eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شب دراز است ، تو گویی که فقط شب مانده فاطمه رفته از این خانه و زینب مانده گفته بودی که خدا جام بلا می دهدش هر کسی را که در این بزم مقرب مانده @hosenih در مدینه همه از مرگ خدا می گویند فقط از کعبه ی این شهر مکعب مانده کینه ی بیعت خم بوده و سرریز شده جام خشمی که از آن روز لبالب مانده سوز داغ تو چنان است که تا این لحظه شعله ی داغ تو در حافظه ی تب مانده جوهر خون تو با ظرف تنت خورد زمین روی دیوار کمی رد مرکب مانده شدت ضربه ی شلاق از آنجا پیداست که روی در اثر «خط مورب» مانده شاهکار است که تا لحظه ی آخر حتی گیسوی دخترکان تو مرتب مانده @hosenih روز و شب آنقدر از صبر به دختر گفتی که خودِ «صبر» از این صبر معذب مانده صبر ارثیه ی زهراست ، به دخترهایش فاطمه رفته از این خانه و زینب مانده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اول باغست و شکوفه ی خزانش مانده بر شانه فقط بار گرانش مانده در آینه تصویر ندارد مادر جسمش که نه! آه نیمه جانش مانده @hosenih دوم از باغ نشسته در خزان آقا جان حرفی بزن و کمی بخوان آقا جان زهرا به زمین خورد و علی را بردند این جمعه خودت را برسان آقا جان @hosenih سوم دیر است تو را خدا کمی زود بیا اصلا به دستت آب اگر بود بیا دیوار شنید...مادری در آتش از پشت در شکسته فرمود بیا @hosenih چهارم از بام ظهور تا خدا پر بکشد ته مانده ی انتظار را سر بکشد یک روز به انتقام زخم دستاس تیغ دوسر از غلاف حیدر بکشد @hosenih پنجم دستان کسی نشسته یادت بکند اهل کرمی! خدا زیادت بکند ای کاش به حرمت در نیمه کبود با جمعه ای از ظهور شادت بکند @hosenih ششم مخفی ز نگاه آسمان بالا رفت با بال شکسته پر زد و تنها رفت جاری و زلال پیش من آمده بود زخمی و کبود و خاکی از دنیا رفت @hosenih هفتم در سوخت و زیر پای مسمار افتاد گل در وسط هیمه ای از خار افتاد وقتی که درخت را تکان می دادند از دست کبود شاخه ای، بار افتاد @hosenih هشتم از چشم همه، زمین نامحرم هم مخفی شده قبرتان ولی مریم هم رفتی و کسی ندید و پیدات نکرد برگ و بر و خاک و میوه ات، این هم هم @hosenih نهم شب بود و چه بی سر و صدا رفت که رفت آرام در آغوش خدا رفت که رفت روی تن او نشانه ها ماند که ماند زخمی و کبود کوچه ها رفت که رفت @hosenih دهم همسایه هم از صدای او راحت شد از کوچه و جای پای او راحت شد پاهای ورم کرده و دست مجروح از نیمه شب دعای او راحت شد @hosenih یازدهم گفتیم که یا فاطمه تطهیر شدیم با نان تنور خانه اش سیر شدیم از درد و بلای او شنیدیم کمی خیلی به پای روضه اش پیر شدیم @hosenih دوازدهم زهرا که قتیل زخم مسمارم بود در فتنه کوچه یکتنه یارم بود با دست شکسته ذوالفقاری می کرد سینه زن هیات و علمدارم بود @hosenih سیزدهم بگذاریدش به حال تنهایی خود سر برده به زیر بال تنهایی خود هرشب سر خاک، آبیاری دارد در مزرعه محال تنهایی خود @hosenih چهاردهم ای مرد بخوان که بیش از این گریه کنیم بر زخم دل خانه نشین گریه کنیم پشت سر تابوت کسی در کوچه با خون چکیده بر زمین گریه کنیم @hosenih پانزدهم آمد که بشوید آب از سر خم شد قد کفن از قامت مادر خم شد غسال تو ناگهان چرا دست کشید از زانو کوه صبر حیدر خم شد @hosenih شانزدهم او رفت ولی چقدر لاغر شده بود در قالب خود، جمع مکسر شده بود چشمان به گود رفته مادر ما سویی هم اگر داشته کمتر شده بود @hosenih هفدهم یک شانه خم به زیر داغم امشب مشغول کفن کردن باغم امشب ای ساقه ی مجروح دعا کن تا مرگ بعد از تو بیاید به سراغم امشب @hosenih هجدهم پاییز به جان باغ تاک افتاده بر پیرهن عمر تو چاک افتاده انگار که گوشواره عرش خدا کنده شده و به روی خاک افتاده @hosenih نوزدهم آن روز که چای خطبه را دم آورد از سنت و از کتاب دین هم آورد کور و کر و لال ها تعجب کردند از بس خانم دلیل محکم آورد @hosenih بیستم ابلیس دوباره ناگهان پیدا شد حرفی نزده لب جهنم وا شد طوفان آمد قباله را با خود برد کشتی شکسته راهی دریا شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سه ماه... آب شدی، آبروی این خانه سه ماه... سوختی از درد مثل پروانه سه ماه... با غم خون های تازه درگیری سه ماه... دست به دیوار خانه می گیری @hosenih سه ماه... پا شدی از بستر و زمین خوردی سه ماه... خیره شدی بر در و زمین خوردی سه ماه... لاله دمیده به روی پهلویت سه ماه... می شود اصلا ندیده ام رویت سه ماه... نیمه شب و اشک های پنهانی سه ماه... نافله ات را نشسته می خوانی سه ماه... آرزوی مرگ می کنی هر شب سه ماه... شانه نخورده به گیسوی زینب سه ماه... هق هق روز و شب حسن بودی سه ماه... بغض گلوی حسین من بودی سه ماه... در قفس گریه هام محبوسم سه ماه... رفتنت از خانه گشته کابوسم سه ماه... گرد و غبار دلم نخوابیده سه ماه... نور طلوعت به من نتابیده سه ماه... پشت در خانه سخت می سوزم سه ماه... فکر غم ماجرای آن روزم سه ماه... دیدن وضع تو بی قرارم کرد سه ماه... میخ در خانه شرمسارم کرد سه ماه... غیرت من سوخت دم به دم زهرا سه ماه... منتظر خنده ی توام زهرا سه ماه... روضه ی این خانه هم نشد کافی سه ماه... هست لباسی به گریه می بافی سه ماه... فکر حسین غریب و عطشانی سه ماه... می شود از داغ او پریشانی @hosenih سه ماه... از سر شب تا به صبح می نالی سه ماه... گریه کن ماجرای گودالی سه ماه... روضه ی ما ختم شد به عاشورا سه ماه... گریه ی ما نذر سیدالشهدا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از زنـدگیِ بـی تـو دگـر سیـر شـدم من خانه نشین شـدم زمینگـیـر شـدم در مـاتـم تـو فـاطمـه جـان میمـیـرم تو پیـر شدی بـه پـات من پیـر شدم @hosenih از حیـدر خود گرفته ای رو ، زهـرا چیزی تو نگفته ای ز بـازو ، زهـرا ای کاش مـرا کنـار تو خـاک کنند ای حوریه ی شکسته پهلـو ، زهـرا @hosenih جـایِ سیلی بـر رُخ مـاهت نشست بشکـنـد دستی که بـازویت شکست تـا قیامت مورد لـعـن خـداست آن که راهـت را میـان کوچه بـست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ روضه از اين ديگه بدتر نمي شه غنچه با شعله برابر نمي شه هر چي سعي مي كنم امشب براتون كه نگم از ديوار و در نمي شه @hosenih حرفي از مردونگي پيش نكشيد هيچ جا زن حريفِ لشكر نمي شه وقتي آتيش بياد از جلو بخواي از عقب نيوفتي با سر نمي شه درِ خونه رو مادر افتاده بود اوضاع از اين ديگه بدتر نمي شه هر چي كه مي زندش بازم مي گفت برا من هيچ كسي حيدر نمي شه *** كي مي دونه نوكِ مِسمار يعني چي؟ كي مي دونه مردم آزار يعني چي؟ به خدا خيلي بَده اگر بگم يه عزيز كرده بشه خار يعني چي؟ مي دونم هيچ كسي باور نداره گريهي حيدرِ كرار يعني چي؟ بريد از چَشمِ علي سوأل كنيد خجالت كشيدن از يار يعني چي؟ @hosenih بچه اي كه تازه چار سالش شده نمي دونه يك سگِ هار يعني چي؟ اونكه با لگد در و وا مي كنه چي مي فهمه زنِ باردار يعني چي؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ناگهان در واشد و مسمار پهلو را گرفت دست شعله بی محابا پای گیسو را گرفت پهلوی زخمی جدا و صورت نیلی جدا یک غلاف بی مروت جان بانو را گرفت @hosenih با همان حالش به مسجد رفت دنبال علی انتقام دستهای بستۀ او را گرفت دست نامحرم چنان زد، بند دلها پاره شد وای از دستی که از چشمان او سو را گرفت آفتاب خانۀ حیدر غروبی تلخ داشت فاطمه از اهل خانه ماه ها رو را گرفت در سیاهیِ مدینه چشم او که تار شد نیمۀ یک شب سپیدی آمد و مو را گرفت دور از چشم علی هر شب که بانو ناله زد زینب آمد خون روی زخم بازو را گرفت @hosenih با همان حالش برای قوت قلب علی پاشد و از دستهای فضه جارو را گرفت بعد از آن حیدر دگر آن حیدر سابق نشد موقع برخاستن پهلو و زانو را گرفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نبض صبح بهار با زهراست گردش روزگار با زهراست دو جهان خالقش خداست ولی همهء اختیار با زهراست @hosenih خلق هستی به یُمن بودن اوست این همه اعتبار با زهراست به کریم کریم ها سوگند کرم بی شمار با زهراست در نجف میهمان فاطمه ای برکت آن دیار با زهراست به علی می خورم قسم در جنگ قدرت ذوالفقار با زهراست در صراط ولایت حیدر قدم استوار با زهراست مرتضی بود و یک دل شیدا و آن دل بی قرار با زهراست روز محشر سقیفه ها خجل و پرچم افتخار با زهراست ماجرای فدک گذشت اما بعد از آن چشم تار با زهراست پشت در ناله زد که: یا مهدی... علم انتظار با زهراست @hosenih روز آخر به فضه گفت امروز بین این خانه کار با زهراست گر چه از زخم و درد لبریزم کمکم کن فقط که برخیزم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ هر کس به کسی نازد و ما فاطمه داریم گفتیم همیشه ، همه جا فاطمه داریم @hosenih ننگ است بکوبیم درِ خانه هر کس دنبال سرابیم چرا؟ فاطمه داریم ما ترس نداریم ز سیلاب حوادث مانند علی بعد خدا فاطمه داریم ما چشم طمع تا ابدالدهر نداریم بر ثروت هر بی سر و پا ، فاطمه داریم رو کن به مسیر دگری ای غم دنیا بیهوده به این سمت نیا ، فاطمه داریم @hosenih زهراست که داده است به ما جرات طوفان در دل نبُوَد واهمه تا فاطمه داریم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بنده ای که فراتر از بنده است دختری که چو ماهِ تابنده است همسری مثل او نبوده و نیست مادری که پناه فرزند است ما همه ریزه خوار فاطمه ایم شاهد حرف من خداوند است فاطمه ، فاطمه ست پیش خدا او شفیعه ست ، آبرومند است هر که با فاطمه ست پیروز است هر که بی فاطمه ست بازنده ست فاطمه دختر پیمبر ماست فاطمه مادر پیمبر ماست @hosenih غزل عاشقانه ی حیدر شعر ناب ترانه ی حیدر آفتاب نگاه پر مهرش روشنی بخش خانه ی حیدر ماهِ تکیه به آسمان زده ، چیست؟ سر زهرا و شانه ی حیدر نام زهراست دُرِّ بین صدف در قنوت شبانه ی حیدر یا الهی به حق زهرا بود قسم عارفانه ی حیدر فاطمه در بلا سپر دارد تا به سر سایه ی پدر دارد @hosenih شهر در سیل رفت و آمد بود همه جا صحبت از محمد بود همه جا پر شده حدیث غدیر شرح حال علی زبانزد بود به سرش شور رهبری دارد پیر بیچاره ای که مرتد بود مرتضی فکر کفن و دفن رسول او پی تاج و تخت و مسند بود او نفهمید که ولیِّ خدا مرتضی بود و هست و خواهد بود مرتضی کیست؟ نفْس پیغمبر السلام علیک یا حیدر @hosenih یادشان رفته لطف حیدر را یادشان رفته شأن کوثر را چه قَدَر زود یادشان رفته حرمت دختر پیمبر را شاهد حرف من امام حسن بین کوچه زدند مادر را آیه ی صبر را تلاوت کرد تا علی دید شعله ی در را دست بسته کشان کشان بردند این علیِ بدون یاور را آه بانوی خانه را زده اند ماه بانوی خانه را زده اند @hosenih چشم یک شهر در تماشا بود بدترین لحظه های دنیا بود مادر خانواده غرق به خون پدر خانواده تنها بود ذکر لبهای فاطمه ، حیدر مرتضی گرم ذکر زهرا بود بس که حبل المتین حاجت هاست ریسمان هم دخیل مولا بود پیش رویش کویر بود و کویر پشت راهش دو چشم دریا بود این مدینه به سینه آتش زد سینه اش را مدینه آتش زد @hosenih چه بگویم که خون به راه افتاد مادرم بین کوچه ، آه افتاد مادری که پناه عالم بود پر شکسته چه بی پناه افتاد چه بگویم که روضه بسیار است گذر شاه سمت چاه افتاد عاقبت چشم باغبان در غسل به همان لاله ی سیاه افتاد مجتبی تکیه گاه طفلان بود وسط کار تکیه گاه افتاد یک علی مانده و یتیمانش آیه های کبود قرآنش @hosenih نیمه ی شب زبان گرفته حسن منصب روضه خوان گرفته حسن زانویش را بغل گرفته حسین آستین در دهان گرفته حسن بین آغوش ، مادر خود را با تمام توان گرفته حسن سر خود را به زخم پهلوی مادر مهربان گرفته حسن داشت در بین روضه جان میداد با همین گریه جان گرفته حسن بانی روضه های ما حسن است صاحب مجلس عزا حسن است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ ای نیمهٔ وجودِ پیمبر٬ نرو! بمان چشم‌ و چراغ ِ خانهٔ حیدر٬ نرو! بمان قران ناطقت شدم ای سورهٔ نجیب شأن نزولِ مریم و کوثر٬ نرو! بمان @hosenih ای برکتِ همیشه! سرِ سفره باز هم نان از تنورِ خانه بیاور٬ نرو! بمان مشغولِ رُفت و روب شدی خانم گلم حالا که هست حالِ تو بهتر٬ نرو! بمان «أمن یُجیب» هایِ مرا مستجاب کن هر چند هست حالِ تو «مضطر»٬ نرو! بمان نُه سال عاشقانه به هم تکیه کرده ایم یک روح در میانِ دو پیکر٬ نرو! بمان اشکِ حسین(ع) و بغض ِحسن(ع) را نگاه کن محضِ قرارِ این دو برادر٬ نرو! بمان @hosenih چیزی بگو به زینب(س) و کمتر سکوت کن دق میکند بدونِ تو دختر٬ نرو! بمان مرثیه خوانِ کرب و بلا...راویِ غم ِ گودال و تلّ و خنجر و معجر٬ نرو! بمان... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ راندن درماندگان اصلا نمی آید به تو جز عطا، ای آسمان اصلا نمی آید به تو دلشکسته آمدم سویت، پناه آورده ام دل شکستن بی گمان اصلا نمی آید به تو @hosenih من سرم خورده به سنگ و ناتوان برگشته ام قهر با این ناتوان اصلا نمی آید به تو حق من این است رسوایم کنی با این وجود حضرت صاحب زمان اصلا نمی آید به تو... ما عزاداران زهراییم، پس با این حساب بستن در رویمان اصلا نمی آید به تو دید، حیدر همسرش را مو پریشان، ناله زد: ای بهار من، خزان اصلا نمی آید به تو @hosenih تو ستون لشکر مرد غریب یثربی فاطمه، قدِ کمان اصلا نمی آید به تو ** "دید زینب چوب را روی لبان یار گفت: ای برادر خیزران اصلا نمی آید به تو" ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ امان ز گريه ي امروز و آه از فردا بگو نتابد خورشيد و ماه از فردا دوباره چاله ي هجر تو پر نشد امروز تو چاره كن كه نيفتم به چاه از فردا @hosenih قسم به صبح سپيدي كه باز بي تو گذشت شود ز هجر تو روزم سياه از فردا كنون كه ياد تو هستم كسي حريفم نيست نگاه كن نشوم بي سپاه از فردا اگر گريختم از سايه ي تو تا امروز بگير باز مرا در پناه از فردا @hosenih به تو چه مي گذرد امشب از غم مادر شرار آه تو دارد گواه از فردا صداي ناله ي مردي غريب مي آيد كه مي نهد سر خود را به چاه از فردا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih