eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.7هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتی گدای فاطمه بودن برای ماست احساس می‌کنیم که دو عالم گدای ماست با گریه بهر فاطمه آدم عزیز شد این گریه‌خانه نیست که دولت سرای ماست @hosenih اینجا به ما حسین حسین وحی می‌شود پیغمبریم و مجلس زهرا حرای ماست سلمان‌شدن نتیجه‌ی همسایگی اوست زهرا برای سیر کمال ولای ماست تنها وسیله‌ای که نخش هم شفاعت است چادر نماز مادر ارباب‌های ماست @hosenih باران به خاطر نوه‌ی فضه می‌رسد ما خادمیم و ابر کرم در دعای ماست فرموده‌اند داخل آتش نمی‌شویم فردا اگر شفاعت زهرا برای ماست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ نگاهم کن منم زینب... که هستم تشنه‌ی رویت نبینم ناخوش احوالی، خودم هستم دعاگویت چه باشی صاحب منبر، چه باشی کنج این بستر همیشه قبله‌ی من هست محراب دو ابرویت @hosenih در این خانه ملک گهواره‌جنبان حسینت شد تمام انبیا هستند سائل بر سر کویت تو آن حوریه‌ای هستی که مریم خادمت گشته تو آن انسیه‌ای هستی که قرآن شد ثناگویت یگانه حامی حیدر، نبینم غربتت مادر همه دار و ندار من فدای تار گیسویت چرا این روسری را از سر خود بر نمی‌داری زبانم لال... آن شعله چه کرده با سر مویت؟! یقین دارم که ای مادر به روی خاک افتادی که خاک کوچه‌ی جدّم شدیدا می‌دهد بویت الهی بشکند دستش که بازویت ورم کرده چگونه زد مگر قنفذ غلافش را به بازویت؟! گروهی بر در خانه به بابایم علی گفتند: دگر در بین این خانه نمی‌ماند پرستویت... ...بگو که گریه‌هایش را کمی کمتر کند زهرا... ...که ما خسته شدیم از زندگی با آهِ بانویت مراهم دوره کردند و زنان طعنه زنان گفتند... ...شکسته دست مادر پس بزن خود شانه بر مویت بگو با زینبت مادر، قدم که می زنی آخر چرا دستی به دیوار است و دستی روی پهلویت...؟! دلم خون می‌شود وقتی که چشمم بر تو می‌افتد بگو این جای پنجه چیست افتاده است بر رویت؟! @hosenih قنوت دیشبت بدجور قلبم را زده آتش چرا بالا نمی‌آید دگر دستِ خداجویت؟! شنیدم بی حیا قصد ملاقات تو را دارد الهی بشکند پایش نبینم آمده سویت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ یقینا در محبت هیچ کس مادر نخواهد شد و بی‌شک مادری صدیقه‌ی اطهر نخواهد شد کسی را با تو یارای تقابل نیست مادر جان تمام سوره‌ها یک آیه از کوثر نخواهد شد @hosenih غبار چادرت پیغمبری از جنس آیینه است هرآنکس با تو ایمان آورد کافر نخواهد شد قیامت چیست غیر جلوه‌ی زهرایی زهرا بدون مادر ما تا ابد محشر نخواهد شد دعا کن مادرم گاهی برای خود پس از مردم مگو با من که احوالت از این بهتر نخواهد شد @hosenih هم از مسمار معلوم است هم از دوده‌ی دیوار یقین دارم در این خانه دیگر در نخواهد شد هزاران بیت شعر فاطمی گفتیم باور کن یکیشان هم (مدینه شهر پیغمبر) نخواهد شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر وقت حرف ديدن يارست لن هم هست دل کندن از دلبستگي‌ها، از وطن هم هست گفتم همه جمعند شايد جاى من هم هست "در باغ اگر گل هست, پهلويش چمن هم هست" @hosenih وقتى که در باز است حرف باز کردن نيست وقت گدايى که مجال ناز کردن نيست پروانه بودن به همين پرواز کردن نيست "گر خواستى پروانه باشى سوختن هم هست" لازم نکرده هيچ‌کس ما را نگه دارد ما را دو عالم بس اگر مولا نگه دارد سرمايه‌اى دارى بده زهرا نگه دارد "زيرا که در اين راه حتما راهزن هم هست" هر وقت دردى هست، يا هر وقت آهى هست از جانب معشوق ما حتما نگاهى هست در کوله‌بار ما اگر بار گناهى هست "اما خوشم, زيرا دعاى پنج تن هم هست" داريم ما از دو برادر, هر چه را داريم پس کربلا را از حسين و مجتبا داريم گيرم مدينه بسته گردد، کربلا داريم قبرحسين بن على قبر حسن هم هست نامى که هر شب با توسل میبرم زهراست مهر على را دارم و بالاسرم زهراست من بچه‌ی اين خانه ام پس مادرم زهراست "آرى به فکرم هست زهرا، دائما هم هست" @hosenih آتش گرفته گلشنى در پيش همسايه خاکى شده چه دامنى در پيش همسايه اين را که دارى میزنى در پيش همسايه "تازه پدر از دست داده، تازه زن هم هست" ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ علی خبر درست کرد برای خانه‌ی خودش دوباره در درست کرد @hosenih مدینه بود و کینه بود در جدید را ز چوب‌های بیشتر درست کرد به درد کوچه‌ها نخورد اگرچه ذوالفقار را علی دو سر درست کرد و این تمام فاجعه‌ست سه ماه بعد رحلت نبی سپر درست کرد و رفت کوفه خانه را به کوچه‌ای ولی بدون رهگذر درست کرد @hosenih سپس برای احتیاط برای خانه‌ی خودش علی دو در درست کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شامل الطاف بی حدّ علی گردیده است هر که را در این عزا با دیده‌ی تر دیده است نوکر زهرا مقامش از مَلَک هم برتر است خاک پاهایش مقدس ، جای آن بر دیده است @hosenih هر گنهکاری که آمد عبد این دربار شد... ...رحمت حق را به خود چندین برابر دیده است لحظه‌ی جان‌دادنش هرکس که نوکر بوده است صاحب این خانه را ساعات آخر دیده است چندسالی می‌شود در فاطمیه چشم من در میان روضه‌ها تا دیده نوکر دیده است هرکه شد سینه‌زن او در قبالش خیر دید منکر زهرا فقط در زندگی شر دیده است با عنایات خود زهراست گر هر بنده‌ای شیعه و دیوانه‌ی کوی علی گردیده است همچو زهرا لعن کرده شیعه بعد از مصطفی هرکسی را جای حیدر روی منبر دیده است علت اسلام آن مرد یهودی روشن است: دست‌های بسته‌ی سردار خیبر دیده است بعد از آن کوچه گرفته مجتبی لکنت‌زبان پیر شد وقتی که خون سینه بر در دیده است باید از فضه بپرسی که چه شد در پشت در ماجرای پشت در را فضه بهتر دیده است @hosenih زخم پهلو، خون سینه، بازوی مجروح را گر ندیده هیچ چشمی... چشم دختر دیده است دخترش دق کرده از بس لاله‌های سرخ را... ...بر لباس مادر و بر روی بستر دیده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ اصلا نفوذ خطبه‌ی من بی‌اثر شده است... ...یا اینکه گوش مردم این شهر کر شده است؟ دیگر نمانده قدرت در جبهه ماندنم بابا ببین که دختر تو خون‌جگر شده است @hosenih آنقدر بعد تو بدنم ضرب دیده است دستم... سرم... تمامِ تنم مختصر شده است مرهم اثر نمی‌کند و دردسر شده این زخم روی دست، سرش بازتر شده است دیگر توانِ بازویم از دست رفته است گویا کبودی و ورمش بیشتر شده است اجرِ رسالتت ثمرش تار گشتنِ... ...چشمانِ من ز ضربه‌ی آن خیره‌سر شده است باعث شده است دور و برم تیره‌تر شود دردی که روی گونه‌ی من مستقر شده است هرشب برای محسن خود گریه می‌کنم از آن زمان که قتلگهش پشت در شده است یادم نمی‌رود که بدون مقدمه دیدم که چادرِ سر من شعله‌ور شده است @hosenih باز استخوان سینه‌ی من درد می‌کند حتی نفس‌کشیدن من دردسر شده است فضه بیا که وقت نماز است چاره کن از خونِ دست، پیرهنم باز، تر شده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باید آیینه را قسم بدهم، صورتت را به من نشان بدهد دیدن روی ماه تو تنها، می‌تواند به من توان بدهد رو گرفتی...خسوف شد... شب‌ها، آه! از سوزِ مانده بر لب‌ها نفَسی زنده کن مرا... که فقط می‌تواند دَمِ تو جان بدهد @hosenih جز من و کودکان و سلمان و دو سه یارِ "به حق-مسلمان"م یک نفر نیست که در این شهر، برسد... آب دستمان بدهد اَنتِ روحُ الحیاةِ...لَم یَبقا، بعدَکِ جسمُ نحنُ في الدُّنيا! دونَني، لا تُرَحِّلي! زهرا! كاش هجران، كمی امان بدهد @hosenih این‌همه زخم... آه... این‌همه زخم، رازهای تو بود و دَم نزدی چاره‌سازِ علی...بگو چه کنم؟ کیست تا مَرهَمی نشان بدهد؟ کمی آبِ روان بریز اسماء... عذر می‌خواهم از همه سادات! روضه، سنگین شده...کسی باید، آبِ قندی به روضه‌خوان بدهد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روی تاج عرش طبق نصّ لولا فاطمه نقش شد زهرا سلام‌الله عليها فاطمه آنكه خاک جانمازش را پرستش مى‌كنند اوليا الله عالم ، كيست الا فاطمه @hosenih انبيا از بركت دستاس او نان می‌خورند رزق و روزى می‌دهد به اهل بالا فاطمه ظاهراً فرموده‌اند ام‌الائمه فاطمه باطناً فهمانده‌اند ام ابيها فاطمه جلوه‌ای شد ليلة‌القدر رسول الله او جلوه‌ای شد ليلة‌المحيای مولا فاطمه بچه‌هايش حجت‌الله‌اند اما گفته‌اند آشكارا حجت‌الله علينا فاطمه سيزده معصوم هريک نورى از زهراست پس مى‌شود سرجمع اين‌ها چهارده‌تا فاطمه فاطمه حق و علی حق و مع الحق آينه است چه علی اندر على چه فاطمه با فاطمه حک شده بر روی گردنبند زهرا ياعلی حک شده بر ذوالفقار مرتضی يا فاطمه بس‌كه حيدر فاطمه است و بس‌كه زهرا حيدر است در نجف چيزى نمی‌بينيم الا فاطمه شادی روح خديجه، كوری چشم همه سروری دارد به زن‌های دو دنيا فاطمه با هر اسمی كه بخوانی در نهايت مادر است راضيه حنانة الحوراء، زهرا فاطمه مادری بالاتر از اين مهربانی بيش از اين؟ می‌رسد محشر به داد شيعه صدجا فاطمه خانه‌اش كه سوخت مسمار از خجالت سرخ شد آن چنان برخورد با سينه كه آنجا فاطمه... زهرا فاطمه @hosenih مادری بالاتر از اين مهربانی بيش از اين؟ می‌رسد محشر به داد شيعه صدجا فاطمه خانه‌اش كه سوخت مسمار از خجالت سرخ شد آن چنان برخورد با سينه كه آنجا فاطمه... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ببش از این سوختن نمی‌خواهم گریه بر خویشتن نمی‌خواهم مده زحمت به بازویت مادر به خدا پیرهن نمی‌خواهم @hosenih فکر عریانی مرا تو مکن غرق در خون کفن نمی‌خواهم درد داری تو استراحت کن نیمه شب آب من نمی‌خواهم شرح این گوشوار خونی را من دگر از حسن نمی‌خواهم وقت قتلم نیا سوی گودال وقت کشته‌شدن نمی‌خواهم... ...تو ببینی که شمر می‌آید از تو بر سر زدن نمی‌خواهم @hosenih روی تو سایه‌ای کبودین داشت سر سالم به تن نمی‌خواهم وعده‌ی ما دوتا، میان تنور بیش ازاین سوختن نمی‌خواهم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ صحبت از دستی که رزق خلق را می‌داد شد هر کجا شد حرف از بانو، به نیکی یاد شد گردش تسبیح او افلاک را تدبیر کرد از پر سجاده‌اش روح‌القدس ایجاد شد @hosenih او که جای خود، گلوبندش اسیر آزاد کرد حُر هم از یمن ادب بر نام او آزاد شد روضه‌ی رضوان، رضای حضرت صدیقه است از گل سرخ لباس او، فدک آباد شد معنی نازک برای روضه‌اش آورده‌ام وقت پروازش پرستویی اسیر باد شد با پر زخمی دعاگوی شب همسایه بود دست او روزی‌رسان خانه‌ی صیاد شد این در آتش گرفته نیز حاجت می‌دهد این در آتش گرفته، پنجره فولاد شد روضه‌ی مظلومه، بعد از رفتنش مکشوفه شد تا مصیبت‌خوان کوچه صورت مقداد شد بعد پیغمبر اگرچه با تبسم قهر بود لحظه‌ای با دیدن تابوت، زهرا شاد شد طعنه‌ها، او را عروس خانه‌ی تابوت خواند قاسم او نیز زیر سنگ‌ها داماد شد @hosenih اشک‌هایش گاه می‌گوید حسن، گاهی حسین گریه‌های آخرش موقوفه اولاد شد مریم آمد تا شریک گریه ی کوثر شود روضه او کاف و هاء و یاء و عین و صاد شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ دستم به دامان کسی که بین کوچه دستش جدا از دامن مولا نمی‌شد جان علی مرتضی در مشت او بود او را زدند و باز مشتش وا نمی‌شد او آیه‌ی تطهیر بود و دست ناپاک دلخوش از اینکه زد به رویش رنگ نیلی یک سنگریزه پیش اقیانوس هیچ است هرچند قطعا درد دارد جای سیلی @hosenih او را زدند و نبض عالم تند می‌زد نظم جهان با نبض او در ارتباط است قنفذ خراج خویش را در کوچه پرداخت با ضربه‌اش دیگر معاف از مالیات است پیراهن پیغمبرش را بر سر انداخت با ناله‌هایش کوچه‌ها را زیر و رو کرد هرچند بر رویش، خسوفی سرخ دارد مهتاب ابر تیره را بی‌آبرو کرد @hosenih آیینه بود و با ترک‌های وجودش در چهره‌اش تصویر نور مرتضی بود بی‌اعتنا بر زخم‌های پیکرخویش او بیشتر فکر غرور مرتضی بود یک مو نشد کم از سر مولای عالم مولای ما را او به خانه باز گرداند می‌خواست تا پیش علی باشد همیشه اما ورق را تازیانه بازگرداند... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih