eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
398 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ گل یاسی که بر خاشاک هم جود و تفضل داشت به دامانش گل نرگس، گل مریم، توسل داشت همان که سوره ی کوثر به شان او شده نازل که هنگام نزولش عرش هم حال تغزل داشت @hosenih دخیل ریشه های چادرش شد پرده ی کعبه حجر بر استلام سنگ دستاسش تمایل داشت کسی که حوریه از خاک پایش سرمه بردارد به خشت خانه ی او آسمان حس تذلل داشت همان بانو که از القاب او "ام ابیها" بود نبوت در کنار نام او قطعا تکامل داشت همان فانوس که آیات نور از او تلالو کرد همان آیینه که نور علی در او تمثل داشت هجوم آورد ابر تیره بر خورشید عالم تاب میان کوچه ای که نور با ظلمت تقابل داشت پر حوریه سهم شعله های سرخ آتش شد بگو ای عرش که: زهرا در این عالم تنازل داشت @hosenih میان حادثه مادر زمین خورد و علی افتاد میان شعله ها ای کاش قدری در تحمل داشت ... کسی جز فضه، ما بین در و دیوار محرم نیست فقط فضه خبر از حال و روز غنچه گل داشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عرشیان دور سر زهرا فقط پر می زنند بهر مستی از شراب ناب کوثر می زنند معنی آب حیات آب وضوی فاطمه ست خضر و عیسی نیز از این باده ساغر می زنند @hosenih آسمانها موقع سجده به ذات کبریا با توسل بوسه بر جا پای کوثر می زنند هرچه خیرات است در عالم ز خیر فاطمه ست خیرهای عالم از خیرالنسا سر می زنند مثل سلمان باش در عرض ادب بر فاطمه چون که سلمان ها همیشه با وضو در می زنند در مدینه شأن زهرا را ولی نشناختند با تبر بر ریشه ی یاس پیمبر می زنند باغ را آتش زدند و یاس بین شعله سوخت شعله با این کارها بر عرش داور می زنند تا که می بینند زهرا آمده در پشت در بی ادب ها، بی وضوها با لگد در می زنند بدتر از این موقعی که در به شدت باز شد خانمی را پیش چشم خیس شوهر می زنند هرچه می‌گوید نزن نامرد! بارم شیشه است حضرت صدیقه را از بغض، بدتر می زنند @hosenih تازه بعد از اینهمه ظلم و جفا بر فاطمه می نشینند و فقط طعنه به حیدر می زنند مادرسادات دارد می رود از خانه و اهل عالم در غمش بر سینه و سر می زنند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ صبحت بخیر! همسر من!هم قطار من! یکروز دیگر است که هستی کنار من.. شکرخدا!گمان کنم امروز بهتری! پیراهن جدید مبارک! بهار من! @hosenih نان که تو می پزی چقدر مزه میدهد! نان پخته ای که سر برسد انتظار من از آتش تنور کمی فاصله بگیر! آتش بد است با من و با روزگار من.. مثل قدیم باز "علی جان" صدام کن دستی بکش به روی دل بی قرار من زهرا! برات لقمه گرفتم!قبول کن! روزه بس است آب شدی روزه دار من! افتاده ام‌ به پات!بمان!جان من بمان! رحمی بکن به گریه اطفال زار من اسما!برای خانه دوتابوت لازم است.. مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من من‌ بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟! تا عرش رفت آه دل ذولفقار من روز دهم قرار من و تو دم غروب وقتی که خورده است به مقتل گذار من @hosenih وقتی که شمر رفته روی سینه حسین سر میبرد مقابل چشمان تار من خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند وای از غرور دختر ناقه سوار من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ میشوم نقاش و از رخسار دلبر میکِشم از کبودی رخ دلدار حیدر میکشم غنچه ای را میکِشم زخمی به زیر دست و پا رَد خونی روی بال یک کبوتر میکشم @hosenih باغ را لبریز آتش میکشم وقت غروب باغبان را هم کنار حلقه در میکشم آشیانی میکشم لبریز یاس و نسترن بعد از آن هم چهره ای از یاس پرپر میکشم رنگ نیلی میزنم بر صفحه آلاله ها مرتضی را آن میان بی یارو یاور میکشم یک طرف هیزم فراهم بود و مردم حمله ور یک طرف روی زمین تصویر مادر میکشم چادر خاکی کشیدم در همین حال و هوا بعد از آن هم معجری از جنس کوثر میکشم چادری خاکی شد اما حنجری خونی نشد از همین جا روی دفتر نقش دیگر میکشم میروم در گوشه گودال و با بغض قلم خنجری را تشنه رگهای حنجر میکشم مثل کوهی بوده زینب لحظه ذبح گلو عفت و ایثار و غیرت را مکرر میکشم حنجری را نامرتب کرده ضرب نیزه ها در پی این نیزه ها غمدیده خواهر میکشم گاه در کنج تنور و گاه زیر دست و پا یک سر دور از بدن را روی منبر میکشم @hosenih میکشم آل عبا را در اسیری و عزا گوشه ویرانه ها دُردانه دختر میکشم دختری را میکشم مشغول نجوا با پدر حال او را زخمی و بی تاب و مضطر میکشم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چراغ راه هدا عترت است و قرآن است تمام دین خدا عترت است و قرآن است نجات وحدت و پیروزی مسلمانان همیشه درهمه جا عترت است و قرآن است @hosenih الا تمام خلایق که سر به سر دردید دوای درد شما عترت است و قرآن است امانتی که رسول خدا سپرده به ما به سید الشهدا عترت است و قرآن است دو مهر و مه که به فرمودۀ نبی از هم نمی شوند جدا عترت است و قرآن است نمام آبروی ما تمام عزت ما تمام مکتب ما عترت است و قرآن است به این دو ، دست تمسک زنید انسان ها شفیع روز جزا عترت است و قرآن است به روز حشر که محشر سیاه و تاریک ست فقط چراغ هدا عترت است و قرآن است مگر نه تشنۀ آب بقاست کام شما بقای آب بقا عترت است و قرآن است @hosenih دو ریسمان الهی اگر بپرسی کیست دهد رسول ندا عترت است و قرآن است چراغ روشن پروردگار را میثم بگو به بانگ رسا عترت است و قرآن است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به پای روضه نشستیم و اشک ناب شدیم قنوت گریه گرفتیم و مستجاب شدیم @hosenih و ما که در پی خورشید نیزه ات بودیم شبانه نور گرفتیم و آفتاب شدیم دوباره اشک" گناه نسوز" ما را سوخت دوباره پاک شدیم و پر از ثواب شدیم مدینه بود و تو بودی و رأی مادر بود که ما برای عزای تو انتخاب شدیم میان سینه زدن بال و پر گرفتیم و کبوتر حرم صحن بوتراب شدیم @hosenih شبیه چشم تو و مشک خالی عباس دوباره گریه کن کودک رباب شدیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بي‌ تو يك‌ لحظه‌ نخواهم‌ همۀ‌ دنيا را با تو آسوده‌ كنم‌ طي‌، سفر عقبي‌ را @hosenih لحظاتي‌ كه‌ به‌ زير علمت‌ سينه‌ زدم‌ حس‌ نمودم‌ به‌ خدا مرحمت‌ زهرا را كاش‌ امروز بيايد گل‌ نرگس‌ ز سفر تا كه‌ زيبا بكند با فرج‌ عاشورا را همه‌ اميد من‌ اين‌ است‌ بنام‌ زينب‌ راضي‌ از خويش‌ كنم‌ قلب‌ تو اي‌ مولا را @hosenih شادي‌ هر دو جهانم‌ به‌ خدا از غم‌ توست‌ غم‌ تو مي‌بَرد از دل‌ همۀ‌ غم ها را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آن ساعتی خوش است که مستانه بگذرد یعنی به زیر مِنّت پیمانه بگذرد روزیِ ما به دست کریمان آشناست کفر است پای سفره ی بیگانه بگذرد @hosenih سوگند می خوریم که ما گنج می شویم یک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذرد خدمتگذار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکری تو شاهانه بگذرد ما عقل خویش را سر عشق تو باختیم بگذار عمرمان همه دیوانه بگذرد @hosenih دور از نگاه کعبه تو را می کند طواف کافی است از کنار تو پروانه بگذرد این روزگار می گذرد خوب یا که بد بهتر که عمر ما درِ این خانه بگذرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ پر از متانت سبزی وقار داری تو درخت نور به هر لحظه بار داری تو نفس نفس زدن نفس من به خاطر توست که ریشه در نفس بیقرار داری تو @hosenih به خواب ناز برو ماه من که شب همه شب بسی ستاره ی شب زنده دار داری تو مناسب آمده زلف تو و سر عشاق برای این همه منصور دار داری تو شعیب و صالح و یحیی تو را گریسته اند چقدر گریه کن کهنه کار داری تو @hosenih پیمبران همگی چشمشان به دست شماست ز بس که پیش خدا اعتبار داری تو همیشه سنگ مزارت به گریه می شویم چرا که بین دو چشمم مزار داری تو *** قال الصادق علیه السلام: «شاطىء الوادى الایمن» الذى ذکره الله فى القرآن، (قصص/۳۰) هو الفرات و «البقعة المبارکة» هى کربلا. بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۰۳؛ به نقل از تهذیب امام صادق (ع) فرمود: آن «ساحل وادى ایمن» که خدا در قرآن یاد کرده فرات است و «بارگاه با برکت» نیز کربلاست. ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد @hosenih روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش @hosenih گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم @hosenih از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی وقفه بی مقدمه هیئت گرفتنی ست هیئت گرفتنی ست سعادت گرفتنی ست از موقع ورودیه تا آخر دعا هر حاجتی در این دو سه ساعت گرفتنی ست @hosenih یک جای روضه رفته دلت که مسافری حتی در این معادله قسمت گرفتنی ست در گود چشم، اشک نشسته ست منتظر ذکر حسین مرشد و رخصت گرفتنی ست با اشک از دو چشم، چنین از ولیِ دم در دادگاه روضه رضایت گرفتنی ست @hosenih گیرم شفا نبود تو از بس قیامتی دامان تو به روز قیامت گرفتنی ست زائر شدن به قسمت و دعوت همیشه نیست ای بی خبر بکوش زیارت گرفتنی ست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مستی از جام تو سر منزل هوشیاری ماست بیدل از عشق شدن شیوۀ دلداری ماست مبتلای تبِ عشقیم و تجلی داریم درد بیچارۀ این، لذت بیماری ماست بیدلی اول راه است خدا را عشق است دل ز ما دلبری از یار ز همکاری ماست هو کشان قد علم اندر صفِ رندان کردیم چوبۀ دار فقط مسند سرداریِ ماست هرکجا جلوۀ یاراست همانجا عرش است نمک خانه اش اسباب گرفتاری ماست دل ما میکده و صاحبِ میخانه حسین می حسین باده حسین ساغر و پیمانه حسین @hosenih هنرِ عشق به تصویر کشیده آهی دلِ ما را به حریم تو نموده راهی نوکر خانۀ تو عارفِ بالله شود علی اکبر بشود «جُونِ» سیاهی گاهی نوکرت پیر که شد دلبری اش بیشتراست ماجرایی شده این قصۀ خاطرخواهی زلفِ خود پهن نمودی و شکارم کردی به هدایت برسد صید تو از گمراهی خاطرم نیست چه شد دل به تو دادم آقا بی سر و پا چو منی در ره تو شد راهی دردل کردنِ با تو چقَدَر می چسبد چون کریمی و زاحوال گدا آگاهی خون من نذر نگاهت لک لبیک حسین شاهِ عاشق کُشی و حضرت ثارالهی چه کسی فکر غلام است به غیر از ارباب پسرِ فاطمه این سائل خود را دریاب @hosenih اثر بارش باران به چمن می ماند عشق بازی که سر افتاد ،سخن می ماند از گل تربت تو بوی حرم می آید عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند با گنهکاری من دیدن تو ممکن نیست بر ترانی دلم پاسخ لن می ماند بوی سیب از همه ی کرببلا می آید اشک مادر اثرش روی بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند صدهزاران چو اویس ،خاک ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند؟؟ گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل و کفن می ماند یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت @hosenih گریه دار است عجب نام اباعبدالله جان فدای عطش کام اباعبدالله هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر با شهادت به سرانجام اباعبدالله غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم ما که جلدیم سر بام اباعبدالله کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من می شود حوله ی احرام اباعبدالله نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih