eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
407 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از آنچه در دوجهان هست بیشتر دارد فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد @hosenih عقیق سرخ از آتش نداشت واهمه‌ای کسی که کفو علی می‌شود جگر دارد کمر به یاری تنهایی علی بسته میان کوچه اگر دست بر کمر دارد سر علی به سلامت چه باک از این سردرد محبت ولی الله درد سر دارد کسی که شهر سر سفره‌ی قنوتش بود چگونه دست به نفرین قوم بردارد؟! صدا زد: "اشهد ان علی ولی الله" ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد زمان خوردن حق علی و اولادش سقیفه است و احادیث معتبر دارد سقیفه مکتب شیطانی خلافت بود سیاستی که برایش علی ضرر دارد کنیزِ بیت علی خاک را طلا می‌کرد سقیفه را بنگر فکر سیم و زر دارد اگر چه باغ فدک نعمت فراوان داشت ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی در آن محله که بسیار رهگذر دارد بگو به دشمن مولا مرام ما این نیست زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد کشید و برد، زد و رفت، من نمی‌دانم حسن دقیق‌تر از ماجرا خبر دارد بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟ هنوز چادر او کار با بشر دارد بگو به میخ: که این کعبه را خراب نکن غلاف کاش از این کار دست بر دارد دهان تیغ دو دم را عجیب می‌بندد وصیتی که علی از پیامبر دارد فدای محسن شش‌ماهه‌اش که زد فریاد سپر ندارد اگر مادرم، پسر دارد به شعله سوخت پر و بال مادر، اما نه حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد اگر خمیده علی از نماز آیات است در آسمان غمش هاله بر قمر دارد @hosenih شبانه گشت به دست ستاره‌ها تشییع که ماه الفت دیرینه با سحر دارد میان شعله دعایش ظهور مهدی بود که آه سوختگان بیشتر اثر دارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ بهشت جلوه‌ی نور جلالی زهراست پَر ملائکه در خانه قالی زهراست دخیل بسته به نخ‌های چادرش مریم همین دلیل مقامات عالی زهراست @hosenih مقام خادمه‌اش آرزوی هر ملک است خدیجه خادمه‌ی خردسالی زهراست ملیکه‌ای که علی نیز سرورش خوانده علی که شاه حجاز است و والی زهراست نگاه فاطمه از خاک فضه می‌سازد طلا غبار ظروف سفالی زهراست دوشنبه می‌رسد از راه و باز مژگانم غبار روی ضریح خیالی زهراست برای جلوه‌ی مهتاب روز او شب شد ظهور نور علی در لیالی زهراست @hosenih شکست پهلوی زهرا، شکسته شد حیدر علی که آینه‌ی لایزالی زهراست هنوز شانه‌ی دیوار می‌زند فریاد که داغدیده‌ی قدّ هلالی زهراست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چه می‌شد؟ گر مرا با غربت خود آشنا می‌کرد چه می‌شد سفره‌اش گر، گل برای غنچه وا می‌کرد چرا می‌کرد دور از چار طفلش بستر خود را گل از چه خویش را از غنچه‌های خود جدا می‌کرد @hosenih اگر از گریه‌اش همسایگان را شکوه بر لب بود دل شب‌ها نمی‌زد پلک و آنان را دعا می‌کرد به چشم خویشتن دیدم که بشکستند بازویش ولی مادر مگر دامان حیدر را رها می‌کرد هم از سینه هم از بازوش خون می‌رفت در آن روز ولیکن می‌دوید و باز بابم را صدا می‌کرد @hosenih نماز عشق نیّت کرد ما بین در و دیوار ولی زان پس رکوع خود میان کوچه‌ها می‌کرد مرا می‌برد و دست او به روی شانه‌ی من بود قد دختر، کنار مادرش کار عصا می‌کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای داغ تو نقش سینه‌ام یا زهرا موج تو برد سفینه‌ام یا زهرا @hosenih هر شمع برای محفلی می‌سوزد من سوخته‌ی مدینه‌ام یا زهرا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آسمان ساز، ملک ساز، کبوتر ساز است دست بر هر ملکى که بزند پر ساز است مادرى بود که در قالب دختر آمد چون نمی‌خواست بفهمند پيمبر ساز است @hosenih مولد شيرخدا بود ندادش تغيير ورنه زهرا نظرش کعبه‌ى ديگر ساز است تا ببينيم که زهرا چه تدارک ديده ليلة‌القدر خداوند مقدر ساز است کم ما را که گرفته است زيادش کرده اين کريمه کرمش چند برابر ساز است سنگ داديم در خانه طلايش کردند فاطمه جاى خودش، خادمه‌اش زر ساز است جنت از ردشدن فاطمه آباد شده بس‌که رد قدم فاطمه مرمر ساز است دل بى‌قيمت و بى‌ارزش ما ارزش يافت دل‌سپردن به غم فاطمه گوهر ساز است حوض کوثر گه تقسيم مقسم می‌خواست کوثر عرش خودش ساقى کوثر ساز است انبيا آرزوى خادمى‌اش را دارند شاه بانوى على فضه و قنبر ساز است @hosenih حب زهرا و على لازم و ملزوم همند حب اين دو ست که سلمان و ابوذر ساز است گر دهان باز کند صبح قيامت بدمد آه آه جگر سوخته محشر ساز است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ داغش به دل مادرش آنکس که تو را زد آتش به دل سوخته‌ی شیر خدا زد نفرین خداوند برآن دست که ناگه برصورت چون برگ گل مادر ما زد @hosenih خاموش شده خانه‌ی ما خیر نبیند آنکس که لگد بر در این بیت ولا زد بی‌مادرمان کرد میان در و دیوار آنقدر که بر پهلویت از روی جفا زد تا مادرم افتاد زمین، رحم نکرد و یک ضربه به مادر زد و یک ضربه به ما زد @hosenih بدجور غرور پدرم خرد شد آن‌روز تا دید که یک مرد به تو ضربه‌ی پا زد حق‌بردن و سیلی‌زدن و سینه‌شکستن داغی شد و آتش به دل آل عبا زد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دیده آن‌گاه که با اشک ملاقات کند رزق گریه طلب از مادر سادات کند گریه هرکس نکند معرفتش کامل نیست "گرچه صد مرحله تحصیل اشارات کند" @hosenih روز محشر که همه دیده‌ی گریان دارند نوکر فاطمه آن روز مباهات کند می‌زند از قفس عالم خاکی بیرون هر که با سینه‌زنی سیر سماوات کند یا علی گفتم و با منکر زهرا گفتم: برود توبه کند ترک عبادات کند این چه سری است که در بضعة منّی جاری است که جهان حیرت از این کشف و کرامات کند وصف نور تو نه در حد زبان بشر است که خدای تو فقط قدر تو اثبات کند آه و افسوس که این قوم نشد بعد رسول حرمت اشک تو را خوب مراعات کند @hosenih زخم پهلوی تو با قلب علی کاری کرد سال‌ها گریه بر این عمق جراحات کند آنکه سیلی به تو زد هیزم دوزخ باشد همه شب تا به سحر گرچه مناجات کند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ديد دشمن فاطمه جان علی است بلکه با جانش نگهبان علی است گفت بايد جان حيدر را گرفت از علی دخت پيمبر را گرفت @hosenih ديد جان مرتضی پشت در است از امام خويش هم تنهـا تر است پای تا سر بغض و خشم و کينه بود کينه‌هايش کينه‌ی ديرينه بود بغض حيدر شعله‌ور در سينه داشت سنگ بود و جنگ با آئينه داشت سنگ و آئينه نمی‌دانم چه شد!؟ آهن و سينه نمی‌دانم چه شد آنقدر گويم که در بيت الولا قل هو الله گشت از قرآن جدا آرزوی حيدر آنجا کشته شد هم پسر هم مادر آنجا کشته شد بـر گلستان ولايت تاختند غنچه را با لاله پرپر ساختند @hosenih لاله زير خار و خس افتاده بود باغبان هم از نفس افتاده بود ظلـم و طغيان تا قيامت زاده شد اين چنين مزد رسالت داده شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ منم که گردش شام و سحر به دستم بود ظهور و غیبت شمس و قمر به دستم بود منم حبیبه‌ی حق بضعةالنبی، زهرا کسی که ملک قضا و قدر به دستم بود @hosenih به من رسید جفایی که هستی‌ام را سوخت از آن جفا سندی معتبر به دستم بود فدک مگوی که از دادن و گرفتن آن دلی شکسته و خون جگر به دستم بود در آن زمان که به سیلی نوازشم دادند هنوز جای لبان پدر به دستم بود نگاه مات حسن کشت و زنده کرد مرا که وقت حادثه دست پسر به دستم بود مغیره بازویم از ضرب تازیانه شکست که وقت مرگ هنوز آن اثر به دستم بود نظر به دست علی دوختند خلق ولی در آن میانه علی را نظر به دستم بود تن ضعیف کجا و چهل نفر ای کاش توان و قدرت از این بیشتر به دستم بود نمی‌گذاشتم او را کشان‌کشان ببرند دوباره دامن مولا اگر به دستم بود کشیدم آه به نفرین ولی علی نگذاشت از آنکه امر حیات بشر به دستم بود شکسته دست من افتاد دیگر از دستاس اگر چه امر قضا و قدر به دستم بود @hosenih شبی که زینب من پیش بسترم خوابید نگاه دختر من تا سحر به دستم بود همیشه دست 'موید' گرفته‌ام از لطف که مادرم من و چشم پسر به دستم بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یک بار نه، شدی تو گرفتار بارها برخورد کرد سینه و مسمار بارها دشمن مگر نَفَس نَفَست را شنیده بود بد زد به استخوان تو انگار بارها @hosenih پهلو شکسته ، سینه‌ی...، جای خود سر، ماند بین آن در و دیوار بارها ممتد لگد به درب که زد سقطِ غنچه شد اینگونه بود محنت و آزار بارها یک بار ناله‌ی ابتایت بلند شد گفتی کجاست حیدر کرار بارها وقتی که استغاثه‌ی تو بی‌جواب ماند پیچید ذکر مهدی‌اَت این‌بار بارها ماندی به زیر درب و ز روی تو رد شدند آمد به خانه دشمن قدّار بارها دیدی که دست حیدر کرار بسته است دیدند ((یا علی)) ز تو بسیار بارها @hosenih دستت فتاد چون به کمربند مرتضی بازو نشانه رفت، ز کفّار بارها شخصیت پیمبریِ تو به کوچه‌ها تحقیر شد مقابل انظار بارها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گفته‏اند اين خبر ارباب عقول كه چنين آمده در حال رسول چون كه شمع دل از اين خانه برفت بر هوا دود ز پروانه برفت @hosenih عالمى از غم او محزون شد حضرت فاطمه بس دل خون شد بس كه از فاطمه دل سوخته بود يثرب از ناله‏اش افروخته بود ناله‌ی فاطمه بگداخت بسى كارها را به هم انداخت بسى زين مصيبت همه اشباه رجال به على شكوه كنان پر ز ملال همه گفتند كه گشتيم ملول بس كه ناليده در اين شهر بتول نيست گر پيرو قانون زهرا مردم آزارى اين شهر چرا؟ همه گفتند بگو با زهرا روزها گريه كند يا شب‌ها تا دل فاطمه آشفته شده خانه‏هامان همه آشفته شده حرف بر حضرت صديقه رسيد پاى از دامن آن شهر كشيد گفت گر اشک نريزم چه كنم؟ با عدو گر نستيزم چه كنم؟ كوه‌ها يار سزاوار منند شهدا محرم اسرار منند چون سخن از شرر آهم رفت به سر قبر عمو خواهم رفت تا بگويم ستم ظالم را مى‏زنم ناله بنى‌هاشم را صبح زهرا چو ز يثرب مى‏رفت رجعتش تا دم مغرب مى‏رفت ساكن كلبه احزان شده بود همدم كوه و بيابان شده بود آب شد در ره آن خاک، تنش سوخت رخسار حسين و حسنش @hosenih سايبانى كه على ساخته بود دشمن از كينه‏اش انداخته بود گريه بانگى است كه عالم‏گير است گريه گر گريه بود شمشير است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غم می‌وزید شادیِ ما مختصر کند شب می‌رسید کامِ مرا تلخ‌تر کند کو مَحرمی که بر درِ این خانه سر زَنَد کو مَرحمی که بر جگرِ ما اثر کند @hosenih مادر که می‌رود همه‌ی خانه بی‌کس‌اند مادر که هست خنده از اینجا گذر کند باشد، مریض هم شده باشد به خانه‌ات کافی‌ست در نماز که چادر به سر کند او هست نانِ تازه و گرمیِ خانه هست کافی‌ست در قنوت دعایی اگر کند من روضه‌خوان خویشم و دیدی که روزگار! آتش نکرد آنچه که غم با جگر کند نامردِ شهر با همه ولگردها رسید تا که تمام قصه‌یِ دیوار و در کند گردن کشید ...دید علی نیست...شیر شد تا بی‌خیال طعنه زند خنده سر کند اول قباله‌یِ فدک از دستِ ما گرفت می‌خواست تا غرورِ مرا خُردتر کند محکم گرفته مادرِ من چادرش، ولی فرصت نشد که دست به رویش سپر کند @hosenih عمدا میانِ تنگیِ کوچه کشیده زد تا ضربِ دستِ او دو برابر اثر کند یک تن میانِ چند نفر حرفِ ساده نیست مادر زدن به پیش پسر حرف ساده نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih