بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_به_ماه_محرم
#میلاد_حسنی
▶️
طوقی دلم به گنبدت زائر شد
پرچم که سیاه شد قلم شاعر شد
@hosenih
پیک از طرف فاطمه آورده خبر
پیراهن مشکی شما حاضر شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_به_ماه_محرم
#سعید_بیابانکی
▶️
بر پا شده است در دل من خیمهی غمی
جانم چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی
عمریاست دلخوشم به همین غم که در جهان
غیر از غمت نداشتهام یار و همدمی
@hosenih
بر سیل اشک، خانه بنا کردهام ولی
این بیت سُست را نفروشم به عالمی
گفتی شکار آتش دوزخ نمیشود
چشمی که در عزای تو لب تر کند نمی
دستی به زلف دستهی زنجیرزن بکش
آشفتهام میان صفوف منظّمی
@hosenih
میخوانیام به حُکم روایات روشنی
میخواهمت مطابق آیات محکمی
ذیالحجّهاش درست به پایان نمیرسد
تقویم اگر نداشته باشد مُحرّمی...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#سیدمحمد_سادات_اخوی
▶️
با شعلهی در سینه نوشتم که بخوانی
تا شعلهی پنهانِ دلم را بنشانی
افسوس، نسیم سحری، زود سفر کرد
گفتم که سلام منِ غمگین برسانی
کار دلم از کار گذشتهست... مبادا
بیپرده شود کارم و در پرده بمانی
@hosenih
خورشیدی و من، بوتهی در خاک، اسیرم
دردیست: تَمَنّا کنی اما نتوانی
انصاف نباشد که به دنبال تو باشم
بیمبدأ و بیمقصد و بیبرگ «نشانی»
یا گم شده یابنالحسنم در مِه اندوه
یا حبس شده پشت دعاهای زبانی
@hosenih
ای کاش بیایی و کنارم بنشینی
تا خاک گِلیم دل تنگم بتکانی
آمین که نباشد، کلماتاند دعاها!
آمینِ دعاهای همه در رمضانی
هرچند امامی و دلت خانهی وحی است
قربان دلت! خون شده از تیر و کمانی
@hosenih
من تاب تماشای لبِ تشنه ندارم
آری... تو مگر پای دلم را بکشانی
قنداقهی خونین و تنِ کوچکِ نوزاد
بغض پدری بر سر بالین جوانی
گفتند: غروب آمد و آشوب شد عالَم
شاید که سری از سر نِی گفته اذانی
@hosenih
گفتند: «تمام است» و دویدند به سویش
آن لحظه رسیدند که میزد ضربانی
قربان دلت! باز برای تو بگویم؟
بوسید لبی شوق شریف شریانی
چشمان تو سرشار تماشای مدام است
با خاطرهها روز و شبی میگذرانی
شرمندهی تکرار مصیبت شدم اما
ای کاش که بنشینم و «تو»، روضه بخوانی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#ابراهیم_کریمی
▶️
بویی به مشام غیر حاشا نرسد
خیری ز کسی بر من تنها نرسد
@hosenih
ای وای عجب حادثه ای در راه است
ای کاش که نامه ام به مولا نرسد
⏭
گیرم که شده تمام ره طی ، برگرد
خونت شده شرط دادن ری ، برگرد
@hosenih
گر وعده تو را میوه ی نوبر دادند
نوبر سر اصغر است بر نی ، برگرد
⏭
با خویش نه لشکر نه سپاه آورده
دو طفل عزیز و بی گناه آورده
@hosenih
در کوفه ز بس مرد ندیده مسلم
ناچار به پیر زن پناه آورده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#ورود_به_ماه_محرم
#مناجات_اول_مجلس
#سیدمحمد_میرهاشمی
▶️
در مُحرم هر که صاحب منبر است
در قیامت عرش را تاج َسر است
غافل از "کبریت اَحمر" گر شود*
شعله ی سرد و نهال بی بَر است
بی مرور این کتاب رهگشا
مطلبش ناقص کلامش اَبتر است
شرح حال و روز نوکر خواندنی است
بارها کبریت اَحمر خواندنی است
@hosenih
دانش هرکس وسیع تر دُرّتر است
پُر بُکاتر هرکه باشد کُر تر است
با وفاتر هر که شد، عباس تر
با ادب تر هرکه باشد، حُر تر است
مستند خوان تو که مُقُبِل تر شوی
فاطمه گِرید که بیدل تر شوی
⏹
*كتاب كبريت احمر تاليف عالم جليل القدر آيت الله محمد باقر بيرجندي(ره) كتابي است كه در اصل براي وعاظ و اهل منبر نوشته شده است و شرايط و آداب منبر را به تفصيل بيان ميكند اما به دليل اين كه اين كتاب شامل بسياري از مطالب اخلاقي و عرفاني است خواندن آن براي عموم توصيه ميشود.
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#اعظم_سعادتمند
▶️
با اینکه روزی داشتی کاشانه در این شهر
اینجا نیا،دیگر نداری خانه در این شهر...
یادم میآید تا کجاها کیسهای نان را
میبرد آن شبها علی بر شانه در این شهر
وقتی تمام مردمانش عاقلاند ای عشق!
پیدا نخواهی کرد یک دیوانه در این شهر
@hosenih
آواره، گشتم کوچهها را یک یک اما نیست
جز طوعه هرگز قامتی مردانه در این شهر
هر کس که روزی نامهٔ یاری برایت داد
شد نیزهدار لشکر بیگانه در این شهر
دورت بگردم! بادهای شام آوردند
انگار با خود قحطی پروانه در این شهر
@hosenih
این نامه از مسلم به دستت میرسد اما
کشتند او را ناجوانمردانه در این شهر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#حسن_لطفی
▶️
دارالاماره یا که بستر؟فرق دارد
مرگ اینچنین در پایِ باور فرق دارد
از باد فهمیدم که می آیی به سویم
اعجازِ آن زلف مُعَطر فرق دارد
از های هایم جایِ من را کوفه فهمید
شرمندگیِ مَرد آخر فرق دارد
@hosenih
در خواب بر من مژده داد و گریه می کرد
دلواپسی هایِ پیمبر فرق دارد
یحیایِ من برگرد اینجا بی وفایی است
هر روزِ آن با روزِ دیگر فرق دارد
نامِ پسرهایِ تو گفتم سنگ خوردم
در کینه هاشان نامِ حیدر فرق دارد
@hosenih
گفتم به طوعه تا که پشتِ در نیاید
هرچند می دانم که این در فرق دارد
برگَرد می بینم که زینب با تو گوید
چشمانِ نامحرم برادر فرق دارد
باشد سرِ عباس هم اینجا بیاید
اما حسابِ چند دختر فرق دارد
@hosenih
یک کاروان از نیزه و یک شهر از سنگ
در بینِ سرها باز یک سر فرق دارد
سر کوچک است و سنگها خیلی بزرگ اند
ای کاش میگفتند اصغر فرق دارد
تیری که می چرخد جراحاتش عمیق است
تیر سه شعبه جنسَش آخر فرق دارد
از بام اُفتادم زمین و روضه خواندم
اُفتادن از زین پیشِ خواهر فرق دارد
@hosenih
گودال بود و عاقبت هم گیرم انداخت
گودالِ تو اما مُکرر فرق دارد
فرقش هزار و نُهصدو پنجاه زخم است
از زخمها هم زخمِ حَنجر فرق دارد
نه پُشتِ در،نه کوچه، گیسویش ندیدند
اما کنارَت حالِ مادر فرق دارد
بَد جور فکرِ وضعِ رگهای گلویم
که تیزی و کُندی خنجر فرق دارد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#قاسم_نعمتی
▶️
تن بى سر شده چون بيکس و بى يار شود
بازى دست اراذل سر بازار شود
ترسم اين است بلايى که سر من آمد
بين گودال سر جسم تو تکرار شود
پوشيه چادر خلخال النگو معجر
همه را کوفه ی نامرد خريدار شود
@hosenih
من نديدم سر خونى نشده در اين شهر
کودک و پير کسى وارد دربار شود
سنگ از بام کند کار عمود آهن
همه سرها به خدا مثل علمدار شود
سر هر کوچه کمى از بدنم ريخته است
خاک راه پسر حيدر کرار شود
@hosenih
سر بر نيزه و سنگ و چقدر چشم چران
دختران فاطمه بد جور گرفتار شود
سر دروازه حسين منتظرت ميمانم
تا که اى نيزه نشين لحظه ی ديدار شود
حنجر پاره شده ارثيه ی پهلو شد
نوک نيزه اثرش چون نوک مسمار شود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#مجتبی_روشن_روان
▶️
در نامههای مردم کوفه وفا مجوی
در سینهی خرابهی اینها صفا مجوی
آقای بیکسان بنگر بیکسی من
در کوچههای کوفه یکی آشنا مجوی
اینجا تنور خانه فقط گرم آتش است
در سفرههایشان نمکی جز جفا مجوی
@hosenih
رفته ز یاد قصه ی باران کوفه آه...
در دست پر ز سنگ یتیمان، دعا مجوی
بهر رسیدنت همه گویند: العجل
اما میان سینهی یک تن بیا مجوی
ای ارشد قبیلهی هاشم فدای تو
جز خون برای موی سفیدت حنا مجوی
@hosenih
فکر اسیری حرمت جان من گرفت
در دیدهی حرامی اینان حیا مجوی
با خواهران بگو که در این کوچهها دگر
غیر از سر بریده سر نیزهها مجوی
مسلم فدایی تو شده اینطرف میا
ای زادهی گرامی شاه نجف میا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#امیر_عظیمی
▶️
من گدایی درت را دوست میدارم حسین
سائلان محضرت را دوست میدارم حسین
دستبوس نوکرتبودن برای من بس است
نوکری نوکرت را دوست میدارم حسین
@hosenih
"بارالها، گریهکنهای حسینم را ببخش!"
این دعای مادرت را دوست میدارم حسین
من برای ماندن اسلام بعد از کربلا
دست زینبپرورت را دوست میدارم حسین
@hosenih
در میان آن شهیدانی که دورت خفتهاند
زیر پایت... اکبرت را دوست میدارم حسین
در کنار علقمه، با دیدن آب فرات
هیبت آب آورت را دوست میدارم حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#امیر_عظیمی
▶️
همین که جذبهی چشم حسین دام گذاشت
مرا کشید به سمتش "غلام" نام گذاشت
همین که شبنم مرثیّه روی گونه نشست
به چشمهای ترم دستی احترام گذاشت
@hosenih
مقام گریهکنانش مقام پاکان است
که بود آنکه مرا هم در این مقام گذاشت؟
که بود آنکه پس از مستی حسین حسین
حساب مستی من را کنار جام گذاشت
که بود، مادر سادات بوده واللهِ
برای مثل منی باز هم مرام گذاشت
@hosenih
چه لقمههای حلالی که فاطمه هر شب
به روی سفرهی خالی این غلام گذاشت
و گفت روضه بخوانم؛ «که بود پایش را
به روی سینهی غمدیدهی امام گذاشت؟»
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#علی_فردوسی
▶️
چشم اگر امسال را هم آبروداری کند
گریه میخواهد مرا از هرچه خود عاری کند
هر کسی اینجا هنر کرده است با اشک آمده است
کاش پلک از این هنرها پردهبرداری کند
بین دل با داغ او عقد اخوت بستهاند
در ازل، آری، خدا این خطبه را جاری کند
@hosenih
نوحهخوان در روضه میخواند به استمداد اشک
بانگ "هل من ناصر" است این، کیست تا یاری کند؟
میروم تا کربلا، آنجا که مردی آمده است
پای عهدش تا نفس دارد وفاداری کند
رود میافتد به پایش تا به هر قیمت شده
قطرهای از خویش را در جان او جاری کند
آب اگر مهریهی زهراست پس هر طور هست
باید از مهریهی زهرا نگهداری کند
بیشتر از ضربت شمشیر، یک سوراخ مشک
میتواند زخم را بر پیکرش کاری کند
میروم قدری جلو، آنجا که یک سر روی نی
بیمحابا قد علم کرده است سرداری کند
@hosenih
آنکه تعلیم تکلم کرد بر عیسای طفل
میتواند پس سر ِ بر نیزه را قاری کند
باز میآیم به خود، آنجا که در من یک نفر
گوشهای کز کرده، میخواهد فقط زاری کند
چشم کارش گریه در سوگ "حسین بن علی" است
کور بادا چشم اگر از گریه خودداری کند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih