eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ آه ؛آبت کرد نام آب آور داشتن چون که محکوم است هرساقی به ساغر داشتن العطش از عمق جان نیزه ها برخاست تا کثرت زخم تو شد منجر به کوثر داشتن @hosenih در نزاع تیر ها ؛تیر سه شعبه برد کرد بود دعوا بر سر سهم برابر داشتن قامتم تاشد عبا هم نیست یاری ام کند سخت شد جسم تورا از خاک ها برداشتن در تقلایی که چندین دفعه پایم جان دهی باز داری آرزوی جان دیگر داشتن @hosenih دخترانم را بیا زیر پر و بالت بگیر نعمت خوبی است جای دست ها پر برداشتن روی نیزه در کنار محمل زینب بمان تاکه باشد دلخوشی اش سایه ی سرداشتن ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ آمدی تا که بفهمیم وفا یعنی چه بذل خون در قدمِ خون خدا یعنی چه همه از پنجه سقای ادب دانستیم معنی پنج تن آل عبا یعنی چه @hosenih رفت و برگشت تو از علقمه آموخت به ما معنی مَروه چه بوده است و صفا یعنی چه آمدی و به همه بعدِ علی فهماندی راز شقّ القمر و فرق دو تا یعنی چه چشم دادی که نیافتد به حرم، چشم کسی یاد دادی به دو عالم که حیا یعنی چه @hosenih آب بر آب فکندی که بدانند آن قوم هست دریا چه کسی؟ آب بقا یعنی چه دم آخر که تو را یافت برادر، بی دست دید فریاد اخا ادرک اَخا یعنی چه ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از همان صفین تو مشهور در جنگیدنی تو علمدار منی @hosenih مثل حیدر با تکان تیغ گردن میزنی تو علمدار منی ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از نور ماهی علقمه باغ ارم شد ماهی که از داغش قد خورشید خم شد تا داستان عشق را با‌ خون نگارد چشم غیورش خون شد و دستش قلم شد @hosenih هر چند‌ از دستش علم افتاد اما در آسمانها تا ابد نامش علم شد در خاک هم دارد اثر دست کریمش حیرت مکن گر علقمه دارالکرم شد تا خم شد از ضرب عمودی روی مرکب مثل قد زینب، عمود خیمه خم شد @hosenih می‌ریخت آب مشک و از جان دست می‌شست از شرم پیشانی دریا غرق نم شد تعداد تیر اندازها کم نیست اینجا تعداد تیر اما پس از عباس کم شد تا ‌رفت چشم نافذش در پرده‌ی خون دلواپس پرده نشینان حرم شد @hosenih در غارتش از یکدگر سبقت گرفتند این پیشتازی ها سر مشتی درم شد میر و علمدار حرم دیگر نیامد ای سینه زنها یا علی گاه دودم شد ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ آب افتاده به دست و پای مشکت نیگاشو بسته به دعای مشکت خاک پاتو زمین رو سر می ریزه آخه غباریه هوای مشکت @hosenih خورشیده دس به کارشده بدوزه لباس تشنگی برای مشکت ضریح چوبی شو گرفته مادر پناه آورده به کسای مشکت از صب تا حالا توی صف نشسته پشت در خیمه سرای مشکت @hosenih قنوت گرفته طفلکی تو خیمه واسه اجابت دعای مشکت تیرا دارن صحن عطش میسازن کنار نهر کربلای مشکت مناره افتاد و دیگه نمیاد اذان خشکی از صدای مشکت @hosenih هزارتا دریا هم بارون بباره پر نمیشه هیچ موقع جای مشکت تو رفتی و یه مشک پاره مونده ارثیه واسه بچه های مشکت پیراهن نیلی پوشیده خیمه تو مجلس ختم عزای مشکت @hosenih برای یادبود تو بهشت گذاشتن فرشته ها سنگ بنای مشکت ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ حیف دلی صرفِ انتظار نکردیم کار زیاد است و ما کار نکردیم زحمت ما با تو بوَد حضرتِ رحمت غیر گِره رویِ شانه بار نکردیم @hosenih این عرقِ شرمِ ماست ریخت که محسن رفت و سَری خرجِ اقتدار نکردیم خسته شدم پایِ غمت پیرغلامی... گفت که یک کار از هزار نکردیم کاش که پیش تو بگوییم بنامت هرچه که کردیم اگر ، قمار نکردیم @hosenih اهل مناجات بُرد فیضِ ملاقات سعی کمی هم پِیِ دیدار نکردیم مَرکب ما نه که ما مَرکب اوییم نفس نگون را چرا مهار نکردیم مرقد جدّت دل گریه کنان است وای اگر سینه را مزار نکردیم @hosenih علتش این بود مادرِ تو حرم بود این شب جمعه اگر هوار نکردیم ناله‌ی شهزاده بود شاه زمین خورد گفت که زخم تو در شمار نکریم وضع تو پیداست از گفتن دشمن: هیچ کسی را چنین شکار نکردیم @hosenih پیکر تو آخرش به روی زمین ماند آه علی جان بگو چه کار نکردیم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یاوری نیست مرا خیز و ببین بی یارم چشم خود باز کن ای قوت قلب زارم با وجود تو دل اهل حرم قرص بوَد تو که باشی به برم یک تنه لشکر دارم @hosenih کمرم تا شده برخیز علمدار جوان با زمین خوردن تو خورد گره در کارم نه عبایی نه جوانان که بیایند کمک ناگزیرم که در اینجا بدنت بگذارم از همه سو به تنت زخم روی زخم زدند با عبا هم نتوانم که تو را بردارم @hosenih جمع جسم تو که نه-بس که به هم ریخته ای نیست ممکن که دگر زخم تنت بشمارم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رسیده است سرانجام ماجرا با تیر تمام کرد تمامِ کلام ها را تیر خدا بخیر کند، شمر با سنان آمد خدا بخیر کند حرمله ولی با تیر @hosenih سه تیر با خودش آورد حرمله اما گرفت جان پدر را به قدر صدها تیر رباب بین حرم چشم، انتظار علی ست مباد اینکه گلوی علی...مبادا تیر... به قلب حضرت ارباب لرزه می افتد همین که بین کمان میشود مهیا تیر @hosenih تمام قامت او تیر میکشد وقتی که دید قامت عباس شد سراپا تیر رسانده دست تمنا به پای سقا آب رسانده دست توسل به چشم سقا تیر جهان به چشم علمدار تیره شد وقتی که سمت مشک حرم کرد راه پیدا تیر @hosenih برای ما همه جا هست در دلش وقتی نشسته است به قلب حسین حتی تیر ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ نه صبحی داری و نه شب عزیزم دلت آتیشه داری تب عزیزم شبِ عباسه اما ناله داری برایِ غصه‌ی زینب عزیزم @hosenih نه صبری و نه تسکین مونده باقی که داغی سخت و سنگین مونده باقی نگیر از ما تو فیضِ روضه‌ها رو برایِ نوکرت این مونده باقی @hosenih بدون تو تو کارامون ضرر بود که تو امروز و فردامون ضرر بود تو را ای کاش برا دنیا میخواستیم بدونِ تو تو دنیامون ضرر بود @hosenih بگو با بارِ این غمها چه کردی پریشون توی این شبها چه کردی یکی باید به فکرت باشه اما بگو با ناله‌ی زهرا چه کردی @hosenih الهی که الهی غم نبینی بگو امشب کدوم خیمه میشینی؟ دلم میگه غبار آلوده آقا میون هیئتِ اُم‌البنینی @hosenih از آن سَروِ علی بنیاد صد حیف از آن قامت از آن شمشاد صد حیف دو دستی که عصایِ پیریَش بود خداوندا زِ تَن اُفتاده صد حیف ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مطمئنم آخرش آقا نجاتم می دهد از حصارِ غصّه و غمها نجاتم می دهد خیری از ماندن ندیدم غیرِ درد و بیکسی صاحبم از دارِ این دنیا نجاتم می دهد @hosenih غرق خواهم شد اگر دستم نگیرد لحظه ای ناخدایِ شیعه از دریا نجاتم می دهد نامه ی اعمالِ من پُر باشد از جرم و خطا لحظه ی حسّاس با امضا نجاتم می دهد شتشو دادم دو چشمم را به اشکِ روضه ها دیدنِ خال و خدِ زیبا نجاتم می دهد @hosenih گریه کردم بر دو دستانِ بریده بعد از آن مطمئن بودم خود مولا نجاتم می دهد گریه کن هایِ ابوفاضل،عزیزِ مهدی اند او بحقِّ روضه ی سقّا نجاتم می دهد ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ با اینکه من در یاریِ دین عهد بستم من بارها عهد خودم با تو شکستم ما را قرار این بود، در بند تو باشم دیدی که هم پیمانیِ خود را گسستم @hosenih گاهی که فکرِ آبرویم را نکردم رسوا شدم، با دیگران از بس نشستم غفلت مرا گاهی جدا انداخت از تو از اینهمه بی حاصلی شرمنده هستم میخواهی اصلا با منِ رسوا چه سازی حالا که دیگر رو شده پیشِ تو دستم @hosenih با اینهمه پروندۀ زشت و خرابم بر من کرم فرما چنان روز نخستم پاکم کن و پیش حسینم باز گردان عبد حسینِ تو من از روز الستم آنقدر اربابم بمن دارد عنایت انگار نه انگار عبد پَستِ پستم @hosenih شرمندۀ زهرایم و مدیون زینب شرمنده ام که یاس را این بار خستم امشب که هستم دست خالی تر ز هر کس دست دعا بر دامن عباس بستم جز زیر بار منت ساقی نرفتم ساقیِ عطشان سازد از مِی مست مستم @hosenih سقای دشت کربلا! الغوث الغوث دست علمگیر تو میگیرد دو دستم ای وای دستان علمدارت قلم شد فرمود اربابت که من از پا نشستم فرمود اربابت که ای سالار لشگر برخیز بنگر پیش این لشگر شکستم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هزار بوسه گرفته ست حیدر از دستت چه خوردنی ست می ناب کوثر از دستت همیشه پشت و پناه حسین بودی تو همین شده ست که راضی ست مادر از دستت @hosenih تویی همان یل ام البنین که بی تردید گرفته است توان ،دست لشکر از دستت میان دشت به پا گشت ولوله،وقتی خبر رسید که افتاد ساغر از دستت رباب با خودش انگار آرزو می کرد چه می شود بخورد آب اصغر از دستت @hosenih بغل گرفته ای ،ای نیزه!رأس سقا را خدا نکرده نیفتد فقط سر از دستت ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih