eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دست بر سينه رو به كرب و بلا السلام عليك يا سقا قمر خانواده ی خورشيد صدقه دارد اين قد و بالا پسر چهارمِ امير حُنين دست بر سينه ی بني الزهرا چشم و ابروي تو سپاه حسين كاشف الكرب سيد الشهدا سيزده ساله فاتح صفين سومين بچهْ شيرِ ، شيرِ خدا ارمني ها مُريد نام تواند شاهدم سفره هاي تاسوعا نامِ تو هم رديف يا فَتّاح چشمهايت مُفَرِّجُ الغَمّاء تو كه هستي ، حسين هم آخر شد پناهنده بر تو عاشورا سايبانِ مُخَدّراتِ حرم پشتْ گرميِّ زينب كُبري إعطِني يا كريم ، انا سائل مستجيرٌ بِكَ ابوفاضل @hosenih دست گيرِ همه خدايِ ادب دست پرورده ی امير عرب نسلْ در نسلْ خاك پايِ توايم به تو داديم دلْ نَسَبْ به نسبْ سفره ات بهر سائلان پهن است صورتت شير و خالِ تو ، چو رطب مي كند زنده ياد حيدر را چين پيشاني ات به وقت غضب اسدالله كربلا ، عباس بِنِشين با وقار بر مركب قد كشيدي همينكه روي اسب لشكر كوفيان كشيد عقب مي شود روضه را تجسم كرد با كمي فكر ، رويِ اين مطلب تا تو بودي سفر به خير گذشت اي نگهبان محمل زينب تا تو بودي رباب اصغر داشت غرق بوسه سپيدي غب غب تا تو بودي نديد يك مادر طفلش از تشنگي كند لب لب تا تو بودي رقيه معجر داشت روي دوش تو خواب بود هر شب تا تو بودي كسي اجازه نداشت بزند چوب خيزران بر لب رفتي بر غرورها برخورد دست نامحرمان به معجر خورد @hosenih واي از لحظه اي كه غوغا شد رفتي و در خيام بلوا شد دختري مشك آب دستت داد بر دعا دست عمه بالا شد سايه ات بين نخلها گم شد پسر فاطمه چه تنها شد تا رسيدي كنار نهر فرات علقمه در مقابلت پا شد تا قيامت خجل ز لبهايت خنكي هاي آب دريا شد جانب خيمه راه افتادي فكر و ذكرت لبان آقا شد در كمينت چهار هزار نفر تيرها در كمان مهيّا شد قدُّ و بالات كار دستت داد چند صد تير در تنت جا شد بي هوا دستِ راستت افتاد دست چپ هم شكارِ اعدا شد حرمله در شكارِ چشم آمد هدفش چشم هاي شهلا شد نوكِ تير از سرِ تو بيرون زد تا پرش بين ديده ات جا شد خواستي تير را برون بكِشي گردنت خم به سوي پاها شد از سرِ تو كلاه خود افتاد يك نفر با عمود پيدا شد آنچنان ضربه زد به فرقِ سرت تا سر چينِ ابرويت وا شد واي بي دست بر زمين خوردي سجده گاه تو خاكِ صحرا شد تيرهايِ كمي فرو رفته خوب بر جسمِ اطهرت جا شد بعدِ سي سال يا اخا گفتي عاقبت مادر تو زهرا شد دورتر از تنت حسين افتاد همه ديدند قامتش تا شد گفت عباس خيز و كاري كن رويِ لشگر به خواهرم وا شد دَمِ خيمه زمان غارت ها سرِ يك گوشواره دعوا شد سند ارث بُردن از زهرا با كف پا به چادر امضا شد پاسخ اَيْنَ عمّيَ العباس سيلي چند بي سر و پا شد... ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ یارب دلم هوای ملاقات یار کرد هرکار کرد با دل روزگار کرد شرمنده حسین شدم از قبیله ام فامیل بد چقدر مرا شرمسار کرد @hosenih زینب شنید حرف امان نامه آمده او بی قرار شد و مرا بی قرار کرد گفتم به شمر زود امان نامه را ببر این نامه کل قافله را غصه دار کرد دیگر قرار نیست ببینم عقیله را دیگر عمود چشم مرا تار تار کرد @hosenih من بودم و هزار هزاران کمان و تیر هرکس سراغم آمد و تیری نثار کرد زهرا کشید چادر خود را بصورتم با مقدمش خزان مرا هم بهار کرد یک نیم صورتش به گمانم کبود بود سیلی کینه با رخ ماهش چکار کرد؟! @hosenih پیشم حسین آمد و درد کمر گرفت او گریه کرد و لشگر کوفه هوار کرد هرچند تکه تکه شدم زیر و رو شدم شکر خدا حسین به من افتخار کرد ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ سلام حضرت دریا سلام یا عباس سلام ما به تو ای بامرام یا عباس نگاه مرحمتت مهر میکند نازل سلام ام بنین بر تو یا ابوفاضل به آبروی تو بسته ست آبروی حرم دخیل بسته ام امشب به تو عموی حرم به شوق دیدن رقص کتیبه روی علم دوباره در به در روضه های خانگی ام بساط کتری و قوری خواهرم برپاست و دیگ نذری هر سال مادرم برپاست نشسته لذت عشقت به جان خلق الله برای عرض ارادت ارامنه در راه بهشت میچکد از خوشه ی تبسم تو تمام اهل زمین تشنه ی ترحم تو مگر نه اینکه ز عیسی ، مسیح میسازی به دست خویش ز یحیی ، ذبیح میسازی یکی یکی همه ی انبیا گرفتارت نه بنده های خدا که خدا گرفتارت غلام دربه در گوشه گیر یعنی من اسیر حلقه به گوش فقیر یعنی من کریم ، حضرت رازق ، مراد یعنی تو کسی که روزی هرساله داد یعنی تو به دسته های عزا با امید رو کرده کسی که نزد تو امشب مریض اورده بزرگ قافله ی فتح باب کرده تویی امید هرچه مریض جواب کرده تویی گره گشا گره از کار نوکرت وا کن اشاره ای کن و درد مرا مداوا کن به یاد تعزیه خوانی ظهر تاسوعا به یاد زمزمه ی کل یوم عاشورا تمام ثانیه ها را به گریه سر بکنم میان روضه مان نیت سفر بکنم به پای دل برسم محضر تو رمز حیات دوباره پر بکشم تا کنار شط فرات به غیر پرچم تو بیرقی که بالا نیست کسی به غیر تو ای نبض اب! سقا نیست عموی خوش قد و بالای بچه سیدها عزیز ام بنین میوه ی دل زهرا اگر به دوش رفیعانه ات علم بزنی اگر که نیزه بگیری کمی قدم بزنی اگر که خون خدا در رگت به جوش آید میان کرببلا محشری رقم بزنی به حمله ای علوی گرد و خاک خواهی کرد تمام حرمله ها را هلاک خواهی کرد برای اینکه ببینند حضرت سردار زره ببند به تن ذوالفقاررا بردار به یک انابن علی باز قصد طوفان کن رجز بخوان همه ی دشت را پریشان کن برای دشمن یاغی کشیده کافی نیست برای منقبت تو قصیده کافی نیست برای مدح تو از این قبیل باید گفت برای رزم تو بحر طویل باید گفت @hosenih " شير سرخ عربستان و وزير شه خوبان، پسر مظهر يزدان، كه بُدى صاحب طبل و علم و بيرق و سَيف و حَشم و با رقم و با رمق اندر لقبت ماه بنى هاشم و عباس علمدار و سپه دار و جهانگير و جهاندار و دگر نايب و سقا شه با وفا ابوالفضل، صاحب لوا ابوالفضل، معدن سخا ابوالفضل، نور هل اتى ابوالفضل " @hosenih چه لذتی ست که زهرا نگاه کرده مرا محبتت همه جا روبه راه کرده مرا شبی که نام تو باشد وسط شب روضه ست حرارتم همه زیر سر تب روضه ست به اذن صادره از سوی فاطمه گویم مرا ببخش اگر بی مقدمه گویم چه شد کنار شریعه چرا زمین خوردی چه شد که اخر سر باوفا زمین خوردی بدون شک پس از این سرفراز خواهی شد مگر نه اینکه برای خدا زمین خوردی شبیه مادر پهلوشکسته ات زهرا ز روی مرکب خود بی هوا زمین خوردی چقدر زخم نشسته به روی سینه ی تو گمان کنم وسط نیزه ها زمین خوردی تمام کرببلا پر شده ست از تن تو عزیز اهل حرم در کجا زمین خوردی نشسته است چرا چوب تیر در چشمت سه شعبه اش ز چه رو کرده گیر در چشمت شبیه ابر بهاری چقدر میباری به جای آب دو دست قلم شده داری چقدر اب نه ارباب را صدازده ای به روی خاک غریبانه دست و پا زده ای تمام اهل حرم از غم تو افتادند پس از تو فاتحه ی گوشواره را خواندند ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ پشت و پناه خیمه برایت دلم شکست از سوز بانگ أدرِک أخایت دلم شکست این ها جمال حیدری ات را نظر زدند چندین هزار تیر سویت بی خبر زدند @hosenih من ماندم و مصیبت و غم آن هم این همه با چشم خیس آمده ام سوی علقمه رخت سیاه بر تن افلاک می کنم خونابه از دو چشم ترت پاک می کنم پیچیده در زمین و زمان عطر مُشک تو جانم فدای تشنگی و کام خشک تو @hosenih بر چشم های محترمت بوسه می زنم بر دست مانده بر علمت بوسه می زنم با نیزه های شان جگرت را گسسته اند با خنده های شان کمرم را شکسته اند برخیز و التماس مرا مستجاب کن حداقل نظاره به اشک رباب کن @hosenih من‌ مانده ام چگونه به سوی حرم روم اصلا بگو چگونه سوی دخترم روم؟! سقای بی مثال و قرینه بلند شو عباس جان، به جان سکینه بلند شو منظومه ام بدون قمر می شود نرو بر سوی اهل خیمه نظر می شود نرو @hosenih اصلا بگو چه کار کنم با قبیله ام وقتی که می روی تو کفیل عقیله ام باید زنان لباس اسارت به تن کنند گریه برای غارت گودال من کنند ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ چشمت شبیه بختم در خواب غم فزایی است واکن دو چشم تر را وقت گره گشایی است پلکی بزن دلم را آزاد از این قفس کن مژگان چشمهایت مفتاح دلگشایی است @hosenih یک عمر مهر برلب چون غنچه ی خموشی گل بانگ ای برادر فریاد از این جدایی است هر زخم بر تن تو چشمی است غرق در خون هر تیر بر تن تو مژگان در حنایی است دست بریده ات را بردیده ام کشیدم برچشم بی فروغم این دست توتیایی است @hosenih هر روزن زره را این تیر ها شمردند بر قامت بلندت از نیزه ها قبایی است چیزی نمانده از تو غیر از غبار سرخی از بار تیغ و نیزه جسمت در آسیایی است. برخیز با نگاهت آرام کن حرم را کشتی شکستگان را چشم تو ناخدایی است @hosenih از دخترم مگیری روزی شانه ات را بعد از تو خار صحرا رزق برهنه پایی است بر شیر خواره ام نه کن بر رباب رحمی این خنده های دشمن سرشارِ بی حیای است ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ چه غم از غصـّه و اندوه که مولا داریم ما کویری زدگان هیبتِ دریا داریم چه غم از بی خبری یا ز غمِ تنهایی ما در این خانه ی امن ست که مأوا داریم ما حسینی شده ها سینه سپر چون کوه ایم چون که پشتِ سرمان حضرت سقّا داریم ساقیِ اهلِ حرم ساقی ما خواهدشد قسمتِ ما حرمِ کرببلا خواهد شد @hosenih نامِ زیبایِ ابالفضل پُر از اعجاز است درِ این باب کرم تا به قیامت باز است ما به الطافِ تو عمریست که عادت داریم قلبمان تا دمِ مردن به شما دمساز است هر شفا یافته بر لطفِ شما می نازد با عنایات مسیحاییِ تو طنّاز است حضرت عشق همیشه علمت پاینده به گدایانِ حسینی کرمت پاینده @hosenih با تو عباس به هر جا برسم جا دارد عاشقِ دربدرت یک دلِ شیدا دارد مجلسِ روضه ی ارباب که شرکت کردم دیدم انگاردلم از یدت امضا دارد موقع بردنِ نامت ، پسرِ وجه الله مُهر تأییدِ دل از حضرت زهرا دارد یا اباالغوث فدایت سرو جانم آقا رخصتی ده که در این خانه بمانم آقا @hosenih ای علمدار مرا هم ز وفا یاری کن بی خود از خود شده ام بهر گدا کاری کن مدّتی هست اسیرِ درِ میخانه شدم بر درِ خانه ی ارباب نگهداری کن پُرم از غصـّه واندوه، نظر کن عباس از غلامِ به زمین خورده تو غمخواری کن ساقی تشنه لبان، تشنه شده لبهایم یک براتی بدهی کرببلا می آیم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ چشم تو دیدم و چشم تر من ریخت به هم حال با وضع سر تو،سر من ریخت به هم نه علمدارِسپاهم،که سپاهم بودی تا تو پاشیده شدی،لشکر من ریخت به هم @hosenih مادرم آمده بالای تن بی دستت از به هم ریختنت،مادر من ریخت به هم قبل از آنی که تنم زیر سم اسب رود از تماشای تنت،پیکر من ریخت به هم صحبت از معجر زینب شده از جا برخیز حرف معجر شده و خواهر من ریخت به هم @hosenih بی تو ناموس مرا در ملاءعام برند غیرت الله ببین دختر من ریخت به هم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ او کیست ؟ او را دوست و دشمن ستوده است دریا غزل در وصف چشمانش سروده است مهتاب می گوید نخواهد رفت بالا هرکس جبین برخاک در گاهش نسوده است @hosenih او کاشف الکرب است یعنی روی ماهش عمری غبار از روی آیینه زدوده است جای گل از بین مزارش آب رویید ازبس که چشمش سوگوار مشک بوده است باید که روی سینه مشکش دفن گردد مانند طفل از او حفافظت می نموده است @hosenih می خواند با گریه سر ساقی سلامت اصلا نمی دانست که سهم عمود است مشک و علم دست علم گیر و دوتاچشم این سفره ی نذری ست که ساقی گشوده است حوریه ای فریاد زد عباس برگرد صحبت ز دست بسته و روی کبود است ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ باد، مثل خبرِ آب به صحرا رفته ! ماه می تازد و دریا به تماشا رفته خبرِ ماه که در سینه ی شب ،تیر کشید پرده افتاد: قیامت به تماشا رفته @hosenih آنکه باهلهله ی تیغ به جنگ آمده است به «علی »رفته چنان رود ِ به دریا رفته! عمقِ بی آبی ِ جهل آمده استقبالش کاسه های ِسرِ قوم است که بالا رفته هر که پرورده ی زهراست،دراین عرصه ی سرخ سر به همراه نیاورده به هر جا رفته @hosenih زیرِ بازوی فلک را چه کسی می گیرد؟ تنِ نورا نی خورشید به یغما رفته خبرِ ماه ؛، که کم کم به دل ِ خیمه رسید عطش از یاد لب کودکِ تنها رفته! ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ آه ؛آبت کرد نام آب آور داشتن چون که محکوم است هرساقی به ساغر داشتن العطش از عمق جان نیزه ها برخاست تا کثرت زخم تو شد منجر به کوثر داشتن @hosenih در نزاع تیر ها ؛تیر سه شعبه برد کرد بود دعوا بر سر سهم برابر داشتن قامتم تاشد عبا هم نیست یاری ام کند سخت شد جسم تورا از خاک ها برداشتن در تقلایی که چندین دفعه پایم جان دهی باز داری آرزوی جان دیگر داشتن @hosenih دخترانم را بیا زیر پر و بالت بگیر نعمت خوبی است جای دست ها پر برداشتن روی نیزه در کنار محمل زینب بمان تاکه باشد دلخوشی اش سایه ی سرداشتن ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ آمدی تا که بفهمیم وفا یعنی چه بذل خون در قدمِ خون خدا یعنی چه همه از پنجه سقای ادب دانستیم معنی پنج تن آل عبا یعنی چه @hosenih رفت و برگشت تو از علقمه آموخت به ما معنی مَروه چه بوده است و صفا یعنی چه آمدی و به همه بعدِ علی فهماندی راز شقّ القمر و فرق دو تا یعنی چه چشم دادی که نیافتد به حرم، چشم کسی یاد دادی به دو عالم که حیا یعنی چه @hosenih آب بر آب فکندی که بدانند آن قوم هست دریا چه کسی؟ آب بقا یعنی چه دم آخر که تو را یافت برادر، بی دست دید فریاد اخا ادرک اَخا یعنی چه ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از همان صفین تو مشهور در جنگیدنی تو علمدار منی @hosenih مثل حیدر با تکان تیغ گردن میزنی تو علمدار منی ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih