فقه و حکمرانی: نگاهی نو به یک پیوند فراموششده (بخش اول)
در مباحث مربوط به فقه و حکمرانی، معمولاً با نوعی ابهام و چندگانگی مواجه میشویم. برای رفع این ابهام، ناگزیر باید به فلسفهای که در پس مفاهیم بنیادین فقه و حکمرانی نهفته است، بازگردیم تا بتوانیم چارچوبی منقّح و قابل اتکا برای گفتگو درباره این دو مفهوم فراهم کنیم.
از فقه فردی تا فقه جامع: بازتعریف یک علم
فقه در معنای رایج، دانشی است که به استنباط احکام شرعی برای افعال مکلف فردی میپردازد. اما این تعریف کلاسیک، برای مسائل پیچیده و درهمتنیده دنیای امروز کافی نیست. در دیدگاه نوین، فقه بهعنوان ابزاری برای کشف نظر دین در مسائل فردی، اجتماعی، حقوقی، حکومتی و حتی تربیتی مطرح میشود. از این منظر، فقه صرفاً مجموعهای از احکام نیست؛ بلکه شامل هستها، نیستها، بایدها و نبایدها میشود.
اینجا فقه بهمثابه یک نظام معرفتی در نظر گرفته میشود که باید پاسخگوی شبکهای از مسائل متنوع باشد؛ از توصیههای اخلاقی گرفته تا راهبردهای کلان در اداره جامعه. فقه جامع، با بازنگری در روشها و گستره خود، میکوشد به این پرسش پاسخ دهد: «دین درباره این مسئله خاص، چه میگوید؟»
مسئله تزاحم و ناتوانی فقه کلاسیک در عرصه اجرا
یکی از مهمترین چالشهایی که فقه سنتی با آن روبهروست، مسئله تزاحم در مرحله اجراست. در زندگی اجتماعی، بهخلاف زیست فردی، همواره با شرایطی مواجهیم که در آن باید میان دو یا چند حکم یا راهحل دینی، یکی را برگزید. فقه سنتی عموماً در این موارد توصیهای کلی میدهد: «اهم را بر مهم مقدم کنید.» اما شاخصی برای تعیین این اهم ارائه نمیدهد، حال آنکه تعیین اهم خود یک کار تخصصی درونفقهی است.
فقه جامع، در اینجا وارد میدان میشود. فقیه باید فعالانه تزاحمها را رصد کرده، راهحل ارائه دهد و با مدیران اجرایی تعامل مستمر داشته باشد. این نوع نگرش، صرفاً یک اصلاح واژگانی نیست، بلکه تلاش برای ترمیم ضعفهای عملی فقه در مدیریت جامعه است.
علم، ظن و اعتبار در فقه توسعهیافته
در فقه رایج، تنها ظنونی معتبرند که از مسیر خاصی به دست آمده باشند. اما در عمل، بسیاری از پرسشها وجود دارند که پاسخ روشنی از منابع سنتی ندارند. در چنین حالتی، دو راه پیش رو داریم: یا به کلی به منابع دینی بیاعتنا شده و صرفاً بر دانش بشری تکیه کنیم (که بهنوعی سکولاریسم است)، یا از منابع دینی بهره بگیریم، حتی اگر ظن حاصل شده ظن مطلق باشد.
در این مسیر، وظیفه فقیه آن است که از منابع مختلف – نه فقط قرآن و حدیث، بلکه تاریخ، قرائن و شواهد – بهره بگیرد و نهایتاً با ظن معتبر به راهحلهایی برسد که برای عمل حجت باشند. این گستره دید باعث میشود فقه به جای آنکه در احکام تعذیری و الزامآور محدود شود، به ابزاری برای سعادت اجتماعی تبدیل گردد.
#فقه_و_حکمرانی #نظام_فقهی #حل_تزاحمات #نظریه_پردازی_فقهی
📌 اقتباس از دروس خارج فقه حکمرانی استاد وکیلی
✍️ قاسم پورمسئلهگو/ پژوهشگر حکمرانی اسلامی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🕌 تمدن نوین اسلامی|موسسه مطالعات راهبردی|طراحی سیستم های دینی
📥 ایتا | آپارات | تارنما | صوت