بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
#محمود_اسدی
▶️
کمی آهسته برو رفتنت آقا سخت است
رفتنت از حرم،ای ماه دل آرا سخت است
از لب خشک و ترک خورده ی تو آب شدم
تشنه جان دادن تشنه،لب دریا سخت است
@hosenih
بعد تو گو چه کنند این زن و بچه در دشت
گر بمانند همه بی کس و تنها سخت است
همه از رفتن تو اشک بریزند ولی
بعد تو بر غم ما خنده ی اعدا سخت است
برو ای هست خدا،دست خدا همراهت
بخدا،خون خدا داغ تو بر ما سخت است
@hosenih
می روی کاش به زیر سم مرکب نروی
گر شود جسم تو پامال به صحرا سخت است
جای زهرا به گلوی تو زنم بوسه ولی
سر بریدن ز تنت ای گل زیبا سخت است
قصدشان است که با چکمه برَت گردانند
گر شوی زیر و زبر در بر زهرا سخت است
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
#موسی_علیمرادی
▶️
کمی آرام برو کم شود این خون جگری
برده ای دل زهمه کاش زمن جان ببری
من هنوزم به دلم مانده تماشات کنم
چقدر زود شد ایام وصالت سپری
@hosenih
با تن پر پر اکبر چه وداعی کردی
بی عصا مانده ای ودست به روی کمری
تک تک اهل حرم دست به دامان تواند
سرپیری چقدر ناز تو باید بخری
مثل زهرا به سرت شانه کشیدم ای کاش
که نیفتد سر گیسوی تو دست دگری
@hosenih
نا امیدم که تو را باز ببینم اما
روی تل منتظرم تا که بگیرم خبری
ساربان مینگرد بد به دلم افتاده
می روی کاش که انگشتر خود را نبری
چادر خاکی من را نتکان گریه نکن
که مهیا شده ام بگذرم از هر گذری
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#حسین_ایزدی
▶️
بین گودال پیکری گم شد
یادگاری مادری گم شد
آن قدر تیر و تیغ ونیزه زدند
که در آن بین خنجری گم شد
@hosenih
مثل الماس هزار تکه شدی
تکههایی ز گوهری گم شد
تا به ده اسب نعل تازه زدند
تا چهار فرسخی پری گم شد
حرف انگشتری وسط نکشید
هدیه سرخ خواهری گم شد
@hosenih
روی نیزه سری نمیشد جا
بین هجده سنان سری گم شد
حمله کردند و امر شد به فرار
وسط دشت دختری گم شد
تا یکی را نجات داد عمه ...
خبر آمد که دیگری گم شد
@hosenih
حمله کردند، هر چه شد بردند
ناگهان چند معجری گم شد
ناله میزد رباب پی در پی
گاهواره ز اصغری گم شد
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#محمود_ژولیده
▶️
آنانکه در قتال به شدت شتافتند
با هتک حرمتت به حریمت شتافتند
تا بر سرت اراذل و اوباش ریختند
جمعی به خیمه بهر غنیمت شتافتند
@hosenih
تو از نفس فتادی و تازه نفس رسید
رزازها سواره به جسمت شتافتند
زد نعره ابن سعد که خونش مباح شد
یک عده بی حیا به اطاعت شتافتند
والشمرُ جالسُن،،، نه فقط شمر بی حیا
رجاله ها به اوج شقاوت شتافتند
@hosenih
از لابلای خنجر و شمشیر و نیزه ها
شِن های تیز هم به عداوت شتافتند
حالا خیالشان ز علمدار راحت است
یک عده بی هوا به خیامت شتافتند
دستان پُر ز سیلی و پاهای پُر لگد
دنبال کودکان به قساوت شتافتند
@hosenih
ای وایِ من، که چادر زنها کشیده شد
نامردها به قصد جسارت شتافتند
ناموس فاطمه همه فریاد میزدند
حالا فرشته ها به اعانت شتافتند
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_شهادت
#حمیدرضا_محسنات
▶️
گودال میبرند که قربانی ات کنند
در تیر های حرمله زندانی ات کنند
لب تشنه جان سپردی و این ابرهای تار
حسرت به دل شدند که بارانی ات کنند
@hosenih
صحرای کربلای تو آباد تر شود
محکوم هر چقدر به ویرانی ات کنند
اسلامِ این قبیله یزیدیست , یا حسین
بهتر همانکه شک به مسلمانی ات کنند
باید پس از گرفتن نور نگاه تو
فکری به حال لهجه ی قرآنی ات کنند
@hosenih
در معبد "مسیح" گران میشود سرت
گر "مسلمین" به نیزه ای ارزانی ات کنند
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#حامد_اشتری
▶️
بالای سرت رسید و دستش پُر بود
از کندی خنجر خودش دلخور بود
@hosenih
مردی که پس از کشتن تو در دستش
یک روسری و مقنعه و چادر بود
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#وحید_محمدی
▶️
و الشّمر جالسٌ نفس انبیا گرفت
خورشید تیره گشت و دوباره هوا گرفت
دارد تمام عرش خدا می خورد زمین
و الشمر جالسٌ همه عالم عزا گرفت
@hosenih
والشمر جالسٌ همه جا زیر و رو شده
خنجر به روی حنجر آقای ما گرفت
و الشمر جالسٌ تن صد چاک روی خاک
و الشمر جالسٌ نفس مصطفی گرفت
زهرا کنار گودی گودال آمده
و الشمر جالسٌ دل خیرا النسا گرفت
@hosenih
و الشمر جالسٌ سر او را گرفت و بعد ...
زینب به روی تل دم وا احمدا گرفت
زینب به روی تل به سر و سینه می زند
آنقدر ناله زد نزنیدش، صدا گرفت
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#مرضیه_عاطفی
▶️
کینه ها چون بود مادرزاد...آمد مادرت
کردی از پهلویِ او تا یاد...آمد مادرت
غربت و تنهایی ات بر هیچکس پوشیده نیست
تا نباشی هیچ دشمن-شاد...آمد مادرت
@hosenih
حُرمتِ خونت حلالِ عدّه ای لقمه حرام
کشتنت چونکه نبود ایراد...آمد مادرت
ضربهٔ شمشیر کاری بود و روی پیکرت
اولین زخمی که شد ایجاد...آمد مادرت
شمر(لع) وقتی در دلِ گودال، محکم پا گذاشت
گفت تا که «هر چه باداباد»...آمد مادرت
@hosenih
عرش تا فریاد زد ای وای بر روی زمین-
زینت دوش نبی افتاد...آمد مادرت
تشنه بودی! بر گلویت رویِ خاکِ کربلا
تا به جای آب، خنجر داد...آمد مادرت
قتلگاهت شد شلوغ و پیکرت از حال رفت
آسمان دق کرد و زد فریاد...آمد مادرت
@hosenih
ای زبانم لال، کو پیراهن و انگشترت
کو «سرت»؟! شد غارتت آزاد...آمد مادرت
این طرف میگفت با گریه «بنیَّ»؛ آن طرف
رفت تا که خیمه ها بر باد...آمد مادرت!
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#غلامرضا_سازگار
▶️
به بسم الله در گودال می رفت
الف قامت ولی چون دال می رفت
@hosenih
دل صیاد دائم شاد می شد
که کم کم صید او از حال می رفت
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
#محمود_اسدی
▶️
وای اگر بعد تومن زنده بمانم چه کنم
"بی تو بی تاب تر از برگ خزانم چه کنم"
قاتلت نیزه نشد داغ علی کشت تو را
حال داغ تو شده قاتل جانم چه کنم
@hosenih
بس که امروز دویدم رمق از پایم رفت
بخدا نیست دگر تاب و توانم چه کنم
لرزه افتاد تنم تاتنت افتاد بخاک
ناخود آگاه شده ورد زبانم چه کنم
جابجا تا بدنت شد قد زینب تاشد
من زداغ تو ببین همچو کمانم چه کنم
@hosenih
رحمت واسعه ای در همه جا پخش شدی
اثر نعل همین است،ندانم چه کنم
کاش پیدا نشود قبر علی اصغر تو
نیزه ها پشت حرم،دل نگرانم چه کنم
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#علی_اصغر_یزدی
▶️
روی جسمَش نیزه و تیر و سِنان افتاده بود
زیر خنجر سر پناه کاروان افتاده بود
شمر،باچَکمه به روی سینه اش می ایستاد
در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود
@hosenih
جای خود را با لَگَد های سَنان تعویض کرد
خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود
یادگار مادر او را به غارت برده اند
جامه ی شاهی به دست این و آن افتاده بود
شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد
برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود
@hosenih
نعل ها طوری عمل کردند که از پیکرش
گوشه ی گودال قدری استخوان افتاده بود
در نگاه تار او اهل حرم می سوختند
قرعه ی آتش به نام کودکان افتاده بود
روی نیزه بستن سَر، کار آسانی نبود
از قضا این کار، دست کاردان افتاده بود
@hosenih
بارش ظلمت بیابان را به خون آغشته کرد
بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود
*
دخترش کنج خرابه ناگهان تبخال زد
چون که یاد ضربه های خیزران افتاده بود ...
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#حسین_ایزدی
▶️
عرش افتاده در ته گودال
آفتاب و قمر ته گودال
وسط لشگری ز حرمله ها
یک نفر بی سپر ته گودال
@hosenih
حجم گودال کوچک است، اما
ریخته ده نفر ته گودال
همه دشت از عطش میسوخت
از همه بیشتر ته گودال ...
هر چه در کوفه بوده اینجا هست
سنگ...نیزه...تبر...ته گودال
@hosenih
تا به یک نیزه تکیه کرد، آمد ...
ضربهای بی خبر ته گودال
قبل خون سر و لب و سینه
ریخت خون جگر ته گودال
من که (إنا الیه) خواهم خواند
برود شمر اگر ته گودال
@hosenih
پر شده دشت از تمام تنش
ولی افتاده سر ته گودال
بعدازآن نعلهای تازه دگر ...
پیکری نیست در ته گودال ...
کودکی عصر واقعه جان داد
دید بی سر ... پدر ... ته گودال
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih