eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
در باز هم دلتنگ، در بین مناجات و دعا خاطراتم غرق شد در اشکهای بیصدا راه، دور و دل بهانه گیر از داغِ فراق باز هم غم در وجودم کرده آشوبی به پا بابِ میلم نیست اینجا، اهل اینجا نیستم با خودم گفتم خدایا من کجا اینجا کجا؟! حاجتم را عرضه میدارم به ربّ العالمین هر شب از ماهِ رجب در وادیِ إغفر لنا توبه کارم، توبه کارم، توبه کارم، توبه کار باز خلوت کرده ام با رحمتِ بی انتها معصیت هایم دوباره محوِ مطلق میشود پایِ استغفارهایی با طنینِ ربّنا من زیاده خواهم و در عشق؛ قانع نیستم میزنم فریاد این را در میان روضه ها در دلم شوقِ اقامت در حرم دارم ولی نیست مقدور و همین غم میکشد آخر مرا من تبِ شش گوشه دارم! یک نفر کاری کُند لااقل باشم شب جمعه در آن حال و هوا کاشکی میگفت بخشیدم تو را غصه نخور کوله بارت را ببند و زود؛ الساعه بیا در شبانگاهِ رغائب بیشتر شد رغبتم رغبتم شد بیشتر نسبت به آن صحن و سرا مختصر میگویم و با اشک امضا میکنم دوست دارم پشتِ این «در» تا ابد باشم گدا ابتدا و انتهایِ آرزوهایم حسین(ع) یا مّن أرجوهُ لِکلّ خیر یعنی کربلا! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
میان شعله می‌سوزد مگر باران؟ نمی‌سوزد اگرچه "جسم" هم آتش بگیرد، "جان" نمی‌سوزد به آتش می‌کشند این روزها قرآنِ ما را... لیک نمی‌دانند "فجر" و "طارق" و "فرقان" نمی‌سوزد نمی‌دانند این اصحاب نار، این شعله بر دوشان که "حمد" آتش نمی‌گیرد، که "الرحمان" نمی‌سوزد خدای قصه‌ی قرآنیِ "عاد" و "ثمود"! آخر چرا این شهرها در آتشِ کفران نمی‌سوزد؟ مگر قرآن چه دارد؟ سوره سوره، خط به خط، ایمان دل مردم برای این همه ایمان نمی‌سوزد؟ به این کافرمرامان، منکرانِ نور و زیبایی بگو قرآن نمی‌سوزد، بگو قرآن نمی‌سوزد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای غصه‌دار شیعه، چرا پس غمت نَبُرد؟ ای زخم، زخم کهنه! چرا مرهمت نَبُرد؟ ای اُشتر دوساله! چرا لال مانده‌ای؟ وجدان چرا به شکل بنی‌آدمت نَبُرد؟ آتش زدن به مسجد و قرآن و خانه‌ها نزدیک "ماجرای در و هیزم"‌ت نَبُرد؟! چادر کشیدن از سرِ ناموس شیعیان آیا به کوچه‌های بنی‌هاشمت نَبُرد؟! رسوایی دلاربگیران و قاتلان یک لحظه هم به یاد "رِی و گندم"‌ت نَبُرد؟! آن نوجوان، میان سگان و درندگان هرگز به دست و پا زدنِ قاسمت نَبُرد؟! مردم که پا به پای شهیدان گریستند این سیل غم چرا بسوی مردمت نَبُرد؟ دشنام بر علی بده و سکّه را بچسب! خرمافروش باش اگر میثمت نَبُرد! ◽️ ای غربت همیشه‌ی تاریخ ای حسین گویا دوباره مدّعیان را غمت نَبُرد ما اهل کوفه‌ایم وگرنه چرا کسی آبی برای تشنگی مُسلمت نَبُرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در مدح   سلام بر تو که نوری و ذکری و ایمان سلام بر سخن حق سلام بر "قرآن" به هفت آیه‌ی "سبع المثانی"ات سوگند تمام رحمت محضی، قسم به "الرحمان" معلّقات معلّق شد و به زیر آمد همین که نور تو آمد در آن زمان به میان خرد به عمق تو هرگز نمی‌رسد دستش هزار معنی نازک شدست در تو نهان اگر که چهره بدون نقاب بنماید کُمیت عقل شود لنگ و عاجز و حیران نسیم جنت حق می‌وزد ز آیاتش بهشت را به تماشا نشین در این بستان خزان گذشت بر اوراق خلق و کهنه شدند گذر نکرده بر اوراق او غبار خزان کتاب نیست ، شراب است شکل مکتوبش ز آیه آیه آن ‌مست می‌شود انسان به پیش هیبت "فاتوا بمثله" ، فُصَحا گرفته‌اند سر انگشت عجز را به دهان زبان به کام گرفتند جمله لال شدند چو گفت "فاستمعوا له و اَنصِتوا" ، یزدان بشر کجا و توان سخن چو او گفتن زبان هیچ بشر نیست مرد این میدان نگاه کن و بدان "اُنزل بعلم الله" اگر که بهتر از این هست هاتِ بالبرهان طناب اگر که بخواهی بیا که "انزلنا" طناب عرش الهی‌ست گشته آویزان نشسته اند همه انبیا بر این سفره به لقمه‌ای که بگیری از آن شوی لقمان فدای نثر روانش شود هزاران نظم که داده است پریشانی مرا سامان هزار عمر شده صرف فهم او و هنوز بدیع مانده معانی او و نحو بیان هزار فتنه بیاید هزار فتنه رود به زیر سایه قرآن نمی‌شوم نگران چنان پر است کتاب خدا ز وصف علی شود علی بشود این کتاب اگر انسان ببین به غیر علی کیست "باء بسم الله"؟! ببین شدست علی بر کتاب حق عنوان بدون نقطه چه معنا دهد کلام کسی؟! علیست مُظهِر قرآن و معنی "تبیان" خطاب آمده "بلّغ" : "علی ولی الله" که در غدیر شود حق چو آفتاب عیان به برکت علی "اکملتُ دینَکُم" آمد که با ولایت او کامل است این بنیان خلافت است فقط لایق علی آری "لَقَد تَقَمَّصَها" دیگری که وای بر آن کسی که شیعه او نیست، غرق می‌گردد علیست کشتی نوح و علیست کشتی‌بان هر آنچه گفته نبی در حق علی وحی است مُطَهّر است نبی از خطا و از هذیان بدون حب علی راه بدتر از چاه است به کعبه نه که رسد آخرش به ترکستان علی‌الصباح قیامت خدات می‌پرسد چه شد که بعد نبی، "اتبعتم الشیطان" به حکم آیه "واتوا البیوتَ من ابواب" ز درب خانه نبی را فقط شوی مهمان علی‌ست باب ورودی علم پیغمبر گمان مکن که بود شهر بی در و دربان علی‌ست سرّ "یدالله فوق ایدیهم" که اوست آیت عظمای حق به عالمیان علی‌ست علّت جمع ضمیر "انفسنا" به جز علی چه کسی بوده بر پیمبر جان علی‌ست هادی امت پس از نبی به صراط صراط نیست برای مُحبّ او لغزان علی‌ست وجه خداوند "ذوالجلال" بلی در آن زمان که شود "کُلُّ مَن علیها فان" علی‌ست ساقی کوثر، علی‌ست رحمت محض و غیر اوست سرابی که "یَحسَبُ الظَمئان" علی‌ست صاحب علم کتاب و شاهد وحی کجاست عالم و جاهل به یکدگر یکسان؟! علی و فاطمه مصداق آن دو دریایند به جز حسین و حسن نیست "لُوء لُوء و مَرجان" قسم به آیه "تَبّت یدا" بریده شود دو دست هر که زند دست جز بر این دامان اگر‌که تیغ به رویم کشند می‌مانم نمیشوم ز مسیر غدیر رو گردان به حشر گر‌که شفاعت کند گناه مرا ثواب می‌خورد آن روز غبطه بر عصیان بگیر دست مرا بیقرارِ نام توأم کویر خشک منم من، تویی تویی باران فقط ترنم نام تو جان دهد ما را شبیه آب خنک در میان تابستان ** سخن به آب رسید و ز غصه آب شدم عطش چه کرد که "صار السماء مثل دخان" رسیده است خطاب "ارجعی الی ربک" خدا کند نخورد سنگ بر لب و دندان فدای قاری قرآن که تشنه‌لب بود و نداد جرعه‌ی آبی کسی به آن عطشان آهای شمر تو را ذره‌ای طهارت نیست مزن بدون وضو دست خویش بر قرآن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در مدح نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت «الم اعهد الیکم یا بنی آدم» برایم خواند از آن عهدی که آدم بست - آن پیمان - برایم گفت برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق می‌زد به یاد نوح بود، از کشتی و طوفان برایم گفت به ابراهیم و موسی و به اِل‌یاسین سلامی کرد به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت «محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک» زمین را زیر و رو کرد، از غم پنهان برایم گفت سپس «ان الذین آمنوا» را بر زبان آورد نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت مرا خوف و رجای حرف‌هایش جذب خود می‌کرد که آیه آیه از تکویر و الرحمان برایم گفت هزار و چندصد سال است در دل حرف ها دارد شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالم را سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در مدح کلام نوری و روشن‌ترین کتابی تو چرا کتاب بگویم که آفتابی تو در این زمانه ظلمت چراغ بیداری به دیدگان و به دل‌های غرقِ خوابی تو به تشنگان کویری که راه گم کردند اگر بقیه سراب‌اند، عین آبی تو  به دوستان چو نسیمی لطیف و روح‌نواز به دشمنانِ خدا آتشین‌خطابی تو به مؤمنین چه بگویم که آیه‌های بهشت به هر چه کفر ولی آیهٔ عذابی تو سؤال توست که «فأتوا بسورة مثله» به این سوال خودت بهترین جوابی تو تو آن شراب طهوری که وعده داده خدا بریز تا که بنوشم، همان شرابی تو! در این زمانهٔ سرشار از فریب و دروغ به راستی که همان حرف بی‌نقابی تو شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آیات قرآن یک به یک آیات زهراست آیینه‌ی دنیا تماماً مات زهراست از پای تا سر فاطمه تنها علی بود اثبات مولا در غدیر اثبات زهراست دستاس عالم را به دستش داده بودند هستی سراسر مملو از ذرات زهراست ما که به جای خود، پیمبر هم وجودش از برکت مولا و از برْکات زهراست تا پای جان پای علی باشید آری این از سفارش‌ها و تأکیدات زهراست چیزی که کامل می‌کند دین را نماز است آن هم که اکمالش به تسبیحات زهراست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رجب! که ماه تو را فیض روز و شب دادند رجب! که نهر بهشتی تو را لقب دادند: حسین بین دو تا نهر آب عطشان بود فرات اگر چه به دشت بلا خروشان بود خروش اشک من از خشکی لبش باشد حضور قلب من از فیض یا ربش باشد همیشه از کرمش زیر منت اویم به جانب حرمش السلام می گویم سلام کرب و بلا! حاجتم شده این بار زیارت رجبیّه! به زیر قُبّه ی یار سلام کرب و بلا! کاش نیمه ی این ماه به یاد داغ عقیله رِسَم به قربانگاه شکست این دل عاشق به رسم هر روزی دوباره آمده یادم چه بیت جانسوزی: «چه کربلاست که آدم به هوش می آید هنوز ناله ی زینب به گوش می آید» شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هم نشسته آخر هر شاهراهی کربلا هم گدایی می‌کند هر پادشاهی کربلا من در این دلمردگی‌ها زندگی هم می‌کنم (می روم گاهی خراسان گاه‌گاهی کربلا) عشق هم راه است و هم همراه، من هم پا به پاش کاش باشد آخر هر سر به راهی کربلا آب دادم دست بابا، دست بالا بُرد و گفت قسمت هر روزت ای فرزند، الهی کربلا من چه می‌دانم چه طعمی دارد اما گفته‌اند : آی می‌چسبد نسیمی، صبحگاهی کربلا حال من را خوب می‌فهمند اهل خانه‌ام بسکه عمری گفته‌ام بعد از هر آهی کربلا هفت دریا، هشت وادی، نُه فلک، ده کهکشان کُلُ یومٍ، کُلُ ارضٍ.... تا بخواهی کربلا.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلم‌ گرفته از این روزگار زجرآور جهان که لطف ندارد بگو نجف چه خبر تمام کون و مکان را اگر نگاه کنی جز او کسی به نظرها نمیرسد به نظر همه اجاره نشین شهنشه نجفیم زمین عمارت شخصی اوست سرتاسر مسیح میشوم و مُرده زنده خواهم‌‌ کرد به دست من برسد خاک پایی از قنبر هوارِ میثم تمار روی دار این بود ضرر نکرده کسی که در عشق کرده ضرر هراسِ مرگ بدل شد به اشتیاق وصال "فَمَن یَمُت یَرَنی" تا شنیدم از مادر به خاکِ تیره نخواهد نشست میّت ما درون قبر بریزند تربت حیدر دل شکسته ی مارا چه میشود بخرند برای او بفرستند، هِدیه روز پدر چه عافیت چه بلا، راضی ام به تقدیرم به دستِ دست‌خدا هست تا قضا و قدر مَبین که پیرهن وصله دار می پوشد تراب با نظر بوتراب گردد زر علیست کیسه به دوش مدینه و کوفه علی به سوره ی انفاق و هل اتی مظهر به جز علی چه کسی قادر است وقت نبرد سلاح خویش ببخشد به دشمن کافر امیر بودن و هم سفره ی فقیر شدن از عهده ی احدی غیر از او نیامده بر نوشتم آنچه که خوبیست را به پای علی نوشتم آنچه بدی هست، پای آن سه نفر یکی ز جنگ فراری یکی بلاگردان بگو کدام شود جانشین پیغمبر؟! اگر ملاک جگر هست؛ "ماجرای ِ مَبیت " اگر که قدرت بازوست؛ قلعه ی خیبر کَنَنده ی در خیبر اگر چه بوده ولی شکسته است غرورش در آستانه ی در سروده گروه شعری " " © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در خاک پای یار بودن سهم خاکستر نبود سوختن در عاشقی در طالع این پَر نبود کاسبِ گریه تمامِ سال سودش خالص است بد ضرر کردم، هر از گاهی که چشمم تر نبود من به هرکس رو زدم..، زد ظرف فقرم را شکست سرپناه این گدا جز سایه‌ی این در نبود سخت دلگیرم خدایا..، تو در آغوشم بگیر هیچ نفعی در جدایی از دَرَت آخر نبود بازی دنیا خرابم کرد..، خوبم می‌کنی؟ کاش نقشِ روسیاه این‌قَدر دردآور نبود هرچه بد کردیم..، زهرا دست ما را ول نکرد ما همه بی آبرو بودیم اگر مادر نبود یا مَن اَرجُوهُ لِکُلِّ خَیرِ من یعنی نجف هرکجا جز خانه‌ی حیدر به غیر شر نبود باطن هر  «یاالهی» گفتن ما  «یا‌علی» است آینه‌دار خدا وقتی به جز حیدر نبود این دل وامانده‌ی من آرزویش کربلاست کنج صحن شاه..، امشب..، جای این نوکر نبود؟! هرکسی پرسید آقا کیست؟! من گفتم: حسین... هیچ‌اربابی از ارباب خودم بهتر نبود ▪️ ▪️ شمر! این لب‌تشنه جز یک جرعه‌آب از تو چه خواست؟! آب هم، گیرم ندادی..، پاسخش خنجر نبود هیچ داغی سخت‌تر از این مصیبت می‌شود؟!: قَدر زن‌های حرم در خیمه‌ها معجر نبود... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یا مَن اَرجُوهُ لِکُلِّ خَیرِ من یعنی نجف هرکجا جز خانه‌ی حیدر به غیر شر نبود شاعر: @dobeity_robaey