eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ورود کاروان به کربلا راه بود و اذیت و غم بود دلخوشی همه به پرچم بود پرچمی که بروی دوش من‌ است پرچمی که امانت حسن است @hosenih من‌ ابالفضلم و علمگیرم اسدالله زینبم! شیرم! سایبان سر همه شده ام عموی آل فاطمه شده ام کار بدخواه نور یکسره است این بیابان به زیر سیطره است بچه ها در کنار هم هستند نوبتی روی شانه ام‌ هستند دوست دارم که گفتگو بکنند روی دوشم عمو عمو بکنند! ناقه ها رام رام‌ می آیند با شکوه تمام می آیند همه در امن و امنیت کامل چهار پرده بروی هر محمل گرچه این کربلا پر از خاک است چادر و معجر همه پاک است یکطرف من و یکطرف اکبر دور ناموس حضرت حیدر @hosenih کلفت زینبند حور و ملک قد اورا ندیده است فلک من برایش رکاب میگیرم اون بگوید بمیر میمیرم نیم قرن این عزیز دردانه روز بیرون نیامد از خانه! نکند حرف ازین و آن بخورد دل زهرای ما تکان بخورد نکند چادرش لگد بشود پابرهنه زخار رد بشود نکند قامتش نظر بخورد سنگ از بچه های شر بخورد نکند سنگ بر رویش برسد تازیانه به بازویش برسد @hosenih ابن سعد و اشاره وای به من گوش بی گوشواره وای به من زینب و ازدحام وای به من زینب و کاخ شام وای به من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ مردی از کوفه بعید است، بیا برگردیم بیعتش وعده وعید است، بیا برگردیم غم نخور راه تو را بست! بیا برگردیم خانه ی مادری ام هست، بیا برگردیم @hosenih قدر کافی به غم و غصه دچارم، کافیست! طاقت دیدن داغ تو ندارم؛ کافیست! این همه داغ به روی جگرم کافی نیست!؟ زخم های فدک بال و پرم کافی نیست!؟ چقدر دلهره و غم سر پیری دارم پدرم گفت که یک روز اسیری دارم پدرم گفت که گودال بلا می بینم سر نی زلف پریشان تو را می بینم حرمله تا نرسیده ست! بیا برگردیم نقشه ای تا نکشیده ست! بیا برگردیم خواهرم؛ حق بده! والله که بی تقصیرم خار هم پای تو یک روز رود می میرم @hosenih روضه نیزه و پهلوت مرا خواهد کشت روضه پنجه و گیسوت مرا خواهد کشت بعد تو، جان علی! ماندن من جا دارد!؟ نیزه خوردن به گلوی تو تماشا دارد!؟ چقدر آه کشم؟ آه، بیا برگردیم شمر هم می رسد از راه، بیا برگردیم دشنه اش تا نرسیده ست، بیا برگردیم سایه ام تا که ندیده ست، بیا برگردیم صبر را دلهره برده ست اباعبدالله معجرم دست نخورده ست اباعبدالله شک ندارم که بمانیم، محن می بینم تن عریان تو بی غسل و کفن می بینم شک ندارم که بمانیم، بلا می بینم بزم می خوارگی و طشت طلا می بینم شک ندارم که بمانیم، پرم می سوزد چوب تو می خوری و... من جگرم می سوزد! حیف تو نیست! چنین فکر حصیر افتادی برنگردی ته گودال تو گیر افتادی @hosenih می روم گریه ی غربت سر سجاده کنم مادرم پیرهنی دوخته، آماده کنم آخر فصل بهاریم! اباعبدالله راه برگشت نداریم اباعبدالله ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ورود کاروان به کربلا دودمه با ادب زانو گرفته زاده ام البنین عصمت الله حرم @hosenih ظهرامروزت کجا و ظهر روز اربعین عصمت الله حرم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ با تو شد کرببلا عرش معلا زینب دخت زهرا زینب @hosenih کوچه واکرده علمدار بفرما زینب دخت زهرا زینب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ هزاران درد و داغ آورده با خود خزانی را به باغ آورده با خود @hosenih نسيم از هر سوی صحرا که آمد فقط بوی فراق آورده با خود *** تمام دشت را گشتم هراسان پريشان‌تر شد اين قلب پريشان @hosenih چه سِرّی دارد اين گودال، آخر که می‌لرزد دلم با ديدن آن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عشق است مرا که در عزایت رنگ بدنم سیاه باشد از لطمه‌ی روضه‌ی غم تو عشق است تنم سیاه باشد از بس که مرا همیشه مادر از کودکی‌ام سیاه پوشاند پایان وصیتم نوشتم حتی کفنم سیاه باشد @hosenih من کیسه‌ای از گناه دارم در سینه دلی سیاه دارم گفتی که بیا چه عیب دارد گر سینه‌زنم سیاه باشد انگشتر تو بلای جان شد انگشت تو سهم ساربان شد پس حق بده روی دست از این پس سنگ یمنم سیاه باشد در روضه‌ی چوب خیزرانت از بس‌که گزیده‌ام لب از غم دیگر چه تعجب است اگر من دور دهنم سیاه باشد… ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ فهمیدم از دور و برم، آمد محرّم لبریز شد چشم ترم، آمد محرّم در کنج هیئت ها علَم را تکیه دادند با إذن شاه با کرم، آمد محرّم @hosenih مثلِ لهوف و مقتل إبن مقرّم سر تا به پا شعله ورم، آمد محرّم کنج حسینیه؛حسن(ع) سینه زد و گفت دیدی چه آمد بر سرم، آمد محرّم فطرس خبر آورده که امشب نوشته- جبریل بر بال و پرم...آمد محرّم پیراهنم مشکی شده! چون همزمان با- تعویض ِ پرچم در حرم آمد محرّم میخواست از من دور باشد شرّ شیطان دلواپسم شد مادرم، آمد محرّم @hosenih جان میدهم در آیه هایِ سورۂ کهف آتش گرفته حنجرم، آمد محرّم! رخت عزا پوشید زینب(س)! گفت با اشک... خون گریه کن ای معجرم! آمد محرم! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ماه عاشق شدن رسید از راه همه جا مثل کربلا شده است بوی اسفند روضه می آید همه ی دردها دوا شده است @hosenih علم و بیرق حسین سلام دل ما را به وجد آوردید علم و بیرق حسین سلام خستگی از تنم در آوردید @hosenih علم و بیرق آمدم ده شب چون ملائک کنارتان باشم کاش من هم همیشه مثل شما وقف آقای مهربان باشم @hosenih آمدم مثل حر پشیمان و کوله بار گناه ، بر شانه یعنی این شمع با وفا دارد مثل من پرشکسته پروانه ؟ @hosenih روسیاهم بَدَم ولی هستم نوکر مهربان ترین آقا من به دردش نمیخورم اصلا او جوابم نمی کند اما @hosenih مهربان است و در حسینیه اش همه را راه می دهد هرسال مهربان است و سفره اش حتی پهن شد در قیامت گودال @hosenih مو به مو ماجرای آن گودال شرح داده قدیم الاحسان را او دعا کرده زیر خنجر شمر همه ی ما گناهکاران را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چشم نیاز دوختم به راه صاحب‌الزمان امید بسته‌ام به یک نگاه صاحب‌الزمان امید بسته‌ام ولی چقدر پُر توقع‌ام چشم گناهکار و روی ماه صاحب‌الزمان ‌@hosenih کویر شد اگر دل از شب سیاه کاریم صبح در آن جوانه زد گیاه صاحب‌الزمان دین ضعیف من در این طبیعت پر از گناه غزال خسته ای‌ست در پناه صاحب‌الزمان آه که آه می کشد هنوز سینه ی زمین بعد هزار و چند سال از آه صاحب‌الزمان @hosenih هنوز بعد کربلا منظره ی وداع را مدام درک می کند نگاه صاحب‌الزمان عمه صاحب‌الزمان به دست خویش دوخته رخت عزای خاکی و سیاه صاحب‌الزمان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آسمان پیشِ تو تعظیم کند جا دارد جلواتِ رخِ تو بسکه تماشا دارد نسل در نسل همه عاشق ومجنونِ توأیم خوش بحالِ دلِ ما مثل تو لیلا دارد @hosenih روزگاریست که ماسائلِ این درگاهیم دلمان در حرمِ امنِ تو مأوا دارد شکرِ حق پلکِ تری دارم واین چشمانم همه شب سهمیه از حضرت زهرا دارد دیده ام ، هرکه رسیده است در ره به خدا تربت ِکرببلایت به مصلی دارد @hosenih مادرم با نمکِ روضه بزرگم کرده حُبِ تو ریشه در این آب وگِلِ ما دارد هرکسی صاحبِ اشک است نظر کرده توست گونة سرخ شده جلوه زیبا دارد به سر وصورت زخم-یم مباهات کنم رُخِ زخمی شده در چشمِ تو معنا دارد @hosenih به فدایِ رخِ نیلی شده مادرِ تو فاطمی هرکه شود صورتش امضا دارد نگرانِ سفرِ کرببلائیم همه اربعین جلوه ای از محشرِ کبری دارد هرکسی پایِ پیاده ز نجف راه افتاد سرِ تعظیم به گلدسته سقا دارد ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای انتهای توبه‌ی آدم حسین جان ای ابتدای سوره مریم حسین جان این روز‌ها شبیه پدر مادرت شدیم با این لباسِ مشکی ماتم حسین جان @hosenih ما با بهشت کار نداریم تا که هست شش گوشه‌ات میان دو عالم حسین جان آنجا بهشت هست که زهرا نشسته است پس کنج هیاتیم از این دَم حسین جان ما دلخوشیم با تو و شالِ عزای تو هرآنچه غیر تو به جهنم حسین جان @hosenih تا مرحمِ جراحت لبهای تو شَویم آورده‌ایم اینهمه زمزم حسین جان خرج تو می‌کنیم تمامِ گلوی خویش تا جان دهیم ماه محرم حسین جان با هر هزار و نهصد و پنجاه زخمِ تو فریاد می‌زنیم دَمادم حسین جان @hosenih دَرهم بخر تمامی ما را...شنیده‌ایم دَرهَم شدی بخاطر دِرهَم حسین جان ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آینه در آینه تابید عالم شد علی نَفسِ خود را دید خود را دید خاتم شد علی اولین صبحِ ظهورِ حَیِ اعظم شد علی حق تماشا کرد خود را تا مجسم شد علی با علی جان میدهیم با علی تب می‌کنیم حرفِ مولا می‌زنیم و مشقِ زینب می‌کنیم @hosenih آنکه اقیانوسِ آرامِ علی شد زینب است آنکه او آغاز و انجامِ علی شد زینب است آنکه او معنایِ اسلامِ علی شد زینب است آنکه آمد زینتِ نامِ علی شد زینب است ما نمی‌فهمیم از این اوج این اعجاز هیچ شعرها را ساده‌تر می‌گویم اما باز هیچ... @hosenih او هزاران شیرزن بود او فقط زینب نبود او ظهورِ پنج تَن بود او فقط زینب نبود سوختن در سوختن بود او فقط زینب نبود او حسین و او حسن بود او فقط زینب نبود شد تمام آیه‌ی قالوبلا وقتی رسید با نزولش کربلا شد کربلا وقتی رسید @hosenih شرحِ لیلی را اگر منزل به منزل گفته‌اند شرحِ این تشریف را جمعِ مقاتل گفته‌اند کعبه را با بودنش در راه ، محمل گفته‌اند گَردِ صحرا نه غبارِ پرده را دل گفته‌اند به حسینش که دل زینب به‌دست اکبراست پرده‌ها‌ی محملِ زینب به‌دست اکبراست @hosenih کَشتیِ کربُبلا در کربلا پهلو گرفت خواست تا پایین بیاید آسمان زانو گرفت تا بیاید جبرئیل از شهپرش جارو گرفت او نه از عباس ، جان عباس از بانو گرفت پایِ او بر زانویِ مردانه‌ی عباس بود بعدِ بابا دستِ او برشانه‌ی عباس بود @hosenih دورِ خود تا دید اکبر را خیالش جمع شد عون و عبدلله و جعفر را خیالش جمع شد دید در گهواره اصغر را خیالش جمع شد بِینِ خمیه چند دختر را خیالش جمع شد دید فوجِ دشمنان را گفت عباسم که هست نیزه و تیغ و سنان را گفت عباسم که هست @hosenih ناگهان بی‌حال شد گودال را وقتی که دید روضه‌اش اطفال شد گودال را وقتی که دید ماتِ استقبال شد گودال را وقتی که دید حرمله خوشحال شد گودال را وقتی که دید آمد و اُفتاد بر پایِ برادر : بازگَرد جانِ خواهر جانِ من نَه جانِ مادر بازگَرد @hosenih شامِ غم شد وای اکبر را نمی‌بیند چرا عون و عبدالله و جعفر را نمی‌بیند چرا پشتِ خیمه قبرِ اصغر را نمی‌بیند چرا بِینِ حجمِ شعله دختر را نمی‌بیند چرا خیمه از شعله اُفتاد و عزیزی سوخت سوخت زیرِ آن خیمه خداوندا مریضی سوخت سوخت @hosenih بسکه اُفتاده زمین در پا توانی نیست نیست می‌دَود سمتِ برادر حیف جانی نیست نیست دیر شد تا او بیایَد ساربانی نیست نیست وای از انگشت و انگشتر نشانی نیست نیست زیرِ تیغ و نیزه می‌گردد جوابی حیف نیست ناقه و چشمِ حرامی و...رکابی حیف نیست ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih