"حسینیه", [۲۱.۰۲.۱۶ ۱۳:۲۰]
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شب_شهادت
حجتالاسلام #محسن_حنیفی
▶️
نیت نمودی خویش را بر یار بسپاری
جان را به جانان با تن تبدار بسپاری
باید که مرهم روی زخم خویش بگذاری
سردرد خود را دست این دستار بسپاری
@hosenih
دستاس، کردن با پر زخمی نمیسازد
دستاس را باید به خدمتکار بسپاری
سجاده و چادرنمازت را به زینب با
توصیهی "الجار ثم الدار" بسپاری
وقتی لباست رازدار زخمهایت نیست
باید به دختر یک به یک اسرار بسپاری
این رازداری را علاوه بر پرستارت
باید به دیوار و در و مسمار بسپاری
@hosenih
وقتی شکسته شانهات، زلف حسینت را
باید به دست پنچه بالاجبار بسپاری
حیفت نمیآید گلوی آهوی خود را
در قتلگاهی دست یک کفتار بسپاری
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#غلامرضا_سازگار
▶️
لالهها پژمرد بلبل را دگر آوا نبود
هیچ کس در باغ، مثل باغبان تنها نبود
یک مدینه دشمن و یک خانه بیفاطمه
بانوی آن خانه کس بهجز زینب کبری نبود
@hosenih
روی سیلیخوردهی زهرا شهادت میدهد
از علی مظلومتر مردی در این دنیا نبود
نیست جایز خانهی کفار را آتشزدن
ای مسلمانان مسلمان بود زهرا، یا نبود؟
ای جنایتکار! ای بیدادگر! رویت سیاه
اجر و پاداش رسالت کشتن زهرا نبود
مصطفی از تو مودت خواست تو سیلی زدی
بیحیا! سیلیزدن اجر ذویالقربی نبود
ریخت دشمن بر سر زهرا، ولایت را ببین
بارها از پا فتاد و غافل از مولا نبود
من نمیگویم چه شد گویند در چشم علی
سیل دشمن بود پیدا فاطمه پیدا نبود
@hosenih
ای مدینه آتش غیرت چرا آبت نکرد
جای ناموس خدا در دامن صحرا نبود
آنچه بر آل علی در کربلا یکسر گذشت
در سقیفه اتفاق افتاد، عاشورا نبود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#سيدهاشم_وفایی
▶️
گریه در دست گرفته است عنان را زهرا
ناله بُرده است ز کف تاب و توان را زهرا
بستهای از چه تو بر روی علی دیدهی خویش
باز کن پنجرهی باغ جنان را زهرا
@hosenih
آسمان بر سرم آوار شد از جا برخیز
چون تحمّل کنم این بار گران را زهرا؟
ای چراغ دل من باز بزن سوسوئی
تا دهی نور دل و دیدهی جان را زهرا
گوشهی چشم کبود تو به من میگوید
که نگفتی به علی درد نهان را زهرا
تازه شد با غم تو داغ و غم پیغمبر
گرد غم باز گرفته است جهان را زهرا
@hosenih
گر که آه از جگرم سوخته بر میخیزد
شعلهی داغ تو آتش زده جان را زهرا
با غمت تا به ابد عهد «وفائی» دارم
نذر تو کردهام این اشک روان را زهرا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#هاشم_محمدی_آرا
▶️
روی زمین رهاشدنت میکشد مرا
گلزار روی پیرهنت میکشد مرا
@hosenih
از پشت دربْ فضهی خود را صدا زدی
آن لحظهی صدا زدنت میکشد مرا
دلشورههای هر شب من جای خود ولی
این گوشهگیری حسنت میکشد مرا
دلواپسی و گریهی من بیدلیل نیست
زهرا کبودی بدنت میکشد مرا
@hosenih
جای کفن قواره کنی پیرهن ولی..
داغ شهید بیکفنت میکشد مرا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
از چشمهای بچهها دنیا بیاُفتد
وقتی که در بستر تنِ بابا بیاُفتد
بابا که بیمار است بیمار است دختر
بابا نباشد از غذا حتیٰ بیاُفتد
@hosenih
دختر که بیبابا شود باید بدانی
پیش از تمام بچهها از پا بیاُفتد
از دستمالی که سرش بسته است زینب
امید دارد این تبِ بالا بیاُفتد
وقتی که شانه میزند میمیرد از درد
وقتی که او پا میشود مولا بیاُفتد
پیداست تا پیشِ بقیع رَدِ مسیرش
از قطره خونی که در این صحرا بیاُفتد
بر شانهیِ دو کودکش میآید اما
یا خم شود از درد پهلو یا بیاُفتد
خاکِ مزارش را به سر میریزد ای داد
آنقدر میگرید خودش آنجا بیاُفتد
مانند آن در، سایبانش را شکستند
تا سایبانش بر سرِ آنها بیاُفتد
طوری زمین خورده که پلکش وانگردد
طوری زدندش تا به روی جا بیاُفتد
در شام هم میگفت دختربچه بابا
ای کاش راهت یک سحر اینجا بیاُفتد
باید توقع داشت پهلویی نماند
وقتی که دختر زیر دست و پا بیاُفتد
وقتی که دستش میرود جای دو چشمش
حَق میدهی این طفلِ نابینا بیاُفتد
تا سنگ فرشِ کوچههای شام را دید
دلشوره دارد از سَرِ نِیها بیاُفتد
با تابخوردنهایِ نیزه گفت عمه
آنقدر اینجا میزنندش تا بیاُفتد
@hosenih
بابا گذشت از من دعایی کن مبادا
دست کسی بر گیسویی تنها بیاُفتد
هر بار میبیند تنش را عمهجانش
بد جور یادِ مادرش زهرا بیاُفتد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#سیدمحمدرضا_هاشمی_زاده
▶️
غارتگران گلبرگ گلها را شکستند
آلالههای سرخ زیبا را شکستند
با آه و حسرت یکشبی اندر مدینه
گنجینهی عشق و تمنا را شکستند
@hosenih
گویا تمام وسعت... سبز ولایت
یعنی بهار عشق مولا را شکستند
این گوهر یکدانهی دریای عصمت
آیینهی پاک مصفا را شکستند
حق علی را بیسبب از او گرفتند
از سوز در پهلوی زهرا را شکستند
تا در صدف از وسعت آن گنج عصمت
آن گوهر پاک مهیا را... شکستند
چشم و چراغ بانوان جمله عالم
بال و پر زیبای عنقا را شکستند
یاس کبود حضرت مولا به حسرت
در شعلهها آن لالهی زیبا شکستند
@hosenih
خستند... بازوی... ز گل نازکترت را
در سینه قلب شیعه را یکجا شکستند
تنها نه قلب زهرهی زهرای اطهر
قلب تمام اهل دنیا را شکست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#سیدحمیدرضا_برقعی
▶️
گلهای عالم را معطر كرده بويت
ای آن كه میگردد زمين در جست و جويت
يادش بخير آن روزها ريحان به ريحان
میچيد پيغمبر بهشت از رنگ و بويت
@hosenih
سيارهها را در نخی میچیدی آرام
میساختی تسبيحی از خاک عمويت
برداشتند از سفرهات نان، مردم شهر
جرعه به جرعه آب خوردند از سبويت
درهای رحمت باز میشد با دعايت
دردا كه میبستند درها را به رويت
تاريخ میداند فدک تنها بهانه است
وقتی بهشت آذين شده در آرزويت
وقتی منزه گشته خاک از سجدههايت
وقتی مطهر میشود آب از وضويت
چادر حمايل میكنی از حق بگويی
حتی اگر يک شهر باشد روبرويت
برخاستی با آن صفتهای جلالی
اين بار آتش میچكيد از خلق و خويت
حتی زمان میايستد از اين تجسم
تو سوی مسجد میروی مسجد به سويت
از های و هو افتاد دنیا با سکوتت
دنيا به آرامش رسيد از های و هويت
از بانگ بسم الله رحمن الرحيمت
از آن نهيب الذين آمنويت
تو خطبه میخواندی و میلرزيد مسجد
ذرات عالم يک صدا لبيکگويت
خطبه به اوج خود رسيد آنجا كه میريخت
مدح علی حيدر به حيدر از گلويت
گفتم علی... او قطره قطره آب میشد
آن شب كه روشن شد سپيدیهای مويت
@hosenih
آن شب كه زخم تو دهان وا كرد آرام
زخم تو آری زخم آن رازِ مگويت
***
هنگام دفن تو علی با خويش میگفت
رفتی ولی پايان نمیيابد شروعت...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#وحيد_قاسمی
▶️
دو پلک شبشکنت گریه میکند زهرا
برای سوختنت گریه میکند زهرا
@hosenih
چقدر آب شدی این دو هفتهی آخر!!!
لباسِ در بدنت گریه میکند زهرا
کبودتر شدهای، پس نفس عمیق بکش
تلاش کن، حسنت گریه میکند زهرا
دوباره راز گل سرخ سینه افشا شد
دوباره زخم تنت گریه میکند زهرا
@hosenih
کفن سوا مکن از گنجهی جهیزیهات
حسین بیکفنت گریه میکند زهرا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#محسن_عرب_خالقی
▶️
در مقامی که عقیق سرخ از زر بهتر است
اشکهایم بال معراج است از پر بهتر است
بیشتر از بهترین وجه عبادت از نماز
در قیامت اشکهایت را بیاور بهتر است
@hosenih
با زبان دل فقط حرف خودم را میزنم
نامهبر این روزها باشد کبوتر بهتر است
از سر اخلاص، حمدش را به جا میآورم
آنکه از آغاز یادم داده کوثر بهتر است
گرچه فرقی نیست بین ساقی و کوثر ولی
بارها فرموده پیغمبر که مادر بهتر است
مصحف زهرا به غیر از سینهی معصوم نیست
سرّ مستور خدا در پرده آخر بهتر است
وقت بالا بردن در، حرز نام فاطمه
از دو لشگر هم برای مرد خیبر بهتر است
@hosenih
هرکسی بو برده از غیرت شهادت میدهد
در نگاه مرد، مرگ از اشک همسر بهتر است
از زمانی که شنیدم در به پهلویت گرفت
حسّ من این است اصلاً خانه بی در بهتر است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#قاسم_نعمتی
▶️
آری صدای آه گاهی گوشهدار است
آثار قلبی سوخته از روزگار است
باید میان شعلهها سینه سپر کرد
در این دیاری که چنین قحطی یار است
@hosenih
خاک دو عالم بر سر اهل مدینه
زهرا به امداد علی مرکبسوار است
هر کس که میخواهد بداند فاطمه کیست؟
خون در و دیوار نقش اقتدار است
باید به خون غلطید در حفظ ولایت
ورنه ولایتمحوری تنها شعار است
داغ دو دست بسته سنگینتر ز سیلیست
باور کنید این مرد صاحبذوالفقار است
نفرین به آن مسمار و هر کس که لگد زد
بنگر چگونه مادر ما بیقرار است
سادات خون گریند تا روز قیامت
زین گفتهام سری نهفته آشکار است
@hosenih
تا فضه آمد دید بار شیشه افتاد
فریاد زد نامرد بیبی ..... است
تاریخ هم مانده چه پاسخ گوید این حرف
آخر چرا زهرای اطهر بیمزار است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#سیدحسن_رستگار
▶️
این گریز اول روضه است، در آتش گرفت
آنقدر هیزم فراهم شد گُذر آتش گرفت
در مقاتل مینویسد شعله از در هم گذشت
آنچنان که متنهای معتبر آتش گرفت
@hosenih
واژهها دارند میسوزند پس حق میدهم
برگهای دفتر شاعر اگر آتش گرفت
دود از این ماجرا در چشمهای خلق رفت
تا ابد از این مصیبت خشک و تر آتش گرفت
این که میخ داغ با پهلو چه کرده جای خود
وای معجر بود، اما موی سر آتش گرفت
گوش مادر سرخ شد از ضربت سیلی ولی
در روایت آمده آنجا پسر آتش گرفت
این خبر تا آسمانها رفت شاید هم کسی
گفت با فطرس نبودی بال و پر آتش گرفت
@hosenih
آه مادر را علی با اشکهای گرم شست
ریخت اسما آب را اما پدر آتش گرفت
ام کلثوم سهساله سمت مادر میدوید
این گریز آخر روضه است، در آتش گرفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#طلیعه_فاطمیه
#محمدجواد_پرچمی
▶️
برای روضهی زهرا به ما توان بدهید
به چشم گریهکنان اشک بیامان بدهید
برای سینهزدن در عزای مادرمان
در این حسینیهها بیشتر زمان بدهید
@hosenih
میان روضه که همسایهایم بین بهشت
کنار خانهی زهرا به ما مکان بدهید
برای گریه بر آنچه که آمده سرمان
به جای اشک به ما چشم خونفشان بدهید
به آه و زمزمه در روضهها تسلایی
به قلب غمزدهی صاحب الزمان بدهید
اگر سوال شد آخر چه شد به مادر ما
فقط به دیدهی حسرت سری تکان بدهید
نمیشود که بگوییم بین کوچه چه شد
برای مرثیهخواندن اگر زبان بدهید
به روز حشر زمان حساب ناله زنیم:
فقط به خاطر زهرا به ما امان بدهید
@hosenih
قسم به عصمت آن چادری که خاکی شد
مزار مادرمان را نشانمان بدهید
اگر که روزی ما دیدن مدینه نشد
برات کرب و بلایی به دستمان بدهید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih