا یافتم، مصداق «مِصباحُ الهُدی» دیدم گل روی تو را در «سَبِّح اسم ربَّکَ الاعلی» تَجَسُّم کردم آری، تا جمال کبریا دیدم تو را در سورۀ «حامیم تنزیلٌ منَ الرَّحمن» تو را در آیهٔ تطهیر و در «قُل اِنَّما» دیدم تو را در نون «اَلرَّحمن» و عین «عَلَّمَ القُرآن» تو را در یای «یاسن» ترجمان طا و ها دیدم تو را در «قُل کَفی بِاالله» در «وَالتّین وَالزَّیتون» تو را در «لیسَ لِلانسانَ اِلّا ما سَعی» دیدم نه تنها هست اوج رفعتت در «قاف و القرآن» تو را در سورهٔ وَالشَّمس و طور و وَالضُّحی دیدم تو را با چهرهٔ پوشیده و خرما و نان بر دوش کنار زاغه‌های شهر کوفه بارها دیدم @hosenih نوازش از تو می‌دیدند فرزندان شاهد هم تو را با گوهر اشک یتیمان آشنا دیدم به مسکین و یتیم از بس محبّت کردی و احسان تو را در سورهٔ انسان و متن «هل أتی» دیدم چه می‌دیدم خدا را در سکوت محض نخلستان تو را هر نیمه‌شب، در گریه‌های بی‌صدا دیدم شبی که شمع بیت‌المال را خاموش می‌کردی تو را با بی‌ریایی، خفته روی بوریا دیدم چو راز غربت خود را به گوش چاه می‌گفتی چو نیلوفر کشیدم قد، تو را ای ماه تا دیدم تو را پشت در آتش زده، با زهرةُالزّهرا صبور و مهربان، در تیرباران بلا دیدم اگر نامردمان دست تو را بستند، آن‌ها را اسیر پنجۀ تقدیر، در «تَبَّت یَدا» دیدم @hosenih در ایوان نجف، در کوفه، در محراب مسجد هم شهادت‌نامهٔ «فُزتُ وَ رَبَ الکَعبه» را دیدم پس از آن لیلة القدری، که شد شقُّ القَمَر، هرشب تو را در جوهر خون شهیدان خدا دیدم تو را یاری‌گر خون خدا، با عترت یاسین تو را دلجوی یاس ارغوان، در نینوا دیدم تو را در آسمان نیلگون ظهر عاشورا تو را در سایه‌روشن‌های شام و کربلا دیدم شب شام غریبان و پرستوهای سرگردان تو را دلسوخته در شعله‌زار خیمه‌ها دیدم اگر خورشید دشت کربلا از نوک نی سر زد تو را در موجی از آیات تسلیم و رضا دیدم @hosenih تو را با کاروان اهل‌بیت وحی در غربت تو را در حیرت از خورشید در تشت طلا دیدم کسی از آستانت دست خالی برنمی‌گردد که در آیینهٔ آیین تو مهر و وفا دیدم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید؟ کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید؟ صدای کیست که این‌گونه روشن و گیراست؟ که بود و کیست که از این مسیر می‌آید؟ @hosenih چه گفته است مگر جبرئیل با احمد؟ صدای کاتب و کلک دبیر می‌آید خبر به روشنی روز در فضا پیچید خبر دهید:‌ کسی دستگیر می‌آید کسی بزرگ‌تر از آسمان و هر چه در اوست به دست‌گیری طفل صغیر می‌آید علی به جای محمد به انتخاب خدا خبر دهید: بشیری نذیر می‌آید کسی به سختی سوهان، به سختی صخره کسی به نرمی موج حریر می‌آید @hosenih کسی که مثل کسی نیست، مثل او تنهاست کسی شبیه خودش، بی‌نظیر می‌آید خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت خبر دهید به یاران: غدیر می‌آید به سالکان طریق شرافت و شمشیر خبر دهید که از راه، پیر می‌آید خبر دهید به یاران:‌دوباره از بیشه صدای زنده یک شرزه شیر می‌آید خم غدیر به دوش از کرانه‌ها، مردی به آبیاری خاک کویر می‌آید کسی دوباره به پای یتیم می‌سوزد کسی دوباره سراغ فقیر می‌آید کسی حماسه‌تر از این حماسه‌های سبک کسی که مرگ به چشمش حقیر می‌آید غدیر آمد و من خواب دیده‌ام دیشب کسی سراغ من گوشه‌گیر می‌آید @hosenih کسی به کلبهٔ شاعر، به کلبهٔ درویش به دیده‌بوسی عید غدیر می‌آید شبیه چشمه کسی جاری و تپنده، کسی شبیه آینه روشن ضمیر می‌آید علی همیشه بزرگ است در تمام فصول امیر عشق همیشه امیر می‌آید به سربلندی او هر که معترف نشود به هر کجا که رود سر به زیر می‌آید شبیه آیه قرآن نمی‌توان آورد کجا شبیه به این مرد، گیر می‌آید؟ مگر ندیده‌ای آن اتفاق روشن را؟ به این محله خبرها چه دیر می‌آید! بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است به عرصه‌گاه قیامت اسیر می‌آید @hosenih بیا که منکر مولا اگر چه پخته، ولی هنوز از دهنش بوی شیر می‌آید علی همیشه بزرگ است در تمام فصول امیر عشق همیشه امیر می‌آید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
علی شاهد و مشهود، علی عابد و معبود، علی قاصد و مقصود، علی حامد و محمود، علی ذاکر و مذکور، علی ناصر و منصور، علی آمر و مأمور، علی ناشر و منشور، علی ناظر و منظور، علی باب مراد است، علی مرد جهاد است، علی کیست ولی الّه و وجه الّه و عین الّه و باب الّه و نور الّه و سر الّه یکتاست، علی آیت عظماست، علی عالِم اسماست، علی عالی و اعلاست، علی والی و والاست، علی شوهر زهراست، علی واسطه ی فیض الهی است، علی آمر و ناهی است، علی مُهر گواهی است، علی را علی را، بجز هو نشناسد، خدا را خدا را، به جز او نشناسد، بخدا غیر خدا و نبی و غیر علی، عالم خلقت نشناسند علی را، به همه خلق بگوئید که بی مهر علی هیزم نار است، گر آرید همه طاعت و تقوا و عبادات و دعا را @hosenih سخن ختم رسل را همه حجّاج شنیدند، وَ زدل نعره ی تکبیر کشیدند، به حیدر گرویدند، وَ مقامش همه دیدند، بدو روی نمودند و پی بیعت او دست گشودند و علی را همه از جان و دل خویش ستودند، بسی نغمه ی تبریک سرودند، گروهی شده مسرور، گروهی ز حسد کور، که بر خواست ز قلب کره ی خاک به نُه قلّه ی افلاک ندای علی مولا علی مولا، همه آئید و ببینید چه غوغای عظیمی شده بر پا که زن و مرد، چه از پیر و چه برنا، همه پروانه ی مولا، همگی مست تولا، همگی غرق تجلی، همه دلداده ی مولا، علی عالی اعلی، همه دیدند که عطر گل لبخند محمد به بهشت ابدی کرده مبدّل همه جا را @hosenih علی ای سرّ ودودم، علی ای بود و نبودم، علی ای غیب و شهودم، علی ای رکن و سجودم، تو قیام و تو قعودم، به تو پیوسته برازنده بود از طرف ختم رسل خلعت زیبای خلافت، تو امامی، تو قیامی، تو سلامی، تو شه عرش مقامی، تو صلاتی، تو صیامی، کرم و عزت و ایمان و شجاعت بود از تو، تو ولیّی، تو علیّی، تو همان وجه خدایی، تو همان شمس هدایی، تو همه هستی مایی، تو به هر درد دوایی، تو شفیع دو سرایی، تو شه ارض و سمایی، تو همان نفس رسولی، تو همان زوج بتولی، تو دَرِ شهر علومی، تو هماره ز دل ختم رسل عقده گشودی، تویی آنکس که همه خلق نبودند و تو بودی، به خدایی که تو را داد چنین جاه و جلالت، به ولایت، به رسالت، به فضیلت، به عدالت، که ره غیر تو کفر است و ضلالت، همه عالم ز تو گوید، دم «میثم» ز تو گوید، تو امامی، تو امامی، تو امامی، تو وصیّی، تو وصیّی، تو وصیّی، به خداوند قسم شخص رسول دو سرا را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ لعنت به هر که غیر تو را برگزیده است یعنی فضایل تو علی جان ندیده است افشا شده است سر همه واصلان حق از تو رسید هر که به جایی رسیده است افتادن به پای تو شد رمز سروری شد سربلند هر که به پیشت خمیده است هر کس عصا گرفت که موسی نمی شود هر مدعی که میوه ی طوبی نچیده است @hosenih بر کفر دشمنان تو تردید کی کند هر کس کمی ز مزه ی ایمان چشیده است بدر وحنین و خیبر و احزاب جملگی نقش شجاعت تو به عالم کشیده است از برکه ی غدیر خمت تا ابد علی بر نه فلک نسیم ولایت وزیده است بعد از نبی مسیر هدایت فقط تویی گمراه می شود ز تو هر کس بریده است حب تو را به جنت الاعلی نمی دهد هر کس که عشق ناب شما را خریده است آخر چه می شود که نگاهی به من کنی حالا که اشک شوق ز چشمم چکیده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همراه با پیامبرِ آخرالزمان راهیِّ حج شدند گروهی ز مومنان بعد از طواف کعبه پس از حجه الوداع کردند رو به سمت وطن کاروانیان بعد از دوراه جُحفه کنار غدیر خم فرمود مصطفی که بمانند حاجیان آنجا سه روز ماند ، که حجاج سر رسند پیچید این خبر همه جا بین این و آن انگار در میان خبری هست کاین چنین باید رسد به گوش تمام جهانیان در گوشه گوشه ، زمزمه ها بر زبان علیست نجوای حاجیان زکران تا کران علیست @hosenih روز غدیر ، هجدهِ ذیحجه الحرام جبریل عرضه داشت که پیغمبرِ کرام من حامل پیام مهمی ز خالقم فرموده خالقت برسانم به تو سلام پس ای رسول ، بَلِّغ ما أَنزلَ الیک خواهی اگر رسالت خود را کنی تمام باید به گوش خلق رسانی پیام را وابسته است دین خدایت به این پیام بر روی منبرت به همه حاجیان بگو حیدر پس از من است به خلق خدا امام آری علی همیشه بلند است رایتش اسلام ، ناب نیست مگر با ولایتش @hosenih شد وحی نازل از طرف حیِّ داورش وقتی تمام شد سخنش با پیمبرش دهها هزار حاجیِ برگشته از سفر گِرد آمدند دسته به دسته به محضرش حضرت اشاره کرد به اصحاب خویشتن آماده با جهاز شتر گشت منبرش همراه با وصیّ و پسر عمِّ خود علی طی کرد پله ها به قدوم مطهرش آنگاه رو به جانب حَضار کرده و بالا گرفت پیش همه دست حیدرش این است یک خلاصه ای از خطبۀ غدیر حیدر به خلق اول و آخر بود امیر @hosenih جانم علی چه قدر و جلالی چه عزتی چه شأن و جایگاه رفیعی چه شوکتی اسلام با ولایت او یافته کمال چه جاه و مرتبه ، چه کمال و فضیلتی این کیست که به خاطر روز ولایتش فرموده کردگار که اتممتَ نعمتی از شیعه بودنم به خودم فخر می کنم روحم جلا گرفت شنیدم روایتی پیغمبر گرامیِ اسلام گفته است یومٌ غدیر ، أَفضلُ أعیادِ أُمتی آگاه باش روح عبادات حیدر است سر منشأ تمام کرامات حیدر استِ @hosenih مولای خلقِ اولی و آخرین علیست میزان علیست شاخص و معیار دین علیست دین را قوام اوست صلاة و صیام اوست آرام جان و مرشد روح الامین علیست حجی که رفته اید و طوافی که کرده اید بی اختیار دورِ وجود همین علیست تنزیل آیۀ فَتبارک به شأن اوست اوج هنر نمایی جان آفرین علیست پروردگار بر همه حجت تمام کرد یوم الابد امیر همه مؤمنین علیست حق ریخته تمام جهان را به پای او جان تمام عالم و آدم فدای او @hosenih ما را زِ سمت حضرت صاحب زعامت است حج از فروع دین بُود اصلش امامت است ممنوعمان کنند ز حج ، با علی چه باک این کارشان نتیجه اش اشک ندامت است آل سعود بابت ظلمی که کرده است محکوم به فنا و قبول غرامت است با چشم دل اگر که ببینند شیعیان اوضاعِ آلِ خدعه به سوی وِخامت است دشمن بیا نجف که ببینی طواف را حج نیست جلوه ای زِ نُشورِ قیامت است آل سعود این همه مُهمَل به هم نباف کعبه به دور حیدر ما می کند طواف ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مانده ست جبرائیل ابوذر را نگه دارد یا مالک و سلمان و قنبر را نگه دارد وقتی پیمبر با ولیِّ خود به بالا رفت باید دو دستی باد، منبر را نگه دارد @hosenih باید کسی مثل پیمبر در زمین هم نه در آسمان دستان حیدر را نگه دارد دست نبی دست ولی را می برد یعنی نام علی نام پیمبر را نگه دارد عید غدیر خم پس از حج معنی اش این است باید که حاجی دور آخر را نگه دارد یعنی بگردد دور تو حاجی پس از حجش تا حد عیدُاللهِ اکبر را نگه دارد نامت جنون خیز است حق دارد مؤذن هم وقت اذان با دست خود سر را نگه دارد خوشبخت هرکس داشت بیعت باعلی اما خوشبخت تر آن کس که حیدر را نگه دارد مثل همیشه در نبود حضرت زهرا باید که مولا سهم کوثر را نگه دارد @hosenih ای کاش آن بادی که بالا داشت منبر را لطفی کند این مرتبه در را نگه دارد این شعر دارد می رود در مقتل آن جا که مانده چگونه شمر خنجر را نگه دارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih