eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
50هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
397 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بسم رب العشق، یعنی بسم رب الفاطمه نور دیده، ذکر بر لب، مهر در دل فاطمه در شب غم های حیدر، ماه کامل فاطمه آیه ی تشخیص بین حق و باطل، فاطمه رهروِ عشق است و راه عشق را رهبر شده مرجع تقلید فرزندان پیغمبر شده آفرینش از شعاع نور او نشأت گرفت آفتاب از گوشه چشمان او طلعت گرفت در ولای او خدا از انبیا بیعت گرفت شأن انسان از وجود فاطمه عزت گرفت آدمی جان دارد اصلاً تا فدای او شود آسمان ایجاد شد تا خاک پای او شود @hosenih او که در ایجاد با احمد برابر گشته است بر زنان نه، بر تمام خلق سرور گشته است حجت هر سیزده معصوم دیگر گشته است مثل یک پروانه دائم دور حیدر گشته است هم گل یاس علی زهراست، هم پروانه اش هم انیس خلوت او، هم چراغ خانه اش چشم اهل آسمان روشن به زهرا بودنش جلوه ذات خداوندی ست یکتا بودنش مادری تمثیلی از امّ ابیها بودنش لؤلؤ و مرجان شده محصول دریا بودنش چشمه ی کوثر همین که سوی دریا رفته است جایگاه زن هزاران بار بالا رفته است پیش نابینا حجابش را رعایت می کند چادرش قومی یهودی را هدایت می کند در نمازش گاه، خود را هم تلاوت می کند از علی، تا پای جان دادن حمایت می کند خواست تا یاری آن مظلوم بی یاور کند رفت پشت در که پشتیبانی حیدر کند عده ای بی معرفت آتش به دریا می‌زدند جای دستان نبی را با کف پا می زدند پشت در، از عمد هی در را به زهرا می‌زدند دست قرآن بسته بود و کوثرش را می‌زدند پشت هر مردی ز داغ همسرش خم می‌شود مرد میخواهد که غم های علی را بشنود: با لگد بر درب خانه، عقده ها ابراز شد پشت در ماندی و ماتم با دلم دمساز شد دست من تا بسته شد روی مغیره باز شد با غلافی مرگ تدریجی من آغاز شد نام مهدی را که آوردی دلم آتش گرفت فضه را وقتی صدا کردی دلم آتش گرفت @hosenih در میان بستر افتادی نگاهت می‌کنم بغض دارم، پیش تو اما رعایت می‌کنم گاه شبها می‌روم با چاه خلوت می‌کنم در میان شهر خیلی حس غربت می کنم هی به هم با گوشه ابرو نشانم میدهند بعضی از نامردها بازو نشانم میدهند دست بر پهلو نگیر و قامتم را خم نکن رو نگیر و خاک عالم بر سر عالم نکن سایه ات را از سر حیدر بیا و کم نکن بعد تو تنهای تنها می‌شوم، ترکم نکن خوب می دانم بخواهی میتوانی فاطمه می شود یک روز دیگر هم بمانی فاطمه؟! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
به مناسبت شهادت مالک اشتر انقلاب #حاج_قاسم_سلیمانی ودر آن خلد برین محفل نورانی بود مغنیه، کا ظمی و پیر جمارانی بود گوشه ای باقری وباکری ودر طرفی حججی، همت و خرازی و تهرانی بود بود در دست اباالفضل علمدار علم ودر آغوش حسین جای سلیمانی بود پس از آن نیز در آغوش شه کرببلا جای بو مهدی و آن مومن ربانی بود همه در نور حسین بن علی غرق شدند لحظه ها لحظه ی روحانی و عرفانی بود شاعر: #جواد_کریم_زاده @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خودت را در میان صحنه محشر تصور کن خودت را بی کس و بی یارو بی یاور تصور کن خودت را در میان شعله ها در موجی از آتش خودت را در میان دود و خاکستر تصور کن @hosenih تصور کن خودت را در میان کوچه ی تنگی و در آن کودکی را پیش یک مادر تصور کن و بعدش مادری را که گرفته دست کودک را و آنها را میان خیل یک لشکر تصور کن و در ذهنت تجسم کن 40 نامرد جنگی را که صف بستند پشت خانه حیدر، تصور کن- 40 نامرد جنگی و رخ ناموس پیغمبر خودت تا انتهای قصه را دیگر تصور کن بیا و بعد از این مثل علی فردای زینب را تو از امروز با ساقی بی کوثر تصور کن و این یعنی به یاد آور دوباره بیت اول را خودت را در میان صحنه محشر تصور کن بیا یک بار در عمرت فقط یک بار در عمرت تمام نخل ها را در سرت بی سر تصور کن تصور کن تو هم در گودی مقتل زمین خوردی و حالا شمر را با چکمه اش بهتر تصور کن @hosenih بیا من بعد قاسم را علی اکبر تصور کن بیا من بعد اکبر را علی اصغر تصور کن ... بماند داستان شام و مهمانی و بزم می خودت تا انتهای قصه را دیگر تصور کن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ جز گُل که می فهمد غم پرپر شدن را در آتشی از کینه خاکستر شدن را زهراست آنکه نوح و ابراهیم و عیسی مدیون او هستند پیغمبر شدن را @hosenih لحظه به لحظه با تمام عشق آموخت زهرا به فرزندان خود حیدر شدن را نالایقم اما خدا را شکر، چشمم در روضه دارد افتخار تر شدن را در عالم زر هر که چیزی از خدا خواست ما هم طلب کردیم از او نوکر شدن را با شوق خاک پای زهرا می شوم تا پیدا کنم شایستگی زر شدن را وقتی که زهرا در میان کوچه افتاد حس کرد حیدر داغ بی لشکر شدن را با کینه در می زد به خود می گفت باید از او بگیرم لذت مادر شدن را دریا به حال چشم هایت گریه می کرد سجاده هنگام دعایت گریه می کرد آن روز آتش شرمسار چادرت بود آن روز میخ در برایت گریه می کرد وقت قنوتت دست تو بالا نمی رفت افلاک با هر ربنایت گریه می کرد وقتی علی را سوی مسجد می کشاندند جبریل آنجا پا به پایت گریه می کرد @hosenih جای تو خالی بود در گودال اما زینب غریبانه به جایت گریه می کرد پروانه ای روی مزارت عاشقانه در حسرت صحن و سرایت گریه می کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
به مناسبت شهادت مالک اشتر انقلاب #حاج_قاسم_سلیمانی کس نمی داند این چه میدانی است عاشقی آخرش پریشانی است در فراقی که باورش سخت است سهم دل های زار حیرانی است انتقامی چو موج در راه است حال دریای عشق طوفانی است خون ما را به جوش آوردید غیرت ما عیارش ایرانی است یک پرستو به آسمان پر زد بازهم در بهشت مهمانی است بعد از این هر جوان آزاده پیرو قاسم سلیمانی است شاعر: #امیرحسین_حیدری @hosenih
به مناسبت اولین گام #انتقام_سخت شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی و همرزمانش بای بسم اللهِ بسم اللهِ قاصم بود این انتقام بند کفش حاج قاسم بود این تا بدانی انتقام سخت ما در حدّ چیست سیلی بسیار آرام و ملایم بود این @hosenih ظلم را آسان نمی گیریم، پاسخ می دهیم پاسخی دندان شکن با ظلم ظالم بود این مردک دیوانه بیمار است، موی خویش را زرد کِی می کرد اگر یک ذرّه سالم بود این؟ تا یقین داند که دوران بزن دررُو گذشت ما زدیم و او تماشا کرد؛ لازم بود این ما مراسم ها برای او تدارک دیده ایم فشفشه باران آغاز مراسم بود این @hosenih رهبر ما با امام عصر دارد ارتباط جمله ای از آیت اللهِ مکارم بود این حاج قاسم از علامات ظهور است ای رفیق این شهادت نیز آری، از علائم بود این شاعر: #مهدی_جهاندار #زهرا_سپهکار @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ظلم و کینه به حق فاطمه ام بی حد شد راه او در وسط کوچه ی تنگی سد شد @hosenih پیش چشمان حسن دست عدو بالا رفت صورت کعبه ی حیدر،حجرالاسود شد ضربه ی سیلی آن دست به گوشم آمد همسرم خورد به دیوار،برایم بد شد نه فقط بین گذر،بلکه به خانه دیدم لگد خصم به پهلوی گلم ممتد شد @hosenih زیر در ماندن یارم چقدر طول کشید در روی فاطمه و دشمن از آن در،رد شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت شهادت مالک اشتر انقلاب شاعر: ▶️ عشق بی‌پرواست، بسم الله الرحمن الرحیم هرکسی با ماست، بسم الله الرحمن الرحیم رودِ جاری از ستیغ کوه‌های گریه‌خیز مقصدش دریاست، بسم الله الرحمن الرحیم @hosenih البلاء للولا… این داغ، داغی ساده نیست جنس غم اعلاست بسم الله الرحمن الرحیم خون نمی‌خوابد، به آیات سحرخیزش قسم! خط خون خواناست: بسم الله الرحمن الرحیم خطبه‌ی شمشیرها را تیزتر باید نوشت ظهر عاشوراست! بسم الله الرحمن الرحیم سینه‌زن‌ها علقمه‌ست اینجا! علمداری کنید! روضه‌ی سقاست، بسم الله الرحمن الرحیم دست او بر خاک افتاده‌ست و با این حال باز پرچمش بالاست بسم الله الرحمن الرحیم شهرتش از قله‌های شرق تا اعماق غرب… او جهان‌آراست، بسم الله الرحمن الرحیم مثل چشمانش که در دل‌ها نفوذی ژرف داشت خون او گیراست بسم الله الرحمن الرحیم انتقام سختِ باغ از قاتلان سروها بی‌ اگر اماست بسم الله الرحمن الرحیم حکم از فرماندهی ماه در شب آمده لازم الاجراست، بسم الله الرحمن الرحیم باشد! امشب اشک و امشب داغ، اما انتقام مطلع فرداست، بسم الله الرحمن الرحیم ابرهای انقلابی! کینه‌هاتان بیش باد! بغض، طوفان‌زاست، بسم الله الرحمن الرحیم @hosenih صبح نزدیک است آری در شبیخون شفق حمله برق‌آساست، بسم الله الرحمن الرحیم وعده‌گاه ما و ارواح شهیدان بعد از این مسجد الاقصاست بسم الله الرحمن الرحیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گفتم این اشک که مرحم بشود حیف نشد مرحم آتشِ قلبم بشود حیف نشد مادرم گفت نگو ،  سوختم از خاموشی زینب ای کاش که مَحرم بشود....حیف نشد @hosenih فدک  و خانه‌ی امن و جگری بی آتش گفتم ای کاش که با هم بشود حیف نشد رفته بودیم بیاییم  مگر مادرمان ذره‌ای راحت از این غم بشود حیف نشد هرچه کردم به کناری بروند و برویم راهی از کوچه فراهم بشود حیف  نشد خواستم چادرِ مادر نخورَد خاک که خورد جایِ او قامتِ من خم بشود حیف نشد @hosenih خواستم نشکند آنروز غرورم که شکست مانع آنهمه ماتم بشود حیف نشد کوچه‌اش سنگ و دلش سنگ و دو دستش سنگین خواستم ضربت او کم بشود حیف نشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ صبحت بخیر! همسر من!هم قطار من! یکروز دیگر است که هستی کنار من.. شکرخدا!گمان کنم امروز بهتری! پیراهن جدید مبارک! بهار من! @hosenih نان که تو می پزی چقدر مزه میدهد! نان پخته ای که سر برسد انتظار من از آتش تنور کمی فاصله بگیر! آتش بد است با من و با روزگار من.. مثل قدیم باز "علی جان" صدام کن دستی بکش بروی دل بی قرار من زهرا! برات لقمه گرفتم!قبول کن! روزه بس است آب شدی روزه دار من! افتاده ام‌ به پات!بمان!جان من بمان! رحمی بکن به گریه اطفال زار من اسما!برای خانه دوتابوت لازم است.. مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من من‌ بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟! تا عرش رفت آه دل ذولفقار من روز دهم قرار من و تو دم غروب وقتی که خورده است به مقتل گذار من @hosenih وقتی که شمر رفته روی سینه حسین سر میبرد مقابل چشمان تار من خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند وای از غرور دختر ناقه سوار من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
به مناسبت شهادت مالک اشتر انقلاب #حاج_قاسم_سلیمانی زخم دوری تو را مرهم و درمانی نیست بی سبب ساحل دل این همه طوفانی نیست هرچه گشتیم در این خاک ندیدیم چرا؟! چشم هایی که ز هجران تو بارانی نیست! بین دلهای همه تا به ابد خانه ی توست چون فراموشی این عشق به آسانی نیست خوب گفتند که حتی سر منحوس ترامپ ارزشش بیشتر از کفش سلیمانی نیست شور خونخواهی ما تلخ کند کام شما انتقامی که در آن نقطه پایانی نیست شاعر: #محسن_زعفرانیه @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در لجن زار معاصی، از بها افتاده ایم دور از مولای خود در تنگنا افتاده ایم راه را گم کرده و بیراهه دائم می رویم در غل و زنجیرِ اوهام خطا افتاده ایم @hosenih کیست بیچاره تر از ما بندگان بی پناه؟! از امام عصر، از مولا جدا افتاده ایم برکت از اموال مردم رفت، مشکل از کجاست؟! گیرِ مال شبهه و مال ربا افتاده ایم رنگ ایمان رفته از این شهر، تقوا رفته است وای بر ما... شاید از چشم خدا افتاده ایم منتقم، خون شهیدان ریخت، دیگر العجل با امید فتح در راه شما افتاده ایم با تمام غصه ها، از رحمت صاحب زمان در پناه خیمه ی خیرالنسا افتاده ایم هیچ کس ما را زمین افتاده در دنیا ندید در نجف تنها به پای مرتضی افتاده ایم فاطمیه آمد و ما هم به حالِ گریه بر... چادری که ماند زیر دست و پا افتاده ایم @hosenih یاد آن ساعت که در افتاد روی فاطمه یاد مظلومیت آل عبا افتاده ایم یاد درد سینه ی زهرا میان بسترش یاد آن مظلومه بر حال بکا افتاده ایم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih