eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ظلم و کینه به حق فاطمه ام بی حد شد راه او در وسط کوچه ی تنگی سد شد @hosenih پیش چشمان حسن دست عدو بالا رفت صورت کعبه ی حیدر،حجرالاسود شد ضربه ی سیلی آن دست به گوشم آمد همسرم خورد به دیوار،برایم بد شد نه فقط بین گذر،بلکه به خانه دیدم لگد خصم به پهلوی گلم ممتد شد @hosenih زیر در ماندن یارم چقدر طول کشید در روی فاطمه و دشمن از آن در،رد شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت شهادت مالک اشتر انقلاب شاعر: ▶️ عشق بی‌پرواست، بسم الله الرحمن الرحیم هرکسی با ماست، بسم الله الرحمن الرحیم رودِ جاری از ستیغ کوه‌های گریه‌خیز مقصدش دریاست، بسم الله الرحمن الرحیم @hosenih البلاء للولا… این داغ، داغی ساده نیست جنس غم اعلاست بسم الله الرحمن الرحیم خون نمی‌خوابد، به آیات سحرخیزش قسم! خط خون خواناست: بسم الله الرحمن الرحیم خطبه‌ی شمشیرها را تیزتر باید نوشت ظهر عاشوراست! بسم الله الرحمن الرحیم سینه‌زن‌ها علقمه‌ست اینجا! علمداری کنید! روضه‌ی سقاست، بسم الله الرحمن الرحیم دست او بر خاک افتاده‌ست و با این حال باز پرچمش بالاست بسم الله الرحمن الرحیم شهرتش از قله‌های شرق تا اعماق غرب… او جهان‌آراست، بسم الله الرحمن الرحیم مثل چشمانش که در دل‌ها نفوذی ژرف داشت خون او گیراست بسم الله الرحمن الرحیم انتقام سختِ باغ از قاتلان سروها بی‌ اگر اماست بسم الله الرحمن الرحیم حکم از فرماندهی ماه در شب آمده لازم الاجراست، بسم الله الرحمن الرحیم باشد! امشب اشک و امشب داغ، اما انتقام مطلع فرداست، بسم الله الرحمن الرحیم ابرهای انقلابی! کینه‌هاتان بیش باد! بغض، طوفان‌زاست، بسم الله الرحمن الرحیم @hosenih صبح نزدیک است آری در شبیخون شفق حمله برق‌آساست، بسم الله الرحمن الرحیم وعده‌گاه ما و ارواح شهیدان بعد از این مسجد الاقصاست بسم الله الرحمن الرحیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گفتم این اشک که مرحم بشود حیف نشد مرحم آتشِ قلبم بشود حیف نشد مادرم گفت نگو ،  سوختم از خاموشی زینب ای کاش که مَحرم بشود....حیف نشد @hosenih فدک  و خانه‌ی امن و جگری بی آتش گفتم ای کاش که با هم بشود حیف نشد رفته بودیم بیاییم  مگر مادرمان ذره‌ای راحت از این غم بشود حیف نشد هرچه کردم به کناری بروند و برویم راهی از کوچه فراهم بشود حیف  نشد خواستم چادرِ مادر نخورَد خاک که خورد جایِ او قامتِ من خم بشود حیف نشد @hosenih خواستم نشکند آنروز غرورم که شکست مانع آنهمه ماتم بشود حیف نشد کوچه‌اش سنگ و دلش سنگ و دو دستش سنگین خواستم ضربت او کم بشود حیف نشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ صبحت بخیر! همسر من!هم قطار من! یکروز دیگر است که هستی کنار من.. شکرخدا!گمان کنم امروز بهتری! پیراهن جدید مبارک! بهار من! @hosenih نان که تو می پزی چقدر مزه میدهد! نان پخته ای که سر برسد انتظار من از آتش تنور کمی فاصله بگیر! آتش بد است با من و با روزگار من.. مثل قدیم باز "علی جان" صدام کن دستی بکش بروی دل بی قرار من زهرا! برات لقمه گرفتم!قبول کن! روزه بس است آب شدی روزه دار من! افتاده ام‌ به پات!بمان!جان من بمان! رحمی بکن به گریه اطفال زار من اسما!برای خانه دوتابوت لازم است.. مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من من‌ بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟! تا عرش رفت آه دل ذولفقار من روز دهم قرار من و تو دم غروب وقتی که خورده است به مقتل گذار من @hosenih وقتی که شمر رفته روی سینه حسین سر میبرد مقابل چشمان تار من خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند وای از غرور دختر ناقه سوار من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
به مناسبت شهادت مالک اشتر انقلاب #حاج_قاسم_سلیمانی زخم دوری تو را مرهم و درمانی نیست بی سبب ساحل دل این همه طوفانی نیست هرچه گشتیم در این خاک ندیدیم چرا؟! چشم هایی که ز هجران تو بارانی نیست! بین دلهای همه تا به ابد خانه ی توست چون فراموشی این عشق به آسانی نیست خوب گفتند که حتی سر منحوس ترامپ ارزشش بیشتر از کفش سلیمانی نیست شور خونخواهی ما تلخ کند کام شما انتقامی که در آن نقطه پایانی نیست شاعر: #محسن_زعفرانیه @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در لجن زار معاصی، از بها افتاده ایم دور از مولای خود در تنگنا افتاده ایم راه را گم کرده و بیراهه دائم می رویم در غل و زنجیرِ اوهام خطا افتاده ایم @hosenih کیست بیچاره تر از ما بندگان بی پناه؟! از امام عصر، از مولا جدا افتاده ایم برکت از اموال مردم رفت، مشکل از کجاست؟! گیرِ مال شبهه و مال ربا افتاده ایم رنگ ایمان رفته از این شهر، تقوا رفته است وای بر ما... شاید از چشم خدا افتاده ایم منتقم، خون شهیدان ریخت، دیگر العجل با امید فتح در راه شما افتاده ایم با تمام غصه ها، از رحمت صاحب زمان در پناه خیمه ی خیرالنسا افتاده ایم هیچ کس ما را زمین افتاده در دنیا ندید در نجف تنها به پای مرتضی افتاده ایم فاطمیه آمد و ما هم به حالِ گریه بر... چادری که ماند زیر دست و پا افتاده ایم @hosenih یاد آن ساعت که در افتاد روی فاطمه یاد مظلومیت آل عبا افتاده ایم یاد درد سینه ی زهرا میان بسترش یاد آن مظلومه بر حال بکا افتاده ایم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
به مناسبت شهادت مالک اشتر انقلاب #حاج_قاسم_سلیمانی اسطوره رزم و شجاعت حاج قاسم مرد جهاد و استقامت حاج قاسم نام تو لرزانده تن مستکبران را ای با شکوه با صلابت حاج قاسم @hosenih با رفتنت یک مملکت از پا در آمد خونت به پا کرده قیامت حاج قاسم هنگام جان دادن در آغوش که بودی؟ آمد علی وقت شهادت حاج قاسم از کربلا و کاظمین و مشهد و قم تا به نجف رفتی زیارت حاج قاسم دستت جدا شد مثل و عباس و درآمد بالا سرت اشک امامت حاج قاسم تو بی هوا خوردی و در آتش تنت سوخت داری به بعضی ها شباهت حاج قاسم جسم تو را هم ظاهرا شب دفن کردن تنها نبود اما ولایت حاج قاسم به به چه تشییعی شدی سردار دلها جسم حسین بود و جسارت حاج قاسم دستت جدا شد لااقل انگشترت هست خورشید را کردند غارت حاج قاسم @hosenih اینجا کسی با دخترت کاری ندارد بی تو نمی بیند اسارت حاج قاسم راحت بخواب ای مرد اینجا کربلا نیست راحت بخواب ای مرد راحت حاج قاسم شاعر: #محمود_یوسفی @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زهرا نفس نفس زدنت می کشد مرا این رازداری حسنت می کشد مرا زهرا خودت بگو چه کنم با نبود تو حیدر فدای چهره ی زرد و کبود تو چشم و چراغ خانه ی کم سوی من ! مرو از من گذشته...محض رضای حسن مرو @hosenih جای غلاف مانده سر بازویت ولی فریاد می زدی که فدای سر علی ای کشتی نجات علی، رو گرفته ای؟ من مرده ام مگر، که تو پهلو گرفته ای ای سربلند ها همه پیش تو سر به زیر پیش حسین دست به پهلوی خود مگیر مویت در این سه ماه حسابی سپید شد محسن میان شعله ی آتش شهید شد عمرم پس از تو ، فاطمه جان! می شود تباه در هر نماز مرگ مرا از خدا بخواه دنیا بدون نور تو تار است فاطمه کار علی بدون تو زار است فاطمه بعد از تو روزگار حسن تیره می شود وقتی به خاکِ چادر تو خیره می شود باور نمی کنم که نهانی و بی صدا با دست های خویش کفن می کنم تو را از سرنوشت راه گریزی نداشتم جز دردسر برای تو چیزی نداشتم آن روزهای خاطره انگیزِ ما گذشت زهرا ببین که بعد تو بر من چه ها گذشت @hosenih بعد از تو خنده های علی را کسی ندید چون موی تو محاسن من نیز شد سفید بعد از تو چاه محرم غم های حیدر است هر شب که بی تو می گذرد صبح محشر است سر می کنم بدون تو با آهِ سینه سوز شرمنده ام که بی تو نفس می کشم هنوز ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
به مناسبت بارش برف در تهران، در روز شهادت حضرت زهرا (س) حیران شده‌ام به راهت ای برف عزیز! کو گریه و سوز و آهت ای برف عزیز! امروز عزای ماست، می دانستی کو پیرهن سیاهت ای برف عزیز شاعر: #میلاد_عرفان_پور @hosenih
#حضرت_زهرا_س_مناجات تو هستی و من به بیش و کم خواهم ساخت شعری به بیان محتشم خواهم ساخت آرامش من به خون دل آغشته ست یک روز برایتان حرم خواهم ساخت شاعره: #زهرا_آراسته‌_نیا @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از اینکه بی وفایم، خیلی دلم گرفته باید به خود بیایم، خیلی دلم گرفته «أُدعونی أَستجب» را خواندم ولی از اینکه لنگ است هر دو پایم، خیلی دلم گرفته @hosenih در خود شکستم از بغض، گفتم میانِ سجده: با اشکِ بی صدایم، خیلی دلم گرفته یارب «ظَلمتُ نفسي»، یارب «إلهی ٱلعفو» درمانده و گدایم، خیلی دلم گرفته یک عده با چه شوقی زائر شدند امّا؛ من تحبسُ الدّعایم، خیلی دلم گرفته دل ذکرِ «لاطبیبَ مَن لاطبیبَ» دارد قدری بده شفایم، خیلی دلم گرفته ردّم نکن! به وٱلله جز تو کسی ندارم کاری بکن برایم، خیلی دلم گرفته «دست از طلب ندارم» اینها همه بهانه ست دلتنگِ کربلایم، خیلی دلم گرفته @hosenih شب های جمعه ایکاش با گریه سمتِ مقتل- با مادرت بیایم! خیلی دلم گرفته روضه بخواند و من گریه کنان بگویم: اربابِ سر جدایم؛ خیلی دلم گرفته! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت از میخ خون جاری شد و دیوار لرزید عرشِ خدا در کوچه‌ها انگار لرزید روزی که ناموسِ خدا نقشِ زمین شد در اوجِ غربت مخزنِ اسرار لرزید از ناله‌ی پشتِ درِ یک قد خمیده چشمِ بشر با حالتی خون‌بار لرزید یک‌بار سیلی خورد زهرا، در ازایش هِی شانه‌های حیدرِ کرار لرزید هم روز گریان بود، هم شب، در مصیبت آن چشم‌های دائما بیدار لرزید دیدند مردم موقعِ غوغای کوچه شیرِ دلیرِ عرصه‌ی پیکار لرزید جریانِ آن قامت‌کمان، واژه به واژه در آسمانِ ابریِ اشعار لرزید شاعر: #عادل_حسین_قربان @hosenih