بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
علی خبر درست کرد
برای خانهی خودش دوباره در درست کرد
@hosenih
مدینه بود و کینه بود
در جدید را ز چوبهای بیشتر درست کرد
به درد کوچهها نخورد
اگرچه ذوالفقار را علی دو سر درست کرد
و این تمام فاجعهست
سه ماه بعد رحلت نبی سپر درست کرد
و رفت کوفه خانه را
به کوچهای ولی بدون رهگذر درست کرد
@hosenih
سپس برای احتیاط
برای خانهی خودش علی دو در درست کرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#مهدی_علی_قاسمی
▶️
شامل الطاف بی حدّ علی گردیده است
هر که را در این عزا با دیدهی تر دیده است
نوکر زهرا مقامش از مَلَک هم برتر است
خاک پاهایش مقدس ، جای آن بر دیده است
@hosenih
هر گنهکاری که آمد عبد این دربار شد...
...رحمت حق را به خود چندین برابر دیده است
لحظهی جاندادنش هرکس که نوکر بوده است
صاحب این خانه را ساعات آخر دیده است
چندسالی میشود در فاطمیه چشم من
در میان روضهها تا دیده نوکر دیده است
هرکه شد سینهزن او در قبالش خیر دید
منکر زهرا فقط در زندگی شر دیده است
با عنایات خود زهراست گر هر بندهای
شیعه و دیوانهی کوی علی گردیده است
همچو زهرا لعن کرده شیعه بعد از مصطفی
هرکسی را جای حیدر روی منبر دیده است
علت اسلام آن مرد یهودی روشن است:
دستهای بستهی سردار خیبر دیده است
بعد از آن کوچه گرفته مجتبی لکنتزبان
پیر شد وقتی که خون سینه بر در دیده است
باید از فضه بپرسی که چه شد در پشت در
ماجرای پشت در را فضه بهتر دیده است
@hosenih
زخم پهلو، خون سینه، بازوی مجروح را
گر ندیده هیچ چشمی... چشم دختر دیده است
دخترش دق کرده از بس لالههای سرخ را...
...بر لباس مادر و بر روی بستر دیده است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#مهدی_علی_قاسمی، #محمدجواد_شیرازی
▶️
اصلا نفوذ خطبهی من بیاثر شده است...
...یا اینکه گوش مردم این شهر کر شده است؟
دیگر نمانده قدرت در جبهه ماندنم
بابا ببین که دختر تو خونجگر شده است
@hosenih
آنقدر بعد تو بدنم ضرب دیده است
دستم... سرم... تمامِ تنم مختصر شده است
مرهم اثر نمیکند و دردسر شده
این زخم روی دست، سرش بازتر شده است
دیگر توانِ بازویم از دست رفته است
گویا کبودی و ورمش بیشتر شده است
اجرِ رسالتت ثمرش تار گشتنِ...
...چشمانِ من ز ضربهی آن خیرهسر شده است
باعث شده است دور و برم تیرهتر شود
دردی که روی گونهی من مستقر شده است
هرشب برای محسن خود گریه میکنم
از آن زمان که قتلگهش پشت در شده است
یادم نمیرود که بدون مقدمه
دیدم که چادرِ سر من شعلهور شده است
@hosenih
باز استخوان سینهی من درد میکند
حتی نفسکشیدن من دردسر شده است
فضه بیا که وقت نماز است چاره کن
از خونِ دست، پیرهنم باز، تر شده است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#عارفه_دهقانی
▶️
باید آیینه را قسم بدهم، صورتت را به من نشان بدهد
دیدن روی ماه تو تنها، میتواند به من توان بدهد
رو گرفتی...خسوف شد... شبها، آه! از سوزِ مانده بر لبها
نفَسی زنده کن مرا... که فقط میتواند دَمِ تو جان بدهد
@hosenih
جز من و کودکان و سلمان و دو سه یارِ "به حق-مسلمان"م
یک نفر نیست که در این شهر، برسد... آب دستمان بدهد
اَنتِ روحُ الحیاةِ...لَم یَبقا، بعدَکِ جسمُ نحنُ في الدُّنيا!
دونَني، لا تُرَحِّلي! زهرا! كاش هجران، كمی امان بدهد
@hosenih
اینهمه زخم... آه... اینهمه زخم، رازهای تو بود و دَم نزدی
چارهسازِ علی...بگو چه کنم؟ کیست تا مَرهَمی نشان بدهد؟
کمی آبِ روان بریز اسماء... عذر میخواهم از همه سادات!
روضه، سنگین شده...کسی باید، آبِ قندی به روضهخوان بدهد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح
#محمدجواد_پرچمى
▶️
روی تاج عرش طبق نصّ لولا فاطمه
نقش شد زهرا سلامالله عليها فاطمه
آنكه خاک جانمازش را پرستش مىكنند
اوليا الله عالم ، كيست الا فاطمه
@hosenih
انبيا از بركت دستاس او نان میخورند
رزق و روزى میدهد به اهل بالا فاطمه
ظاهراً فرمودهاند امالائمه فاطمه
باطناً فهماندهاند ام ابيها فاطمه
جلوهای شد ليلةالقدر رسول الله او
جلوهای شد ليلةالمحيای مولا فاطمه
بچههايش حجتاللهاند اما گفتهاند
آشكارا حجتالله علينا فاطمه
سيزده معصوم هريک نورى از زهراست پس
مىشود سرجمع اينها چهاردهتا فاطمه
فاطمه حق و علی حق و مع الحق آينه است
چه علی اندر على چه فاطمه با فاطمه
حک شده بر روی گردنبند زهرا ياعلی
حک شده بر ذوالفقار مرتضی يا فاطمه
بسكه حيدر فاطمه است و بسكه زهرا حيدر است
در نجف چيزى نمیبينيم الا فاطمه
شادی روح خديجه، كوری چشم همه
سروری دارد به زنهای دو دنيا فاطمه
با هر اسمی كه بخوانی در نهايت مادر است
راضيه حنانة الحوراء، زهرا فاطمه
مادری بالاتر از اين مهربانی بيش از اين؟
میرسد محشر به داد شيعه صدجا فاطمه
خانهاش كه سوخت مسمار از خجالت سرخ شد
آن چنان برخورد با سينه كه آنجا فاطمه... زهرا فاطمه
@hosenih
مادری بالاتر از اين مهربانی بيش از اين؟
میرسد محشر به داد شيعه صدجا فاطمه
خانهاش كه سوخت مسمار از خجالت سرخ شد
آن چنان برخورد با سينه كه آنجا فاطمه...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امام_حسین_ع
#محمدجواد_پرچمى
▶️
ببش از این سوختن نمیخواهم
گریه بر خویشتن نمیخواهم
مده زحمت به بازویت مادر
به خدا پیرهن نمیخواهم
@hosenih
فکر عریانی مرا تو مکن
غرق در خون کفن نمیخواهم
درد داری تو استراحت کن
نیمه شب آب من نمیخواهم
شرح این گوشوار خونی را
من دگر از حسن نمیخواهم
وقت قتلم نیا سوی گودال
وقت کشتهشدن نمیخواهم...
...تو ببینی که شمر میآید
از تو بر سر زدن نمیخواهم
@hosenih
روی تو سایهای کبودین داشت
سر سالم به تن نمیخواهم
وعدهی ما دوتا، میان تنور
بیش ازاین سوختن نمیخواهم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
حجت الاسلام #محسن_حنیفی
▶️
صحبت از دستی که رزق خلق را میداد شد
هر کجا شد حرف از بانو، به نیکی یاد شد
گردش تسبیح او افلاک را تدبیر کرد
از پر سجادهاش روحالقدس ایجاد شد
@hosenih
او که جای خود، گلوبندش اسیر آزاد کرد
حُر هم از یمن ادب بر نام او آزاد شد
روضهی رضوان، رضای حضرت صدیقه است
از گل سرخ لباس او، فدک آباد شد
معنی نازک برای روضهاش آوردهام
وقت پروازش پرستویی اسیر باد شد
با پر زخمی دعاگوی شب همسایه بود
دست او روزیرسان خانهی صیاد شد
این در آتش گرفته نیز حاجت میدهد
این در آتش گرفته، پنجره فولاد شد
روضهی مظلومه، بعد از رفتنش مکشوفه شد
تا مصیبتخوان کوچه صورت مقداد شد
بعد پیغمبر اگرچه با تبسم قهر بود
لحظهای با دیدن تابوت، زهرا شاد شد
طعنهها، او را عروس خانهی تابوت خواند
قاسم او نیز زیر سنگها داماد شد
@hosenih
اشکهایش گاه میگوید حسن، گاهی حسین
گریههای آخرش موقوفه اولاد شد
مریم آمد تا شریک گریه ی کوثر شود
روضه او کاف و هاء و یاء و عین و صاد شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
حجت الاسلام #محسن_حنیفی
▶️
دستم به دامان کسی که بین کوچه
دستش جدا از دامن مولا نمیشد
جان علی مرتضی در مشت او بود
او را زدند و باز مشتش وا نمیشد
او آیهی تطهیر بود و دست ناپاک
دلخوش از اینکه زد به رویش رنگ نیلی
یک سنگریزه پیش اقیانوس هیچ است
هرچند قطعا درد دارد جای سیلی
@hosenih
او را زدند و نبض عالم تند میزد
نظم جهان با نبض او در ارتباط است
قنفذ خراج خویش را در کوچه پرداخت
با ضربهاش دیگر معاف از مالیات است
پیراهن پیغمبرش را بر سر انداخت
با نالههایش کوچهها را زیر و رو کرد
هرچند بر رویش، خسوفی سرخ دارد
مهتاب ابر تیره را بیآبرو کرد
@hosenih
آیینه بود و با ترکهای وجودش
در چهرهاش تصویر نور مرتضی بود
بیاعتنا بر زخمهای پیکرخویش
او بیشتر فکر غرور مرتضی بود
یک مو نشد کم از سر مولای عالم
مولای ما را او به خانه باز گرداند
میخواست تا پیش علی باشد همیشه
اما ورق را تازیانه بازگرداند...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
حجت الاسلام #محسن_حنیفی
▶️
او قصد رفتن کرده است و بار بسته است
سردرد دارد بر سرش دستار بسته است
میخواست مولا از غریبی دربیاید
اما به هر در میزند انگار بسته است
@hosenih
خود را به آتش زد نبیند پیش مردم
در بین کوچه دستهای یار بسته است
او دلخوشیاش، مرتضی و کودکانند
جانش به جان حیدر کرار بسته است
تا یک شب دیگر فقط پیشش بماند
آنچه بلد بوده است مولا کار بسته است
با چشمهایش خون دل خورده است بسیار
با کاسهی خونی که یک مقدار بسته است
این پلک را یک دست سنگین بین کوچه
یا ضربهی در یا که... نه دیوار بسته است
@hosenih
در شام، این مرثیه ها تکرار میشد
این چرخ عهد خویش با تکرار بسته است
آری عبور از بین نامحرم چه سخت است
وقتی که راه کوچه و بازار بسته است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
حجتالاسلام #محسن_حنیفی
▶️
وقتی که جنگ داس با گل در بگیرد
گلخانه را اندوه سرتاسر بگیرد
بر طعنههای تند و تیز داس لعنت
نگذاشت یاس خانه برگ و بر بگیرد
@hosenih
مشتش گره کرده سرش فریاد میزد
بنچاق را میخواست از مادر بگیرد
جای گلاب از آن گل آتش گرفته
با ضربه اش،میخواست خاکستر بگیرد
یک گوشواره عهد را با گوش بشکست
امکان ندارد عهد خود از سر بگیرد
بر غیرت پوشیه اش برخورد بانو
باید تقاص از رنگ نیلوفر بگیرد
با گریه های مجتبی برگشت مادر
میخواست روحش بین کوچه پر بگیرد
بی اعتنا بر خاک چادر باز پاشد
باید که طفل خویش را در بر بگیرد
@hosenih
می رفت خانه باغبان تنها نماند
تا رنگ لاله پهلوی بستر بگیرد
او اشک چشم مرتضی را پاک میکرد
اینگونه جام از ساقی کوثر بگیرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
حجتالاسلام #محسن_حنیفی
▶️
وقتی که جنگ داس با گل در بگیرد
گلخانه را اندوه سرتاسر بگیرد
بر طعنه های تند و تیز داس لعنت
نگذاشت یاس خانه برگ و بر بگیرد
@hosenih
مشتش گره کرده سرش فریاد میزد
بنچاق را میخواست از مادر بگیرد
جای گلاب از آن گل آتش گرفته
با ضربه اش،میخواست خاکستر بگیرد
یک گوشواره عهد را با گوش بشکست
امکان ندارد عهد خود از سر بگیرد
بر غیرت پوشیه اش برخورد بانو
باید تقاص از رنگ نیلوفر بگیرد
با گریه های مجتبی برگشت مادر
میخواست روحش بین کوچه پر بگیرد
بی اعتنا بر خاک چادر باز پاشد
باید که طفل خویش را در بر بگیرد
@hosenih
میرفت خانه باغبان تنها نماند
تا رنگ لاله پهلوی بستر بگیرد
او اشک چشم مرتضی را پاک میکرد
اینگونه جام از ساقی کوثر بگیرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_علی_ع_مدح
#حضرت_زهرا_س_مدح
حجتالسلام #محسن_حنیفی
▶️
بهشت جلوهای از سایهسار این دو نفر
جهنم است نبودن کنار این دو نفر
نماز شفع پیمبر علی و فاطمه اند
نماز شب شده شب زنده دار این دو نفر
@hosenih
طلا غبار قدمهای فضه خادمشان
گرفته فضه عیار از عیار این دو نفر
گره نخورده به دست طناب قصه شان
نبود دست کسی اختیار این دو نفر
وقار کوه احد هم شکست در کوچه
کشیده شد به زمین تا وقار این دو نفر
میان غربت غمبار خانه خورشید
نبود میخ در خانه یار این دو نفر
علاوه بر در خانه زدند زهرا را
نشد رعایت تقسیم کار این دو نفر
@hosenih
به غیر آتش سوزان تب ، به غیر از درد
نبود هیچ کسی غمگسار این دو نفر
بجای میخ در خانه که ندارد شرم
خمیده ام، شده ام سوگوار این دو نفر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih