بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
شهید شد گودال
و زیر نیزه تنش ناپدید شد گودال
حسین سورهی نور
ز نیزه شأن نزول حدید شد گودال
@hosenih
و جسم عبدالله
مراد بود و برایش مرید شد گودال
رسید حرمله و
به زنده ماندن او نا امید شد گودال
پس از سنان و شَبَث
رسید چکمه و زخمش شدید شد گودال
به تن گره خورده
زره شدهست و به روی بدن گره خورده
ببین که در گودال
به بوی سیب بوی یاسمن گره خورده
تمام شد دوری
تن حسین به جسم حسن گره خورده
که جسم عبدالله
چنان کفن به تن بی کفن گره خورده
@hosenih
به لکنت افتاده
چقدر نیزه به هم در دهن گره خورده
چقدر سُم ستور
میان همهمه بر پیرهن گره خورده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#قاسم_نعمتی
▶️
امشب دلم ميل مدينه دارد
نام حسن بُغضي به سينه دارد
صاحب عزاي بي حرم ؛حسن جان
آقاي خوب و محترم؛ حسن جان
@hosenih
اين خيمه ها صحن و سرايت آقا
پرچم زديم اينجا برايت آقا
بعد از علي؛ اي مير آلِ هاشم
ما را بخر امشب به نام قاسم
در كربلا شد خيمه دارِ نجمه
ماه حرم ، دار و ندارِ نجمه
@hosenih
در خيمه ها مانند ماه مي رفت
مثل حسن با غمزه راه مي رفت
عمامه سبزش چه دلربا بود
سر تا به پا انگار مجتبي بود
بر موي او نجمه حنا گرفته
كرب و بلا بوي منا گرفته
@hosenih
آمد به خيمه بهر دستْ بوسي
مانند دامادِ شبِ عروسي
بوسيد اول زانوي عمو را
آغاز كرد اينگونه گفتگو را
تنها و بي ياور شدي عموجان
رخصت بده قاسم رود به ميدان
@hosenih
با اين سخن زخم عمو نمك خورد
انگار بُغض سينه اش ترك خورد
او را كشيد آرام بين آغوش
از شدت گريه شدند بيهوش
فرمود : نه؛ برگرد؛ من كه گفتم :
با بوي تو ياد حسن مي افتم
@hosenih
بازي نكن با جانم اي عزيزم
نگذار بيش از اين بِهَمْ بريزم
برگشت خيمه با دلي پُر از غم
زانو بغل مي خواند روضه هر دم
بابا كجايي ؟ من ز غم سهيمم
امروز فهميدم كه من يتيمم
@hosenih
تا ديد نجمه حرف آبرو شد
از خيمه اش يك خط كهنه رو شد
فرمود : قاسم درد تو مداواست
مشكل گشايت نامه اي ز باباست
تا نامة سر بسته ديد؛ قاسم
سوي عمو جانش دويد؛ قاسم
@hosenih
بابا رسيد آخر به دادِ قاسم
امضا شده حكم جهادِ قاسم
چشم فلك گريه بر او نمايد
بر قد و بالايش زره نيايد
بر صورتش تحت الهنك چه زيباست
زيبا ترين فرزند آلِ زهراست
@hosenih
او را نشانده روي مركب عباس
بر شانه اش مي زد مرتب عباس
با ذكر يا زهرا برو عموجان
دارم هوايت را برو عموجان
پاي تو گرچه كوته از ركاب است
در پيكرت خون ابوتراب است
@hosenih
شير جمل عازم شده به ميدان
اهل حرم فرياد زد حسن جان
قاسم مگو؛ طوفانِ بي مثال است
سرمستِ يا ذالعز ُوَ الجلال است
بي شك به هنگام نبَرد ، قاسم
ياد حسن را زنده كرد؛ قاسم
@hosenih
فرياد زد هستم حرف لشگر
شاگرد عباسم عزيز حيدر
"اِن تَنْكُروني" من حسن سرشتم
با خون خود در كربلا نوشتم
هذا حسينٌ كَالْاسير ، لشگر
جان مرا اول بگير؛ لشگر
@hosenih
من از تبار فاتح حنينم
ابنُ الحسن ، قرباني حسينم
فرزند كَرّارم؛ علي نژادم
دار و ندارم؛ نذر شاه دادم
اِنّي انا بن مجتبي ، انا الحق
با ضربهْ گردن مي زنم زِ ازرق
@hosenih
شادي براي خيمه ها خريدم
تكبير سردارِ حرم شنيدم
اما چه كوتاه است شادي ما
اينجا به بعدِ روضه ، واي زهرا
اينها همه نامرد ، در نبردند
با سنگهاي تيز دوره كردند
@hosenih
از هر طرف راهِ گريز ؛بستند
آينه ی ابروي من شكستند
با ضربه اي فرق سرم دو تا شد
از روي مركب پيكرم رها شد
از هر دو سو نيزه به پهلويم خورد
دستان نا پاكي به گيسويم خورد
@hosenih
مغلوبه شد جنگ و به زير مركب
تركيب جسمم گشته نا مرتب
مانند مادر ناله بد كشيدم
در زير نعل كهنه قد كشيدم
آمد عمو بالاي پيكر من
بگذاشت روي دامنش سَرِ من
@hosenih
فرمود : آمد دلبر تو اما
كاري ز دستم بر نيايد اينجا
بر درد ناچاري ببين اسيرم
من سينه ات را در بغل بگيرم
اي قامتت كوتاه ، قد كشيدي
اين دُوْرُ و بر باباي خود نديدي؟!
@hosenih
خيلي برايم اي عمو عزيزي
اي كاش از لاي كفن نريزي
⏹
©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#دودمه
#قاسم_نعمتی
▶️
می شود بر ماه پاره وقت جلوه ماه گفت
حسن کرببلا
@hosenih
گردن ازرق زد و عباس ایوالله گفت
حسن کرببلا
⏹
©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#حمیدرضا_محسنات
▶️
گیرم زره نیافتی عمه ، کفن که هست
گیرم سپر نیافتی عمه ، بدن که هست
گیرم سپاه مسخره کردند : بچه است
تیغم به خوبیه سر ازرق زدن که هست
@hosenih
غصه نخور عمو ، سپرت میشوم خودم
ابن الحسین کشته شد ابن الحسن که هست
من جنگ میکنم ، تو نفس تازه کن عمو
فرصت به قدر غارت یک پیروهن که هست
دیدند زاده ی حسنم من ، که تاختند
از پشت این نقاب چگونه شناختند ؟
⏹
©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#دودمه
#قاسم_نعمتی
▶️
ذکر یا حیدره عباس نموده مددم
تو نزن دست ردم
@hosenih
حسنی ام من و شمشیر کشیدن بلدم
تو نزن دست ردم
⏹
©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
حرام زادگی خویش بر ملا نکنید
نگاه شوم به داماد کربلا نکنید
آهای لشگریانِ سواره ی کوفه
طمع به کشتن فرزند مجتبی نکنید
@hosenih
همیشه و همه جا حق، مسیرِ آل علی است
دوباره فتنه، شبیه جمل به پا نکنید
همین که گفت أنا بن الحسن فرار کنید
به راه ازرق بیچاره اقتدا نکنید
شبیه مرد بجنگید یا به خانه روید
مسیر حیله و نیرنگ دست و پا نکنید
@hosenih
همین که شد پدر او دچار کوچه بس است
برای کشتن او باز کوچه وا نکنید
سنان به پهلوی زهرا نشان او نزنید
ز زین اسب تن زخمی اش جدا نکنید
پُر از کبودی سنگ است جسم بی جانش
به سُم اسب دگر جسمش آشنا نکنید
@hosenih
زمان بردن نام حسین، با مرکب
به روی صحن دهانش برو بیا نکنید
تمام دشت، عسل شد بس است نامردان
به کندوی عسلش باز نیزه جا نکنید
به دور دست، سر گیسویش نپیچانید
برای غارت رأسش خدا خدا نکنید
@hosenih
کریم زاده عطایش به پست هم برسد
بزن بزن سر عمامه و عبا نکنید
حسین از نفس افتاد هلهله کافی است
به پیش چشم عمویش سر و صدا نکنید
⏹
©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#دودمه
#قاسم_نعمتی
▶️
پشت سر قاسم همه گفتند هوالحق
ای وای به ازرق
@hosenih
چون شیرجمل او بشود فاتح مطلق
ای وای به ازرق
⏹
©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
#مرضیه_عاطفی
▶️
رفت بی صبرانه و ناگاه، کنج قتلگاه
شد رصد با چشم ِ صد گمراه، کنج قتلگاه
تا که فهمیدند نور چشم های مجتبی ست(ع)
تا شدند از کُنیه اش آگاه کنج قتلگاه-
@hosenih
-زیر لب گفتند این لقمه خوراکِ حرمله ست(لع)
آمده یک طُعمۂ دلخواه کنج قتلگاه
بد عطش دارد! گمانم رفت سیرابش کند
با سه شعبه! تا رسید از راه کنج قتلگاه
کرد اصابت نیزه ها بر نوجوانیِ تنش
می کشید از عمقِ جانش آه، کنج قتلگاه
ضربۂ شمشیر را محض ِ عمو، با جان خرید
دستش از آرنج شد کوتاه کنج قتلگاه
جایِ بابایش حسن(ع) محکم در آغوشش گرفت
گریه کرد و گفت «وا أمّاه» کنج قتلگاه
تیرها از راهِ کتفش قصدِ قلبش داشتند
دست و پا میزد عجب جانکاه کنج قتلگاه
@hosenih
بوسه زد یکریز غرقِ خون عمو بر صورتش
شد نفس هایش کم و کوتاه کنج قتلگاه
در مدارِ کینۂ جنگ جمل بر خاک ریخت...
خونِ ثارالله(ع) و عبدالله(ع) کنج قتلگاه!
⏹
©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
به روی سینهیِ سوزانِ عمویش اُفتاد
ته گودال عمو بود به رویَش اُفتاد
@hosenih
سینه بر سینهی او داشت حرامی آمد
تا جدایش بکند کار به مویَش اُفتاد
او به یک دست بغل کرد عمو را اما
وایِ من زخمِ لبِ تیغ به رویَش اُفتاد
خواست ایندفعه عمو نَه که بگوید بابا
گذرِ تیرِ سهشعبه به گلویش اُفتاد
@hosenih
بسته گویم چقدر اسب از آنجا رَد شد
بسته گویم چه تَرَکها به سبویش اُفتاد
⏹
©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#حسن_لطفی
▶️
جذبه و جاذبه و جلوهی اعظم حسن است
علی و عالی و علامه و اعلم حسن است
به خداوند بهشتش حسن آباد خداست
شرفالشمس خداوندِ دو عالم حسن است
@hosenih
بنویس از نفَسش فاطمه را میفهمند
بسکه آئینهیِ پیغمبر اکرم حسن است
از حسن جانِ علی بِینِ جمل فهمیدم
دومین حیدرِ این قوم مُسَلم حسن است
چهارده تَن همه اوصافِ حسن را دارند
دو حسن هست ولیکن همه از دَم حسن است
@hosenih
بیشتر داد به هر کَس که اهانت کردَش
بسکه بخشید که گفتیم خدا هم حسن است
او حسین است و حسین است حسن پس خوب است
بنویسیم که در هر دو مجسم حسن است
بارها گفت حسین اینکه کریم این آقاست
بارها گفت حسین اینکه مقدم حسن است
@hosenih
کیست او قبلهی اصحابِ اباعبدالله
نقشِ پُر جذبه ی هفتادو دو پرچم حسن است
شیخ عباس قمی ، مُنتهی الآمالش
گفت در کرببلا سیلِ دمادم حسن است
شش شهیدند از او ، پس به محرم سوگند
صاحبِ بیشترین سهم در این غم حسن است
@hosenih
کاش می شد که بگویم به ضریحِ حرمش
اینهمه غم حسن است اینهمه ماتم حسن است
ابن طاووس بخوان آه مُقَرَم بنویس
روضهی غربتِ شبهای محرم حسن است
⏹
©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#شب_پنجم و #شب_ششم
#حسن_لطفی
▶️
موج وقتی سر به صخره بینِ طوفان می زَنَد
با فراقت بر سرش از دردِ هجران می زند
چشمِ خشکم را هوایِ هیأتِ تو خیس کرد
شیشه می گرید در آن وقتی که باران می زند
@hosenih
فکر دلهای خراب آبادِ ما را میکند...
...آنکه شانه بر سرِ زلفِ پریشان می زند
هرکُجا دستی در آوردیم خالی بازگشت
دست ما کِی بوسه بر آن سبز دامان می زند
نیمه شبهایی که هستی روضه طوری دیگر است
قلب ما وقتی که می آیی به قرآن می زند
@hosenih
مادرت هربار با این روضه ها غَش می کند
آبِ دستت باز بر آن رویِ گریان می زند
یاحسین ات را شنیدیم و نفسهامان گرفت
حق بده دیوانه چنگی بر گریبان می زند
کربلا ای کاش روزی را ببینم در حرم
صاحبِ ما سینه با ما زیرِ ایوان می زند
@hosenih
چند شب می گفت زهرا واحسینا واحسین
امشب اما ناله های واحسن جان می زند
⏹
©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#شب_پنجم و #شب_ششم
#محمدجواد_شیرازی
▶️
من گم شدم، مانند بغض در گلویم
یا نور و یا برهان، بیا در جست و جویم
خیلی دلت را با گناهانم شکستم
خسته شدم دیگر من از این خلق و خویم
@hosenih
تو آبروی آبرودارن عرشی
من بنده ای رسوایم و بی آبرویم
عمری برایت وصله ای ناجور بودم
یک لحظه هم حتی نیاوردی به رویم
می خواستم با گریه برگردم به سویت
دست کریمت زودتر آمد به سویم
@hosenih
من بی ادب بودم برایت شعر گفتم
تو برتر از آنی که من از تو بگویم
هربار کارم سخت برهم ریخت، فورا
گفتم حسین و زود کردی زیر و رویم
ای کاش زنده باشم و ماه محرم
دیگ غذای روضه هایش را بشویم
@hosenih
ای کاش زنده باشم و از قول قاسم
گویم به شور و هروله "ای وای عمویم..."
⏹
©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih