eitaa logo
جوادیه
2.4هزار دنبال‌کننده
7 عکس
1 ویدیو
2 فایل
﷽ 🔰کانال اشعار و متن مداحی های کربلایی جواد مقدم 🔵وبلاگ جوادیه: Javadieh.blog.ir آدرس کانال جوادیه روبیکا: rubika.ir/javadieh_channel آدرس کانال جوادیه تلگرام: t.me/javadieh_channel ارتباط با مدیر کانال: @ad_javadieh
مشاهده در ایتا
دانلود
گر دل بدهی به عشق من برای تو دلبری کنم با نگه مست و سرخوشم بهر تو افسونگری کنم شانه به گیسوی من بزن ، نِی زِ دو ابروی من بزن تا در دل بی قرار تو آیم و غارتگری کنم ... صادق آل محمدم ، صورت زیبای سرمدم ... جلوه ی حُسن خدا منم ، معلم انبیاء منم چونکه قیامت فرا رسد بر همه پیغمبری کنم آینه ی روی دلبرم ، عروه ی وثقای حیدرم با یک نگهم دل تو را پُر زِ مِی کوثری کنم ... صادق آل محمدم ، صورت زیبای سرمدم ... آینه ی روی دلبرم ، عروه ی وثقای حیدرم با یک نگهم دل تو را پُر زِ مِی کوثری کنم هستیِ هستی زِ هست من ، جن و ملک مستِ مستِ من کتاب و دفتر به دست من روز جزا داوری کنم جلوه ی حُسن خدا منم ، معلم انبیاء منم چونکه قیامت فرا رسد بر همه پیغمبری کنم مِی زِ دو چشمان من بنوش ، جامه ی عشق مرا بپوش تا که وجود تو عاری از بی برگی و بی بَری کنم از تن بگذر که جان شوی ، هم مشرب مِی کشان شوی جانِ تو گردم تنت شوم وجود تو دیگری کنم ... صادق آل محمدم ، صورت زیبای سرمدم ... صادق عشق خدا منم ، جلوه ی بی منتها منم حیدر صحرای محشرم مثل علی حیدری کنم گر خستۀ کوی من شوی ، دلبستۀ موی من شوی از نگهم مِی دهم تو را هر نفست یاوری کنم با نگه مست احمدی ، وَز زلف کج محمدی بر کشور عقل و دین تو تازم و ویرانگری کنم ... صادق آل محمدم ، صورت زیبای سرمدم ... سرمست امام صادقم ، عاشق قرآن ناطقم بر درگه عشق آن صنم از دل و جان نوکری کنم عوعو کن کوی او منم مستانه قلندری کنم صادق عشق خدا منم ، جلوه ی بی منتها منم حیدر صحرای محشرم مثل علی حیدری کنم گر خستۀ کوی من شوی ، دلبستۀ موی من شوی از نگهم مِی دهم تو را هر نفست یاوری کنم ... صادق آل محمدم ، صورت زیبای سرمدم ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
*** سنگین تر از غمم ، در اوج ماتمم ، عشق و من اِبن باقرم ، امشب مسافرم ، من صادقم غم هایم تمدید غم حیدر روضم تجدید روضه ی مادر هر دم که باران میچکد غمگین می افتم یاد تشنه ی بی سر ... واویلا ، وای وای واویلا ... در این غم و بلا یاد کرب و بلا افتاده ام وقتی عدو زِ کین از پای من کشید سجاده ام در سینه ام از کودکی غوغا تا به امروز میسوزه با غمها درب نیم سوخته ی خونم شد شبیه درب سوخته ی زهرا ... واویلا ، وای وای واویلا ... پُر خون چشم ترم ، سنگین شده سرم ، در شررم قلبم رو پاره کرد حرف آن بی حیا به مادرم من کجا این بزم طرب دست و پایم در طناب امشب دورم همه مردای مست شدم همچون عمه زینب ... واویلا ، وای وای واویلا ... خط اول شعر ناقص میباشد در صورت اطلاع به مدیر سایت اعلام کنید. 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
لحظه به لحظه دم به دم مرغ دلم پَر میزنه آواره و سرگردونه این در و اون در میزنه دلم میخواد منم بشم کبوتر صحن بقیع بیام و اونجا بشینم به پشت دیوار بقیع الهی آتیش بگیره هر کی تورو دوست نداره چشم حسودا کور بشه آقامون همتا نداره ... یا صادق آل عبا ، مظلوم اماما ... سجاده ی نمازتو از زیر پاهات کشیدن الهی که فدات بشم مادرتو نمی دیدن مثل علی تو کوچه ها به زخم تو نمک زدن یه روز آقا تو این کوچه مادرتو کتک زدن ببین که بیمار تواَم ، عاشقم و دل نگرون آقا یه شب بیا برام روضه ی زینبو بخون ... یا صادق آل عبا ، مظلوم اماما ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
مدینه غم داره ، دلم عزاداره داغ بقیع کرده دلم رو صد پاره خسته تر از خسته ، با قلبی بشکسته یکی داره روضه میخونه آهسته چقده گریه داره سکوت شبهای مدینه دوباره پیکری سوخت تو شعله های زهر کینه دوباره تازه شد روضه های مدینه روضه ای که رقم خورد به دست زمونه یکی به در لگد زد دوباره در افتاد دوباره آتیش افتاد به جون یه خونه امون ای دل ، امون ای دل بسوز ای دل ، بسوز ای دل ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ غریب و تنها بود ، اسیر غمها بود تو شعله ها خیلی شبیه زهرا بود گل شقایق رو ، قرآن ناطق رو تو کوچه میبردن امام صادق رو شیخ الائمه رو پا برهنه توی کوچه بردن حال خراب مارو به دست روضه ها سپردن تو دل شب کشوندن غریبونه ای وای اونم یه پیرمرد که پاهاش جون نداره بمیرم و نبینم زمین خوردنش رو حق داره توی کوچه نفس کم بیاره امون ای دل ، امون ای دل بسوز ای دل ، بسوز ای دل ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ چقدر غریبونه ، موهاش پریشونه چه روضه ای داره تو کوچه میخونه دلش هوایی شد ، چه ماجرایی شد تو کوچه ها قلبش کرب و بلایی شد دلش به یاد روضه شبیه خیمه ها میسوزه همراه آه و نالش داره عرش خدا میسوزه با نفس شکستش داره دم میگیره تو کوچه ها میخونه حسین جان حسین جان رو صورتش میریزه شبیه ستاره اشکای دونه دونه حسین جان حسین جان امون ای دل ، امون ای دل بسوز ای دل ، بسوز ای دل 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
به نام خدا با هشتگ های زیر به مداحی های مختلف دسترسی داشته باشید. 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
آقا نوکر نوکرات خادم مکتبم تا ابد عاشقم غصه دارِ غم حضرت صادقم اشک چشمامو از تو دارم واست آقا چه بیقرارم به خدا پای مذهب تو همه ی هستیمو میذارم ممنونم راهو نشونم دادی ممنونم روضه رو یادم دادی ... ای آقا ، آقام امام صادق ... پیش چشم همه شعله بالا کشید بین آتیش و دود دخترت میدوید بی عبا بی عصا میکشیدن تورو زیر لب میزدی هِی صدا مادرو میدویدی به پشت مرکب گریه کردی به یاد زینب غصه های تو بی شماره کاش برا تو بمیرم امشب ای آقا درد و بلات بی حده این غصه قلب تورو خون کرده ... ای آقا ، آقام امام صادق ... گرچه گریون شدی بین این کوچه ها روی نِی ها نرفت رأس پاک شما طفل شیش ماهه ای زار و مضطر نشد روی دست پدر غنچه پرپر نشد وای امون از مصیبت شام کعب نِی سنگِ از روی بام گریه ی دختری سه ساله در عوض خنده ها و دشنام واویلا کرب و بلا شد غوغا واویلا رأس حسین بر نِی ها ... ای آقا ، آقام امام صادق ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
دوباره بوی دود از شهر مدینه اومد دوباره رنگ غصه و شرر به سینه اومد یه عده به شیخ الأئمه بی احترامی میکنن با ناسزا دور و برش شیرین زبونی میکنن کوچکترا دارن فرار میکنن از هر طرفی نامردا با بچه ها هم نامهربونی میکنن آه دل من دوباره غصه داره آه دل من هوای گریه داره ... آه دل من ، امون از این غریبی ... کشون کشون پیاده آقامونو میبُردن رمق تو زانوهاش نبود همش زمین میخوردن الهی اون کسی که آقارو آورد خیر نبینه حداقل نذاشت برا یه لحظه آقا بشینه بی خود نبود با دست بسته کارِت آقا گریه بود اینجای روضه اشکای چشات برا رقیه بود آه دل من رقیه و اسیری آه دل من چته دوباره گیری ... آه دل من ، امون از این غریبی ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
پیر بزرگ طایفه بود و کریم بود در اعتلای نهضت جدش سهیم بود مسند نشین کُرسی تدریس علم ها شایسته ی صفات حکیم و علیم بود نوح و خلیل جمله مریدان مکتبش استاد درس حکمت و پند کلیم بود بر مردمان تب زده ی شهر شرجی اش عطر مبارک نفسش چون نسیم بود زحمت کشید و باغ تشیع شکوفه داد مسئول باغبانی باغی عظیم بود قلبش شبیه شیشه ی تُنگ بلور بود عمری به فکر نان شب هر یتیم بود از ابتدای کودکی اش تا دم وفات نزدیکی محله ی زهرا مقیم بود منت نهاد و آمد و ما پیروش شدیم امروز اگر نبود شرایط وخیم بود تازه سروده ام غزل مدحتش ولی یادش میان قافیه از قدیم بود شاعر : 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
مهدی دلش در ماتمه اشکای چشماش زمزمه داره میسوزه از غم امام صادق رنجور درد و مِحَنه دل توی سینش میزنه امشب شده سینه زنِ امام صادق شال عزا بر گردنش یادش میاد که جدشو آزُردنش شال عزا بر گردنش یادش میاد تو کوچه ها کشوندنش شال عزا بر گردنش یه پیرمردو با چه وضعی بردنش پای پیاده ، دشمن سواره بارون چشماش داره میباره ... آه و واویلا ، آه و واویلا ... خیل عدو دور و برش دستاشو برده رو سرش افتاده یاد مادرش امام صادق افتاده یاد کوچه ها آتیش و دود و شعله ها مِحنت کشیده از جفا امام صادق میخوره هر دفعه زمین میرسه دشمن از یسار و از یمین میخوره هر دفعه زمین دلش میشه به یاد مادرش حزین میخوره هر دفعه زمین میبینه توی کوچه قُنفُذ لعین دشمن رسیده با تازیونه از هتک حُرمت دل پریشونه ... آه و واویلا ، آه و واویلا ... تو لحظه های آخره روضه میخونه یکسره یاد گلو و حنجره امام صادق یادش میاد از کربلا سرهای روی نیزه ها میسوزه از این روضه ها امام صادق رو لبش آه حسرته میبینه دشمنو پِی جسارته رو لبش آه حسرته به یاد عمه زینب و اسارته رو لبش آه حسرته یاد آتیش خیمه ها و غارته اشکش روونه با دل پُر تب دائم میخونه وای عمه زینب ... آه و واویلا ، آه و واویلا ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir
این اولین بار نیست مدینه رو ماتم گرفته این اولین بار نیست مدینه بوی غم گرفته این اولین بار نیست روضه میخونیم غریبونه این اولین بار نیست زخم میخوریم از این زمونه نگو مدینه درد و غم نداری نگو خبر از این دلم نداری بقیعو داری غصه کم نداری شبای جمعه محتشم نداری صحن و رواق ، نوحه و دم نداری رو قبر اُم البنین علم نداری گنبد نداری ، کبوتر هم نداری خبر از قبر مادرم نداری آخه تو که اصلاً حرم نداری ... یه دنیا ماتم داری ای مدینه ... ... یه کربلا غم داری ای مدینه ... این اولین بار نیست به اشک یک امام میخندن این اولین بار نیست دستای مَردی رو میبندن این اولین بار نیست خونه رو با اهلش سوزوندن این اولین بار نیست دری رو به آتیش کشوندن اون شب مدینه اولین درش سوخت یه خونه بود با در و پیکرش سوخت دل علی کنار دلبرش سوخت اون روز مدینه باغ کوثرش سوخت هیزم آوردن نخل حیدرش سوخت صدف افتاد شکست و گوهرش سوخت یه زن زخمی جلو شوهرش سوخت در رو سرش خراب شد و سرش سوخت خب آخرش بچه با مادرش سوخت ... یه دنیا ماتم داری ای مدینه ... ... یه کربلا غم داری ای مدینه ... این اولین بار نیست وسط شعله ها دویدن این اولین بار نیست تو کوچه ناسزا شنیدن این اولین بار نیست جلو عدو افتادن از پا این اولین بار نیست با صورت افتادن رو خاکا اون شب مدینه غرق سوز و آه شد روضه همون بود نَگین اشتباه شد یه لحظه حس کرد خونه خیمه گاه شد اون شب مدینه کوچه کربلا شد آقام زمین خورد ولی دوباره پا شد خنجر کجا بود سر کجا جدا شد جدشو دید بی یار و بی سپاه شد اونجا که شمر وارد قتلگاه شد تنی که پامال چکمه ای سیاه شد ... یه دنیا ماتم داری ای مدینه ... ... یه کربلا غم داری ای مدینه ... 🆔 @javadieh 🌐 www.javadieh.blog.ir