eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.7هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
404 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با گزیدن‌های لب این درد را پنهان مکن هرچه خواهی کُن ولی این خانه را ویران مکن یاکه جارو می‌زنی یاکه غذا را می‌پزی جانِ زینب این مکن ، جان حسینت آن مکن @hosenih من‌که می‌دانم که از این زخم می‌پیچی به خود تاکه می‌آیم به زور این چهره را خندان مکن زینبت را می‌کُشی وقتی که خود را می‌کِشی مردِ خود را بیش از این شرمنده از طفلان مکن سرفه‌هایت را رها کُن لااقل آهی بکش شیشه‌ام می‌پاشی از هَم سینه را زندان مکن بر تَرک‌هایت ضرر دارد بغل وا می‌کنی با بغل واکردنت این جمع را گریان مکن @hosenih بشکند دستِ کسی که دستِ او دستت شکست هیچ کس آنجا نگفت اینگونه با قرآن مکن چهره پنهان کن  وصیت کن  شکایت کن  ولی با فشردن‌های دندان درد را پنهان مکن ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از ابتدا قیامت او آشکار بود آن بانویی که ممتحن کردگار بود در بندگی خویش خدای بقیه بود سرتا به پاش مظهر پروردگار بود در خانه با کنیز خودش همکلام بود در سجده با خدای خودش همجوار بود @hosenih مردان جنگی از پس او برنیامدند با اینکه بر جراحت پهلو دچار بود کاری به این نداشت که تنها و بی کس است وقت گذر ز کوچه چه با اقتدار بود زهرا عجیب غیرتی عشق حیدرست پای علی برای بلا بی قرار بود از گرگهای شهر فدک را گرفته بود کرار بود گرچه خودش خانه دار بود بستند راه کوچه! مگر کم میاورد؟! غافل ازآنکه چادر او ذولفقار بود سیلی زدند جا بزند!گفت یا علی! یک دم عقب نرفت!سراپا وقار بود رویش کبود شد،رویشان را سیاه کرد با قامت شکسته عجب پای کار بود تا حشر خاک بر سر اهل مدینه کرد آن معجری که روی سرش پرغبار بود اصلا نخورد غصه آن گوش پاره را اما حسن نشست و پی گوشوار بود واضح تر از همیشه علی را نظاره کرد هرچند چشمهاش از آن ضربه تار بود ارثیه داد حضرت مادر به دخترش ارثیه ای که درد و غم بی شمار بود وقتی سر عزیز خدا رفت روی نی زینب اسیر هلهله سی هزار بود.. @hosenih از یک کفن مضایقه کردند کوفیان بر روی بوریا بدنی آشکار بود درراه زینب از همه بدتر عذاب دید دخت علی به ناقه عریان سوار بود دستش شکست و دست ستم را ز پشت بست با دست بسته فاتح این کارزار بود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ندارد راه بر مقصد چنانچه بار، کج باشد نشان از خشت کج دارد، اگر دیوار، کج باشد هزاران بار اندوه و فغان سودی نخواهد داد مسیر نوکر از ارباب اگر یک بار کج باشد @hosenih شروع انحراف از راه مهدی ختم بر نار است شروع کج از آیینش، ادامه دار کج باشد یقینا ریسمانِ دستگیری از گنهکار است اگر که حلقه ای از گیسوی دلدار کج باشد طواف بی ولای فاطمه بر محور کفر است دقیقا مثل آن که سوزنِ پرگار کج باشد فدک را هم خلیفه چون خلافت غصبِ ناحق کرد همیشه دست نامردِ خیانتکار، کج باشد چه شد روز سقیفه؟! از مسیر مرتضی، اصلا چرا باید مسیر حرکت انصار کج باشد؟! @hosenih به هر صورت بسوزاند پر پروانه را، اما شکاف بدتری دارد اگر مسمار کج باشد *** چرا باید سر عباسِ آب آور سرِ نیزه به پیش محمل زینب، سر بازار کج باشد؟! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ لعنت به آنکه فاطمه را پشت در کشید آتش به آشیانه ی خیرالبشر کشید از سینه ی شکسته و مسمار در بپرس زهرا چها به پشت درِ شعله ور کشید @hosenih ثانی به یک لگد دو نفر را شهید کرد از پا فتاد مادر و شش ماهه پر کشید با یک لگد حرامیِ بی دین به باد داد شش ماه زحمتی که به حملِ پسر کشید مادر صدای یا ابتایش بلند شد وقتی که داد بر سرش آن بی پدر کشید (تَبَّت یَداه) دست به رویش بلند کرد ابرِ سیه به چهره همچون قمر کشید @hosenih دائم میان خانه سرش بسته بود ، آه زهرا چقدر دردِ سر از دردِ سر کشید مهدی بیا به دار بکش آتشش بزن هر چه کشید مادرتان از... کشید ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بیتاب و غریب و بیصدا می شکند در صحن و سرای کربلا می شکند در گوشۂ شش گوشه؛ کنار زهرا(س) بغض ِ شب جمعه های ما می شکند! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دل فاطمه است دلبر و دلدار ، فاطمه است مشکل گشای هر چه گرفتار ، فاطمه است مرهون لطف حضرت زهراست کائنات کانونِ مهربانیِ بسیار ، فاطمه است @hosenih تنها نه بوتراب که کل وجود را خورشیدِ روز و ماه شب تار ، فاطمه است باید که پای درس مقاماتِ او نشست بخشش ، وفا ، نجابت و ایثار ، فاطمه است گوهر شناس تر ز علی باز هم علیست مولا شناخت دُرِّ گهربار ، فاطمه است @hosenih در مشکلات ، آنکه گرفته است دست ما یک بار نه ، دو بار نه ، صد بار ، فاطمه است یک روح در دو تن ، .... تو بگو فاطمه علیست یا نه ، بگو که حیدر کرار ، فاطمه است تحکیم ساختار امامت ازین دو تاست بانی ابالحسن شد و معمار، فاطمه است @hosenih اینکه بهشت یا که جهنم نصیب کیست محشر یقین بدان تو که مختار ، فاطمه است روزی که خلق ، مضطر و حیران و بی کسند شافع خدای فاطمه ، ابزار ، فاطمه است ما را به دیدِ لطف خودش می کند نگاه محشر امیدِ هر چه گنهکار ، فاطمه است @hosenih ذکرش شفاست ، یک تنه حل المسائل است حلّال ، در مواقع دشوار ، فاطمه است روز ظهور ، شرق و شمال و جنوب و غرب هم شرح ، هم گزیدهء اخبار ، فاطمه است جان داده است پای ولایت بدون شرح در حفظ این مقوله علمدار ، فاطمه است @hosenih در فاطمیه خلق ، عزادارِ مادرند اما برای حیدر عزادار ، فاطمه است وای از دل امام حسن بین کوچه ها مجروحِ ضربِ سیلیِ کفار ، فاطمه است باید خدا به دادِ دلِ مرتضی رسد حائل میانۀ در و دیوار ، فاطمه است @hosenih طوری لگد زدند بر آن در که شک کنی در پشت دربِ خانه نه انگار ، فاطمه است سنگینیِ در و غمِ دیوار یکطرف نزدیک تر از آن دو به مسمار ، فاطمه است در عرصۀ ادب همه از او نوشته اند مضمونِ نابِ اکثرِ اشعار ، فاطمه است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اگرچه چشم زمین اشتیاق کم دارد جهان بدون تو یک اتفاق کم دارد @hosenih زمین برای شکفتن، برای سبز شدن فقط حضور تو را بین باغ دارد دلیل سردی بازار نشریات این است که روزنامه خبرهای داغ کم دارد بیا که این شب تیره، فروغ چشمت را برای خاتمه ی این فراق کم دارد بیا که خاکِ حریم امامهای بقیع هنوز گنبد و صحن و رواق کم دارد @hosenih برای آنکه ببوسیم خاک مادر را مزار فاطمه هم یک چراغ کم دارد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دلِ تو ، از دلِ آشوبِ من خبر دارد مگر حبیبه ی من نیت سفر دارد   فلک ندیده علی رو به هیچکس بزند اگر که رو بزنم، خواهشم اثر دارد؟  @hosenih بجایِ من تو به تابوتِ خویش می خندی؟ مریضِ ما چه خیالی مگر به سر دارد   چرا وضویِ خودت را جبیره می گیری؟ مگر برایِ تنت آب هم ضرر دارد   دمِ تنور نرو فضه هست، اسما هست برایِ سوخته این شعله ها خطر دارد حسین گفتنِ تو با تنور یعنی چه؟! مگر ز خانه‌ی خولی شبی گذر دارد   چه آمده سرِ تو فضه هم نمی گوید جوانِ خانه ، چرا دست بر کمر دارد زمانِ حمله به زهرایِ من نگفت کسی : که این صدف به درونِ خودش گوهر دارد پرت به چوبه‌ی در خورد ، محسنت افتاد خبر ز سینه‌ی مجروح، میخِ در دارد   تمامِ پیکرِ تو باغلاف زخمی شد نشانِ حداقل ضربِ چِل نفر دارد @hosenih دوان دوان پیِ تو زینب آمده کوچه به حمله ها وگرفتاری ات نظر دارد   به رویِ چادر تو جایِ پاست یعنی که همیشه یاریِ مظلوم درد سر دارد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ فاطمه ای که بر رُخش،ماه سجود می کند یا که ثنا و مدح او رب وَدود می کند همان حبیبه ی خدا که حق به یک اشارتش زیر و زبر ز خشم او بود و نبود می کند @hosenih پشت نماز او زند صف سپه ملائکه فاطمه چون قیام کرد عرش قعود میکند کار تمام انبیاء،جلوه ی نور اولیا از گل روی فاطمه،جمله نمود می کند زان دم روح پرورش،زنده مسیح از دمش واز نفسش فرشته بو عطر وجود می کند درد و غم ار فزون شود ،خواه مدد ز فاطمه درد ز سینه میپرد ،غصه فرود می کند خیل فرشته و ملک ،به عشق صاحب فدک جان به فدای گُلرخ یاس کبود می کند هر که به دل ولای او ،داشت و از برای او جان بدهد به قله ی عشق صعود میکند اوست که جبرئیل شد خادم آستانه اش بعد نبی به فاطمه گفت و شنود می کند @hosenih حال رواست ناکسی، به پای درب خانه اش که جبرئیل خادم است ، آتش و دود می کند فاطمه جان به هر نفس، مدح تو می کند جواد گه دمِ نوحه سر دهد ، گاه سرود می کند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ یاسم ولی به چشم همه ارغوانی ام سروم ولی به چشم همه قد کمانی ام @hosenih امروز قاتلم به ملاقاتم آمده تا شهر را خبر کند از نیمه جانی ام 《 اسماءِ سال خورده مرا راه می برد》 پیری عزا گرفته به حال جوانی ام هر چند با تمامی قدرت چهل نفر من را زمین زدند ولی آسمانی ام ای مرگ مثل اهل محل بی وفا نباش چشمم به راه مانده بگیری نشانی ام روی کبود و پهلو و بازوی غرق خون اصلا نبود حق من و مهربانی ام از بی کسی ،کسی نکشیده شبیه من مجروح کینه های چهل پست جانی ام این خانه حسرت همه اهل مدینه بود چشم حسود کرده چه با زندگانی ام @hosenih آماده گشت پیرهن و دیدنی تر است از این به بعد یاد حسین روضه خوانی ام ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دردهای ما کجاو دردهای فاطمه پرسش ما پاسخش، سوز صدای فاطمه استخوانهای شکسته میدهد پاسخ بما ضربه های بی هوا بر دست و پای فاطمه وای از بی رحمیِ آن فرد نامرد لعین آه از سقط جنینِ بی هوای فاطمه @hosenih گریه هم جایی ندارد باید از این غصه مُرد چاره ای هیهات، جز فضه بیای فاطمه مرتضی میدید اما بر نمی آمد از او چاره ای جز دیدن آه و نوای فاطمه پشت در تا کوچه تا مسجد به ذکر یاعلی بود در چشمان زینب کربلای فاطمه سیلی و روی کبود و چادر خاکی او شد بدون شرح، شرح ماجرای فاطمه این مهم بود، از تمام درد و رنج این قیام خوب یاری شد به غربت مقتدای فاطمه روز تنهایی که حتی یک نفر یارش نبود با چهل نامرد، جنگیده ولای فاطمه قدرت بازوی حیدر فاطمه بود و شکست تا غلاف تیغِ قنفذ شد، بلای فاطمه یاری رهبر به هر قیمت، می اَرزد، بی گمان درس عبرت میدهد مارا وفای فاطمه گریه هایش نهضتی دیگر شد و شد ماندگار تا قیامت نهضت صوتِ رسای فاطمه شیعه‌ی زهرا چو زهرا کشته ی راه علیست بر علی سهل است، میمیریم برای فاطمه @hosenih ما قلیلیم و کثیر از خیر کوثر گشته ایم این هم ای دنیاست، از لطف و عطای فاطمه ره ز شیخ نیجریه هست تا شیخ قطیف تا یمن تا قدس پر شد از ثنای فاطمه نازم آن سربند یازهرا که عالم گیر شد فتح مکه میکند، نام و ندای فاطمه ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ شب به شب داری شکسته تر می شی بد جوری داره دلم شور می زنه چشمای بی رمقت به من میگه آخرین روزای با هم بودنه نرو تنها کس دنیای علی دشمنامون و حاجت روا نکن دنیا داره رو سرم خراب میشه برا مرگت این همه دعا نکن @hosenih شب تا صبح می میری و زنده میشی حال و روزت از چشام سو می گیره ای خدا دردم و من به کی بگم تو خونه زنم ازم رو می گیره الهی دست مغیره بشکنه بد جوری شکسته احترامم و من مسلمونم چرا تو مدینه نمیدن دیگه جواب سلامم و تو و جون کندن و آه زیر لب من و غصه خوردن و خون جگری علی حیرونه : اینا دیگه کیَن زن و می زدن کتک و چل نفری دیدی فاطمه چه جوری این دوتا به من و تو درد بی امون دادن زیر چشمی موقع عیادتت خون مسمار و بهم نشون دادن زن هیجده ساله باید سر چی دو سه ماهه بشه قامت کمونی جون من رسید به لب وقتی دیدم تو نماز ِتو نشسته می خونی @hosenih می دونم داری به چی فکر می کنی وقتی خیره ای به چشمای حسین خونمون کربلا میشه وقتی که می زنی شونه به موهای حسین بَده حالت داری انگار می بینی پنجه شمر و تو گیسوی حسین وای من پهلو شکسته پیش تو می زنن لگد به پهلوی حسین ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e