بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
#امیر_عظیمی
▶️
دستی از معجزه سرشار تویی یا عباس
قمر حیدر کرار تویی یا عباس
به همان نهر که طوف تو نموده است قسم
کعبه ی گنبد دوار تویی یا عباس
مادر دهر شبیه تو نمی زاید باز
گوهر بی بدل انگار تویی یا عباس
@hosenih
حلقه ی عشق وسیع است و در این حلقه فقط
آن که شد نقطه ی پرگار تویی یا عباس
کاشف الکرب حسینی و به لشگر آنکه
زهره برد از دل کفار تویی یا عباس
جرعه ای بوسه به لب های اباعبدالله
از لب آب طلبکار تویی یا عباس
@hosenih
ساقی مشک به دوشی که لب آب فرات
به عطش می زند افسار تویی یا عباس
دستت افتاد زمین، آب به خیمه نرسید
خجل از فاطمه اینبار تویی یا عباس
هر چه آمد به سرت، نور سرت کم نشده
بر سر نیزه قمربار تویی یا عباس
@hosenih
سنگ ها نرخ سرت را چقدر چوب زدند
یوسف رفته به بازار تویی یا عباس
سر بازار بیا اهل حرم را دریاب
که به این قافله ستار تویی یا عباس
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
گلایه کرد به کرات آفتاب از آب
شکستگی سر آب شد جواب از آب
مسلّم است که گلآلود میشود ذهنش
چرا که آمده ابن ابوتراب از آب
گشود برقع خود را و بعد با دستش
گرفت در وسط علقمه نقاب از آب
@hosenih
بر آنکه ببوسد لبان خشکش را
فرات بست به دست عمو طناب از آب
بدون آنکه بنوشیم مست علقمهایم
درست کرده اباالفضل ما شراب از آب
پس از تو آه تعجب نمیکنم هرگز
در این دیار بگیرند اگر گلاب از آب
@hosenih
به جای آنکه فرات از لبت ثواب برد
تو با نخوردن خود بردهای ثواب از آب
نداد لب چو به عباس بعد از آن خورشید
هنوز ظهر که شد میکشد حساب از آب
کتاب دست اباالفضل باز شد در رود
چه شد که بسته درآمد همان کتاب از آب
@hosenih
پس از پسر همه عمر وقت نوشیدن
گرفت حضرت امالبنین حجاب از آب
چه قدر زود به زانو در آمدی با مشک
درست مثل بنایی که شد خراب از آب
و اوج فاجعه این است چون سه شعبه پرید
تکان نخورد ز پرتاب تیر آب از آب
@hosenih
حسین گریهکنان میکند خضاب از خون
به خنده حرمله هم میکند خضاب از آب
پس از گلوی علیاش که شد سه شعبه به تیر
کسی ندید بگیرد وضو رباب از آب
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_مدح
#امیر_اکبرزاده
▶️
آنجا که حرف قامت بالابلندهاست
گر بگذری قیامت بالابلندهاست
جایی که قامتت شده معیار، وصف سرو
در نوع خود ملامت بالابلندهاست
با تو بلند پرچم زیبا رُخان مدام
بالا سرِ سلامت بالابلندهاست
@hosenih
با آسمان معاشرتی هست بینشان
گرچه به خاک اقامت بالابلندهاست
خَم میکنند سر، اگر از در گذر کنند
افتادهگی علامت بالابلندهاست
دیدند نارساست بر آنها قدِ زمین
تا اوج نی فخامت بالابلندهاست
@hosenih
افتاد دست تو که شود دستگیر ما
این، هیچ از کرامت بالابلندهاست
تنها نه دست، پا هم از آنها حسد گرفت
این کمترین غرامت بالابلندهاست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#حسن_کردی
▶️
ای ماه هاشمی سر و جانم فدای تو
شیواترین ترانهی عمرم برای تو
عشق از حضور چشم تو تکثیر میشود
جاریست عطر عشق و غزل در هوای تو
@hosenih
نامت حواس شعر مرا پرت میکند
اینجا من و قلم دل من کربلای تو
آقا دخیل بسته نگاهم به دستهات
من مؤمنم به معجزهی دستهای تو
تو عبد صالحی و سلام نماز ما
عرض ارادتیست نثار صفای تو
@hosenih
دریا هنوز چشم به راهت نشسته است
شرمندهاند آب و عطش از وفای تو
انگار واژههای من آتش گرفتهاند
با یاد هُرم لعل لبت از حیای تو
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
با وجودت در هجوم درد سنگر داشتم
دست تو در دستهایم بود شَهپَر داشتم
گرچه در دل داغ قاسم، داغ اکبر داشتم
لا اقل دلخوش به این بودم برادر داشتم
تکیهگاه شانهی مجروح من بودی اَخا
تو برای قلب من مثل حسن بودی اَخا
@hosenih
جان من در علقمه افتاده ای جانم بیا
من اسیر شام تارم ماه تابانم بیا
رحم کن عباس بر حال پریشانم بیا
من اگر گفتم که سقا شو پشیمانم بیا
تشنگی سخت است اما بیکسی مشکلتر است
به حرم برگرد که در خیمههایم محشر است
@hosenih
از نفس افتادهام که با تقلا میرسم
تشنهلب دارم سر بالین سقا میرسم
قامتم خم میشود بالا سرت تا میرسم
بوی زهرا میرسد هر وقت اینجا میرسم
حال و روز پیکرت از جوشنت معلوم بود
لطف مادر از برادر گفتنت معلوم بود
@hosenih
تیرهایی که سریعا پیکرت را میشکست
داشت زیبایی چشمان ترت را میشکست
پابه پای چشم قلب مادرت را میشکست
گرز آهن آن زمانی که سرت را میشکست
ناگهان دیدم رباب از خیمهاش بیرون دوید
برسرش زد گریه کرد و از جگر آهی کشید
@hosenih
تیر بود و تیر بود و تیر بود و تیر بود
چشم تا میدید روبَه دور جسم شیر بود
طاق ابروی قمر مجروح از شمشیر بود
تیر درآوردن از چشم تو بیتاثیر بود
دست سویش میبرم دردت مکرر میشود
حال و روز کاسهی چشم تو بدتر میشود
بعد تو دیگر زمان هتک حرمت میشود
@hosenih
بعد تو دیگر زمان هتک حرمت میشود
خیمهها از حملهی اشرار غارت میشود
وای من بر چادر زینب جسارت میشود
از کنیزیبردن و تحقیر صحبت میشود
خیز و از این لشگر بیعاطفه جان را بگیر
هرزهچشمند این جماعت چشمهاشان را بگیر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
حجت الاسلام #محسن_حنیفی
▶️
برای آینهبودن که انتخاب شدم
چو ماه مطلع انوار آفتاب شدم
مرا هر آینه ذُخرالحسین میخواندند
دعای فاطمه بودم که مستجاب شدم
@hosenih
امان که مشک تهی آب روی من را ریخت
من از خجالت لبهای تشنه آب شدم
ابوتراب شدم تا به خاک افتادم
اسیر کینهی قوم بنیشراب شدم
چقدر نیزه تشنه به جان من افتاد
که جرعهجرعه پر از زخم بیحساب شدم
به جای دست بریده دو بال سهمم شد
پناه روسری و خیمه و حجاب شدم
@hosenih
دلم شکسته سرم را به حرمله دادند
که مُزد ذبح علی، کودک رباب شدم
امان ز شمر و اماننامه... حال هم که سرت
خجل ز نسبت خود با بنیکلاب شدم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
#محمدعلی_مجاهدی
▶️
دیدهام در کربلای دست تو
عالمی را مبتلای دست تو
کربلا اینقدر شیدایی نداشت
بیتو و بیماجرای دست تو
@hosenih
علقمه در علقمه تکثیر شد
موج پژواک صدای دست تو
دیدم از آغاز پایانی نداشت
قصهی خونگریههای دست تو
چشم من با گریه میبندد دخیل
بر ضریح با صفای دست تو
هر که با دست تو دارد عالمی
من که میمیرم برای دست تو
تا همیشه دست تو مشکلگشاست
ای خدا مشکلگشای دست تو
اوفتاد از پا امام عاشقان
تا که خالی دید جای دست تو
@hosenih
خم شد و برداشت و با احترام
بوسه زد بر پارههای دست تو
آب پاکی روی دست آب ریخت
ای به قربان صفای دست تو
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
به یك طرف تَب و تابِ خیام دیدنی است
به یك طرف، سر و روی امام دیدنی است
دو دست روی زمین و دو دست بر كمرش
مُدام خنده به بیتالحرام دیدنی است
@hosenih
شكسته كِتفِ یكی و شكسته پشتِ یكی
در این وسط نفسی ناتمام دیدنی است
در آن طرف درِ خیمه رُباب افتاده
در این طرف من و این گریههام دیدنی است
چه آمده به سرت؟ سر به زیرِ اهلِ حرم
هنوز شرمِ تو وقتِ سلام دیدنی است
نظر شدی و دو چشمِ تو كار دستم داد
كه تیرِ حرمله و این دو جام دیدنی است
ز پشتِ سر زده بیرون سهشعبه، سجده مكن
امیرِ خوش قـد و بالا قیام دیدنی است
یكی كشـیده زِره را، یكی سِپـر برده
به رویِ پیكرت این ازدحام دیدنی است
تنت به كوفه رسید و سرِ سرت دعواست
سر و صدای اهـالی شـام دیدنی است
جوابِ دخترِ مـن را نمیدهی، بر خیز
نگاه كن به حـرم، احترام دیدنی است
@hosenih
هزار شُكر كه زیـنب نیـامد این دفعه
كه یك سپـاه نگاهِ حـرام دیدنی است
بـگو دویـدنِ دختر میـانِ نـامَحرم
بگو كشیدنِ معجر، كدام دیدنی است؟
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#مهدی_علی_قاسمی
▶️
ساقی بریز باده که فصل شراب شد
بر ما مدال نوکریات انتساب شد
سلمان پس از نگاه کریمانهی تو بود
در خانهی علی به گدایی حساب شد
@hosenih
دستت جدا شده که بگیری تو از کرم
دست کسی که در به درِ بوتراب شد
وقتی شنید امّبنین قصهی تو را
از ماجرای دست تو قلبش کباب شد
رفتی کنار آب ولی تشنه آمدی
از غصه قلب آب برای تو آب شد
یابن علی، شبیه پدر این محاسنت
با ضربهای به خون سر تو خضاب شد
تیر سهشعبهای که به چشم تو زد عدو
بعد از تو سهم حنجر طفل رباب شد
وقتی ز روی اسب فتادی تو بر زمین
دشمن به فکر غارت و کشف حجاب شد
@hosenih
بیتو درون شام بلا لفظ «خارجی»
بر خاندان پاک پیمبر خطاب شد
ای تکیهگاه زینب کبری بیا ببین
خواهر چگونه وارد بزم شراب شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
#توحید_شالچیان_ناظر
▶️
سلام میکنم به تو به ساحتی که داشتی
به مشک تو به منصب سقایتی که داشتی
اگر چه میرسد تبار ماهزادگان به ماه
به آفتاب میرسد اصالتی که داشتی
@hosenih
شفیع نشأتین چیست؟ و ذُخرٌ لِلحسین چیست؟
دو دست تو، دو دست با کفایتی که داشتی
به زیر محشر جبین یسار داری و یمین
عقب نشانده کفر را قیامتی که داشتی
حدیثی از سبو بخوان و "إن قطعتموا" بخوان
گواه داده کعبه بر فصاحتی که داشتی
دلت اگر کباب شد به خاطر رباب شد
برای مشک آب شد خجالتی که داشتی
@hosenih
به سر رسید اگر چه تلخ قصهی عطش ولی
به سر رسید تلختر حکایتی که داشتی
چه سروها که بعد ازین به هر بلد به هر زمین
شکسته میشوند پای قامتی که داشتی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
علقمه موج شد، عكسِ قمرش ریخت به هم
دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم
تا كه از گیسویِ او لختهی خون ریخت به مشک
گیسویِ دخترک منتظرش، ریخت به هم
@hosenih
تیر را با سرِ زانوش كشید از چشمش
حیف از آن چشم، كه مژگانِ ترش ریخت به هم
خواهرش خورد زمین، مادرِ اصغر غش كرد
او كه افتاد زمین، دور و برش ریخت به هم
قبل از آنیكه برادر برسد بالینش
پدرش از نجف آمد، پدرش ریخت به هم
به سرش بود بیاید به سرش امبنین
عوضش فاطمه آمد به سرش ریخت به هم
كِتفها را که تكان داد، حسین افتاد و
دست بگذاشت به رویِ كمرش، ریخت به هم
خواست تا خیمه رساند، بغلش كرد، ولی
مادرش گفت به خیمه نبرش، ریخت به هم
نهفقط ضرب عمود آمد و ابرو وا شد
خورد بر فرقِ سرش، پشتِ سرش ریخت به هم
@hosenih
تیر بود و تبر و دِشنه، ولی مادر دید
نیزه از سینه كه ردّ شد، جگرش ریخت به هم
به سرِ نیزه ز پهلو سرش آویزان بود
آه با سنگ زدند و گذرش ریخت به هم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
#سیدحمیدرضا_برقعی
▶️
نه در توصیف شاعر ها نه در آواز عشاقی
تو افزون تر از اندیشه فراوان تر از اغراقی
وفاداری و شیدایی علمداری و سقایی
ندارند این صفت ها جز تو دیگر هیچ مصداقی
به خوبی تو حتی معترف بودند بدخواهان
یزید آنجا که می گوید الایاایها الساقی
@hosenih
تمام کودکان معراج را توصیف می کردند
مگر پیداست از بالای دوش تو چه آفاقی
چنان رفتی که حتی سایه ات از رفتنت جا ماند
رکاب از هم گسست از بس برای مرگ مشتاقی
فرار از تو فراری می شود در عرصهء میدان
چنان رفتی که بعد ازآن بخوانندت هوالباقی
@hosenih
بدون دست می آیی و از دستت گریزانند
پراز زخمی هنوز اما برای جنگ قبراقی
به سوی خیمه ها یا (عدتی فی شدتی) برگرد
که تو بی مشک سقایی که تو بی دست رزاقی
شنیدم بغض بی گریه به آتش می کشد جان را
بماند باقی روضه درون سینه ام باقی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih