eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ زلف تو روی نیزه به دستان باد بود دور و بر عقیله حرامی زیاد بود آتش گرفت پیش نگاه تو خیمه ها شعله به شعله چشم تو شرح معاد بود @hosenih می خواستی که دین حقیقی بیان کنی اما سپاه شمر در صدد ارتداد بود هر کس رسید ضربه به قصد ثواب زد قرآن بی علی ثمرش، این فساد بود بعد از مصاف سعد لعین در خیال ری می زد شراب و در دل خود شاد شاد بود @hosenih گهواره را به قیمت ارزان فروختند بازار چوب کوفه از این رو کساد بود بغض علی ست علت این ظلم آشکار در قتلگاه جنگ سره اعتقاد بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یاعلی! پهلوان ما رفته ماه از آسمان ما رفته جان نداریم جان ما رفته ساقی خاندان ما رفته رفته تا با شتاب برگردد آب با مشک آب برگردد @hosenih قوم و فامیل زحمتش دادند نیمه شب برگ دعوتش دادند آشناهاش غربتش دادند پیش زینب خجالتش دادند یک امان نامه شرمسارش کرد تا خود صبح بیقرارش کرد @hosenih تا شنیده عمو عموهارا زده بر دوش آرزوهارا تا کمی تر کند گلوهارا بخرد کل آبرو هارا بچه ها آمدند راهی شد آنقدر رو زدند راهی شد @hosenih تیرها ریختند بر بدنش از نوک پا گرفته تا دهنش پاره پاره شدست پیرهنش سوختم پابه پای سوختنش شک ندارم که او نظر خورده شاخ شمشاد ما تبر خورده @hosenih تکیه قرص من زمین افتاد با چه وضعی ز صدر زین افتاد رد نیزه روی نگین افتاد روی پیشانیش که چین افتاد گرزی آمد سرش چه غوغا شد گره بین ابرویش وا شد @hosenih ای علمدار من چه کم شده ای سرو بودی چقدر خم شده ای بروی نیزه ها علم شده ای روضۀ باز این حرم شده ای مادرم مادرت شده عباس چادرش بسترت شده عباس @hosenih بی تو فکر اسارتند همه بچه ها بی حمایتند همه زخمی از هتک حرمتند همه لشکری فکر غارتند همه امنیت دور خواهرم رفته چشمهاشان سوی حرم رفته ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ قربان تو و محکمه ی عذر پذیرت قربان تو و لطف و مَبرات کثیرت ای حجت حق، درگذر از بنده ی زارت حالا که پشیمان شده این عبد حقیرت @hosenih خالی شده پیمانه ی ما "أوْفِ لَنَا الْکَیْل" ای یوسف زهرا نظری کن به فقیرت هر لحظه ی ما پر شده از عطر دعایت الحق که تو هستی همه دَم، فاطمه سیرت هر جا که رسیدیم فقط مدح تو گفتیم بگذار بمانیم همان معرکه گیرت "هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم" دلخوش به توایم و همه هستیم اسیرت گفتیم بیا روضه ی عباس گرفتیم شاید که سوی خیمه ی ما خورد مسیرت @hosenih ای مادر عباس اجازه بده یک بیت ما روضه بخوانیم از آن کوه بصیرت بی دست و پُر از تیر ز بالای بلندی افتاد زمین ام بنین، ماه منیرت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ هر شب یتیم توست دل جمکرانی ام جانم به لب رسیده بیا یار جانی ام از باد ها نشانی تان را گرفته ام عمری است عاجزانه پی آن نشانی ام @hosenih طی شد جوانی من و رویت نشد رخت " شرمنده جوانی از این زندگانیم" با من بگو که خیمه کجا می کنی به پا آخر چرا به خاک سیه می نشانی ام در این دهه اگر چه صدایت گرفته است یک شب بخوان به صوت خوش آسمانی ام در روضه احتمال حضورت قوی تر است شاید به عشق نام عمویت بخوانی ام هم پیر قد خمیدگی زینب توا م هم داغدار آن دو لب خیزرانی ام @hosenih این روزها که حال مرا درک می کنی بگذار دست بر دل آتشفشانی ام در به دری برای غلام تو خوب نیست تأیید کن که نوکر صاحب زمانی ام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ با وجود این همه رسوایی و خودخواهی ام هم کنارم ماندی و هم می کنی همراهی ام با خودم گفتم من آلوده را رد می کنی ذوالکرم بودی و دیدم واقعا می خواهی ام @hosenih رحمت موصوله ات حتی به من هم می رسد با وجود این همه کم کاری و کوتاهی ام هر چه می گردم فقط حب تو پیدا می شود بین اشعار و نماز و روزه و مداحی ام گر به قول اهل غفلت روضه ها گمراهی است تا خود محشر به دنبال همین گمراهی ام مادرت با خط زیبای خودش روز ازل سر در این سینه ام حک کرده "ثاراللهی ام" با توکل بر خدا و با دعای مادرت اربعین، سوی حرم پای پیاده راهی ام @hosenih در روایت آمده ماهی برایت گریه کرد پس بدون اشک هایم پست تر از ماهی ام من چه می فهمم چه آمد بر سرت در علقمه؟! در بساط روضه ات در اوج نا آگاهی ام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ناقابلم و راه من افتاده به کویت من سائلم ودست تمنام به سویت یک جرعه اگر بادۀ دیدار بنوشم من مست شوم تا ابد از طعم سبویت @hosenih آشفته تر از حال دل خویش نبینم آندم که ببینم نظر افتاد به رویت بیچاره منم من که تو را هیچ ندیدم دور است دل و دیدۀ آلوده ز رویت فرقی نکندمرگ وحیات نفسی که بهره نبرد یک نفس از نفحه ی بویت کعبه به طواف قدوبالای توشیداست زمزم همه دم درطلب آب وضویت دست من ودامان تو ای حج مجسم ای فلسفه حج همه اوصاف نکویت @hosenih ای مقصدم از سعیِ صفا کسب رضایت وی عصر منا و عرفه خاطره گویت آقا به عموجان تو سوگند شب و روز چشمان ابالفضل هنوز است به سویت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بین گودال و حرم،عطر فروشم فردا تن عریان تو را با چه بپوشم فردا؟ @hosenih من ببینم که تو بی پیرهنی می میرم تکیه ی بر نیزه ی غربت بزنی، می میرم چقدر دلهره و غم سرِ پیری دارم! پدرم گفت که یک روز اسیری دارم @hosenih پدرم گفت که یک روز بلا می بینم سرِ نی، زلف پریشان تو را می بینم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ در فراق تو شها زار شدن می ارزد در پی ات دربدر و خار شدن می‌ارزد @hosenih من گرفتار تو هستم تو گرفتار منی پای عشق تو گرفتار شدن ‌می‌ارزد دوری از تو به خدا سخت مریضم کرده ازغم هجر تو بیمار شدن می ارزد بگذارعشق تو انگشت نمایم بکند پای تو شهرۀ انظار شدن می ارزد خوش بحال جگر چاه که خون از غم توست پیش تو محرم اسرار شدن می ارزد نیمه شب وقت سحر وقت اذان با صوتِ پسر فاطمه بیدار شدن می ارزد توفقط لطف کن و کاسۀ من را پرکن به تو هر روز بدهکار شدن می ارزد @hosenih تا که در قلب تو جا باز کنم بی تاب روضۀ مشک علمدار شدن می ارزد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ جنگ که شد تن به تن، حساب ندارد پاره گی پیرهن حساب ندارد وای که زخمش به تن حساب ندارد غربت این بی کفن حساب ندارد @hosenih شرم نکردند از نجابت آقا لشکری آمد برای غارت آقا گندم ری مُرد از خجالت آقا غربت این بی کفن حساب ندارد @hosenih عصرکه سر، دستِ شمر بددهن افتاد کارِ جگر تا ابد به سوختن افتاد ردِ چهل نعلِ اسب بر بدن افتاد غربت این بی کفن حساب ندارد @hosenih خیمه ی در آتشی، غریب زمین ریخت چند نخ از معجری نجیب زمین ریخت از تهِ خورجین، شراب سیب زمین ریخت غربت این بی کفن حساب ندارد @hosenih صاعقه ای بد به باغِ یاسمنش خورد چشم حریص عرب به پیرهنش خورد کهنه حصیرِ دِهی به درد تنش خورد غربت این بی کفن حساب ندارد @hosenih خیر نبینید ای اهالی کوفه! پس چه شد آن قولِ خشکسالی کوفه؟ زد به لبش چوب دست، والی کوفه غربت این بی کفن حساب ندارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این شب آخری چه زود میگذره شب وداع عاشق و دلبره عزیز من نوبتی هم که باشه نوبت اون وصیت مادره @hosenih اجازه میدی که روتو ببوسم؟! این دم آخری موتو ببوسم بذار به جای علی و فاطمه با گریه زیر گلوتو ببوسم @hosenih امشبمون ایشالله فردا نشه خیمه ی ما بدون سقا نشه رباب داره خدا خدا میکنه حرمله پاش به خیمه ها وا نشه @hosenih برو ولی به فکر خواهرت باش به فکر گریه های دخترت باش دیگه سفارش نکنم عزیزم مراقبه رگایه حنجرت باش @hosenih اگه بری من می مونم با کوفه کینه داره از پدر ما کوفه باشه برو ولی نگفتی آخر با حرمله چطور برم تا کوفه @hosenih نگو که غارت میکنن تنت رو نگو...نگو...نگو که گردنت رو... حیفه که غارت بشه ، مادرم دوخت با بازوی شکسته پیرهنت رو @hosenih بگو که بسته با طناب نمیشم وارد مجلس شراب نمیشم حریف شام و کوفه میشم اما حریف گریه ی رباب نمیشم @hosenih الهی غصه های سخت نبینم سرت رو بالای درخت نبینم دعا بکن توو مجلس شرابش پا رو سرت پایین تخت نبینم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ قدم قدم زحرم میشوی جدا برگرد بدون خواهر خود میروی کجا برگرد به پای تو همه گیسوی من سفید شده نزن به سینۀ من دست رد اخا برگرد به گردنت به خدا حق مادری دارم به حرمتی که بُوَد بین ما دو تا برگرد @hosenih ز کودکی روش دلبری ز تو بلدم قسم به مادرمان فاطمه بیا برگرد تمام ترس من اینست گیسوان سرت گره گره بشود ، بین پنجه ها برگرد ز قبل آنکه به پیشم تن تو در گودال جدا جدا بشود زیر دست و پا برگرد @hosenih بیاو پیش از اینکه به تیزی نیزه کسی به هم بزند پیکر تو را برگرد به ذوالجناح سپردم به هر کجا دیدی حسین خُورَد زمین زود سوی ما برگرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نبریدم! پسر مادرم اینجا مانده پنج تن یک تنه بر دامن زهرا مانده هیچ کس نیست که بالای سرش گریه کند مونس بی کسی من تک و تنها مانده کاش میشد که لباسی برسانم به تنش آبروی همه عریان روى صحرا مانده @hosenih بین یک گونی کهنه سر او را بردند ته گودال ولی پیکر او جا مانده ساربان داد مزن ما کس و کاری داریم ساربان راه مرو همسفر ما مانده چند باری شده گم کرده ام او را اصلاً بس که از دور تنش مثل معما مانده @hosenih باز چشمش به که افتاد که غش کرد رباب؟ بازهم آمده این حرمله ى وا مانده برسانید خبر را به علمدار حرم چادر زینب تو زیر لگدها مانده ناقه زانو زده تا اینکه سوارش بشوم چشم من سمت علی اکبرم اما مانده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih