بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#مهدی_مقیمی
▶️
اشک من در ماتمت از آب زمزم بیشتر
با غمت من خوشترم آقا بده غم بیشتر
لحظههای عمر من در داخل هیأت گذشت
در تمام سال مجنونم، محرم بیشتر
@hosenih
هر چه کردم در قبال تو یقین دارم کم است
کن حسابش لااقل یکخورده از کم بیشتر
هم بِحار و هم مقرّم هم لهف را خواندهام
آن دو تا آتش به جانم زد، مقرّم بیشتر
اشکِ چون سیل رباب، ارباب را بیچاره کرد
خواهرش زینب ولی با اشک نمنم بیشتر
قامت ارباب خم شد در کنار اکبرش
در کنار پیکر عباس شد خم بیشتر
تیر سمّی حنجر ششماهه را بوسید سخت
تیر هم از پا درآوردش ولی سم بیشتر
@hosenih
شمر گفتا خنجرم بر حنجرش کاری نشد
بیاثرتر بود هرچه میکشیدم بیشتر
هر نفس از خیمه آتش بیشتر شعله گرفت
بازدم هم سوخت در شعله ولی دم بیشتر
هر کسی با بردن چیزی دل زینب شکست
ساربان با بردن انگشت و خاتم بیشتر
گرچه درهم بود اوضاع سر و گیسوی او
گیسوانش روی نیزه ریخت درهم بیشتر
@hosenih
از حکایات تنور، عرش خدا بیتاب شد
مادرش بیتاب شد قدر مُسلّم بیشتر
سیلیِ محکم همه خوردند اما دخترش
خورد از بین همه سیلیّ محکم بیشتر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#مهدی_مقیمی
▶️
تک و تنها شد و شکل محنش ریخت بهم
رفتنش ریخت به هم، آمدنش ریخت بهم
آن قدَر اسب به روی بدن قاسم تاخت
که قد و قامت سرو حسنش ریخت بهم
@hosenih
دید گلبرگ گلم تازه کمی باز شده
حرمله زود روی دست منش ریخت بهم
بدن مُثله که مخصوص علیاکبر نیست
این حسین است که نظم بدنش ریخت بهم
نیزه و تیر و سنان، سنگ و عصا و شمشیر
جوشنش ریخت به هم، وضع تنش ریخت بهم
کهنهپیراهن او حکم کفن داشت براش
حیف غارت شد و وضع کفنش ریخت بهم
خون انگشت به انگشتر او جاری شد
نیمهشب رنگ عقیق یمنش ریخت بهم
صوت قرآن تو را خواهر تو دیر شناخت
علتش چیست صدای سخنش ریخت بهم
@hosenih
داخل طشت طلا بود که دندانهایش
خیزران خورد و درون دهنش ریخت بهم
دل، مدینه بدنش کرببلا، سر در شام
یوسف فاطمه گویا وطنش ریخت بهم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
#سیدمحمد_جوادی
▶️
حالا که غیر از چشمهای تر نداری
تنهای تنها ماندی و یاور نداری
بگذار تا زینب لباس رزم پوشد
تا که نگوید دشمنت لشگر نداری
@hosenih
من آب میآرم برای اهل خیمه
دیگر نگو آقا که آبآور نداری
بگذار لختهخون ز لبهایت بگیرم
آخر مگر ای نازنین، خواهر نداری
دیشب میان خواب زهرا مادرم گفت
زینب بمیرم پس چرا معجر نداری
@hosenih
تعبیر کن خواب مرا ای یوسف من
حالا که غیر از چشمهای تر نداری
میآیم امشب بهر دیدارت به گودال
هرچند دیر است و تو دیگر سر نداری
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
#محمود_ژولیده
▶️
انگار کسی در نظرت غیر خدا نیست
این مرحله را غیر امامالشّهدا نیست
آئینهتر از روی تو خورشید ندیده
این روی برافروخته جز رنگ خدا نیست
@hosenih
آرامِ دلم، خیمه به هم ریخته بیتو
برگرد که بعد از تو مرا غیر بلا نیست
با این همه لشگر چه کنی ای گل زهرا
این دشت به جز نیزه و شمشیر بلا نیست
ای یوسفم از غارت این گرگصفتها
جز پیرهن کهنه تو را چارهگشا نیست
دستی به دلم گر بنهی زنده بمانم
ورنه پس از این، چاره به جز مرگ مرا نیست
هرچند که دل دادهای ای ماه به رفتن
والله که جز ماندن تو حاجت ما نیست
تا بر سر معجر ننهم دست اسیری
کار تو برایم به جز از دست دعا نیست
@hosenih
از غارت خیمه به دلم شور عجیبی است
سجّاد اگر هست علمدار وفا نیست
ای کاش که انگشتر تو زود درآید
در سنّت غارتگر انگشت، حیا نیست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
#جواد_حیدری
▶️
در پی دیدار روی کیستی
گوئیا در فکر زینب نیستی
گوئیا دلتنگ مادر گشتهای
مات روی مادری سرگشتهای
@hosenih
غیرتالله این حرم بیمحرم است
میروی و خواهرت بیهمدم است
تا گلویت سالم است ای یار من
بوسهای بر من بده دلدار من
من مگر کمتر ز تیغ و خنجرم
تا زنم بوسه به حلقت دلبرم
بوسهگاه مصطفی بوسیدنی است
یاس حلقومت اخا بوسیدنی است
قبل از آنکه بشکند آئینهات
سینه عریان کن ببوسم سینهات
@hosenih
حرمله در فرصت و آمادگی است
قلب تو جای سهشعبه نیست نیست
رخصتی! بوسه زنم بر روی تو
بوسهای گیرم من از پهلوی تو
نیزه و پهلوی تو ای وای من
دست شمر و موی تو ای وای من
فکر طفلانت نباش ای مهربان
من بلاگردانشان هستم به جان
یا اخا دلواپس خواهر نباش
بیقرار پوشش و معجر نباش
@hosenih
تو به فکر یک کفن باش ای حسین
در پی یک پیرهن باش ای حسین
کاش میمردم نمیدیدم تو را
بیکس و بییار بین اشقیا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#مناجات_اول_مجلس
#محمد_فردوسی
▶️
تا میان روضهات ما را مکان دادی حسین
دست ما گریهکنان برگ امان دادی حسین
تو نوشتی خواهرت هم پای آن را مُهر کرد
اشک دادی و به ما سود کلان دادی حسین
@hosenih
روضهخانه: طور سینا، ما: کلیم گریهکن
در مناجات خودت ما را زبان دادی حسین
این دهه با سیل اشک ما مشخّص میشود
برکتی را که به شیر مادران دادی حسین
من: حبیب بن مظاهر، تو: مسیح اهل بیت
لطف کردی و به این دلمرده جان دادی حسین
تا بریزد از سر و رویم غبار معصیت
مثل یک پرچم وجودم را تکان دادی حسین
رقّت قلبم زیاد و جسم و روحم شُسته شد
تا ز چای روضهات یک استکان دادی حسین
من نمکگیر تو و اجداد و اولاد توام
چون به دست خالی من آب و نان دادی حسین
@hosenih
دست بالا بردی و از پشت در خیرت رسید
هر چه را که خواستم، تو بیش از آن دادی حسین
دوست و دشمن ندارد، بخشش تو حیدریست
خاتمت را هم به دست ساربان دادی حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_وداع_با_دختر
#محمود_ژولیده
▶️
راوی از جوششِ دلها میگفت
از عطشِدیدن گلها میگفت
راویِ خستهدل و لبتشنه
داشت میگفت ز تیغ و دشنه
@hosenih
نوجوان دختر نازی بودم
با پدر همدم رازی بودم
پدرم با دل سوزان فرمود
دخترم غربتتان آید زود
من دگر میروم از محضرتان
چه بلاها که بیاید سرتان
با همهقافله همکاری کن
عمه را در همهجا یاری کن
عمه را میسپرم من به خدا
و به عمه بدهم دست ترا
بنشین بر سر زانو، غم بار
رفتم و شد به قیامت دیدار
@hosenih
بنشین آهِ غریبی بکشم
بر سرت دست یتیمی بکشم
بنشین مرهم جانت بشوم
بوسه بر تشنهلبانت بزنم
آری آزاد دگر آب شود
سر بریدن پس از این باب شود
در امان معجر زنهاست هنوز
رأسها روی بدنهاست هنوز
بعد از این سر ز بدنها بِبُرَند
هجمه بر خیمهی زنها ببرند
نیزهداران نرسیدند هنوز
رأس سقا نبریدند هنوز
بعد از این اوج بلا و غمهاست
نوبت حمله به نامَحرمهاست
@hosenih
چونکه دیدید به نیزه سر من
به اسیری برود خواهر من
زیور آلات ز خود برگیرید
چند تا مقنعه بر سر گیرید
روسری، چادر، معجر، جلباب
شد به دوران اسیری کمیاب
بعد از این خستهدل و زار شوید
شاهد کوچه و بازار شوید
چونکه از مقتل بابا گذرید
روضهام را به مدینه ببرید
غرقِ خون پیکرِ من میبینید
بدن بیسرِ من میبینید
گرچه با خاک تنم یکسان است
نیزهها بر بدن عریان است
@hosenih
عمه یک لحظه ز غم میمیرد
بوسه از حنجر من میگیرد
زنده ماند که مرا زنده کند
عشق را زنده و پاینده کند
چونکه خواهید ز مقتل بروید
نکند سر به گریبان بشوید
دشمنان هرچه که بهتان بزنند
تازیانه به یتیمان بزنند
یاد از غربت زهرا بکنید
یاری نهضت زهرا بکنید
سر بر آرید ز مقتل پیروز
خطبه خوانید و لیکن جانسوز
من که خود ناطق قرآن هستم
بهخدا عاشق قرآن هستم
آیههایی که ز من میشنوید
کوفه و شام مفسّر بشوید
هست رأسالشهدا همرهتان
همهجا دست خدا همرهتان
@hosenih
با عمو بر سر نی راز کنید
عقدههای دلتان باز کنید
برسانید چنین پیغامم
که من احیاءگر اسلامم
دوستان را برسانید سلام
از سوی من برسانید پیام
آب نوشید که من سوزانم
آب با یاد لب عطشانم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#امیر_عظیمی
▶️
وای از این روضه که از آن شده دفتر خونین
روضه خوان خون به دل و مسجد و منبر خونین
مستمع جامه ی خود چاک زد از این ماتم
مادری لطمه به صورت زد و منبر خونین
@hosenih
روضه اینست که مابین دو تا نهر حسین
با لب تشنه زمین خورده و پیکر خونین
یک نظر کرد به خیمه، نظری کرد به آب
جگرش خون شده، پیکر شده یکسر خونین
نیزه ها بر تنش از هر طرفی می آیند
بسملی می شود این مرغ تن و پر خونین
یادش آمد که چطور اصغر او پرپر شد
صورتش هم شده با صورت اکبر خونین
در همین حول و لا شمر به گودال رسید
دشنه آورد برون، شد دل خواهر خونین
@hosenih
تیغ از سمت گلویش نبرید -اما شمر-
دید از حنجر مولا نشده سر خونین؛
عصبانی شد و با پا بدنش را چرخاند
بعد از آن بود که شد حنجر و خنجر خونین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#امیر_عظیمی
▶️
دار و ندار زینب، روح بهار زینب
به گلشن نبوّت بنفشه زار زینب
ای که حسین ماند از تو یادگار زینب
زِ سرّ حق تعالی پرده برآر زینب
نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب
@hosenih
ای که برادرانت همه مطاف بودند
به دور تو چو کعبه گرم طواف بودند
کنار چادر تو به انعطاف بودند
اُف به سراب دنیا، به روزگار زینب
نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب
@hosenih
بیا به قتلگاهم ماهِ منیر بنگر
بیا برادرت را یک دل سیر بنگر
به زیر پای نیزه مرا حصیر بنگر
حصیر را به شن ها وامگذار زینب
نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب
@hosenih
کشته شده حسینت چو آفتاب تشنه
به روی خاک اِبنِ ابوتراب تشنه
مثل دو تا علیّ اش رفته بخواب تشنه
بیا به زخم هایم گریه ببار زینب
نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب
@hosenih
دور و برم هزاران رنگ پریده نیزه
به جسم من چو باران نیزه چکیده، نیزه
سه شعبه، نه دلم را نیزه دریده، نیزه
چقدر دشمن از من نیزه کشیده، نیزه
دمیده نیزه زار از این تن زار زینب
نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#رضا_قربانی
▶️
شرم از شیون و از گریه ی ما کن بس کن
پشت و رویش نکن اینقدر حیا کن بس کن
با وضو مادر من شانه به مویش میزد
موی سلطان مرا شمر رها کن بس کن
@hosenih
ذبح کردن به خدا حکم و شرایط دارد
اینقدر ضربه نزن زود جدا کن بس کن
شمر فریاد نکش دخترکش میترسد
حرمله را کمی آرام صدا کن بس کن
@hosenih
خون در شیشه ی او را که ملائک بردند
لااقل رحم به این رخت و عبا کن بس کن
تو خودت نامه نوشتی که بیا کوفه حسین
پس به عهد و قسم خویش وفا کن بس کن
کشتن او به خدا حربه نمیخواهد که
به زمین خورده دگر ضربه نمیخواهد که
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
#احسان_محسنی_فر
▶️
میروی همراه خود جانم به میدان میبری
در قفای خویشتن موی پریشان میبری
گرچه امر بر صبوری میکنی، جانا بدان
دست زینب را سوی چاک گریبان میبری
@hosenih
میروی با سر به سوی نیزهداران پلید
پیش چشمم تا رود بر نیزه قرآن میبری
نعل مرکبهای دشمن تشنهکام سینهاند
بوسهگاه عشق، زیر پای عدوان میبری
تا نماند دست خالی ساربان بیحیا
خاتم پیغمبران را ای سلیمان میبری
@hosenih
باز هم دارد به دستش حرمله تیر سهپر
بهر آن تیر سه شعبه قلب سوزان میبری
همسفر! سالار زینب! قدری آهسته برو
نیمهجان گشتم تو هم این نیمهی جان میبری
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#محمود_ژولیده
▶️
ساربان خواست که انگشتری ات را بِبَرد
دید بایست که انگشت تو را هم بِبُرد
سارقی خواست که غارت بکند پیرهنت
دست انداخت ،گریبان تو را هم بدرد
دیگری داشت به سر، نقشه ی عمامه تو
گفت شال کمرت را ز چه با خود نَبَرد
@hosenih
آن یکی گفت که در کوفه کسی حتماً هست
زره پاره و خونین تو را هم بخرد
اَخنس انگار مهیّای سرت بود ولی
شمر ميخواست خودش از بدنت سر بِبُرد
گفت قاتل به سنان بن أنس با وحشت
چه کنم خنجر اگر حنجر او را نَبُرد
@hosenih
آخرالامر به رَزّازیِ تو تن دادند
گشت ده مرکب تازه نفس از روی تو رَد
خوب از حال که رفتی، به روی سینه نشست
گفت جز من چه کسی گندم ری را بخورد
جرعه ای آب ندادند و بریدند سرت
تشنه لب هیچ کسی سر ز غریبی نَبُرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih