ببار بارون ، ببار امشب ، ببار از ابر نگاه من
کجایی تو ، کجایی تا ، ببینی این سوز و آه من
من آن بنده ی بی پناهم ، که سنگینه بار گناهم
خودت خوب میدونی عزیزم که من عاشقی روسیاهم
عزیز دل مهربونم ، دلت رو شکستم میدونم
ولی دستمو رد نکردی دوباره تو دادی امونم
من آلوده ی کار دنیا شدم
به دادم برس خیلی تنها شدم
... آقام آقام ، آقام آقام ، آقام آقام یوسف زهرا ...
گل زیبا ، گل نرگس ، گل همیشه بهار من
ببین آقا چه دلتنگم ، سر اومد صبر و قرار من
دعام اینه بارون بباره ، خبر از عزیزم بیاره
بیاد و بده از نگارم خبرهای تازه دوباره
به لبها سرودی نداره ، غم دیر و زودی نداره
شدم باعث این جدایی پشیمونی سودی نداره
کنار تو من غرق آرامشم
بمیرم برات این شده خواهشم
... آقام آقام ، آقام آقام ، آقام آقام یوسف زهرا ...
چه خوشه آقا نشستی تو به روی تخت ولی عهدی
غزل گفتن برات آقا همه مضمونش بیا مهدی
تو پاکی مثه نرگس و یاس ، دلت آسمونی پُر احساس
خاطر خواهته بس که زهرا عزیزی براش مثل عباس
رئوف و چقدر مهربونی ، بده جمکارانو نشونی
جهان انتظارت رو داره تو مهدی صاحب زمونی
علاج دل بی قرارم تویی
بیا ای عزیزم که یارم تویی
... آقام آقام ، آقام آقام ، آقام آقام یوسف زهرا ...
#حضرت_مهدی
#جلسه_هفتگی_1394
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
خزون شده بهارم ، در حال احتضارم
آرزومه داداش بیای این لحظه ها کنارم
خسته و نیمه جونم ، رفته تاب و توونم
به زیر لب رضا رضا ، رضا رضا میخونم
کاشکی بشه داداش بیای سر بذارم رو زانوهات
کاشکی بشه ببینمت خیلی دلم تنگه برات
... رضا غریب الغربا ، غریب خواهرت بیا ...
ای نور عینم ای یار ، میرم خدانگهدار
از هجر تو ببین شده معصومه ی تو بیمار
افتاده بین بستر بر روی خاک غربت
بیا که داره جون میده با یه دل پُر حسرت
کاشکی میشد میومدی زمین نَمونه این سرم
آخه برای تو داداش تنها منم که خواهرم
... رضا غریب الغربا ، غریب خواهرت بیا ...
خسته ام از زمونه ، اشک چشام روونه
اگر که خوب نگاه کنی قد منم کمونه
شبیه عمه زینب پیکر پاره دیدم
تو راه ساوه از غم برادرام خمیدم
ولی نرفت جلو چشام سری به روی نیزه ها
برام نشد قم شام غم ، سیلی نخوردم از جفا
از کعب نِی حرفی نبود ، نبود محله ی یهود
برا رقیه بمیرم صورتمون نشد کبود
... آه و واویلا حسین ، آه و واویلا حسین ...
شاعر : #امیرحسین_سلطانی
#حضرت_معصومه
#وفات_حضرت_معصومه
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
سیده ی شهر قم و سر تا به پا منزلتی
خواهر شاه مشهد و مظهر نور رحمتی
مثال بانوی دمشق تو عاشق برادری
چشم به راه برادرت توی لحظه های آخری
دلت گرفت از غصه ها ، از این دنیای بی وفا
میگفتی زیر لب چنین رضا بیا رضا بیا
بیا مهتابم کنار من
بیا ماه شام تار من
بیا ببین حال زار من
... رضای من ، ای رضای من ...
نم نم اشکتون بی بی چکیده رو صورتتون
واسه ملاقات رضا اجل نداد مهلتتون
گریز روضه ی شما روضه ای از اسارته
گریه ی صاحب الزمون واسه همین عبارته
اسیری قسمتت نشد ، شکسته حُرمتت نشد
مثه قد زینب بی بی خمیده قامتت نشد
ندیدی بر روی نیزه ها
چهل منزل در بر اعداء
سر خونین برادر را
... حسین جانم ، ای حسین جانم ...
روزی که اومدی به قم به اونجا بخشیدی حیات
تموم مردم اومدن با سلام و با صلوات
کسی بهت طعنه نزد از دوریِ برادرت
بهت نزد زخم زبون کسی نکرد مکدرت
از بالای مناره ها ، کسی نزد سنگ جفا
خدارو شکر نبردنت تو مجلس نامَحرما
خرابه ها منزلت نشد
غم معجر مشکل نشد
و کعب نِی قاتلت نشد
... امان امان از دل زینب ...
شاعر : #امیرحسین_سلطانی
#حضرت_معصومه
#وفات_حضرت_معصومه
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
بساط تغزل فراهم کنید
زِ حُسنت قد آینه خم کنید
چه کم گردد از تیغ گیسوی تو
که بار سر از گردنم کم کنید
به چشمان بی سو سهیلی کنی
به اهل جنون کار لیلی کنی
همه آرزویم بُوَد تا مرا
به زوار کویَت طُفیلی کنی
... تو ای مریم آل حیدر مدد ...
چو گل گر به رویم تبسم کنی
سرم رونمای رخ خُم کنی
دهم حق تو را ای دل از فرط عشق
به پیش خدا قبله را گم کنی
سفرنامه ی اشکم اَر بشنوی
مرا شور خاک ره قم کنی
تو ای بغض ابری به کنج حرم
به چشم تماشا تراکم کنی
... تو ای مریم آل حیدر مدد ...
جهان دار مردم فریبی شده
نصیب دل ما غریبی شده
میان همه دلربایان عرش
دلم مست لطف تو بی بی شده
نداند کسی مرز و حد شما
شکسته چرا سرو قد شما
زِ قلب من ای لاله ی فاطمه
برون کِی رود داغ جد شما
... تو ای مریم آل حیدر مدد ...
زِ هجر برادر دلت خسته شد
مدد شد اجل تا زِ غم رسته شد
نبودی ببینی که در کربلا
کِسان دست دُخت علی بسته شد
غم عشق را جز اجل چاره نیست
کدامین دل از هجرت آواره نیست
به بر گیر اینجا خدا را سپاس
که پیراهن دلبرت پاره نیست
... تو ای مریم آل حیدر مدد ...
#حضرت_معصومه
#وفات_حضرت_معصومه
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
پُر گل شده باغ سینه ام
دلتنگ صحن آئینه ام
بنما ترحم ، ملیکه ی قم
یا بنت موسی اُخت الرضا
ای خواهر سلطان غریبان
ای دختر شاه بی کسان
بی بی هوای صحن تو سازد
آسوده حال دلواپسان
... یا فاطمه ، یا معصومه ...
دل در وجودم چون خُم شده
آواره ی شهر قم شده
من خسته حالم ، بشکسته بالم
یا بنت موسی اُخت الرضا
بی بی خراب و خُرد و خمارم
از کوی خود در به در مکن
بی بی گرفتار هجر یارم
آئینه را خون جگر مکن
... یا فاطمه ، یا معصومه ...
با دیدن گنبد طلا
گل میکند داغ کربلا
دل زیر دِین است
یاد حسین است
یا بنت موسی اُخت الرضا
با یاد تو صبر داغ زینب
شعله به جان و دلم زند
او دیده از تل زینبیه
یارش چگونه جان میکَند
... یا فاطمه ، یا معصومه ...
هجر برادر صبرت رُبود
اما نشد صورتت کبود
گشتی پریشان ، از هجر سلطان
یا بنت موسی اُخت الرضا
در دشت کرب و بلا نبودی
بینی سر نیزه رأس شاه
زد خصم وحشی با تازیانه
بر جسم اطفال بی گناه
... یا زینبا ، یا زینبا ...
#حضرت_معصومه
#وفات_حضرت_معصومه
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
مثل کبوتر میون قفس زخمی شده بالم
از این غروب جمعه ها هر هفته مینالم
ببین شدم هوایی ، باز اومدم گدایی
آقای من کجایی راه نجاتم
خدایی خیلی خستم ، به راه تو نشستم
خالیه هر دو دستم من خاک پاتم
ببین که نیمه جونم ، آقای مهربونم
میخوام یاد قدیما بازم برات بخونم
بی تو ای صاحب زمان ، بیقرارم هر زمان
از غم هجر تو من دل خسته ام
همچو مرغی بال و پر بشکسته ام
کِی شود آیی نظاره بر دل اندازی تو یارا
بر دل خسته که دم سازی تو یارا
دِه مدال دیده بانی زِ عنایت
به من و از مِهر و عشق بازی خدایا
... یابن الحسن آقا بیا ، یابن الحسن آقا بیا ...
ای تو شور عشق من ، روشنیِ انجمن
بی تو در دام بلا افتاده ام
بر تو یارا جان و دل را داده ام
از فراق تو شده حال منه خسته پریشان
کِی می آیی منجی و سلطان امکان
عقده ها را وا کنی با یک نگه ای نور یزدان
بین چه کرده با دل من سوز هجران
... یابن الحسن آقا بیا ، یابن الحسن آقا بیا ...
یار سفر کرده چقدر اومدنت دیر شد
پای فراق و انتظار جوونیمون پیر شد
سخته چقدر صبوری ، هجران و درد دوری
آقای من چجوری طاقت بیارم
دلیل هر شب من ، ای ذکر بر لب من
مهتاب هر شب من دار و ندارم
دیگه برید امونم ، منتظرت میمونم
میخوام یاد قدیما بازم برات بخونم
ترانه ی عشق ، بهانه ی عشق
تو میراث جاودانه ی عشق
زِ دیده نهان ، امیر جهان
به دور تو گردم امام زمان
بیا که ندارم به جز تو پناه
مجنون لیلای من ، دوری ای وای من
سوزان غمهای من میمیرم
ناله خیزد از جان ، دل شد غرق طوفان
اشکم همچون باران میمیرم
... امان ای دل ، امان ای دل ...
خدا نیاره روزی که بیای و مُرده باشم
کاشکی یه شب همراه تو زائر کربلا شَم
گفتی به حق زینب ، دعا کنیم به هر لب
تا برسی تو یک شب دورت بگردم
تو نور هر دو عینی ، تو شاه عالمینی
منتقم حسینی دوای دردم
هنوزم اون دیوونم ، دیوونتم میدونم
میخوام یاد قدیما بازم برات بخونم
بازم من و دلواپسی ، در به دری و بی کسی
مجنون پریشونه یه وقت نشی تو لیلای کسی
دل ناگرونم واسه تو ای مهربونم
دعای ورد لب من هر شب من عجل علی ظهوره
خدا میدونه نوکری در به دری برای عاشقات غروره
غرق گناهم اومدم پاکم کنی
اگه میشه تو کربلا خاکم کنی
بسه جدایی ، چشم انتظاری ، دل بیقراری
خزون شده بهارمون
یه روز جمعه گفتی می آیی ، آقا کجایی
یادت نره قرارمون
... یوسف زهرا (3) ، اَلعجل ...
#حضرت_مهدی
#جلسه_هفتگی_1394
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
بیا دلدار من ، قرار قلب من
به لب دارم فقط بیا یابن الحسن
زِ دنیا خسته ام پس کِی میایی یا اباصالح
سبو بشکسته ام پس کِی میایی یا اباصالح
همه شب منتظر در انتظار دیدن رویت
به رَه بنشسته ام پس کِی میایی یا اباصالح
... اباصالح ، اباصالح ، اباصالح ...
خرابم من خراب ، بیا بر من بتاب
خمارم ساقیا بده جام شراب
شدم عبد تو و محو نگاهت یا اباصالح
شدم بیچاره ی چشم سیاهت یا اباصالح
نمیدانم کجا هستی ولیکن هر کجا هستی
بُوَد دست علی پشت و پناهت یا اباصالح
... اباصالح ، اباصالح ، اباصالح ...
کجایی دلبرا ، نجف یا کربلا
دعا کن تا شوم مقیم روضه ها
ببین در انتظارم تا بیایی یا اباصالح
و تنها تکیه گاه من شمایی یا اباصالح
عجب حال و هوایی داره با تو کربلا رفتن
بیا تا با تو گردم کربلایی یا اباصالح
... اباصالح ، اباصالح ، اباصالح ...
#حضرت_مهدی
#جلسه_هفتگی_1394
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
این اولین بار نیست مدینه رو ماتم گرفته
این اولین بار نیست مدینه بوی غم گرفته
این اولین بار نیست روضه میخونیم غریبونه
این اولین بار نیست زخم میخوریم از این زمونه
نگو مدینه درد و غم نداری
نگو خبر از این دلم نداری
بقیعو داری غصه کم نداری
شبای جمعه محتشم نداری
صحن و رواق ، نوحه و دم نداری
رو قبر اُم البنین علم نداری
گنبد نداری ، کبوتر هم نداری
خبر از قبر مادرم نداری
آخه تو که اصلاً حرم نداری
... یه دنیا ماتم داری ای مدینه ...
... یه کربلا غم داری ای مدینه ...
این اولین بار نیست به اشک یک امام میخندن
این اولین بار نیست دستای مَردی رو میبندن
این اولین بار نیست خونه رو با اهلش سوزوندن
این اولین بار نیست دری رو به آتیش کشوندن
اون شب مدینه اولین درش سوخت
یه خونه بود با در و پیکرش سوخت
دل علی کنار دلبرش سوخت
اون روز مدینه باغ کوثرش سوخت
هیزم آوردن نخل حیدرش سوخت
صدف افتاد شکست و گوهرش سوخت
یه زن زخمی جلو شوهرش سوخت
در رو سرش خراب شد و سرش سوخت
خب آخرش بچه با مادرش سوخت
... یه دنیا ماتم داری ای مدینه ...
... یه کربلا غم داری ای مدینه ...
این اولین بار نیست وسط شعله ها دویدن
این اولین بار نیست تو کوچه ناسزا شنیدن
این اولین بار نیست جلو عدو افتادن از پا
این اولین بار نیست با صورت افتادن رو خاکا
اون شب مدینه غرق سوز و آه شد
روضه همون بود نَگین اشتباه شد
یه لحظه حس کرد خونه خیمه گاه شد
اون شب مدینه کوچه کربلا شد
آقام زمین خورد ولی دوباره پا شد
خنجر کجا بود سر کجا جدا شد
جدشو دید بی یار و بی سپاه شد
اونجا که شمر وارد قتلگاه شد
تنی که پامال چکمه ای سیاه شد
... یه دنیا ماتم داری ای مدینه ...
... یه کربلا غم داری ای مدینه ...
#امام_صادق
#شهادت_امام_صادق
#جلسه_هفتگی_1394
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
بی کس و آواره منم ، سرور و آقا همه تو
ذکر لبم دم همه دم ذکر و ثنای دم تو
زاده شده با غم تو ای همه ی عالم من
در پس این قصه چرا میکُشد آخر غم تو
تربت و عشق و غم تو با گِل من روز اَلست
گشته عجین پس شده ام من زِ ازل آدم تو
دلبر و دلدار منی ، دُر گهربار منی
عبد و غلام تو منم ، سید و سالار منی
... نعم الامیری یا حسین ، نعم الامیری یا حسین ...
نام تو تسبیح من و صوم و صلاة سحرم
من به غلامیِ در خانه ی تو مفتخرم
من زِ نفس های نخست بوده حسین روی لبم
تا دم آخر به جز از ذکر تو نامی نبرم
ای به کرم شُهره نما گوشه نگاهی زِ کرم
تا که بنوشیم دمی از مِی صحبای حرم
ای حرمت قبله گه و ملجأ عشاق جهان
طعنه زند تربت تو بر همه اوصاف جهان
... نعم الامیری یا حسین ، نعم الامیری یا حسین ...
#امام_حسین
#جلسه_هفتگی_1394
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
تشنه کامی تو دل کویر عشقم
منه حیرون عمریه اسیر عشقم
گل من که بی نشونه ، میگیره دلم بهونه
من همونم دلمو شکسته دوری
مهربونم آخه تا به کِی صبوری
غصه ها و بیقراری ، منم و چشم انتظاری
ای مهربونم ، یوسف جمکرانی ام دردت به جونم
روزی رسونم ، روزیم کن آقا کربلا تا که جوونم
... اَلعجل آقا ، اَلعجل آقا ، اَلعجل آقا ، اَلعجل آقا ...
کِی میایی آسمونم بی ستاره ست
کِی میایی این یه خواهش دوباره ست
روی ماهتو ببینم ، دست رد نزن به سینم
گل نرگس بی تو پاییزم بهاره
تا نیایی این دلم آروم نداره
ای که حجت خدایی ، ای مسافرم کجایی
پشت و پناهم ، چشامو روشن کن بتاب ای قرص ماهم
غرق گناهم ، شرمندتم که خیلی پیشت روسیاهم
... اَلعجل آقا ، اَلعجل آقا ، اَلعجل آقا ، اَلعجل آقا ...
باز غروب جمعه ها دلم میگیره
اگه یارم دیر بیایی زود میمیره
آخه غم امون نمیده ، عاشقی که نااُمیده
یه نگاه کن تو به بنده ی پشیمون
برکتی تو آقاجون به زندگیمون
نشه از چشات بیفتم ، دوست دارم به پات بیفتم
گل بهارم ، خودت میدونی که برات دل بیقرارم
باز میشمارم ، دقایقی که واسه تو چشم انتظارم
... اَلعجل آقا ، اَلعجل آقا ، اَلعجل آقا ، اَلعجل آقا ...
الهی آتیش به نیزارم نیفته
علم از دست علمدارم نیفته
که دیگه بیچاره میشم ، خنده میزنن به ریشم
جلوی چشمای من که بی فروغه
تو زمین هم بخوری میگم دروغه
آخه باورم نمیشه ، تو بری حرم چی میشه
پناه خیمه ، مونده به راه علقمه نگاه خیمه
زنده میمونی بقیه ی حرفا باشه تو راه خیمه
... ای وای اباالفضل ، ای وای اباالفضل ...
پاشو سقا دخترم عموشو میخواد
پاشو آخه اصغرم عموشو میخواد
دل بچه هامو نشکن ، که تورو میخوانت از من
پاشو سقا حرمو به تو سپردم
خیمه ی خواهرمو به تو سپردم
خیمه رو به کی سپردی ، رفتی چی سرم آوردی
پناه زینب ، رحمی بکن به گریه و به آه زینب
غروب فردا چه خبره به دور خیمه گاه زینب
... پاشو اباالفضل ، پاشو اباالفضل ...
#حضرت_اباالفضل
#حضرت_مهدی
#جلسه_هفتگی_1394
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
بی تو پاییزی و سرده حال و روز این دقائق
اگه دلدارو نبینه بهتره بمیره عاشق
گاهی بارونیه چشمام ، گاهی غرق التماسم
کجا دنبال تو باشم ، به کجا باشه حواسم
حتی واسه ی یه لحظه بیا بشکن این سکوتو
نکنه منو نمیخوای که نشون نمیدی روتو
سر راهت گل میریزم تو برا من همه چیزی
اینو از دل میگم ارباب به خدا خیلی عزیزی
... آقا جونم ، آقا جونم ، آقا جون مهربونم ...
منو مثل همه خوبات یه نظر فقط نگاه کن
دارِ دنیا و مکافات گره کورمو وا کن
من همونم که میگفتم شدم از همه فراری
که به جز شما ندارم به خدا یاور و یاری
خوب میدونم با گناهم دلتو خیلی شکستم
تو منو رها نکردی من خودم راهمو بستم
قدرتو من ندونستم ، دلخوری ازم میدونم
حالا اما پشیمونم آقا جون دردت به جونم
... آقا جونم ، آقا جونم ، آقا جون مهربونم ...
آقا جون سرت سلامت ذره پروری به مولا
میون خوبای عالم تو فقط سری به مولا
مهربونی و رئوفی ، با مرام و با وفایی
این سه شنبه یا که جمعه آقا جونم کِی میایی
آقا جون نباشه روزی که بهم محل نذاری
نکنه یه وقتی آقا تو منو به جا نیاری
... آقا جونم ، آقا جونم ، آقا جون مهربونم ...
#حضرت_مهدی
#ایام_فاطمیه_1398
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir
چقدر پیر شدی مادر چرا میریزی تو دلت غماتو
دلم گرفته خیلی بگو به زینبت درد و دلاتو
رسیده جون به لبها تا هر شب میبینم اشک چشاتو
یه ذره گریه کن تا سبک تر بشی حالت بشه بهتر
نمیگی غصه هاتو همش به فکر حال منی مادر
خودم دیدم که چندبار پوشوندی درداتو از بابام حیدر
بعد سه ماهه که هنوز درد داره بازوت
بازم که بیشتر شده این ورم رو ابروت
لاله میریزه هنوز از زخم رو پهلوت
میلرزه قلبم تا که هی میلرزه زانوت
... یانارام ای جوان ننه ، یارالی قد کمان ننه ...
چی به سرت آوردن وقتی عبور میکردی کوچه هارو
هنوز بهم نگفتی از زینبت میپوشونی چیارو
چشات خوب نمی بینه چرا اشتباه میگیری ماهارو
چرا نمیگی چی شد کی روی چادر تو پا گذاشته
کی بالتو شکونده آخه نامرد مگه خبر نداشته
اینو همه میدونن که مادرم یه بار شیشه داشته
چرا تا که در میزنن حسن میمیره
انگاری که از زندگیش حسابی سیره
یه گوشه ای زانوهاشو بغل میگیره
چند روزیه که تنهایی بیرون نمیره
... یانارام ای جوان ننه ، یارالی قد کمان ننه ...
مادر از دعا کردن واسه همسایه دست میکشی یا نَه
اینا منتظرن که آیا پَر از قفس میکشی یا نَه
میپرسن اینو از هم که تو هنوز نفس میکشی یا نَه
میگم فکر خودت باش ولی دلشوره داری بازم امشب
برام روضه میخونی با اینکه داری میسوزی توی تب
دلم رو میسوزونی تا میگی قرار بعدی ما کربلا زینب
بهم میگی میبینمش کوفه و شامو
یه روزی میریزن سرم سنگ رو بامو
میبینمش دور و برم یه ازدحامو
میگی خدا رحم بکنه چشم حرامو
... یانارام ای جوان ننه ، یارالی قد کمان ننه ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1398
#سنگین
🆔 @javadieh
🌐 www.javadieh.blog.ir