eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از شهر من تا شهر تو راهی دراز است اما تو را می‌بیند آن چشمی که باز است در عکس‌ها دیدم مزارت را و عمری‌ست شمعی به یادت در دلم در سوز و ساز است @hosenih از هر غریب و آشنا پرسیدم از تو گفتند بیش از هر کسی مهمان‌نواز است مردی که زانو زد جمل با ضرب تیغش می‌لرزد آن وقتی که هنگام نماز است در باد، بیرق‌های خونین محرم در امتداد پرچمت در اهتزاز است @hosenih تنهایی‌ات، تنهایی‌ات، تنهایی‌ات، مرد! بیش از تمام دردهایت جانگداز است... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اخم شیطان باز می گردد تبسم می شود جعده بعد از زهر درگیر توهم می شود آتش سَم است اما پشت درب خانه نه پشت درب سینه ات لبریز هیزم می شود @hosenih آرد خواهد شد تمام استخوان هایش ولی باز دستاس است که لبریز گندم می شود زهر در واقع برایش جرعه ای از کوثر است آن که لحظه لحظه پیر از حرف مردم می شود باز اول می شوی بر دیدن مادر ولی خواهرت مثل گذشته باز دوم می شود @hosenih گل فرستادم به تابوتت ولیکن گل که هیچ تیر بین تیرهای آمده گم می شود از حسن تا کربلا آن کوچه خواهد گشت دشت بر تن قاسم بدین ترتیب سَم٬ سُم می شود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ پر کشیدم در هوای با صفای مجتبی که رها می گردم امشب در هوای مجتبی جای معنای کرم نام حسن باید نوشت حاتم طایی گدای دست های مجتبی @hosenih پابه پای فاطمیه باید ای اهل بکاء بیشتر گریه کنم پای عزای مجتبی در قیامت مستحق لطف زهرا و علیست عاشقی که دل سپرده بر ولای مجتبی روبه راهم می کند در گوشه ی "باب الجواد" فکر "باب القاسم"صحن و سرای مجتبی @hosenih خاطرات کوچه ای باریک... داغ فاطمه س مانده روی خاک کوچه ردّپای مجتبی زهر مثل خنجری از حنجرش خون می مکید گوشه ی حجره به پا شد کربلای مجتبی یاکریمم بر فراز قبر آقایی کریم التماس دست های خالی مایی کریم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ابر چشمان خیس بارانم میچکد قطره قطره بر جانم چه قدر هول کرده ام امشب چه قدر مضطر و پریشانم شاید امشب شب جدایی نیست من چه میگویم و چه می دانم؟ باد تندی وزید و فهمیدم در مسیر خطیر طوفانم می رود از زمین سوی بالا آن که کرده مرا مسلمانم دستم از دامنش اگر کوتاست ولی از قاریانِ قرآنم من به درکش نمیرسم هرگز ولی از نوکرانِ سلمانم ای رسول خدا، امینِ خدا رحمت اللِه مسلمینِ خدا @hosenih شب رحمت شب پیمبر ماست شب باران دیده ی تر ماست بعد او نیست یک فرستاده این پیمبر، سفیر آخر ماست جای پایش به روی سرها بود خاک عالم به روی این سر ماست گر مدینه نرفته ایم امشب همه تقصیر بال ما،پر ماست جای او خالی است در اینجا یاد او پر میان باور ماست بانی روضه ی عزای نبی دخترش هست آنکه مادر ماست میرود سوی حق به سوی اله السلامُ علی رسول الله @hosenih سینه ات مثل وادی سیناست دل پر مهر تو چنان دریاست سر گذشت تو جاودانه ترین خاطرات تو اصل مطلب ماست قلمم کند می رود از چیست ! آخر جمله های این انشاست؟ باغبانِ تمامِ اهل ُالبیت بعد تو فصل خشکی گلهاست اولین کس که می شود ملحق به حضور تو - دخترت زهراست بعد تو جانشین تو حیدر می نشیند به خانه و تنهاست چشم تو خوب شد نمی بیند خانه ی دختری تو غوغاست کن نگاهی سه نور عینت را حسن و زینب و حسینت را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ قران به خاطر آورد آیاتِ رحمتت را نادیده می گرفتند وقتی محبتت را تا ریشه کن شود جهل؛ خوردی چه خون دل ها اما زیاد کردند با فتنه زحمتت را @hosenih بودی امینِ حق و محضِ کتابتِ وحی دستِ علی(ع) سپردی بارِ امانتت را زخم زبان شنیدی گفتی: «علی(ع) معَ ٱلحق» زخم زبان شنیدیم! دریاب امتت را پایِ وصیت تو با جان و دل نشستیم از هم جدا نکردیم قران و عترتت را دین بی تو منحرف شد! با آن همه سفارش منکر شدند وقتی حتی شهادتت را @hosenih روز دوشنبه بود و یک کوچه غرقِ فریاد کردند استجابت اینگونه دعوتت را با پشته های هیزم٬ پشتِ درِ ولایت اهل مدینه دادند مزد رسالتت را! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ السلام ای آفتاب عالم بالا حسن السلام ای ماه بی همتای این دنیا حسن یا صبور الصابرین یا کعبة للسائلین یا کریم و یا رحیم و یا عطوف و یا حسن @hosenih یا جلیس الذاکرین یا رغبة للراغبین اشتیاق بی مثال هر دل شیدا حسن یا انیس المومنین یا شافعاً للمذنبین ای امید شیعیان در محشر کبری حسن یا سرور" فی القبور و یا شفاء"للصدور ای دمت احیاگر صدها هزار عیسی حسن ای مناجات علی باب ملاقات علی صاحب سِرِّ علیِ عالی اعلا حسن ای صدای فاطمه ای مجتبی فاطمه ای شریک غصه های حضرت زهرا حسن اسوة" للعالمین یا مقتداء" للحسین نام تو بر پرچم خونین عاشورا حسن در همان روز ازل در وقت تقسیم مقام ثبت شد در لوح حق نوکر همه،آقا حسن کار دنیا راه ما را از حریمت دور کرد کار غفلت بود اگر هستیم کم پیدا حسن @hosenih گر چه آلوده شدیم اما شما آسوده باش در دل ما هیچ کس جز تو ندارد جا حسن هم میان خانه هم در خیمه ات بی یاوری ای گرفتار بلای بی وفائی ها حسن ای نماز با زره ،ای خورده با غربت گره من نمیدانم چرا ماندی چنین تنها حسن گریه کن هایت کم است و غصه های تو زیاد ای که می سوزد برایت ماهی دریا حسن @hosenih روی مرکب بودی و پای شریفت زخم شد با عصای جهل آن نامرد نابینا حسن دشمنانش جای خود این دوستانش پس چرا... ...در مدینه با همه خوبند الا با حسن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آمده حاتم طائی پی کاشانه ی تو مثل هر روز شلوغ ست در خانه ی تو آسمان مثل كبوتر به خودش میبالد مست از اینکه عبایی شده بر شانه ی تو @hosenih این حسینی که جهان واله و دیوانه ی اوست نوکرانش همه خوردند ز پیمانه ی تو تو مگر کعبه شدی دور سرت میچرخند شمع هستی همه عالم شده پروانه ی تو میزبان کرم اینقدر عطا لازم نیست من درویش کجا سفره ی شاهانه ی تو بار اکرام تو را کوه سخاوت نکشد رو گرفتی که گدای تو خجالت نکشد ساقی از عرش اگر آمده کوثر هم هست هر کجا هست حسن قصه ی مادر هم هست پرچم عرشه ی کشتی حسینی حسن ست پرچمی که به دل حادثه لنگر هم هست @hosenih در جمل حیدر و در صبر خود فاطمه بود در کرامت همه دیدند پیمبر هم هست علت اصلی مرگش که فقط زهر نبود صحبت از آتش و از کوچه و از در هم هست یاد بعد از خودش افتاد حسن وقتی که دید بالای سرش گریۀ خواهر هم هست گفت زینب که شب گریه ی تو امشب نیست صبر کن کرببلا ظهرِ برادر هم هست یاد حرف حسن افتاد کنار گودال دید زینب که از این فاجعه بدتر هم هست شمر تا دید غنیمت نرسیده به همه گفت در خیمۀ او زیور و معجر هم هست @hosenih نیزه های به سر آذین شده را دید رباب با خودش گفت خدایا :سر اصغر هم هست ؟ بعد از این خاطره ها بود که زینب فهمید هر کجا طشت که باشد جگر و سر هم هست... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ باران گرفت و دلهره آمد سراغ من خاکی ترین مزار؛ گِل آلود میشود @hosenih آخر به ناله های دل مادر حسن آل سعود یک شبه نابود میشود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ پر کشیدم در هوای با صفای مجتبی که رها می گردم امشب در هوای مجتبی جای معنای کرم نام حسن باید نوشت حاتم طایی گدای دست های مجتبی @hosenih پابه پای فاطمیه باید ای اهل بکاء بیشتر گریه کنم پای عزای مجتبی در قیامت مستحق لطف زهرا و علیست عاشقی که دل سپرده بر ولای مجتبی روبه راهم می کند در گوشه ی "باب الجواد" فکر "باب القاسم"صحن و سرای مجتبی خاطرات کوچه ای باریک... داغ فاطمه س مانده روی خاک کوچه ردّپای مجتبی @hosenih زهر مثل خنجری از حنجرش خون می مکید گوشه ی حجره به پا شد کربلای مجتبی یاکریمم بر فراز قبر آقایی کریم التماس دست های خالی مایی کریم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چشم های نجیب یعنی تو غرق در عطر سیب یعنی تو السلام ای کریم آل الله به غمِ دل طبیب یعنی تو @hosenih و لسان شکور یعنی تو و نگاه منیب یعنی تو ای فدای مزار ویرانت در مدینه غریب یعنی تو نیمه شب چشم های بارانی کودک غم نصیب یعنی تو و زمان گذشتن از کوچه گریه های عجیب یعنی تو بانی روضه ها سلام آقا شور ابن شبیب یعنی تو خون دل بر محاسنت جاریست شاه شیب الخضیب یعنی تو روضه خوان غریب عاشورا معنی آیه های اعطینا @hosenih تو نگار مدینه ای آقا سفره دار مدینه ای آقا وجناتت محمدی، نبوی سکنات تو فاطمی، علوی ضرب شمشیر تو شبیه علی یکه تازی، تو فاتح جملی وقت دیدار با خدا حالت می شود باز تا خدا بالت یوسف اهل بیت پیغمبر ای امام و امیر بی یاور ای غریب مدینه، بر تو حسن تهمت کفر می زند دشمن @hosenih خون دل خوردی از زمانه زیاد می کنی یاد تازیانه زیاد یاد آن روزهای کودکی ات روزهای عزای کودکی ات کوچه ای تنگ و کوچه ای باریک سینه ای سنگ و سینه ای تاریک صحنه هایش هنوز یادت هست راه را بی حیایِ بی دین بست کوچه را بست، ماجرا بد شد دست نامرد از سرت رد شد مادر افتاد، گوشوار افتاد مادری با دو چشم تار افتاد جای پایی روی پرش مانده رد خون روی معجرش مانده @hosenih لاله ی مصطفی خزانی شد بین آن کوچه قد کمانی شد گرد ماتم نشست بر رویت در جوانی سپید شد مویت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خیلی سخته اسیر بلا بشی زیر بار درد و غصه تا بشی از کوچه تا خونه راهی نباشه اما واسه مادرت عصا بشی @hosenih وقتی آهت توی سینه سد میشه برای دل تو خیلی بد میشه چادر مادرتو لگد کنن به خدا غرورتم لگد میشه @hosenih به خدا دلی که نا امید میشه خوشیاش یه دفعه ناپدید میشه یکی دس رو مادرت بلند کنه یه روزه همه موهات سفید میشه @hosenih حرفایی هس تو گلو گیر میکنه آدمو از زندگی سیر میکنه مادر جوون اگه خمیده شه معلومه که بچه شو پیر میکنه @hosenih مادرم غماشو با ما نمیگفت بعضی حرفاشم به بابا نمیگفت میدونستیم که همش درد میکشه شب تاصبح بیداره -امّا نمیگفت @hosenih برا رفتنش خدا خدا می کرد دلامونو به غم آشنا می کرد با همون دست شکستش تو نماز شبا همسایه ها رو دعا میکرد ... @hosenih حالا هر اتفّاقی که بود گذشت منم و یک جگر سوخته و طشت جیگرم تو کوچه سوخت اونروزی که مادرم با دست دنبالم می گشت @hosenih میذارم رو دوش گریه سرمو می زنم ناله های آخر مو بخدا میمیرم و زنده میشم می بینم تا قاتل مادرمو @hosenih حق بده بشینم و زاری کنم سیل گریه از چشام جاری کنم اومد و تو کوچه راهمونو بست به خدا نشد که من کاری کنم @hosenih حق دارم اگه پرم درد میکنه هم دلم هم جیگرم درد میکنه سر مادرم تو کوچه داد کشید از همون موقع سرم درد میکنه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم حجت الاسلام ▶️ صحبت از خوان کریم است و تهی دستی ما دستها گرم قنوتند، زحاجت لبریز گوش این طایفه آوای گدا نشنیده است قبل گفتن شده کاسه ز اجابت لبریز @hosenih دستهایم دم صبحی به ضریحش نرسید مثل شمعی به تمنای حرم آب شدم بیشتر حرف حسن بود میان سخنم اربعین نزد حسینش که شرفیاب شدم @hosenih خاک گر نام حسن داشت به لب، دُر میشد نام او را به روی سنگ یمن بنویسند بی کفن بود حسین، ورنه وصیت می کرد تا به روی کفنش نام حسن بنویسند @hosenih گرچه لایوم کیومک به روی لب دارد گرچه او در غم غارت شدن خلخال است تن غارت زده شاه شهادت بدهد روز هجر حسنش سخت تر از گودال است @hosenih طشت تنها شده از خون دل او آگاه آه که محرم غمهای حسن چاه نبود آی کوفی که حسن را به مذلت خواندی نقش انگشتر او عزتُ لله نبود؟؟؟ @hosenih جگر سنگ شود آب اگر گریه کند شرح وقتی بدهد او جگر سوخته را روضه اش کوچه تنگی است نمیداند که میخ را گریه کند یا که در سوخته را @hosenih بیت الاحزان نگاهش شده راوی غم قصه رد شدن آینه و کینه ی سنگ با کنایه بنویسید که آیینه شکست دست سنگین و فدکنامه و یک کوچۀ تنگ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih