eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یک بار نه، شدی تو گرفتار بارها برخورد کرد سینه و مسمار بارها دشمن مگر نَفَس نَفَست را شنیده بود بد زد به استخوان تو انگار بارها @hosenih پهلو شکسته ، سینه‌ی...، جای خود سر، ماند بین آن در و دیوار بارها ممتد لگد به درب که زد سقطِ غنچه شد اینگونه بود محنت و آزار بارها یک بار ناله‌ی ابتایت بلند شد گفتی کجاست حیدر کرار بارها وقتی که استغاثه‌ی تو بی‌جواب ماند پیچید ذکر مهدی‌اَت این‌بار بارها ماندی به زیر درب و ز روی تو رد شدند آمد به خانه دشمن قدّار بارها دیدی که دست حیدر کرار بسته است دیدند ((یا علی)) ز تو بسیار بارها @hosenih دستت فتاد چون به کمربند مرتضی بازو نشانه رفت، ز کفّار بارها شخصیت پیمبریِ تو به کوچه‌ها تحقیر شد مقابل انظار بارها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گفته‏اند اين خبر ارباب عقول كه چنين آمده در حال رسول چون كه شمع دل از اين خانه برفت بر هوا دود ز پروانه برفت @hosenih عالمى از غم او محزون شد حضرت فاطمه بس دل خون شد بس كه از فاطمه دل سوخته بود يثرب از ناله‏اش افروخته بود ناله‌ی فاطمه بگداخت بسى كارها را به هم انداخت بسى زين مصيبت همه اشباه رجال به على شكوه كنان پر ز ملال همه گفتند كه گشتيم ملول بس كه ناليده در اين شهر بتول نيست گر پيرو قانون زهرا مردم آزارى اين شهر چرا؟ همه گفتند بگو با زهرا روزها گريه كند يا شب‌ها تا دل فاطمه آشفته شده خانه‏هامان همه آشفته شده حرف بر حضرت صديقه رسيد پاى از دامن آن شهر كشيد گفت گر اشک نريزم چه كنم؟ با عدو گر نستيزم چه كنم؟ كوه‌ها يار سزاوار منند شهدا محرم اسرار منند چون سخن از شرر آهم رفت به سر قبر عمو خواهم رفت تا بگويم ستم ظالم را مى‏زنم ناله بنى‌هاشم را صبح زهرا چو ز يثرب مى‏رفت رجعتش تا دم مغرب مى‏رفت ساكن كلبه احزان شده بود همدم كوه و بيابان شده بود آب شد در ره آن خاک، تنش سوخت رخسار حسين و حسنش @hosenih سايبانى كه على ساخته بود دشمن از كينه‏اش انداخته بود گريه بانگى است كه عالم‏گير است گريه گر گريه بود شمشير است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غم می‌وزید شادیِ ما مختصر کند شب می‌رسید کامِ مرا تلخ‌تر کند کو مَحرمی که بر درِ این خانه سر زَنَد کو مَرحمی که بر جگرِ ما اثر کند @hosenih مادر که می‌رود همه‌ی خانه بی‌کس‌اند مادر که هست خنده از اینجا گذر کند باشد، مریض هم شده باشد به خانه‌ات کافی‌ست در نماز که چادر به سر کند او هست نانِ تازه و گرمیِ خانه هست کافی‌ست در قنوت دعایی اگر کند من روضه‌خوان خویشم و دیدی که روزگار! آتش نکرد آنچه که غم با جگر کند نامردِ شهر با همه ولگردها رسید تا که تمام قصه‌یِ دیوار و در کند گردن کشید ...دید علی نیست...شیر شد تا بی‌خیال طعنه زند خنده سر کند اول قباله‌یِ فدک از دستِ ما گرفت می‌خواست تا غرورِ مرا خُردتر کند محکم گرفته مادرِ من چادرش، ولی فرصت نشد که دست به رویش سپر کند @hosenih عمدا میانِ تنگیِ کوچه کشیده زد تا ضربِ دستِ او دو برابر اثر کند یک تن میانِ چند نفر حرفِ ساده نیست مادر زدن به پیش پسر حرف ساده نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ محراب بود و ماه و نماز نشسته‌اش روی کبود و نیمه‌ی چشمان بسته‌اش سجاده بود و سجده‌ی طولانی و قنوت چادر نمازِ خاکی و دست شکسته‌اش @hosenih دیوار کاگلی ز چه شد تکیه‌گاه سرو نزدیک صبح و وقت طلوع خجسته‌اش بستر پر از شقایق معجر پر از حناست درد سری است گیسوی از هم گسسته‌اش اینها همه دمار علی را در آوَرَد کز پا فتاده فاطمه‌ی سَرو جُثّه‌اش مَردِ نبرد و خانه‌نشینی و اشک صبر مشکل‌گشا و درد و غم دسته دسته‌اش آرام گوشه‌ای حسنش زار می‌زند باید که خون گریست به احوال خسته‌اش حالا حسین تازه بهانه گرفته است خواهر کجاست مرهم قلب شکسته‌اش از محسنش مپرس که این شرح کافی است نشکفته یاس و غنچه‌ی از باغ رَسته‌اش @hosenih این خانه نیست قتلگه آل مرتضاست از مرتضی بپرس و دستان بسته‌اش فضه بیا که شرح دهی خاص و عام را مهدی بیا که حکم کنی انتقام را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گریه‌های شب و روزم به ثمر نزدیک است کن حلالم که دگر وصلِ سحر نزدیک است دیده‌ای گریه‌ی طوفانیِ زهرایت را یاعلی رخصتِ دیدارِ پدر نزدیک است @hosenih نشد آخر که ببینم پسرم محسن را الوداع، دیدنِ رُخسار پسر نزدیک است جای زخمی که ز مسمار به سینه گُل کرد داده آزار مرا چون به جگر نزدیک است نتوانم دگر از روی زمین برخیزم این جراحات علی جان به کمر نزدیک است این سه‌ماهه غم تنهایی تو پیرم کرد عمرِ گُل کوته و گویی که سفر نزدیک است می‌روم با دلی آکنده ز غم‌های حسن قصّه‌ی طشتِ پُر از خونِ جگر نزدیک است @hosenih دَمِ گودال، حسینم به زمین می‌افتد ماجرای گلو و نیزه و سر نزدیک است وای از داغ رباب و لب عطشانِ علی به گلویش هدفِ ، تیرِ سه پر نزدیک است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نیمه‌شب گرد سپیدی بر خضاب افتاده است کوه غم بر شانه‌های بوتراب افتاده است شاخه‌های یاس دارد بر زمین می‌افتد و... در میان غنچه‌هایش اضطراب افتاده است @hosenih زخم و پهلو، میخ و سینه، خون و بازوی کبود بر دو دستش زخم سنگ آسیاب افتاده است بافه‌ی موهای دختر بین دستانش رهاست چشم‌های بی‌فروغش رو به خواب افتاده است آیه آیه سوره سوره نور می‌آید به گوش جبرئیل از عرش دنبال جواب افتاده است @hosenih از ندامت میخ سر کوبیده بر دیوار و در بر تن وجدانش انگاری عذاب افتاده است یاس دیگر بر زمین افتاده...، بین کوچه‌ها بوی نرگس می‌وزد عطر گلاب افتاده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عباس! زهرا جلوه‌اش پیغمبری بود نقشش برای حفظ آیین، حیدری بود عباس، اسلام نبی، اسلام زهراست معیار کفر و دین همانا مادر ماست @hosenih بعد از نبی، دست علی شد بسته عباس از کینه‌های عده‌ای اسلام‌نشناس عباس من، جانِ علی و جانِ مادر این کوچه را در ذهن خود حک کن برادر عباس می‌دانی چه خاکی بر سرم شد؟ این کوچه روزی قتلگاه مادرم شد تا در سقیفه غاصبان را نصب کردند با حیله‌ای از ما فدک را غصب کردند با مادرم رفتیم حق را پس بگیریم باغ فدک را از کف ناکس بگیریم ناگاه، آن دیو سیاه و مشرک و پست از ره رسید اینجا و راه مادرم بست عباس، اینجا مادرم زهرا زمین خورد طوری زمین افتاد گفتم مادرم مرد عباس، این کوچه حسن را پیر کرده با غصه‌ها جان مرا زنجیر کرده عباس، می‌دانی غم ناموس سخت است یک عمر، حزن و حسرت و افسوس سخت است عباس، زخم مرتضی خیلی نمک خورد ناموس او در کوچه‌ها از بس کتک خورد @hosenih آه ای یل ام‌البنین، ای شیر حیدر زهرا کشی رسم است اینجا، ای برادر ناموس زهرا را مراقب باش، عباس! دور و بر کلثوم و زینب باش، عباس! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است برکت این زندگی از روضه‌های فاطمه است درس توحیدم بوَد زهراشناسی، زین سبب می‌پرستم آن خدایی که خدای فاطمه است @hosenih منکر این روضه‌ها! بشنو که گفته رهبرم روزی یک سالِ کشور در عزای فاطمه است چشم دل وا کردم و دیدم که قرآنِ خدا آیه‌هایش یک به یک مدح و ثنای فاطمه است هیچ‌کس با پای خود در مجلس روضه نرفت هر کجا روضه بوَد، مهمان‌سرای فاطمه است گرچه باشد قبر او بین قلوب شیعیان عالم امکان ولی دولت‌سرای فاطمه است خلقت جنت برای شیعه‌ی حیدر بود نار، جای منکرین بی‌حیای فاطمه است بین قبرم دو ملک تا سینه‌ام را بو کنند پیش خود گویند:«به‌به، این گدای فاطمه است» @hosenih روز محشر سینه‌زن‌هایش شفاعت می‌کنند این شفاعت برکتِ شال عزای فاطمه است نیست ذکری برتر از ذکر شریف فاطمه افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اسرار حقيقی حياتم زهراست معنای عبادتم، صلاتم زهراست @hosenih ديگر چه غم از کشاکش اين دنيا وقتی که فرشته‌ی نجاتم زهراست ⏭ هر دم به ضريح بی‌نشانت ای ماه بسته‌ست دخيل قلب من با هر آه @hosenih عمری‌ست تپش‌های دلم می‌گويد: «يا فاطمه اشفعي لنا عندالله» ⏭ در سايه‌ی نور حضرت ان شاء الله در وادی طور حضرت ان شاء الله @hosenih در مکتب عشق فاطمی می‌مانيم تا صبح ظهور حضرت ان شاء الله ⏭ عمری‌ست نوای ماتمت يا زهراست خون‌گريه‌ی چشم پر نمت يا زهراست @hosenih ما را بپذير در کنارت باشيم آن روز که نقش پرچمت يا زهراست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ استخوان‌بشکسته را سیلی‌زدن دیگر چرا؟ این چنین رفتار با مادر برِ دختر چرا؟ دست بانویی که عادت بهر احسان کرده بود با غلاف کین شکستن در بر همسر چرا؟ @hosenih آن که شمشیرش امان از دشمن کافر گرفت گرید اکنون در کنار قبر پیغمبر چرا؟ کاش می‌شد قسمت محسن که لب را وا کند تا بگوید لطمه بر یک غنچه‌ی پرپر چرا؟ آن که درمان تمام دردها نامش بود پیش چشم کودکان افتاده در بستر چرا؟ @hosenih آن رشیده بانویی که قامت مردانه داشت همچو نخل خشک باشد بر زمین مضطر چرا؟ شب به شب باید برایش فضه آرد پیرهن ای خدا خون می چکد از پهلوی کوثر چرا؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ از غصه خبر نبود، تا فاطمه بود دل بود، دل و سرود، تا فاطمه بود این خانه که بوی درد و غربت دارد پر بود ز بوی عود، تا فاطمه بود @hosenih زین خانه همیشه بوی گل می‌آمد این عطر همیشه بود، تا فاطمه بود از بعد نبی دوباره هم می‌آمد جبریل در آن فرود، تا فاطمه بود در چشم علی همیشه آبی می‌شد یک خاطره کبود، تا فاطمه بود @hosenih این‌ها که به خویش تسلیت می‌گویند بودند ولی چه سود، تا فاطمه بود تکلیف علی چه هست چون فاطمه نیست؟ تکلیف علی چه بود، تا فاطمه بود؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آخرین نافله‌های سحرت کشت مرا درد دل کردن تو با پدرت کشت مرا ای قیامت قد و بالات، قیامت کردی این چه حالی است؟ هلال کمرت کشت مرا @hosenih نبض من با تپش قلب تو همسو گشته غصه داری دل پر شررت کشت مرا فاطمه! عمق نگاه تو ز غم لبریز است غربت مخفی چشمان ترت کشت مرا همسفر! لحظه‌ی معراج تو نزدیک شده دردمندانه وداع سفرت کشت مرا ای پرستوی بهشتی مدینه، زهرا این که سوزانده عدو بال و پرت کشت مرا فاتح خیبرم و صاحب تیغ دو سرم غصه‌ی کوچه و اشک پسرت کشت مرا @hosenih یاس نیلی‌شده‌ی گلشن توحیدی من! گل زخمی که نشاندی به برت کشت مرا اولین دادرسی صف محشر از توست دادخواهی تو از دادگرت کشت مرا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih